یالات متحده آمریکا طی یک سال گذشته بیشترین تلاش خود را برای اعمال فشار بر ایران به کار گرفته است. هیات حاکم و همچنین ترامپ همگی از چهرههای ضدایرانی به شمار میآیند که با مواضع بسیار تند تلاش کردهاند فضای بینالمللی را نیز علیه ایران با خود همراه سازند. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا با انتصاب افراد سرسخت مخالف ایران، به دنبال ایجاد اتاق فرمانی برای هماهنگی این سیاستها است.
ترامپ با انتصاب افراد سرسخت مخالف ایران، همچنین ایجاد اتاق فرمانی که تمام سیاستهای دولتش را در این جهت هماهنگ و همگن میسازد، امیدوار است بتواند اجماع جهانی را به خروجی مشخص در مورد اقتصاد ایران تبدیل کند. متاسفانه شواهد نشان میدهد که اینبار تحریمهای آمریکا بسیار جدی و هوشمندانه طراحی شده است. آنچه ترامپ را از روسای جمهور قبلی خطرناکتر میسازد، رفتارهای ناگهانی و بدون قاعده اوست. ترامپ روشی را در پیش گرفته که تقریبا جامعه سیاسی آمریکا را نیز شوکه کرده است. البته شانس بسیار بزرگ برای اقتصاد ایران هم میتواند همین بلاهت رفتاری او باشد؛ چراکه هر اندازه او رفتارهای کمتر منطقی نشان میدهد، جامعه جهانی به اعتبار سند برجام بهعنوان توافقی بینالمللی بیش از گذشته اعتماد خواهد کرد. اما مسوولیت ملی امروز ما این است که با تمام قوا در مقابل تحریمهای آمریکا ایستادگی کنیم.
در جریان مناقشات اخیر، ایران بهطور کامل به تعهدات خود عمل کرد، مسیر توسعه و همکاری با اقتصاد جهانی را پیش گرفت و ابراز آمادگی کرد تا نقطه موثری در اقتصاد جهانی باشد. بنابراین اگر امروز در مقابل زیادهخواهی آمریکا در مسیر منطقی و معقول ایستادگی کنیم، از نظر جامعه جهانی عملی صحیح و دیپلماتیک را به انجام رساندهایم. برای پیروزی در این جدال باید چند اصل مورد توجه قرار گیرد. اروپا همچنان در تلاش است تا بستهای معقول برای همکاری اقتصادی با ایران ارائه دهد. در همایشی که میزبان سفرای کشورهای اروپایی در اتاق تهران بودیم، همگی آنها با نهایت خوشحالی ابراز امیدواری میکردند که بتوانند همکاری اقتصادی خود را با ایران ادامه دهند. در این دوره زمانی باید بتوانیم روابط خود را با اروپا بیش از گذشته توسعه دهیم ولی از این اصل هم نباید غافل شویم که اروپا توان مقابله یا ایستادن برابر آمریکا را ندارد، از این رو ضمن هرچه قویتر کردن روابط با اروپا، چین و روسیه باید به ابزارهای داخلی بیشتر تکیه کنیم. مهمترین عامل مقابله با فشارهای آمریکا وحدت در داخل کشور و ایجاد وفاق ملی چه در حوزه سیاسی و چه در حوزه اقتصادی است. دولت نیازمند احیای اعتماد عمومی جامعه است تا بتواند سیاستهایی را علیه تحریم آمریکا اجرایی کند.
در حوزه اقتصادی وقتی اهالی کسب و کار اعتماد خواهند کرد که طرف مشورت قرار گیرند. از این رو ضرورت دارد از پتانسیل و ظرفیت بخش خصوصی کمال استفاده به عمل آید. اما متاسفانه به نظر نمیرسد که تدابیر لازم برای عبور از این دوره سخت اندیشیده شده باشد. اخیرا مقام معظم رهبری نیز در دیدار اعضای دولت به موضوع بسیار مهمی اشاره کردند. ایشان به اعضای دولت گفتند که نظرات بخشخصوصی را «بخوانند و بشنوند و ببینند». رویکرد رهبر انقلاب در مقابل بخش خصوصی قابل تقدیر و قدردانی است. ایشان به درستی تاکید میکنند که دولتها پای حرف خبرگان اقتصادی کشور بنشینند و از دل این همفکری، راهکارهای واقعی و برآمده از دانش و تجربه را برای حل مشکلات اقتصادی کشور استخراج کنند. پیش از این هم ایشان در جریان ابلاغ اصل ۴۴ قانون اساسی، سیاستهای خصوصیسازی و برنامه اقتصاد مقاومتی تاکید بسیاری به حرکت در مسیر اقتصاد مردمی و اقتصاد امن داشتهاند. اما جالب اینکه ما امروز نهتنها برای مقاومت در برابر تحریمها برنامههای جدی پیش نگرفتهایم، که بعضی از اقدامات هم منجر به تحریمهای داخلی شده است. به همین دلیل باید بیانات رهبری را فصلالخطاب همه مناقشات قرار دهیم و با مشارکت آحاد ملت به خصوص افراد شاخص در حوزه اقتصاد، صنعت و تجارت کوتاهترین و بهینهترین روشها را برای عبور از بحرانها پیشگیریم. به برخی از این موارد میتوان چنین اشاره کرد:
اول: تشکیل ستادی با عنوان رصد مقابله با تحریمها به فرماندهی یک مدیر مقتدر و صاحب دانش و صلاحیت در حوزه اقتصادی که بتواند زیر نظر مستقیم رئیسجمهور و با همکاری شورای هماهنگی که توسط رهبری ایجاد شده، مهمترین مشکلات مربوط به حوزه تحریمها را بررسی و حل و فصل کند. این ستاد میتواند همانطور که رهبری اخیرا اشاره کردهاند، با ایجاد مکانیزمهای هدفمند امکان تعامل بخش خصوصی و دولت در این حوزه را به بالاترین سطح ممکن ارتقا دهد.
دوم: تعریف سناریوهای پیش رو با این تمرکز که در صورت کاهش صادرات نفت، چگونه میتوان اقتصاد کشور را اداره کرد و از آن مهمتر همچنان راههای ارتباط اقتصادی با جهان را زنده نگاه داشت.
سوم: متناسب با هرکدام از سناریوهای پیشبینیشده، برنامههای اجرایی نیز طراحی و آماده اجرا شود. این برنامهها باید تمام حوزههای اثرگذار اقتصادی را تحت پوشش قرار دهد و مانع از بروز بحران یا شوک در جامعه شود.
چهارم: مهمترین و شاخصترین نقطه التهاب اجتماعی در ایران، وضعیت معیشتی پنج دهک اول کشور است. به همین جهت و به منظور جلوگیری از بروز آسیب به این اقشار به سرعت با اصلاح مکانیزمها و شیوه اجرا، پرداخت یارانههای مستقیم، نقدی و کالایی برای آنها برقرار شود.
پنجم: متاسفانه طی چند ماه اخیر و به خصوص در دوران بحران ارزی شائبههای بسیاری در مورد شیوه بازگشت ارز به کشور وجود داشت. به همین جهت باید به فوریت و جدیت امکانی ایجاد شود تا ارز حاصل از صادرات به خصوص صنایع پتروشیمی و فولاد به کشور بازگردد.
ششم: خوراک پتروشیمیها به قیمت ارز آزاد محاسبه و از محل مابهالتفاوت آن، هزینه یارانهها تامین شود.
هفتم: قیمت حاملهای انرژی تعدیل شود و با پرداخت یارانه نقدی حمل و نقل به آحاد ملت، از قاچاق جلوگیری و عدالت در جامعه برقرار شود.
هشتم: امکان صادرات بنزین و گازوئیل به کشورهای همسایه مهیا شود.
نهم: ارتباط بخش خصوصی با بازار همسایگان (پاکستان، افغانستان، ترکیه و عراق) را گسترش داده و دادوستد با آنها تقویت شود. به خصوص موانع موجود بر سر راه این ارتباط باید به سرعت از میان برود. به این ترتیب هم صادرات افزایش مییابد و هم واردات اقلامی که با تحریم مواجه شدهاند از طریق این کشورها به انجام میرسد.
دهم: در مصارف دولت صرفهجویی صورت گیرد و تا حداقل ممکن کاهش یابد. ضمن اینکه تدابیر لازم برای کنترل نقدینگی و ایجاد انضباط بانکی نیز اندیشیده و اجرایی شود.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 23,نوامبر,2024