یزدفردا :محمد هادی سمتی"اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا [إِمَامِنَا] وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِه
شهید یعقوب ابراهیم نژاد در وصیت نامهاش مینویسد:
اگر میدانستم با هر بار که خونم ریخته میشود بی حجابی آغوش حجاب در بر میگیرد حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.
سال 1391، بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران!
سال 1391، بیست و سومین سال پایان جنگ تحمیلی!
امسال برای رفتن به نمایشگاه کتاب تهران تردید داشتم (چون طی سالهای گذشته نیز فقط یک بار رفته بودم و البته همان موقع هم وضعیت افتضاح و اسف بار نمایشگاه و حاشیههای آن به خصوص مترو را دیده بودم) تا این که یکشنبه شب بعد از نماز مغرب و عشاء در میانه درس تفسیر از زبان استادم شنیدم که بعد از معرفی یک کتاب جدید فرمود: البته ارزشی ندارد که برای خرید آن به نمایشگاه بروید چون واقعاً نمایشگاه مفتضح تر از سالهای قبل است و انگار نمایشگاه مُد است و حجاب هم در آن جا یک چیز پیش پا افتاده است.
بگذارید بدون هرگونه حاشیه روی و مقدمه چینی خیلی صریح و بی پرده بگویم که نمایشگاه کتاب تهران به محل سود جویی برای عدهای که هیچ دغدغهای نسبت به مسئله حجاب ندارند تبدیل شده است که به قول یک دوست عزیز چون اگر بخواهند به این مسئله اهمیت بدهند درصد زیادی از مشتریانشان را از دست خواهند داد بنابراین با خود میگویند بگذار هر کسی با هر وضعیتی که میخواهد بیاید.
سؤالهای زیادی را باید از خیلیها پرسید، خیلیهایی که انگار فراموش کردهاند که زمانی در این کشور جوانهای پاک و نورانی وجود داشتند که برای حفظ کیان اسلام حاضر شدند از همه چیز خود بگذرند تا اسلام بماند و بس اما امروز بعد از گذشت 23 سال از پایان یک جنگ 8 ساله نابرابر عدهای خون آنها و آرمان آنها را زیر پا گذاشتهاند و برای رسیدن به اهداف خود حاضرند تاریخ را فراموش کنند.
باید سؤال پرسید از کسانی که انگار سر خود را زیر برف کردهاند و نمیبینند که چه فاجعهای و در چه مقیاسی مملکت امام زمان (ارواحنا فداه) و بیمه شده با خون شهدا را فرا گرفته است.
چرا باید بعد از گذشت 23 سال از پایان جنگ در یکی از مهمترین اتفاقات فرهنگی کشور جای مؤمنین و متدینین نباشد و در عوض عدهای دیگر دانسته یا ندانسته جولان بدهند و هر کسی که ذرهای دغدغه دین داشته باشد با دیدن وضعیت نمایشگاه کتاب دلش به درد بیاید که چرا در این جا هم حجاب محلی از اِعراب ندارد؟
حرف برای گفتن زیاد است اما به همین مقدار بسنده میکنم.
این بیت شعر را خطاب به همه کسانی مینویسم که یا نمیدانند چه میکنند یا میدانند و...
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من *** آن چه البته به جایی نرسد فریاد است
در پایان نیز وصیت نامه یکی دیگر از شهدا را برای تذکر و تنبه زنان و دختران بی حجاب و هشداری برای مسئولین ذکر میکنم.
شهید محمد رضا جمشیدیان در وصیت نامهاش چنین مینویسد:
آخر تاکی؟ چقدر شهدا وصیت کنند که خواهران حجاب، حجاب. چرا از زینب و زهرا (سلام الله علیهما) درس نمیآموزید؟
دیگر بقیه با خودتان... آخر کمی هم به آخرت فکر کنید.
شرح این هجران و این خون جگر*** این سخن بگذار تا وقت دگر
والسلام علی من اتبع الهدی
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 24,نوامبر,2024