محمدرضا خباز
تحليلگران معتقدند كه هفتم اسفند پيامهاي مهمي دربرداشت؛ اين حضور را بايد واكنشي نسبت به رویکرد تندروها و حذف آنها از صحنه دانست يا آن را به عنوان فرصتي براي تحقق مطالبات مردمي از سوي مسئولان در نظر گرفت؟
پيام آنها به مسئولان است. آنها از مسئولان ميخواهند كه بيش از گذشته با دقت و توجه بيشتر مطالبات مردم را در اولويت كار خود قرار دهند. پيام ديگر اين مشاركت حداكثري خطاب به استكبار جهاني بوده و در حقيقت مردم به آنها اعلام كردند كه ما پشت سر نظام ايستاده و از نظاممان با همه وجود دفاع ميكنيم و در مقابل توطئهها و تخريبهاي شما مقاومتر ميشويم. پيام ديگر آنها نسبت به كساني است كه همچنان در مقابل دولت جبهه گرفتهاند و حاضر نيستند دلسوزيها، تلاشها و موفقيتهاي دولت را در صحنه ها مشاهده و آن را بپذيرند. افرادي كه هنوز اين موفقيت بزرگ ايران را در مقابل گروه ۱+۵ و شكستن تحريمهاي ظالمانه كه در طول تاريخ شوراي امنيت بيسابقه بوده را بپذيرند. پيام چهارم ملت شريف ايران براي دولت اين است كه براي موفقيت به همدلي و همزباني نياز دارند. بنابراين بايد تندروها هم سخناني درباره دولت بيان كنند كه با واقعيت منطبق باشد. همه اين پيامها از حركت توفنده مردم عزيزمان در كشور به گوش ميرسد.
چه مسائلي منجر به حماسه هفتم اسفندماه شد؛ كارنامه دولت يازدهم يا بداخلاقيها و ناكارآمديهاي مجالس هشتم و نهم؟
هر اندازه كه از عمر انقلاب ميگذرد آگاهي سياسي عمومي افزايش پيدا ميكند. چراكه در ۸ سال گذشته عليه آيتا... هاشمي و رئيس دولت اصلاحات تخريبهاي بسياري صورت گرفت كه از چشم مردم پنهان نماند. زماني كه دولت و مجلس به اعتماد مردم نياز دارند اين توجه و دقت از سوي جامعه بيشتر ميشود. در كشورهاي ديگر هم حزب وجود دارد و فعاليتها به عهده احزاب است و در كشور ما كه حزب نيست و حضور احزاب در جامعه بسيار كمرنگ است، طبيعتا بلوغ سياسي مردم نيز در اين رابطه بسيار اثرگذار است. ملت عزيز ما با حضور و انتخاب آگاهانه و هوشمندانه خود در اين انتخابات ثابت كردند كه به اين بلوغ بيش از پيش رسيدهاند. مردم با راي خود نشان ميدهند كه اين بلوغ نسبت به سالهاي گذشته لحظه به لحظه رو به افزايش است و بايد بلوغ سياسي مردم را به رسميت شناخت و از سخنان تفرقهانگيز عليه بزرگان نظام خودداری کرد. به همين دلیل مجلس دهم بايد توجه داشته باشد كه بداخلاقيهاي سياسي از چشم مردم دور نميماند و مردم امروز خواهان آرامش و تحقق خواستههايشان در همه ابعادند.
با توجه به روند كنوني تا چه اندازه شرايط را براي برپايي مجلسي خردورز و اعتدالگرا آماده ميبينيد؟
روند كنوني به نظر فرصت بسيار مناسبي را براي روي كار آمدن مجلسي خردورز و اعتدالگرايانه به وجود آورده است اما مجلس دهم بايد در نظر داشته باشد كه در عين داشتن مشي اعتدالي بايد به وظيفه قانوني، قانونگذاري و نظارتي خويش به نحو احسن و كامل عمل کند. بدين مفهوم كه در تصويب قانون دقت لازم و كافي داشته و از منظر و نگاه اقدامات كارشناسي در مسائل گوناگون كشور بهره بگيرد. لذا در اين راستا قانوني جامع و مانع تصويب كند كه آن قانون ريلگذاري براي حركت قطار اجرا خواهد بود يعني قطار اجرا روي ريلي حركت خواهد كرد كه نصب آن توسط مجلس روي دهد. نكته ديگر در بعد نظارتي مجلس مطرح است؛ به اين صورت كه اين نظارت بايد خيرخواهانه باشد. نمايندگان مجلس آتي بايد در دل، هواي خدمت به مردم و اداي وظيفه الهي خود را داشته باشند. بنابراين نمايندگان منتخب بايد از موضعگيري و تصميمات تندروانه و حركات غيراصولي و منطقي پرهيز كنند تا شاهد نظارتي منطقي و اصولي در امور كشور باشيم.
مجلس معتدل تا چه ميزان در پيشبرد امور كشور در ابعاد مختلف از جمله در بعد قانونگذاري و سياسي ميتواند ياريرسان و كمك حال دولت باشد؟
دين اسلام، دين اعتدال است و ائمه (ع) بر مبناي اعتدال قدم برداشتهاند. اعتدال مورد تاكيد و تاييد عقل سليم است. بايد براي اداره امور كشور از روشهاي اعتدالي استفاده كرد. لازم به ذكر است كه اعتدال به معناي تند و كند عمل كردن در امور مختلف نيست. بلكه اعتدال بدين مفهوم است كه بايد هر اقدامي بر مبناي كار كارشناسي، خرد و تفكر جمعي روي دهد؛ مجلسي كه شعار آن شعار اعتدال باشد و در مشي خدمتي و مصوبات پيرو اعتدال باشد. لذا اين امر بال قوي ديگري براي دولت تدبير، اميد و اعتدالگراست، بدینمعنا كه دولت و مجلس به منزله دو بال يك پرنده است. بنابراين اين دو بال بايد در امور مختلف همنوا، هماهنگ، همدل و همراه باشند. از ابتدا تاكنون دولت اعتدالگرا اين شعار را سرلوحه اقدامات و فعاليت خود قرار داده و دولت روحاني به خرد جمعي و كار كارشناسي توجه ويژهاي کرده است. طبيعتا اگر مجلس همانند قوه مجريه باشد بال دوم اين پرنده تيز پرواز جمهوري اسلامي اعتدال خواهد بود و اين دو بال با يكديگر خواهند توانست مشكلات به ارث رسيده براي اين دولت را با سرانگشت تدبير و با اميد به آينده بهتر حل كنند. بنابراين نياز واقعي است كه قوه مجريه، دولتي اعتدالگرا باشد و از روش خرد جمعي استفاده کند و مسيري بپيمايد كه مورد اقبال عقل، دين و منطق مردم كشور قرار گيرد.
همانطور كه اشاره كرديد سخنان و نطقهاي توهينآميز و تندروانه و عزلهاي بيهوده وزرا بيشترين آسيب را به دولت يازدهم وارد کرد، مجلس دهم در اين مورد بايد چگونه عمل كند؟
يكي از موارد اختلاف نظر با مجلس فعلي اين بود كه چرا شما از اختيارات وزراي كشور سوال ميكنيد. به جاي آنكه از مسئوليت وزرا سوال كنيد، اختيارات آنها را زير سوال ميبريد. بنابراين بايد به وزرا فرصت داد تا در جهت رفع مشكلات و مسائل كشور بكوشند. شاهد بوديم بعضا به طور غیراصولی و کارشناسینشده خواهان حضور وزرا در خانه ملت ميشدند و وقت دولت براي تصميمگيري در حل مشكلات كشور گرفته ميشد. اميدوار هستيم مجلس دهم با عنايت بيشتر و باتوجه به وظايف تعريف شده در قانون اساسي نظارت جامع و كاملي ارائه کند. در وظيفه قانونگذاري، قانوني جامع و مانع كه شامل تمامي خوبیها و مانع تمامي ناكاميها و نابسامانيها در تمامي حوزهها باشد تصويب كنند و در بعد نظارتي خود جامع و كامل عمل نمايند و نه نظارتي كه داراي جنبه جناحي و خطي باشد. بنابراين اين نظارت نه تنها به نتيجه مطلوب دست پيدا نخواهد كرد بلكه تنها وقت دولتمردان را در حل مسائل و مشكلات ميگيرد.
حماسه هفتم اسفند و انتخاب هوشمندانه جامعه ايراني به نحو بسيار مطلوبي ثابت كرد امروز با يك رشد سياسي و افزايش آگاهي عمومي روبهرو هستيم. در صورت بروز بداخلاقيها، ناكاميها و ناكارآمديهای گذشته چه پيامدهايي متوجه كشور خواهد بود؟
قطعا ناكارآمديها و بداخلاقيها از چشم مردم دور نخواهد ماند. روزي مسئولان بايد پاسخگو باشند. از سويي اقدامات تندروانه منجر به گسترش بداخلاقي در جامعه خواهد شد. اگر نمايندهها بدانند نطق تندي كه از مجلس بيان ميشود چه آثار منفياي در روح، روان، حركت و سكنات مردم ميگذارد بيترديد در سخنان خود دقت و تدبير بيشتري خواهند كرد. نخستين اثر منفي آن ايجاد بداخلاقي در جامعه است. سپس مجلس را از كار كارشناسي محروم خواهد کرد. زماني كه قرار است حرفهاي تند و بيمنطق گفته شود لذا فرصتي براي رسيدگي امور علمي و كارشناسي باقي نميگذارد. بنابراين روحيه كار كارشناسي و علمي روبه ضعف ميرود. لذا اين امر اصلا به مصلحت مردم و كشور نيست. آثار منفي ديگر آن، اين است كه مردم به چنين نمايندگاني پشت ميكنند چرا كه نماينده منتخب آنها از عهده انجام وظيفه قانوني خود عاجز است و از روشهاي غيرمنطقي و اصولي استفاده ميكند. لذا در دوره بعدي انتخابات مورد توجه مردم قرار نميگيرد و از خدمت كردن محروم ميشود.
تصور ميکنید مجلس دهم ميتواند ناكاميهاي گذشته را جبران کند؟ تمركز مجلس بايد بيشتر بر چه مسائلي باشد؟
از دست دادن فرصت و مجال چهارساله ديگر قابل رجوع نيست. اكنون اميد ميرود فرصت لازم براي فعاليتهاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي از سوي دولت با هماهنگي مجلس امكانپذير شود، چرا كه در غير اين صورت ديگر اين امر قابل جبران نيست. اميدواريم مجلس دهم بتواند برخي از كوتاهيها و كمكاريها را با وقتگذاري، تلاش بيشتر و پرداختن به مسائل اصلي، امر نظارت و قانونگذاري جبران كند. بر اين اساس بايد مجلس دهم از اقدامات كمارزش، دخالتهاي بيمورد در امور اجرا و تلاش براي عزل و نصبهايي كه ارتباطي به نمايندگان ندارد پرهيز كند تا فرصت براي رسيدگي به امور مردم و كشور باقي بماند و بدينترتيب بتوان كوتاهيها و كمكاريهاي گذشته را به نحوي جبران کرد.
با توجه به پيروزي اصلاحات در انتخابات ۹۴ ميتوان شاهد گفتمان و اجراي برجام ۲ در كشور بود؟
برجام ۲ مانند همان فرمايش حضرت امام (ره) است كه فرمودند ما انقلابمان را صادر ميكنيم. عدهاي در داخل و خارج تصور ميکردند مقصود از اين سخن امام (ره) از صدور انقلاب به مفهوم لشكركشي است و مساله را به نوع ديگري براي خود تعبير کردند. اما پس از مدتي مشاهده كرديم انقلاب بدون لشكركشي صادر شد و آن اتفاق تاريخي روي داد. اما هنگامي كه رئيسجمهور ميگويد پس از برجام ۱ بايد برجام ۲ در داخل نيز آغاز شود، عدهاي نيز تعبير متفاوتي براي خود داشتند و تصور ميکردند دولت قصد برپايي تجمعاتي دارد و در صورتي كه منظور رئيسجمهور اين نبوده و ايشان بيشتر مدنظرشان بود مردمي كه در مقابل تلاشهاي مجاهدانه و طاقتفرساي مذاكرهكنندگان اينچنين حضور یافتند و نتايج بسيار مطلوب و شيريني براي كشور و مردم به ارمغان آوردند، بايد در مسائل داخلي هم با درايت بالا موجبات آشتي جريانهاي سياسي و حزبي را فراهم آورند و از بداخلاقيها عبور كرد. بايد در دوران پساانتخابات شرايط براي عملي ساختن برجام ۲ در كشور فراهم شود. از سويي به نظر بنده آمدن مردم به پاي صندوقهاي راي قسمتي از همان برجام ۲ است. امروز مردم تا حدودي تغييري ذائقه سياسي داده و به رشد بسيار مطلوب سياسي دست پيدا كردهاند و اين مساله به تنهايي خود نيز قسمتي از همان برجام ۲ است. برجام ۲ محدوديت زمانی ندارد و ما نميتوانيم براي آن زمان تعيين كنيم. نياز به يك روند ۶ ماهه و يكساله دارد. برای مثال برجام ۲ با روي كار آمدن مجلس قدرتمند و واقعگرا و كمحاشيه بخشي از همان برجام داخلي ميتواند باشد. مجلس دهم ميتواند برجام را پا به پاي دولت رو به جلو ببرد. به جاي پرداختن به مسائل بيهوده به مسائل اصلي و مهم كشور و خواسته مردم بايد پرداخته شود. در نهايت بايد مجلس دهم يار و حامي دولت يازدهم باشد. در حقيقت آغاز برجام ۲ حماسه ملي هفتم اسفندماه بود و بدينترتيب برجام ۲ ادامه خواهد داشت تا مجلس و دولت پا به پاي هم رو به جلو پيش روند.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 24,نوامبر,2024