محمد مومنی

طی یک ماه گذشته واژه "اعتدال" شاید یکی از پرکاربرد ترین کلید واژه های مورد استفاده سیاسیون بویژه نزدیکان آقای دکتر حسن روحانی بوده است که مدعی هستند در انتخابات اخیر گفتمان "اعتدال" پیروز شده است و روحانی در دیدار مدیران سازمان صداوسیما ابراز داشت که مردم به اعتدال رأی داده اند.با این پیش فرض وقتی از وبگاه انتخاباتی دکتر حسن روحانی، صفحات مربوط به برنامه‌ها را استخراج می‌کنیم، درمی‌یابیم که اساساً در آن از لفظ ”اعتدال“ استفاده نشده است. از سویی در شعار محوری وی ”تدبیر و امید“ هم اثری از واژه «اعتدال» نیست.

شعار «اعتدال»، خوشایند و دوست‌داشتنی است، ولی پیام انتخابات نود و دو، بی‌گمان، «اعتدال» نبود. «اعتدال» خوب است، ولی چه قرینه‌ای نشان می‌دهد که مردم به «اعتدال» رأی دادند؟
برداشت اول:
اساساً نمود شخصیت حسن روحانی در رقابت‌های انتخاباتی در قیاس با گزینه‌های دیگری که انتخاب نشدند، همچون دکتر محمدباقر قالی‌باف، یا دکتر سعید جلیلی، نامعتدل‌تر به نظر می‌رسید. آنچه ملاحظه و برجسته شد، جدال و پرخاش مستمر ایشان به مجری تلویزیونی یا رقبا یا سیاه‌نمایی محرز دولت پیشین و سفیدنمایی تمام از دولت های اسبق بود. شنیده‌ها از برخورد زننده او با رئیس جمهور اسلامی ایران که با فروتنی به دیدن او رفته بود، هم دوری بیشتر او از «اعتدال» را گوشزد می‌کند. پس این که  حسن روحانی، در دیدار با مدیران سازمان صدا و سیما ابراز داشتند که مردم به گفتمان «اعتدال» رأی دادند، قرینه عینی ندارد.
برداشت دوم:
سیاست‌ورزی اکبر هاشمی رفسنجانی را می‌توان در یک «فن» اساسی چکیده کرد: «از میان همه نیروهای سیاسی و اجتماعی، میانه آن‌ها را به مغناطیس قدرت خود جذب کن، و از آن طریق، آن نیروی سیاسی و اجتماعی را برای اهداف خود تحت کنترل درآور»
لذاعنوان «اعتدال»، نوعی ادای دین عالی‌جناب حسن روحانی به هاشمی است. البته چنین ادای دینی، فی‌نفسه عیبی ندارد، ولی اگر آغاز ناتوانی دولت حسن روحانی در فهم پیام انتخابات نود و دو باشد، آن وقت می‌توان گفت که این سوء تفاهم، نقطه عزیمت همان بلایی است که بر سر اصلاحات و انتخابات هفتاد و شش آمد. روحانی، با این تحریف در میان عواملی قرار می‌گیرد که میان او و رأی دهندگان فاصله می‌اندازد. او مشغول «اعتدال» می‌شود، در حالی که خواست رأی‌دهندگان چیز دیگری بود.
برداشت سوم:
این حقیقت که پس از فشار خردکننده و کمرشکن تحریم‌ها، انتظار می‌رفت که مردم آش دولت را پس از هشت سال یک هم اساسی بزنند، و به رغم این انتظار، نیم مردم (49.3)حاضر به چنین چرخش اساسی نشدند، خیلی قابل تفسیر است. بخشی از آن، بی‌گمان، حاصل عملکرد نسبتاً مطلوب اصول‌گرایان در دوره حکمرانی‌شان است. مردم، بخش مهمی از نابسامانی اقتصادی موجود را نه ناشی از سوء تدبیر اصول‌گرایان و دولت، بلکه ناشی از تحریم‌ها می‌دانند. فرض قابل اعتناتر این است که مردم، اولویت مبارزه با فساد را به عنوان یک ابزار اصلی برای مبارزه با فقر و فشارهای اقتصادی تشخیص داده‌اند و دنبال آن هستند.
برداشت چهارم:
مجلس انقلابی باید بدون مسامحه با در نظرگرفتن شرایط ذیل و احراز آنها به گزینه های پیشنهادی کابینه عالیجناب روحانی رای بدهد واغماضی ننماید و مانند مجلس پنجم منفعلانه عمل ننماید والا در پیشگاه خدا و ملت مسوول خواهد بود
·         اعتقاد راسخ به مبانی انقلاب اسلامی و پیروی از سیره عملی امام خمینی(ره) در سیاست داخلی و خارجی کشور.
·         اعتقاد و التزام به ولایت فقیه و تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری.
·         فعال نبودن در فتنه و عدم جانبداری از فتنه گران.
·         برخورداری از عملکرد روشن و سلامت اخلاقی، مالی، سیاسی و داشتن عزم و اراده برای مبارزه با مفاسد اقتصادی و تلاش به منظور تامین عدالت اجتماعی و اقتصادی.
·         بهره مندی از دانش و تجربه کافی و قدرت مدیریت و کارآمدی در حوزه مسئولیت خود.
·         داشتن روحیه تعامل با مجلس در چارچوب قانون اساسی و قوانین مصوب.
برداشت پنجم:
با همه مطالب فوق ،مواضع اعلام شده از سوی رئیس جمهور منتخب را در هفته های پس از انتخابات امید بخش، اسلامی و انقلابی بوده  وجای تشکر دارد جناب آقای روحانی، رئیس جمهور منتخب، با شعار اعتدال و استقلال قدم به صحنه خدمت نهادند. امید است ایشان با تقید به این شعارها کابینه ای به مجلس معرفی کنند که بتوانند مظهر و معرف اعتدال و استقلال و موجب تحقق شعار امید و تدبیر باشد
برداشت ششم:
امیدواریم دولت آینده با حضور وزیرانی انقلابی و کاردان و متدین و دانشمند و کسب رای بالای مجلس هر چه زودتر تشکیل شود. دولتی که بتواند با حفظ آرامش در کشور و ایجاد همدلی زمینه را برای خلق حماسه اقتصادی فراهم سازد یادآوری می شودچنانچه از میان وزرای دولت فعلی واستانداران، نیز تنی چند واجد شرایط لازم بوده و توفیق حضور در دولت آینده را پیدا کنند این حضور از آن جهت که موجب تداوم تجربه و ثبات در مدیریت خواهد شد امری مثبت تلقی می شود.
برداشت هفتم:
مساله اساسی استان دارالعباده و ایران مرکزی مساله آب است وجود یک فرد کاردان و مسلط از دیار قنات و قنوت و قناعت درمسند وزارت نیرو،قطعا در حل مساله بی آبی ایران مرکزی مهم است بزرگان ،عالیجنابان،فرهیختگان ،موثرینو سیاسیون محترم مقیم و غیر مقیم یزدی بیایید در این یک مساله مسایل و اختلافات سیاسی را کنار بگذارید و با معرفی و پیگیری مجدانه افرادی چون فلاح زاده ها و بیطرفها آینده ای پر امیدتر و پررونق تر را برای دارالعباده و اهالی ایران مرکزی رقم بزنید
برداشت نهایی:
 در این عمر کوتاهی که از خداوند متعال گرفته ام سیاسیون یزدی را فقط  در مراسمات عزا وغم در کنار یکدیگر دیده ام  هر چند در همانجا هم صرفا بدنهایشان به هم نزدیک بود و دلهایشان فرسنگها از هم دور!!! منتها به قول خواننده ملی کشورمان علیرضا افتخاری ، "چرا هوا را آن چنان برای هم سرد کرده‌ایم که باید در دیدارهایمان با پالتوی زمستانی باشیم ما همیشه در عزای همدیگر جمع می‌شویم آن هم با لباس‌های شیک. اما حیف! کسی نیست برای خودمان شعر بگوید. کسی نیست ترقه‌ای به زمین بزند تا همه از حصاری که سرمای وجودمان را احاطه کرده، بیدار شویم".
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا