فاطمه عابدی: عکاسان خبری در ایران از یکسو با موانع و خطرات مختلف در شغل خود روبرو هستند و از سوی دیگر مناسبات ناعادلانه میان عکاس و رسانه باعث می‌شود تا نه تنها درآمد مناسبی از شغل خود نداشته باشند بلکه از ابتدایی‌ترین حقوق خود مانند بیمه و مزایای شغلی نیز محروم باشند. شرایط نابسامانی که به عکاسان مطبوعاتی در ایران تحمیل می‌شود و عدم حمایت­های مادی و معنوی رسانه از آن‌ها باعث شده است تا بسیاری از عکاسان مطبوعاتی پرتلاش، ‌قید همکاری با رسانه‌ها را بزنند و به ناچار این حوزه را ترک کنند.

دستمزدها عادلانه نیست

زهرا رمضانی عکاسی را در رشته فیلم­سازی و گرایش عکاسی خوانده ­و از سال۹۰ کار خبری را به صورت رسمی در رسانه­‌ها آغاز کرده­ است. او درباره مشکلات عکاسی مطبوعاتی می­‌گوید: «عکاسی خبری در ایران حجم کاری بالا و دستمزد پایین را به همراه دارد. تجهیزات عکاسی بسیار گران­ قیمت هستند و این مسائل و گران بودن تجهیزات به شرایط الان و یا امسال برنمی‌گردد. عکاسان مطبوعاتی به علت اهمیت ویژه و خاصی که کار عکاسی خبری ایجاب می‌کند، نیازدارند که دوربین ­های فریم‌ریت بالا، فلاش و لنزهای مختلف داشته باشند تا بتوانند بهتر و موثرتر عکاسی کنند. اما در این میان حرفه عکاسی مطبوعاتی هیچ گونه امنیت شغلی برای عکاس ندارد. اکثر عکاسان از طرف رسانه خود بیمه نشده‌­اند و برای بازنشستگی خود موظف هستند بیمه­‌های خود را پرداخت کنند.»

او ادامه داد: «تعدادی از عکاسان هستند که علاوه بر کار رسانه از این توانایی بهره‌مند هستند که ارتباطاتی خارج از رسانه برقرار کنند و پوشش برنامه­‌هایی غیر از کار برای رسانه­‌ها را به عهده بگیرند و از آن طریق درآمدزایی کنند. اما این شامل همه عکاسان نمی‌­شود و بستگی به نفوذ و ارتباط عکاسان دارد و تنها عده‌­ای می‌توانند از این طریق امرار معاش کنند. این نوع کار نیز آسیب‌های خود را دارد و هیچ گونه امنیت شغلی برای عکاس به همراه ندارد.»

رمضانی از ادامه همکاریش با رسانه‌ها گفت: «دو سال قبل دبیر سرویس عکس یکی از خبرگزاری‌ها پیشنهاد همکاری دادند و من قبول کردم. مدتی پس از شروع همکاری‌مان به مرورتعداد آفیش ها کم و کمتر شد. موضوع وارد کردن سلیقه سردبیر در انتخاب عکاس بسیار رایج است و دبیران سرویس‌های عکس، برای آفیش‌کردن عکاسان تبعیض قائل می‌شوند. حتی دستمزدی که پرداخت می‌شود نیز عادلانه نیست و تقریبا متر و تراز مشخصی برای آن قائل نیستند.»

وی از فعالیت هایی که در حال حاضر انجام می‌دهد گفت: «در حال حاضر با هیچ رسانه‌ای همکاری ندارم. دلیل اصلی آن نیز درآمد بسیار پایین و جزئی عکاسی مطبوعاتی و همچنین فضای نامتعادل موجود در رسانه‌ها است. در این مدت در حرفه عکاسی و در شاخه عکاسی کودک‌، پرتره و تبلیغاتی مشغول به فعالیت هستم تا بتوانم از این طریق درآمد کسب کنم. امیدوارم روزی شرایط عکاسی خبری در ایران جایگاه بهتری پیدا کند و عکاسان بتوانند در شغلی که به آن عشق می‌ورزند بازگردند با امنیت خاطر فعالیت کنند.»

عکاسان خبری امنیت شغلی و روانی ندارند

محمد محسنی‌فر به صورت خودآموز عکاسی را فراگرفته است و در سال‌های اخیر به صورت مستمر در رسانه‌ها فعال بوده است.

محسنی‌فر از نقاط مثبت و منفی این حرفه می‌گوید: «عکاسی خبری نقاط منفی زیادی در بر دارد. عکاسی خبری امنیت شغلی و روانی ندارد و نسبت به کار زیاد و پرمشقتی که عکاسان انجام می‌دهند، دستمزد و حقوق پایینی دارد. اما هیجان موجود در این حرفه سبب شده که بسیاری از عکاسان در این حوزه باقی بمانند. در مورد من نیز اینگونه است. من به واسطه شغلم برای آیندگان روایت می‌کنم و همین برای من جذاب و پرهیجان است. عکاسان با قشرهای مختلفی از جامعه ارتباط دارند که این اقشاراطلاعات کاملی نسبت به این حرفه ندارند. چون عکاسی خبری ویترین جذابی دارد و اکثر افراد تصور بسیار مثبتی در مورد این شغل دارند. عکاس خبری پا به پای یک آتشنشان می‌رود و آن دوربینی که آن لحظات را ثبت و ماندگار می‌کند، دوربینی کاملا شخصی است و مانند آن آتشنشان ممکن است جانش را از دست بدهد. عکاس نه تنها باید نگران سلامتی خود باشد بلکه باید در آن لحظه کاملا به تصویری که تهیه می‌کند تسلط کافی داشته باشد تا بتواند از طریق همان تصاویر تمام اتفاقات رخ داده را برای مخاطب خود بازگو کند و در چنین شرایطی فشارهای روحی و روانی زیادی به عکاس وارد می‌شود. در این میان اگر آسیبی به تجهیزات عکاس وارد شود، رسانه هیچ تعهدی در قبال آن ندارد. عکاسان خبری زیادی را می‌شناسم که مجبور هستند از رفاه زندگی خود بزنند تا اینکه تجهیزات کارشان را به روز کنند. دوربین من در حادثه پلاسکوآسیب جدی دید و باعث شد دو ماه حقوقم برای تعمیر دوربین مصرف شود و هیچ کس پاسخگو نبود. جدای از آنکه جان من در خطر بود ودر آن لحظات هیچ رسانه‌ای نمی‌پرسد که آیا سلامت هستی یا نه؟ تنها نگرانی آنها عکس‌ها هستند و اگر فریمی را در رسانه‌های دیگر ببینند که در بین عکس‌های من نباشد، آن موقع بازخواست می‌کنند که چرا این عکس را نداری؟»

محسنی‌فر وضعیت عکاسان حق‌التصویری را اینگونه بیان کرد: «در این سال‌ها هیچ وقت بیمه نبوده‌ام و حقوق ثابت نداشته‌ام. رسانه‌ها علاقمند به جذب عکاس حق‌التصویر هستند چون هیچ مسئولیت و تعهدی نسبت به بیمه کردن آن‌ها ندارند و مجبور به تامین تجهیزاتِ آنها نیستند. دستمزد تولید گزارش‌های تصویری همچنان با تعرفه های سال ۹۵ و ۹۶ پرداخت می‌شود. یک کارمند و یا فردی که شغل آزاد دارد، سالانه بر حقوق و درآمدشان اضافه می‌شود. انجمن صنفی عکاسی نیز هرساله تعرفه‌ای را می‌نویسند اما هیچ گونه تعهد اجرایی از سوی رسانه‌ها وجود ندارد.»

محسنی فر از روحیات عکاسان خبری می‌گوید: «درست است که عکاس خبری باید روحیه مقاوم و قوی داشته باشد و انسان سرسختی است که خودش را در شرایط بحرانی قرار می‌دهد ولی او نیز مانند همه انسان‌ها ظرفیتی دارد و در چنین وضعیتی توانی برای ادامه راه نمی‌یابد و در نهایت خسته از این فضا مجبور به ترک حرفه مورد علاقه‌اش می‌شود.»

او در ادامه گفت: «عکاس خبری و مستند، رسالت به ثبت رساندن و بازگویی حقیقت را دارد. حالا اگر بخواهد برای بیان حقایق محدود و محدودتر شود از استقلال فکری و ایده‌هایش کاملا جدا شده و به یک عکاس روابط عمومی تبدیل می‌شود که هیچ نوع آزادی بیان ندارد. هرخبرگزاری وابستگی شدیدی به ارگان خودش را دارد، پس در نتیجه گزارش‌ها را مطابق میل و سلیقه خود انتشار می‌دهند و عکاس فقط مهره و ابزاریست برای اهداف رسانه‌ها.»

وی از فعالیت این روزهایش گفت: «از شهریور ۹۹ کار رسانه‌ای انجام نمی‌دهم و با گرفتن پروژه‌های عکاسی درآمدزایی می‌کنم و سعی می‌کنم روی موضوعات مستند شخصی‌ام تمرکز داشته باشم.»

دغدغه‌های مالی آرامش خاطر را از عکاسان خبری می‌گیرد

منصوره قلیچی از سال ۸۱ عکاسی تئاتر را آغاز کردم و سال ۹۲ بعنوان عکاس استانی یکی از خبرگزاری‌ها فعالیت خود را آغاز کرده است.

قلیچی درباره شرایط شغلی عکاسی مطبوعاتی می‌گوید: «این حرفه پر از جنب و جوش است و هم از نظر روحی و هم از نظر فیزیکی، به انرژی بالایی نیازمند است؛ تصورکنید کسانی که در این شغل فعال هستند، هر روز با یکسری افراد جدید سر و کار دارند و این افراد از نظر طبقات اجتماعی بسیار متنوع هستند. پس بنابراین باید روحیه برقراری ارتباط صحیح از سمت عکاس با تک‌تک این افراد وجود داشته باشد. همه اینها باعث می شود عکاس پر از تجربه های مختلف باشد.»
قلیچی درباره مشکلاتش بعنوان یک عکاس خبری زن در ایران می‌گوید: «بسیار اتفاق افتاده است که به عنوان عکاس زن از طرف مسئولین شهرستان و همچنین استان با من برخورد شده است و یا به مخالفت با من پرداخته‌اند. آن‌ها نه تنها حمایت نکرده‌اند، بلکه بسیاری از اوقات سد راه نیز شده‌اند. اما من به عنوان یک عکاس و کسی که به شغلش بسیار علاقمند است، برای حفظ حرفه‌ای که به آن تعلق داشته‌ام، تحمل زیادی کرده‌ام و تا حدی توانسته‌ام از پس مشکلات پیش رو برآیم و راه حلی برای کارخود پیدا کنم‌؛ چون در واقع یک عکاس حرفه‌ای باید صبور و مقاوم باشد تا بتواند مشکلات را رفع کند و کارش را انجام دهد. اگر عکاسان مطبوعاتی از مخارج زندگی خود نیز صرف نظرکنند و تنها بخواهند به بروز کردن و هزینه‌های تجهیزات عکاسی بپردازند، باز هم نمی‌توانند با این شغل پیشرفت چندانی داشته باشند‌؛ چون بخاطر دغدغه‌های مالی خیال آسوده‌ای ندارند و نمی‌توانند با آرامش خاطر کار خود را انجام دهند.»

وی بیان کرد: «دور از ذهن نیست که خیلی از عکاسان جوانی که در حال حاضر پر انرژی و فعال هستند، در سال‌های بعد انگیزه کاری خود را از دست بدهند و به دنبال شغلی بروند که از آن بتوانند کسب درآمد کنند. همینطور که تعداد زیادی از عکاسان خوب و فعالی قبلا بوده‌اند و متاسفانه امروز از آن‌ها هیچ خبری نیست حتی کسی نمی داند‌، آن‌ها کجا هستند و چه می‌کنند»

قلیچی از فعالیت خود در رسانه‌ها گفت: «حدودا ۲ سال است که کار مطبوعاتی انجام نمی‌دهم و با وجود تجهیزات و امکانات کم عکاسی که در اختیار دارم برای نشریات محلی کار می کنم. این فعالیت‌ها منفعت مالی برای من به همراه ندارد و فقط احساس می‌کنم تنها ریسمانی برای اتصال من به عکاسی است. من به کارخیاطی نیزعلاقه داشته‌ام، اما در این سال‌ها که عکاسی می‌کردم فرصتی برای پرداختن به این هنر را نداشتم. اما بعد از اینکه تصمیم گرفتم بیشتر به مسائل مالی اهمیت بدهم و درآمدم را نسبت به قبل افزایش دهم، فرصتی شد که به این هنر توجه کنم. آن اوایل به صورت خودآموز خیاطی انجام می‌دادم و مدتی بعد برای گسترش کارم دوره های حرفه ای‌تری از هنر خیاطی را گذراندم .چاپ روی پارچه را نیز در هنرستان یاد گرفته بودم و با تلفیق این دو توانمندی،‌ دریکی از اتاق‌های خانه خود کارگاه کوچک ساک دستی ایجاد کرده و مشغول به کار شدم. امیدوارم در این حوزه بتوانم اشتغالزایی کنم.»

کار کردن بدون بیمه، بدون حقوق ثابت و با حداقل دستمزد

مهین محمد زاده از ۱۸ سالگی دوره خبرنگاری را در صدا و سیمای استان سیستان و بلوچستان گذرانده و از سال ۹۰ کار عکاسی مطبوعاتی را آغاز کرده است.

او می‌گوید: «علاقه من به این حرفه به دو دلیل بود، یکی به این دلیل که هیجان زیادی برای من داشت و دوم منطقه ای بود که در آن زندگی می‌کردم. در این منطقه به فرد رسانه‌ای با پشتکار بالا نیاز بود که بتواند مشکلات عدیده سیستان و بلوچستان را انعکاس دهد. من اکثر اوقات به شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ این استان به تنهایی سفر می‌کردم و کمتر در منزلمان حضور داشتم. سال ۹۰ تازه اخبار مربوط به موضوعات تروریستی ریگی تمام شده بود. بعد از آن وقایع، من اولین عکاسی بودم که به روستاهای دور افتاده و نزدیک به مرز برای عکاسی از آن‌ها می‌رفتم.»

او در مورد مشکلاتی که حین عکاسی برایش اتفاق افتاده بود بیان کرد: «به مناطق صعب‌العبور و دور از دسترس زیاد سفر می‌کردم. این روستاها ممکن بود با یکدیگر هزار کیلومتر فاصله داشته باشند و من دو روز در مسیر رسیدن به یک روستا باشم. مناطقی که در آن‌ها آنتن وجود نداشت و ممکن بود خانواده‌ام چند روز از حال من اطلاعی نداشته باشند. در یکی از این سفرهایم به روستایی دورافتاده، با خوردن آب ناسالم به شدت مسموم شدم و یا از دیگر مشکلاتم این بود که در ادارات مختلف چون عکاس خانم بودم، همکاری‌های لازم را با من نداشتند و بیشتر سعی می‌کردم از کمک مردم بومی استفاده کنم. همه این اتفاقات را به جان می‌خریدم. اما متاسفانه به خاطر شرایط موجودِ رسانه‌ها ،همکاری با آن‌ها برایم سخت بود. از طرفی بیمه و حقوق ثابت ماهیانه نداشتم و حق‌التصویرها بسیار پایین بودند. این در حالی است که هزینه‌های تجهیزات عکاسی مانند دوربین و لنزهای عکاسی بسیار گران قیمت هستند، در نتیجه حق‌التصویر و هزینه‌های تجهیزات با هم هماهنگ نیستند. از طرفی یک عکاس مستند برای ارائه کار قوی نیاز به ابزار قدرتمند دارد و در نتیجه با این مبالغِ پرداختی، نمی توان به هر دو گزینه معیشت و به روز کردن تجهیزات رسیدگی کرد، با وجود اینکه از زمان ورودم به این حرفه مدت زیادی نمی‌گذرد، رفته رفته انگیزه‌ام را در این شغل از دست دادم، تا جایی‌که مجبور به ترک آن شدم.»

محمدزاده در ادامه گفت: «۲ سال است که هیچ کار رسانه‌ای انجام نداده‌ام. چون رسانه‌ها هم همکاری لازم و حتی اولیه را برای عکاس ندارند و هرکدام خط و مشی خود را دارند و من به عنوان یک عکاس مستند علاقه ندارم نگاهم را تغییر بدهم و به دنبال اهداف آنها باشم. در حال حاضر، تصمیم گرفته‌ام که بتوانم پشتوانه مالی خود را تقویت کنم تا با انرژی مضاعف و بدون دغدغه مالی بتوانم پروژه‌های مستند شخصی خود را ادامه بدهم و اگردرآینده وضعیت کار با رسانه‌ها بهتر از وضعیتِ فعلی شده باشد، تمایل دارم به کارِ رسانه‌ای‌ام ادامه بدهم.»
او درباره وضعیت فعلی خود می‌گوید: :به تازگی به شهرستان چابهار آمده‌ام و وارد کار ساختمانی شده‌ام و در قسمت بازرگانی فعالیت دارم. امیدوارم با رسانه‌ای که در آینده قراراست با آنها فعالیتم را ادامه بدهم، از من به عنوان عکاس حمایت شود.»/ منبع : عکس‌آنلاین

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا