علی اکبر قیومی ابرقوئی

ابرکوه-علی اکبر قیومی ابرقوئی:بیست و یکم تیرماه را به مناسبت سالگرد واقعه (و یا به عبارت بهتر فاجعه) مسجد گوهرشاد در سال 1314 و ضرب و جرح و قتل گروهی از متحصنین در این مسجد مقدس و برای تاکید بر موضوع و مساله "حجاب و عفاف" در تقویم رسمی کشور، بدین نام ثبت نموده­اند. ماجرای این روز سیاه با سخنرانی­های مرحوم شیخ محمد تقی بهلول گنابادی در صحن مطهر رضوی (ع) در اعتراض به متحدالشکل ساختن البسه و اجباری کردن کلاه شاپو و کشف حجاب بانوان دربار پهلوی آغاز شد و به تحصن برخی از مومنین انجامید. علی رغم مماشات نسبی مقامات و مسوولین خراسان با این ماجرا، فرمان محکم و مستقیم رضاخان (که چندی قبل از این تاریخ از سفر ترکیه بازگشته بود) مبنی به شکستن بست، منجر به ورود افرادی از لشکر خراسان به مسجد گوهرشاد و نهایتاً کشته و زخمی شدن گروهی از مردم بی سلاح و بی دفاع گردید. (شمار شهدای این روز در برخی از منابع تا دوهزار نفر نقل شده است)

موضوع حجاب از همان روزگار به عنوان یکی از دغدغه های جدی و همیشگی جامعه مذهبی ایران مطرح بوده و هست. علی رغم آنکه انقلاب اسلامی، سد بزرگی در برابر روند روبه رشد بی حجابی در کشور ایجاد نمود اما هم اکنون نیز وضعیت پوشش (به ویژه در میان زنان و جوانان) با معیارهای دینی و مذاق جامعه مذهبی در ایران به هیچ روی سازگار نیست.

اگرچه امروزه پوشش و حجاب، در میدان سخن، یکی از اصلی­ترین دغدغه­های مدیریت فرهنگی کشور محسوب می­شود و باوجود آنکه هیچ چشم انداز و راهبردی در این حوزه تعریف نشده و نسخه­ای عملیاتی دردسترس نیست، معمولاً دستگاه­های درگیر در قضیه یکدیگر را متهم به مماشات با فساد، عدم قاطعیت و ... می­نمایند.  واقعیت آن است که در مجموعه­های حاکمیتی کشور بیش از آنکه با مشکل ضعف در اراده­ها و یا کمبودهای اعتباری برای مواجهه با این موضوع روبرو باشیم با فقدان تصویری شفاف و منطبق با واقع از مساله و نتیجتاً در دست نداشتن راهبردهایی موثر برای مواجهه با این پدیده مواجه هستیم.

در گام نخست لازم است با دوری از شعارزدگی و بر مبنای تحقیقات روشمند و عمیق سعی کنیم با ابعاد و وجوه گوناگون این پدیده به عنوان یک "سوژه علمی" بیشتر و بهتر آشنا شویم. از آنجا که انسان به عنوان موجودی متمایز و ممتاز در تصمیم­سازی­های خود ملاحظاتی متعدد و متنوع را در نظر دارد، مساله نوع پوشش و انتخاب لباس نیز متاثر از عواملی چندگانه و چند لایه خواهد بود که شایسته است هرکدام در جایگاه خود مورد بررسی و دقت نظر قرار گیرد. البته در این حوزه، تحقیقاتی هرچند محدود و معدود اما ارزشمند و کارآمد انجام یافته است که صدالبته هنوز در برابر نیازهای موجود کافی نبوده و علاوه بر آن کمتر در میدان عمل مورد استفاده یا سنجش قرار گرفته است.

ملاحظه راهبردی دیگر آن است که آیا مساله پوشش و حجاب در جامعه کنونی ایران، در قالب کدام دسته از مسائل سیاسی، فرهنگی و یا اجتماعی طبقه بندی می­گردد. البته نمی­توان منکر همپوشانی­ها در حوزه حیات فردی یا اجتماعی انسان بود اما بنیادهای و شاکله متفاوت مسائل در حوزه­های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، راهبردهای متفاوتی را در مسیر حل آنها پیشنهاد می­دهد. آیا بی­حجابی، یک کنش سیاسی است که می­توان از آن تعارض با حکمیت را استنباط نمود؟ آیا بی­حجابی، ماهیتی فرهنگی دارد؟ بدان معنا که زنان ما از روی انتخاب و آگاهی نسبتاً عمیق، این نوع پوشش را "انتخاب" می­کنند؟ و یا آنکه بی­حجابی موضوعی است اجتماعی است و هنجارهای اجتماعی در جامعه کنونی ما و به صورتی ناخودآگاه (یعنی در حالی که کمتر به بنیادها و لوازم معرفتی بی حجابی کمتر توجه می­شود) ما را به این سمت سوق می­دهند. مطالعه­ای اجمالی بی خوبی نشان می­دهد بی حجابی به عنوان یک رفتار ضد ارزش در جامعه کنونی ما بیشتر از آنکه یک رفتار سیاسی و یا فرهنگی باشد، پدیده­ای اجتماعی است و در نتیجه خصوصیاتی اخلاقی همچون ظاهرگرایی، مدپرستی و تمایل به همرنگی با جماعت در کشور رشد کرده است.

باری، بررسی عمیق­تر در باب هرکدام از محورهای فوق، مجالی دیگر می­طلبد. منظور از این گفتار کوتاه ذکر خیری از شهدای والامقام مسجد گوهرشاد بود که جان خود را در مسیر روشن حفظ ارزش­های اسلامی و بومی فداکردند. امید است با استمداد از روح این بزرگان حیات معنوی و الهی در جامعه ایران پایدار بماند و زنان و مردان ما نوع پوشش خود را چنانچه شایسته این نوع از حیات آرمانی است، انتخاب کنند.   

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا