طی یک هفته اخیر دبیر و سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی صحبتهایی را مبنی بر اینکه اصلاحات به رهبران تازه احتیاج دارد، بر زبان راندند، در این زمینه گفتگوی غلامحسین کرباسچی دبیر کل این حزب با روزنامه سازندگی بازخوردهای بسیار زیادی داشت و برخی این سخنان را به معنای عبور کارگزاران از رئیس دولت اصلاحات تعبیر کردند، در این بین محمود صادقی نمانیده تهران در مجلس حمله تندی را در توئیتر شخصی خود روانه کارگزارانیهاکرد.
به گزارش فرارو، ماجرای مواضع اخیر حزب کارگزاران در رابطه با رهبران جدید برای جبهه اصلاحات از آنجا آغاز شد که هفته گذشته میزگردی با عنوان «اصلاحات؛ امکان یا امتناع» در دفتر حزب کارگزاران با حضور حسین مرعشی سخنگوی این حزب، عباس عبدی و احمد زید آبادی از فعالین سیاسی اصلاح طلب برگزار شد.
سخنگوی حزب کارگزاران افزود: «کسانی که مدعی رهبری اصلاحات هستند، باید با همین مردم کوچه و خیابان همراه باشند چراکه جلوتر رفتن و حرفهای نامفهوم زدن مشکلی از کشور حل نمیکند و در عین حال اگر ساختار را نشناسیم نمیتوانیم مسائل را جلو ببریم.»
از سویی در پی اظهارات جنجالی کرباسچی درباره رهبری در جریان اصلاحات و ضرورت بازسازی این جریان، روز گذشته صادق زیباکلام در توئیتی نوشت: «خروج سازندگی از جبهه اصلاحات را با همه تلخیش میتوانم درک کنم. این فقط کرباسچی و مرعشی نیستند که بی برنامگی، بی هدفی، بی ارادگی، بی مسئولیتی و بی عملی رهبری اصلاحات بالاخص جناب خاتمی آنها را بالمره ناامید و به آخر خط رسانیده است. اما بایستی از این عزیزان پرسید که آیا خروج از اصلاحات راه درستی است؟.»
این توئیت زیباکلام با پاسخ محمود صادقی از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان روبرو شد و وی نیز در توئیتر خود نوشت: «پیوند کارگزاران با اصلاح طلبان از ابتدا، بیش از آنکه هویتی باشد، سیاسی بود. بهترین توصیف برای این جریان همان راست مدرن برآمده از راست سنتی است. خاستگاه اصلی الیگارشی در نظام جمهوری اسلامی و بی اعتنا و بلکه معارض با عدالت اجتماعی که تبار اصلی اصلاح طلبان است.»
حال با توجه به این اتفاقات، محمود صادقی نماینده مردم تهران در مجلس و از اعضای ارشد فراکسیون امید، صادقی در گفتگو با فرارو به تشریح چرایی تحرکات جدید حزب کارگزاران پرداخته و اینکه این حزب اصولا قصد دارد راه خود را از اصلاح طلبان جدا کند.
چه تفاوتی میانتفکر اصلاحطلبی از دیدگاه شما و تفکری که بر کارگزاران حکمفرما است، وجود دارد؟
کارگزارانیها از همان ابتدا یک تفاوت ماهوی با بدنه جریان اطلاحات داشتند و آن هم تفاوت در نوع نگاه به تفکر اصلاح طلبی است که این موضوع یک افتراق مهم بین کارگزاران و اصلاح طلبان به حساب میآید، ریشه این جریان را نیز باید در دهه ۷۰ جستجو کرد.
این تغییر از چه لحاظ بود؟
این موضوع را باید از دو جنبه مورد بررسی قرار داد، اول جنبه اقتصادی آن است، اصلاحطلبان از دهه ۶۰ بر شعارهای عدالت محورانه و توجه به قشرهای فقیر و کمتر برخوردار جامعه تاکید میکردند، در حالیکه کارگزاران از ابتدای سال ۶۸ و بعد از اتمام جنگ بر سازندگی و توسعه از طریق شعارهای مبتنی بر ایدههای لیبرالیسم تاکید میکردند.
این در حالی است که در دولت سازندگی شاهد یک نوع پشت کردن به طبقه محروم و فقیر جامعه به اسم توسعه اقتصادی و سازندگی کشور بودیم که این امر به هیچ عنوان در قاموس و مرام چپهای آن زمان که الان با برچسب اصلاح طلبی شناخته میشدند، جای نمیگرفت.
جنبه دومی که به آن اشاره کردید، آیا به مسائل سیاسی و آغاز دوران دوم خرداد مرتبط میشود؟
بله، در دوم خرداد سال ۷۶، کارگزاران در یک پیوند سیاسی و تاکتیکی به جبهه اصلاحات پیوست، از همان زمان نیز باورها و تفکرات اصلاح طلبی دچار یک درهم آمیختگی و التقاط در معنا و مفهوم شد.
در این بازتعریف دوباره اهداف و نقشه راه اصلاحات چه چیزی باید اصل و محور گنجانده شود؟
یکی از مهمترین مفاهیمی که در دوران جنگ و در بین سیاستمداران جناح چپ آن زمان بسیار رایج بود و آنها بر آن همواره تاکید میکردند، مفهوم عدالت و مبارزه با تبعیض بود، در حالیکه طی سالیان اخیر این امر در بین اصلاحطلبان کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
حال اگر بخواهیم به صورت دقیق جوهره تفکر اصلاح طلبی و کارگزارانی را با یکدیگر مقایسه کنیم، این دو چه تفاوتیهایی با هم دارند؟
در این زمینه آقای دکتر اطاعت یک پژوهش جالبی را انجام داد، بر اساس متدولوژی وی از تبار شناسی اصلاح طلبان، اصلاحطلبان از یک سو بر عدالت و گسترش آن در جامعه تاکید میکنند و از سوی دیگر به مفاهیمی، چون آزادیهای مدنی، اجتماعی و سیاسی و همچنین برابری تکیه دارند.
با توجه به این تفاوت در جوهره تفکر اصلاح طلبان و کارگزاران، باید یک بازتعریف مجدد در اهداف اصلاحات صورت گیرد، انحرافاتی که این تفکر در دو دهه اخیر گرفتار آن شده زدوده شود.
با توجه به درپیش بودن انتخابات مجلس یازدهم، به نظر شما آیا حزب کارگزاران در قالبی همچون شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان حاضر به انجام فعالیت انتخاباتی خواهد بود؟
با توجه به عضویت بنده در شورای عالی سیاستگذاری، به نظر میرسد حزب کارگزاران زیاد تمایل ندارند که در شورای عالی فعالیت کند، چرا که مدتهاست آقای طاهرنژاد نماینده این حزب در شورای عالی غیبت دارد، هر بار نیز بهانهای برای غیبت آورده شد.
این غیبتهای کارگزاران در جلسات شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان چه معنایی دارد؟
استنباط بنده این است که کارگزاران بعد از دو دهه دوباره در حال یک چرخش سیاسی و بازگشت به اصل خود که همانا "راست" هستند، به بیان دیگر آنها در حال زدن گردش به راست و ترک اردوگاه اصلاحطلبی هستند.
رهبر جدید جریان اصلاحات؛ کارگزاران به دنبال چیست؟
به گزارش فرارو، هفته گذشته میزگزدی با عنوان «اصلاحات؛ امکان یا امتناع» در دفتر حزب کارگزاران با حضور حسین مرعشی سخنگوی این حزب، عباس عبدی و احمد زید آبادی از فعالین سیاسی اصلاح طلب برگزار شد.
مرعشی در این نشست گفته است: «اصلاح طلبان از رهبران شکست خورده احزاب بسیار راضیتر از افراد موفق هستند، گویا هرکس نتواندکاری کند، بدونهیچ ارزیابی، محبوب تر است، بنابراین در چنین شرایطی اصلاحات امروز به رهبران موفق نیاز دارد.»
سخنگوی حزب کارگزاران با افزوده است: «کسانی که مدعی رهبری اصلاحات هستند، باید با همین مردم کوچه و خیابان همراه باشند چراکه جلوتر رفتن و حرفهای نامفهوم زدن مشکلی از کشور حل نمیکند و در عین حال اگر ساختار را نشناسیم نمیتوانیم مسائل را جلو ببریم.»
مرعشی با تاکید بر اینکه مشکل این است، همان دوستانی که از دیوار سفارت بالا رفتند و در دهه 60، مدافع شرایط و قانون اساسی بودند می خواهند اصلاحات انجام دهند، اظهار داشت: «بعضی دوستان انقلابیاند و مرامشان نیز انقلابی است، در این رابطه چرا بعد از ۷۶ رقیب نجیبی مثل آقای ناطق و تیمشان را کنار گذاشتیم، چرا ما قاعده رقابت را نپذیرفتیم؟.»
در این میزگزد زیدآبادی در واکنش به صحبتهای حسین مرعشی که از عملکرد ناطق نوری در جریان انتخابات 1376 تمجید کرده بود، با انتقاد از عملکرد ناطق در ماجرای کوی دانشگاه، گفت: «ایشان اعلام کرد همه اتفاقات جریان ۱۸ تیر ۷۸ زیر سر ملی-مذهبی ها است و باید همه آنها را بگیرید و به دیوار بچسبانید و اعدام کنید تا ماجرا حل شود.»
حال در تکمیل صحبتهای مرعشی، غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران نیز در گفتگو با ارگان رسمی حزب خود روزنامه سازندگی میگوبد: «جریان اصلاحات نه در گذشته که در وضعیت فعلی نیز بهمعنای واقعی رهبر نداشته و ندارد، اما نیازمند رهبری است که برنامه، خط مشی و استراترن آن را تعیین کند.»
وی با اشاره به برخی صحبتهای اخیر حسین مرعشی درباره نیاز جریان اصلاحات به رهبری جدید. گفته است: «رهبری مفهوم مشخصی دارد، رهبری این نیست که فقط به صورت نمادین بگوییم،آقای خاتمی رهبر تشکیلاتی اصلاحات است.آقای خاتمی فردی شناخته شده، مورد احترام و فرهیخته است و از بهترین شخصیتهایی است که در عرصه سیاسی فعالیت میکند، اما موضوع رهيري یک جریان سیاسی امری متفاوت و نیازمند سازوکار تشکیلاتی در جبهه اصلاحات است.»
کرباسچی با تاکید براینکه اصلاحات از ابتدا تاکنون رهبری نداشته است که اکنون بگویم نیازمند رهبر جدید است، اظهار داشته است: «آقای خاتمی مورد احترام همراه بوده و هستند، اما آیا به واقع آقای خاتمی اصلاحات را رهبری میکنند؟ اینکه زمانی در جریان انتخابات یا در مسئله و حوزه دیگری ایشان اظهار نظری کنند و همه به نظر این نظر ایشان احترام بگذارند به معنای رهبری نیست.»
کرباسچی در مورد ویژگیهای یک رهبر سیاسی میگوید: «رهبری یعنی اینکه اگر زمانی به مشکلی برخورد کردیم، او بیاید و مشکل را حل و فصل کند. اگر نقصی وجود دارد رفع آن نقص توسط رهبری جریان انجام شود. اگر لازم شد در نقاط حساسی حضور یا عدم حضور افراد را مدیریت کند. قبول مسئولیت در زمانهای حساسی که باید عواقب یک تصمیم برعهده گرفته شود از نقش های مهم رهبر یک جریان است.»
دبیر کل کارگزاران اضافه کرد: «رهبری تنها وجه علاقه واحترام از طرف اعضاء در گروهها نیست و باید تمامی جنيهها را دنبال کند. نه آقای خاتمی هرگز چنین ادعایی داشته اند که رهبر مجموعه جریان اصلاحات هستند و نه جریان اصلاحات با هم بر سر رهبری جریان اصلاحات توافق کرده اند.»
وی افزوده است: «گروههای جریان اصلاحات به آقای خاتمی بسیار علاقه مند هستند اما اینگونه نیست که همه با هم توافقی کردهاند که در شرایط فعلی ایشان رهبرجریان اصلاحات تلقی شوند. شاید جمله درستتراین باشد که جریان اصلاحات بیش از آنکه به از «رهبر جدید» از نیاز داشته باشد از اساس نیازمند «رهبر» است.»
رهبر اصلاح طلبان را یک نفر نمیتواند انتخاب کند
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با فرارو با بیان اینکه در شرایط فعلی هرکسی میتواند تحلیل خود از شرایط موجود اصلاحطلبان را داشته باشد، گفت: «اینکه در هر گفتمان سیاسی رهبریت و مرجعیت با چه کسی یا چه گروهی باشد، کسی نمیتواند این امر را تعیین کند، بلکه این امر در چرخش بین چند متغیر انجام خواهد شد.»
وی افزود: «این رهبری از کف جامعه و در تبادل بین مردم، نخبگان، فعالین سیاسی، شبکههای اجتماعی و رسانهها تعیین خواهد شد و کسی در این رابطه نمیتواند به تنهایی تصمیمگیری کند.»
وی ادامه داد: «در چنین فرایندی است که مرجعیت سیاسی یک گفتمان اصیل انتخاب میشود، حال اینکه آقای ناطق بتواند در چنین جایگاهی قرار بگیرد، اولا اینکه خود ایشان چنین داعیهای ندارد و دوما هم آقای خاتمی هیچ زمانی نگفته است که رهبری اصلاحات مختص ایشان است.»
ناصری با اشاره به اینکه رهبری آقای ناطق بر جریان اصلاحات به آن شکلی که آقای مرعشی و جریان کارگزاران به دنبال آن هستند، موضوعیت ندارد، اظهار داشت: «همکاری آقای ناطق نوری مسئلهای نیست که مربوط به زمان حاضر باشد، بلکه حداقل از سال 92 این موضوع در جریان است و همه نیز از آن خبر دارند.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: «البته باید این نکته را عنوان داشت که در حال حاضر مسئله اساسی جبهه اصلاحات موضوع رهبری و اینکه چه کسی در راس هرم اصلاح طلبان قرار بگیرد، نیست.»
ناصری افزود: «بنابراین در چنین شرایطی مهمترین وظیفهای که بر گردن رهبری جریان اصلاحات و بدنه این گفتمان است، اولا نحوه حضور در انتخابات و دوما نیز چگونگی دعوت از مردم برای حضور در پای صندوقهای رای است.»
استفاده از ظرفیت ناطق نوری امری دوسویه است
محمدصادق جوادیحصار فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با فرارو با بیان اینکه باید دید پشت سخنان آقای مرعشی پیرامون اینکه اصلاح طلبان به رهبری جدیدی نیاز دارند، چیست، گفت: «اما اینکه برای جبهه اصلاحات ظرفیتهای جدیدی خلق کنیم، فی نفسه حرف بدی نیست، از سویی میتوان امکانات تازهای را در حوزه رهبری اصلاحات تجربه کرد.»
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که مطرح کردن آقای ناطق نوری به عنوان یک گزینه برای رهبری اصلاحات از سوی کارگزاران تا چه حد میتواند جدی باشد، اظهار داشت: «در ابتدا باید بگویم اصلا جدی به نظر نمی رسد، سپس باید توجه کرد که اصلاحات از ظرفیتهای آقای ناطق نوری در سال 92 در کنار چهرههای نظیر مرحوم هاشمی و آقایان خاتمی، حسن خمینی و حسن روحانی استفاده کرد و این چیز جدیدی نیست.»
وی اضافه کرد: «جریان اصلاحات با آغوش باز از کسانیکه قصد پیوستن به این جبهه را داشته باشند، استقبال میکند، اینکه رهبری یک جریان هم برای یک مدت طولانی در دست کسی یا عدهای خاص باشد هم همواره خوب نیست، در این زمینه هم باید قدرت گردش نخبگانی وجود داشته باشد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب اضافه کرد: «باید عرصه برای تجربههای جوانتر نیز مهیا شود تا آنها هم بتوانند به کادر رهبری اصلاحات نزدیک شوند، البته منظور از جوان نسبت به پیشکسوتانی است که در این عرصه حضور دارند.»
جوادیحصار با تاکید بر اینکه رهبری یک جریان سیاسی باید توان تاثیرگذاری و قابلیت و ظرفیت تاثیری پذیری داشته باشد، اظهارداشت: «فرد یا تیمی که عهده دار رهبری یک جریان سیاسی را بر عهده میگیرند باید توانایی جا به جا کردن معادلات سیاسی را داشته باشند. اگر تیم رهبری جریان اصلاحات چنین توانایی نداشت یا داشت، اما از آن استفاده نکرد، میتوان و باید ازظرفیتهای جدید و صاحب صلاحیت و تجربه لازم برای کادر رهبری آن استفاده کرد.»
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با اشاره به اینکه هیچکدام از جریانهای اصیل سیاسی کشور قابل حذف شدن نیستند، تصریح کرد: «نه اصلاح طلبان قدرت حذف جریان اصولگرای اصیل را دارند، نه اصولگرایان چنین قادر به حذف جبهه اصیل و ریشه دار اصلاح طلب خواهند بود. من بارها گفته ام بار دیگر نیز میگویم نیاز امروز جریانهای داخلی کشور «برجام ملی» است.»
مرعشی: همان کسانی که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند به دنبال اصلاحات هستند
به گزارش ایرنا، «حسین مرعشی» عصر چهارشنبه در نشست «اصلاحات؛ امکان یا امتناع» در دفتر مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: اصلاحات در ایران باید متناسب با چند موضوع پیش برود، یکی اینکه توجه داشته باشیم در چه منطقه جغرافیایی زندگی میکنیم. اینجا کجاست، قلب اروپا، آفریقا، شرق آسیا یا خاورمیانه است؟ وقتی میخواهیم در مورد اصلاح و اصلاحات در ایران صحبت کنیم باید متوجه باشیم ما در حال حاضر از همه کشورهای منطقه خود جلوتریم.
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی با بیان اینکه شاخصهای توسعه یافتگی فقط در ابعاد اقتصادی نیست، خاطرنشان کرد: برخی فکر میکنند توسعه در ابعاد اقتصادی است و به آن قید اقتصادی میدهند، توسعه به مجموعهای از رویکردهای انسانی است که باید همه شاخصهای آن به صورت هماهنگ و درون زا تغییر کند.
اهم اظهارات وی را بخوانید:
- در منطقه ما میل به تغییر واقعی وجود ندارد، نکته مهمی که باید به آن توجه کرد، ذخیرهها و تواناییهای فرهنگی و اجتماعی در درون جامعه است. اگر دوره مشروطه را مطالعه و بررسی کنیم متوجه میشویم تعداد اندکی از مردم و نخبگان با مفاهیمی، چون قانون، پاسخگویی، آزادی و دموکراسی آشنا بودند.
- باید بپذیریم ما ایرانیها از رهبران ناموفق و شکست خورده رضایت بیشتری داریم؛ هر کس با نیتی خوب آمد و نتوانست کاری انجام دهد محبوبتر است. در ۳۰ تیر ۱۳۳۱مردم مصدق را نخست وزیر کردند، چه شد که ۱۳ ماه بعد از آن، کسی از مصدق دفاع نکرد؟ امیرکبیر اهداف بلندی داشت، میخواست دانشگاه تاسیس کند، راه بسازد امنیت برقرار کند، با فساد مبارزه کند و ایران را توسعه دهد، اما وقتی به هر دلیل شکست خورد و از حمام فین کاشان سر درآورد ایران با ۵۰ سال اخیر، محتاج تحولاتی شد که در پهلوی اول و به کمک انگلیس حادث شد. ما به رهبران موفق نیاز داریم، اگر رهبران ما با اهداف بلند و نیت متعالی شکست بخورند، تنها سودش این است که آیندگان به آنها افتخار کنند، ولی ۵۰ یا ۱۰۰ سال از توسعه و موفقیت عقب میمانیم.
- اصلاح طلبان اگر چهرههای خوشفکر، اندیشمند، توانا و صالح داشته باشند، ولی نتوانند مردم را با خود هماهنگ کرده و با معدل خواست مردم حرکت کنند، اتفاقی نمیافتد و مثل لشکری میماند که قلب آن پیش میرود، ولی یمین و یسارش متوقف است و شکست میخورد.
- اصلاح طلبی کار بسیار سختی است، همان کسانی که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند به دنبال اصلاحات هستند. به همین دلیل اصلاح طلبی از پیچیدهترین کارهای ایران شده است. ذات و مرام بعضی از دوستان ما هنوز انقلابی است و انقلابی گری نهادینه شده است، در این شرایط قصد داریم با پرچم اصلاحات کار را پیش ببریم.
اصلاحطلبان در باتلاق لیست امید گرفتار شدهاند/ اصلاحطلبان نباید از پاسخ به مردم طفره بروند / باید نقشه راه جدید تهیه شود
به گزارش فرارو، سعید حجاریان در گفتگوی تازه خود در مورد حضور اصلاح طلبان در انتخابات آتی مجلس بیان داشته است: «شاید عبور مقطعی از انتخابات رویکرد مناسبی باشد. اما نیاز به ترویج آن نیست؛ اگر شرایط فراهم نشد، با ذکر دلایلی از خیر انتخابات میگذریم همین، اما «عبور از انتخابات» استراتژی دقیقی نیست، زیرا حکم به پایان پروژه اصلاحی سیاست محور میدهد.»
حال باید دید درشرایط جدید اصلاح طلبان چه رویکردی را برای حضور در انتخابات مجلس انتخاب میکنند، از سویی برخی از آنها نگران رد صلاحیتهایی هستند که در ادوار گذشته مجلس اتفاق افتاده و بیم دارند در دوره آتی نیز این کار تکرار شود.»
اصلاح طلبان در باتلاق فراکسیون امید گرفتار شدند
صادق زیبا کلام گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه گفتگوی سعید حجاریان را میتوان به این مسئله تقلیل داد که اصلاحطلبان میخواهند از این باتلاقی که گرفتار آن شدند خارج شوند، اظهار داشت: «اصلاح طلبان باید با توجه به دعوتی که از مردم کردند، جوابگوی این عمل خود باشند و واقعیات را در این رابطه با مردم درمیان بگذارند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی با تاکید بر اینکه مردم از خود میپرسند با رای به حسن روحانی و فراکسیون امید چه تغییراتی در وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به وجود آمد، گفت: «باید به سوالاتی از قبیل: اینکه آیا رابطه با جهان بهبود پیدا کرده؟ آیا از حجم مفاسد اقتصادی کم شده؟ آیا وضعیت مردم از نظر معیشتی بهبود پیدا کرده است؟»
وی ادامه داد: «اینها سوالاتی است که باید به آنها پاسخ داده شود، اما سران اصلاحات به جای اینکه به مردم جواب سوالات این چنینی را بدهند، به بیان یک سری کلی گوییها بسنده میکنند.»
زیبا کلام با اشاره به اینکه حجاریان سعی میکند با این سخنان اصلاح طلبان را از این مخمصهای که گرفتار آن شدند، نجات دهد، تصریح کرد: «اما در این رابطه آقای خاتمی در دیدار قبل از سال خود با اعضای فراکسیون امید اعلام کرد، مردم ممکن است به توصیه وی برای حضور در انتخابات عمل نکنند، بنایراین میتوان گفت مردم به یک نحوی از آقای خاتمی قطع امید کردهاند.»
این استاد دانشگاه با اشاره به این صحبت حجاریان که اصلاح طلبان باید ببینید هسته سخت اصول گرایان به چه نحو میخواهند انتخابات را برگزار کنند، گفت: «حجاریان نمیگوید که اصلاح طلبان در انتخابات به چه نحوی شرکت می کنند یا کلا شرکت نمیکنند، بلکه این امر را منوط به اقدامات اصولگرایان میکند، این در حالیست که من از الان به شما میگویم آنها چه برخوردی از خود نشان خواهند داد.»
زیبا کلام با اشاره به اینکه رد صلاحیت نامزدهای اصلاحات از دوره فعلی مجلس نیز شدیدتر خواهد بود، گفت: «در دوره فعلی شورای نگهبان با توجه به اقتضائاتی افرادی مانند علی مطهری و محمود صادقی را تائید صلاحیت کرد، اما در انتخابات آتی هیچگونه اغماضی در این باره نخواهد کرد.»
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: «افرادی مانند مطهری، صادقی، حیدری، سلحشوری و چند نقر دیگر که در مجلس حرف زدند و مطالبات رای دهندگان خود را طلب کردند، در این دوره به احتمال زیاد رد صلاحیت خواهند شد، از سویی در این دوره مجلس مطیع خواهد بود و حرف مخالفی در آن زده نخواهد شد.»
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر اصلاح طلبان با دو تجربه ناکام روبرو هستند که در این رابطه باید با مردم حرف بزنند، اظهار داشت: «انتخاب حسن روحانی در اردیبشهت ۹۶ و همچنین رای به فراکسیون امید این دو تجربه هستند، حال بعد از گذشته دو سال از انتخاب روحانی مردم از اصلاح طلبان این پرسش را دارند چه شد که الان در این وضعیت قرار داریم.»
این کارشناس سیاسی بیان کرد: «اصلاح طلبان باید تکلیف خود را در این زمینه روشن کنند، از سویی بحران عمیقتر از این است که آیا اصلاح طلبان در انتخابات شرکت کنند یا نه و یا با چه مکانیزمی، روحانی و فراکسیون امید آنها را به باتلاقی انداختند که درآمدن از آن به سختی ممکن است، حرفهای حجاریان نیز در راستای همین بیرون آمدن از باتلاق است.»
زیبا کلام تاکید کرد: «اصلاح طلبان در حال حاضر با این مشکل اساسی روبرو هستند، در صورت دعوت مردم به انتخابات و رایآوری نمایندگان اصلاح طلب چه تضمینی وجود دارد سرنوشت فراکسیون امید در مورد نمایندگان مجلس یازدهم تکرار نشود و این مسئله مهم است که جبهه اصلاحات باید به آن پاسخ مدقن و روشنی دهند.»
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با بیان اینکه اصلاحاتیها از پاسخگویی به مردم طفره میروند، گفت: «آنها باید به این سوال ریشهای مبنی بر اینکه «چه باید کرد؟» پاسخ دهند و از کلیگوییهای مرسوم بپرهیزند، مشکل جبهه اصلاحات در حال حاضر این نیست که در انتخابات شرکت کنند با نکنند و یا به صورت مشروط حضور پیدا یابند، بلکه باید یک پاسخ روشن به مردم در زمینه وعدههایی که طی چهار سال گذشته دادند و عملی نشد، بدهند.»
این فعال سیاسی افزود: «عدهای دیگر از سران اصلاحات از جمله آقای تاج زاده این مسئله را مطرح میکنند، که باید با شورای نگهبان وارد مذاکره شد و یک کف مطالبات تعیین کرد، بدین نحو که مثلا یک لیست ۵۰ یا ۱۰۰ نفره تعیین شود و گفته شود حتی اگر یک نفر از این لیست نیز رد صلاحیت شود، اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نمیکنند.»
زیبا کلام گفت: «حال اینجا باید پرسید در حال حاضر شورای نگهبان به چه دلیل باید این شروط را قبول کند، آیا از قدرت اصولگرایان کاسته شده است، من به شما میگویم نه تنها آنها ضعیف نشدهاند، بلکه در دو سال اخیر قویتر شدهاند، بنابراین در چنین شرابطی شرط گذاشتن برای حضور در انتخابات موضوعیت ندارد.»
وی با اشاره به اینکه سخنان اصلاح طلبان بیشتر تعلیق به محال کردن است، اظهار داشت: «زعمای اصلاحات از آقای خاتمی گرفته تا آقایان حجاریان، تاج زاده، نبوی، محمدرضا خاتمی و... باید بنشینند و بگویند در انتخابات مجلس چه روی داد، چرا فراکسیون امید این عملکرد ضعیف را از خود بر جای گذاشت، چرا دولت با حمایت اصلاح طلبان روی کار آمد، ولی به شعارهای وعده داده شده پشت کرد.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «این آقایان باید یک دستورالعمل تازه، نقشه راه جدید و چه باید کرد؟ ارائه دهند تا اصلاحات را از بن بست فعلی که در آن گرفتار شده است، خارج کنند.»
زیبا کلام با بیان اینکه اصلاح طلبان فکر میکنند تنها از صندوق رای وزارت کشور است که میتوان اهداف اصلاحی را پیگیری کرد، گفت: «تجربه تلخ فراکسیون امید و انتخاب روحانی در سال 96 نشان داد که چیزی تغییر نکرده، بنابراین باید اصلاح طلبان یک طرح جدید را برنامهریزی کنند، تا بتوانند از راههای دیگر نیز اهداف اصلاح طلبانه را به پیش ببرند و پیگیری کنند.»
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 22,نوامبر,2024