انسان با قدرت تفکرش طبیعت را به تسخیر خود در می آورد . از منابع آن استفاده می کند. و منابع موجود در طبیعت را ارزشگذاری می کند.تفکر انسانی باعث می شود تا چگونگی بهره برداری از طبیعت به بهترین صورت انجام شود .انسان خانه می سازد تا جلوی هدررفت انرژی را بگیرد ،شیشه دو جداره را ابداع می کند تا باز از مقدار مصرف پیشین خود بکاهد.هر کدام از این خلاقیتهای انسانی باعث جلوگیری از اتلاف منابع می شود. گاهی تفکر آدمی قادر است از هیچ به تولید ثروت بپردازد. کاسبی که با اعتمادسازی و سرمایه ناچیزش سرمایه های زیادی را به حجره خود روانه می کند، بانکی که با انباشت سرمایه مشتریانش به ارائه خدمت به مشتریان دیگر می پردازد و بانکهای کشوری که از مشتریانش پول می گیرد تا پولهای آنها را نگهداری کند ، نمونه ای از تولید ثروت از هیچ است. کشورهایی که دارای بازارهای پولی و مالی ریشه داری هستند ، باعث ورود سرمایه های زیادی به این بازارها می شوند. ثروت وارد شده به این کشورها در چرخه اقتصادی توزیع می شود. اگر چه به نظر می رسد همه به یکسان از این ثروت بهره مند نمی شوند ، اما محدود بودن نیازهای جسمانی انسان باعث می شود افرادی که سهم بیشتری می برند مجبور به تفکر بیشتر برای چگونگی استفاده از ثروتشان شوند. گاهی این افراد سرمایه گذاری جدیدی را شروع می کنند که می تواند باعث فراهم آمدن زمینه کار برای دهها نفر شود . بدترین شکل خرج کردن ثروت تولید شده ، یا ساختن خانه ای لوکس است که کارگران و گچکاران و بناهای زیادی را مشغول می کند و یا خریدن اتومبیلی گرانقیمت برای خودنمایی است که باعث می شود دولتها به نمایندگی منافع اجتماع به میزان ارزش آن اتومبیل و گاه حتی بیشتر از آن ، سود گمرکی و مالیات به جیب خود زنند.
دو عامل مهم به انسان این توانایی را می دهد که بتواند به خوبی از ظرفیتهایش بهره برداری کند.
عامل نخست: آگاهی (اطلاعات)
آگاهی سنگپایه هر عمل شعورمند انسانی است. تفکر بدون آگاهی و اطلاعات اولیه معنی ندارد. حاصل تفکر خلق آگاهیهای جدیدتر و متنوعتر می باشد.انسان در دنیای اطراف خود با بیکرانگی آگاهیها روبروست.چنانچه نداند و نتواند با چگونگی روبرو شدن با این آگاهیها کنار بیاید و یا عطش بی پایانش او را به ناخنک زدن به همه این آگاهیها وا دارد ، وسعت و بیکرانگی این آگاهیها می تواند او را به وادی سرگردانی براند. عبارتی است که گذشتگانمان ساخته اند : همه کاره هیچکاره خواهد مرد. آدمی به این نتیجه رسیده است که آگاهیهایش را ویژه سازی کند.ویژه سازی آگاهیها از آدمی انسانی توانمند و متخصص می سازد. انسانی که می تواند تفکرش را سازماندهی کند . انسان تنها با تفکر سازماندهی شده است که میتواند به چشم اندازهای خیره کننده دنیای پیرامون خود پی برده و این دنیای شگرف را برای دیگران وصف نماید.
یک ویژگی مهم ، دنیای امروز ما را از گذشته متمایز می کند.این ویژگی مهم محصول فن آوری ارتباطی و توسعه شبکه های ارتباطی و اینترنت می باشد. این ویژگی مهم چنین است: بشر به عصر جدیدی پا گذاشته است . عصری به نام عصر عدالت اطلاعاتی .
در حوزه اقتصاد ، مهمترین ویژگی دوران عدالت اطلاعاتی این است که تمامی آدمهای روی کره خاکی این توانایی را دارند که دست کم ، جدیدترین و آخرین اطلاعات خام مربوط به بازارهای جهانی و مبادلات کالاها،سهام و دیگر شاخص های اقتصادی را در اختیار داشته باشند. همان اطلاعاتی که به راحتی به دست یک تاجر نیویورکی میرسد می تواند به همان راحتی به دست یک جوان میبدی ، تفتی یا ابرکوهی برسد.این دیگر به چگونگی تواناییهای افراد و تفکر سازمان یافته این جوانان بستگی دارد که با این اطلاعات چه تصمیمی را خواهند گرفت. البته علاوه بر این اطلاعات ، چگونگی رویکرد دولتها در آسان سازی و فراهم ساختن زیرساختهایی که وام و منابع مالی را در اختیار افراد می گذارد و نیز سیاستگذاری دولتها در مانع برداری و یا مانع گذاری بازارهایی که امکان تصمیم گیری را برای افراد فراهم می سازند ،در تصمیمات هر فردی که پا به دوران عدالت اطلاعاتی گذاشته است تاثیر می گذارد. به نظر میرسد مانع برداری بر شکل گیری بازارهایی که توانایی تصمیم گیری را برای افراد فراهم می سازد مستلزم تغییر نگاه سیاستگذاران به بازار می باشد. به نظر برخی سیاستگذاران ،بازار ، انگل تولید و تولید کننده است. بازار زالو وار به تولید کننده چسبیده است و از هر فرصتی برای کسب سود بیشتر و احتکار استفاده می کند.این نگاه به بازار باعث شد تا سیاستگذاران بانکی بیشترین نرخ سود را برای فعالین بخش بازار در نظر بگیرند. این در حالی است که فعالین بخش بازار براین باورند که توزیع بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند تولید و خطرپذیرترین مرحله تولید است .چنانچه بازار نتواند نیازهای مصرف کننده را تشخیص دهد و آنرا به تولیدکننده منتقل کند و نیز توانایی تشخیص مصرف کننده واقعی را از کلاهبرداران نداشته باشد و پول کالاهای فروخته شده را در مدتی معقول به تولیدکننده نرساند ، در تولید نیز اختلال ایجاد می شود. از نظر این عده بازار توانایی تشخیص دوران رکود و دوران رونق اقتصادی را دارد و با خرید کالا در دوران رکود به تولیدکننده برای عبور از دوران رکود یاری می رساند.به نظر آنان نیاز به سرمایه برای ورود به بازار توسط جوانان جویای کار بسیار کمتر از از نیاز به سرمایه برای احداث یک واحد تولیدی است و بازار زمینه را برای جوانان جویای کار اما کم بنیه از نظر توان مالی را فراهم می آورد. این سیاستگذاران می گویند سقف سرمایه به کارگرفته شده برای فعالیتهای توزیعی محدود می باشد.به همین دلیل با توجه به شناخت سازو کارهای اقتصادی ،بازار می تواند سکوی پرش افراد را برای ورود به میدان تولید ،فراهم نماید.
در قسمت بعدی به عامل مهم دوم که باعث جلوه گری تواناییهای انسان می شود ، می پردازیم.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 25,نوامبر,2024