فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش
معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش
الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانی
گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش
هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
عروس طبع را زیور ز فکر بکر میبندم
بود کز دست ایامم به دست افتد نگاری خوش
شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
میی در کاسه چشم است ساقی را بنامیزد
که مستی میکند با عقل و میبخشد خماری خوش
به غفلت عمر شد حافظ بیا با ما به میخانه
که شنگولان خوش باشت بیاموزند کاری خوش
شرح لغت: دولتی طالع:نیکبخت
تفسیر عرفانی:
حضرت حافظ در بیتهای سوم تا پنجم میفرماید:
* کسی که از عشق دلبر یار، غم در خاطر دارد و به عشق مبتلا شده است، بگو حالی که داری، سبب حسادت و رشک دیگران است. پس برای مصون ماندن از چشم زخم، برای خود اسپند دود کن که کار و باری خوب داری.
* عروس طبع و سرشت را از فکر و خالص زینت میبندم و معانی خالص پیدا میکنم، زیرا در نقش بازی زمانه، نگاری زیبا به چنگ آوردم.
شب صحبت را غنیمت شمار. داد خوشدلی را بگیر که روزگار بر وفق مراد است، زیرا جویبار زیبا و مهتابی که به دل ذوق میبخشد، هر دو موجود است.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
تعبیر غزل:
همه امکانات برای تو فراهم است تا بتوانی از زندگی خود لذت ببری. زندگی بسیار زیبا و خوشی به تو روی خواهد آورد به شرط آن که به مدد عقل بهترین راهها را برای زندگی انتخاب کنی. فرصتها را غنیمت شمری که لحظهای غفلت باعث پشیمانی و شکست است.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 22,آوریل,2025