جک فردا (6)

ارسالی:محمدصادق

خاطرات غلومی و ماشینش!!


خاطره اول:"غلومی" ميره ثبت احوال ميگه يه شناسنامه واسه بچه ام ميخوام ! ميگن اسمش چيه ؟ ميگه "شورلت" ميگن اينكه اسم ماشينه يه اسم بزار كه به نام پدر و مادر بياد . ميگه خب به اسم ما مياد ديگه من "بيوك" آقا هستم . همسرم هم "خاور" خانوم !!!

خاطره دوم:یه "غلومی"میره ماشینشو بیمه بدنه کنه، آخر سر که کارش تموم میشه بیمه ای بهش میگه ایشالا هیچوقت از بیمه تون استفاده نکنین. "غلومی"هم برمیگرده میگه ایشالا شما هم از این پول خیر نبینین !

خاطره سوم :"غلومی" زنگ می‌زنه ۱۱۰ میگه: گاز، کلاچ، ترمز، فرمون، ترمزدستی و دنده ماشین منو دزدیدند، پلیسه میگه: ببخشید، شما "غلومی"هستید؟ یارو میگه: آره، چطور مگه؟ پلیسه میگه: هیچی، پاشو برو جلو بشین

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا