پایگاه خبری یزدفردا"اضطراب با ما چه میکند؟ /اضطراب بدن، مغز و روح ما را نشانه میرود. این احساس که به دلایل مختلف و با معلولی مبهم به سراغ ما میآید، از سردرد و سرگیجه تا گرفتگی عضلات، افزایش قند خون و ضعف بدنی سلامت ما را تخریب میکند. اضطراب تا حد مشخصی، یک احساس طبیعی است اما پس از آن بدل به یک تهدید میشد که باید با آن مقابله کرد.
یک روانشناس بالینی در گفتگو با فرارو، گفت: در علم روانشناسی به "اضطراب" بسیار پرداخته میشود. دلیل این امر همهگیر بودن آن و تبدیل شدنش به یکی از مشکلات در جوامع امروز است. اختلالات اضطراب، از عمدهترین بخشها در میان اختلالاتی است که روانپزشکان به آن میپردازند.
مریم صرافپور (کارشناس ارشد روانشناس بالینی) گفت: اضطراب احساسی است که در کل بدن منتشر میشود و مبهم است. افکار منفی در درون افراد اضطراب میسازند. این احساس پس از ساختهشدن وارد چرخهای معیوب میشود که نگرانی را در افراد بازتولید خواهد کرد.
وی همچنین درباره تفاوت ترس و اضطراب توضیح داد: ممکن است بسیاری از افراد "ترس" را با "اضطراب" اشتباه بگیرند، اما این دو با یکدیگر متفاوتاند. ترس عامل یک معلول بیرونی و بدون تعارض است، در حالیکه اضطراب درونی و با ابهام همراه است.
صرافپور گفت: اضطراب علائم مختلفی در ظاهر و درونِ انسانها، بنا بر تفاوتهایشان، ایجاد میکند. قرمز شدن، گُرگرفتگی، ترس و عصبانیت، پائین آمدن تمرکز، اختلال در یادگیری، انقباض عضلات، سردی بدن و... از این عوامل است.
این روانشناس بالینی درباره بیشترین افرادی که دچار اضطراب میشوند توضیح داد و گفت: اضطراب به سراغ برخی از افراد بیشتر از بقیه میرود؛ افراد آیندهمدار، افرادی با افکار کلامی زیاد(کسانی که جملات منفی را مدام پیش خود تکرار میکنند، مانندِ "وای دارم دیوونه میشم!" "حالا چه اتفاق میفته؟!"، افراد کمالگرا، افراد مسئولیتپذیر و افراد کنترل پذیر(کسانی که باید همهچیز را تحت کنترل داشته باشند، در غیر اینصورت به اضطراب دچار میشوند) و... از این دستهاند.
مریم صرافپور تصریح کرد: زمینههایی که میتوانند در افراد اضطراب ایجاد کنند، خانواده، کار و تحصیل، آینده و زندگی روزمره است که به نگرانیهای فرد بدل میشوند.
وی در رابطه با درمان اضطراب در میان کسانیکه به شدت با آن درگیر هستند اظهار کرد: افرادی که دچار اضطراب شدید هستند، باید تحت نظر روانپزشکان و روانشناسان درمان شوند. در این درمان به فرد کمک میشود اضطرابهایش را پائین بیارود و به حد معقول برساند. همچنین تلاش میشود که فرد با ترسهایش روبرو شود؛ برای مثال کسی که از خون میترسد باید با آن مواجه شود. تکنیکهای دیگری همچون تجویز زمان نگرانی نیز وجود دارد؛ به فرد گفته میشود تا یک زمان مشخص را برای اینکه نگرانیهایش را با خود مرور کند انتخاب کند. او فقط باید در این زمان مشخص و نه زمان دیگری نگرانیها و اضطرابها را به ذهنش راه دهد.
صرافپور همچنین راهکاری عملی برای رفع اضطراب میان همه افراد ارائه داد و گفت: اما اگر بخواهیم راهکاری برای همه انسانها در مواقعی که دچار اضطراب شدید میشوند پیشنهاد کنیم، آن "نفسکشیدن" درست است! ممکن است این راهکار عجیب بهنظر برسد، اما موجب میشود تا فیزیولوژی و بدن ما در برابر اضطراب ایمن شود. درست نفس کشیدن هنگامی رخ میدهد که بدن به حالتی آرام دربیاید و با سه شماره دَم و با سه شماره بازدَم انجام شود. این کار به افراد کمک میکند تا عضلاتشان دچار انقباضِ ناشی از اضطراب نگردد.
این کارشناس ارشد روانشناسی در انتها گفت: به طور کلی اگر اضطراب را یک طیف در نظر بگیریم، حد متوسط آن برای بدن و ذهن ضروری است. اضطراب کم و یا اضطراب زیاد هر دو مضر هستند و جلوی عملکرد طبیعی انسانی را میگیرند.
دانشمندان دانشگاه ملی سنگاپور، داد زدن و آخ گفتن در زمان احساس درد را کمکی برای مقاومت در برابر آن دانستهاند.
نتایج پژوهش جدید نشان داده که تلاش برای گفتن واژه آخ با سفر پیامهای درد به مغز تداخل دارد.
پژوهشهای پیشین زیستشناسان نشان میداد، انسان به شکلی تکاملیافته تا فیالبداهه فریاد زده و به دیگران در مورد خطر هشدار دهد؛ اما نتایج جدید حاکی از آن است که انسان در حقیقت برای پرت کردن حواس خود از احساس درد، فریاد میزند.
به گفته محققان، ابراز درد ورای زبانهای مختلف به اشتراک گذاشته میشود. واژه «OW»در زبان انگلیسی، «Eina» در زبان آفریقایی، «Ahia» در زبان ایتالیایی، «Aiyo» در زبان چینی و «آخ» در زبان فارسی همگی بطور مشابهی به بیان درد میپردازند.
به گفته محققان دپارتمانهای روانشناسی و علوم اعصاب دانشگاه ملی سنگاپور، صدای مشترک در میان همه این کلمات، صدایی است که دهان را باز و زبان را تخت میکند و لبها به شکل غیر گرد میمانند.
این صدای ساده به کنترل تلفظ کمی نیاز داشته و همزمان بیشترین خروجی صدا را دارد؛ همچنین این صداها براحتی و بطور موثری در زمان احساس درد استفاده میشوند.
دانشمندان میزان زمانی را که داوطلبان میتوانستند دستشان را در آب بسیار سرد و دردناک نگهدارند، آزمایش کردند.
در این پژوهش، 56 شرکتکننده اجازه یافتند تا در زمان احساس درد، آخ بگویند؛ سپس این آزمایش چهار بار دیگر بر روی داوطلبان انجام شد که باید در یکی از آنها، ساکت میمانند.
در یک آزمایش، داوطلبان میتوانستند در زمان احساس درد بر روی یک دکمه فشار بیاورند، در آزمایش دیگر آنها صدای فریاد خود را پخش میکردند، در آزمایش بعدی صدای فریاد یک شخص دیگر پخش میشد و در آزمایش آخر باید تا زمان غیرقابل تحمل شدن درد، ساکت میماندند.
نتایج نشان داد که شرکتکنندگان زمانی که اجازه فریاد زدن داشتند، مدت زمان بیشتری درد را تحمل میکردند؛ آنها بطور میانگین 30 ثانیه درد را تحمل کردند که پنج ثانیه بیش از زمان ساکت ماندن آنها در وقت احساس درد بود.
شنیدن صدای آخ گفتن، تاثیری در افزایش زمان تحمل درد نداشت.
اینکه دقیقا چه فرآیندی در زمان آخ گفتن رخ میدهد، مشخص نیست، اما محققان بر این گمانند که پیامهای خودکار که به بخش صوتی مغز سفر میکنند، با پیامهای درد تداخل دارند.
نتایج این پژوهش در مجله Pain منتشر شده است.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 08,ژانویه,2025