یزدفردا: وزیر نیرو: «هر کاری توانستیم انجام دادیم، مردم کمک کنند از این زمستان رد شویم. قول می‌دهم سال آینده مشکلات حل شود.»

راضیه حسینی: تنها کمکی که به نظرمان می‌رسد این است که دیگر بابت قطعی برق به شما زحمت ندهیم و خودمان خودجوش برق را قطع کنیم.

ما که با تلاش مسئولان گرمای خانه را دو درجه کمتر کردیم و با تلاش برخی دیگر از مسئولان دو ساعت در روز هم برق نداشتیم، حالا خودمان این مسئولیت خطیر را به دست می‌گیریم و برای گذر از زمستان سخت کمک می‌کنیم.

هم‌وطنان عزیز، از این به بعد کلاً برق را قطع کنید و جز در شرایط اضطراری به هیچ وجه نزدیک برق نشوید. سعی کنید روی زندگی بدون برق و گاز تمرکز کنید. لطفاً آستین‌ها را بالا بزنید و پتوها را تا هر جا که راه دارد پایین بیاورید. بی‌انصاف نباشید. بعد از این‌همه مدت مسئولان از ما یک چیزی خواستند.

همان‌ها که همیشه بدون ذره‌ای فشار به مردم، مشکلات را حل می‌کردند. آنهایی که بی‌سروصدا و بدون این‌که ما متوجه شویم موانع را یکی پس از دیگری رفع می‌کردند. هیچ‌وقت هیچ‌چیز از ما نخواستند، فقط آرزوی‌شان این بود که ما لبخند بزنیم، بخندیم، آن‌قدر بلند و زیاد که دهان‌مان به قاعده اسب آبی باز شود و دیگر نتوانیم ببندیمش.

ما هم خندیدیم، آن‌قدر زیاد که فکمان درد گرفت. بعد برای این‌که دیگر مجبور نباشیم مدام بخندیم رنگ قرمز برداشتیم و روی صورت‌مان شکل خنده کشیدیم. شهر پر شد از جوکرهایی که لبخندهای بزرگ داشتند.

زیاد شدیم آن‌قدر زیاد که مسئولان فکر کردند کار تمام شده و همگی در بهترین شرایط، روزگار می‌گذرانیم. فکر کردند حالا که به این موفقیت بزرگ رسیدند وقتش است برای بعضی چیزها کمی هم از ما کمک بگیرند. با خودشان گفتند: «اتفاقی نمی‌افتد، شاید بتوانند کمی از طول لبخند روی صورت‌شان کم کنند و به ما بدهند. این‌همه لبخند را می‌خواهند چه‌کار؟»

حق دارند نباید خسیس باشیم. کمی از خنده‌های‌مان را بدهیم برود. می‌توانیم از فردا رنگ قرمز کمتری استفاده کنیم. کمی کوتاه‌تر و باریک‌تر.

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا