و حالا ليلاي مسلمان با نام ايران
|
دو و ميدانی- اكرم احمدي:
تاتسينا ايلوشنكو - نايبقهرمان پرتاب وزنه اروپا- از اين به بعد با نام ليلا رجبي و با پرچم ايران در رقابتهاي بينالمللي شركت ميكند. ايلوشنكو بعد از ازدواج با پيمان رجبي- دونده- و مشرفشدن به دين اسلام، حالا يكي از ورزشكاران ايران است كه با حجاب اسلامي در رقابتهاي بينالمللي شركت ميكند.
او كه در رقابتهاي قهرماني باشگاهي براي اولين بار طي مدت حضورش با ديگر پرتابگرهاي ايران رقابت كرد و 2 متر ركورد ايران را شكست، حالا ميخواهد در رقابتهاي بينالمللي خوش بدرخشد.
خودش ميگويد: «من عاشق اين هستم كه با حجاب در مسابقات بزرگ رقابت كنم و مدال بگيرم.
من عاشق اسلام هستم و ميخواهم به مردم دنيا نشان بدهم كه يك زن مسلمان هم ميتواند پرتابگر خوبي باشد و مدال بگيرد».
ليلا رجبي هماكنون با همسرش- پيمان رجبي- در بوشهر زندگي ميكند. او و همسرش با هم تمرين ميكنند.
ليلا وزنه پرتاب ميكند و پيمان كنار زمين ميدود. پيمان رجبي هم در مسابقات قهرماني باشگاههاي ايران در دو 400متر، نفر سوم شد و البته در آن مسابقه يك تماشاگر ويژه داشت؛ همسرش روي سكوها نشسته بود و با صداي بلند او را تشويق ميكرد؛ «ليلا هميشه مرا تشويق ميكند.
كار دنيا برعكس شده؛ او اينجا تنهاست و من بايد از او حمايت كنم ولي او هميشه مرا شرمنده ميكند».
آشنايي شما با همديگر بايد خيلي جالب باشد، اينطور نيست؟
نميدانم ولي نه آنطور كه شما فكر ميكنيد. من از طريق يكي از دوستانام- كه در بلاروس زندگي ميكرد- با ليلا آشنا شدم.
دوستم ليلا را معرفي كرد. من هم از او خوشم آمد. بعد از 2 سال هم با همديگر ازدواج كرديم.
در اين 2 سال ليلا فرصت داشت كه درباره دين اسلام و كشور ايران تحقيق كند.
از طريق اينترنت و كتابهايي درباره دين اسلام، تحقيقات زيادي كرد.
مدام قرآن ترجمه به روسي ميخواند و ميگفت ميخواهم با تحقيق و مطالعه مسلمان شوم.
خانوادهها چي؟ راضي بودند؟
خوشبختانه خانوادهام خيلي به من اعتماد دارند. وقتي با آنها صحبت كردم، گفتند تو ميخواهي ازدواج كني و خودت بايد تصميم بگيري. پدر و مادر ليلا هم راضي بودند. وقتي فهميدند ليلا ميخواهد مسلمان شود هم خوشحال شدند. گفتند تو راضي و راحت باشي، ما هم خيالمان راحت است.
شما كه در بلاروس زندگي نكردهايد؟
نه.
پس چهجوري با هم صحبت ميكرديد؟
يككم زبان روسي بلد بودم؛ يعني در حد چند جمله كليدي. همان روز اول كه ليلا را ديدم، گفتم بايد فارسي ياد بگيري.
وقتي از طريق ايميل با هم ارتباط داشتيم، بيشتر فارسي مينوشتم. ليلا هم از طريق ديكشنري، جملهها را ترجمه ميكرد و جواب ميداد.
بعد از 6-5ماه هم كه از طريق اساماس با هم ارتباط داشتيم. ليلا دختر بااستعدادي است؛ بعد از 6-5ماه راه افتاد.
بعد هم شروع كرد به سؤال كردن؛ از احكام دين ميپرسيد، از حضرت محمد(ص) ميپرسيد و خيلي دوست داشت درباره امام حسين(ع) و واقعه عاشورا بداند.
راستش را بخواهيد زبانش هم با اطلاعاتاش درباره اسلام بهتر ميشد. بعد هم كه به ايران آمد، ديگر فارسياش روانتر شد.
حالا ديگر خوب حرف ميزند؛ البته اگر آرام و شمرده حرف بزنيم.
برخورد فاميل و آشنايان چطور بود؟
خيلي خوب بود. هيچ مشكلي نداشتيم. همه با روي باز از ليلا استقبال كردند. خوشبختانه ما هيچ مشكلي نداشتيم. همه همكاري كردند؛ البته رفتار ليلا هم در اين برخورد، نقش زيادي داشت؛ ليلا قبول كرده بود كه بايد در يك خانواده و با يك فرهنگ ديگر زندگي كند.
من قبل از ازدواج از همه رسم و رسوم ايرانيها گفته بودم. از مراسم خواستگاري، بله برون، نامزدي، عقد، حنابندان و عروسي، از همه چي؛ اينكه مردهاي ايراني خيلي باتعصب هستند و حجاب و پوشش همسرشان خيلي برايشان اهميت دارد.
ليلا هم همه را قبول كرد، خيلي هم دوست داشت روسري سرش كند. خيلي راضي است. هميشه ميگويد از وقتي با حجاب و پوشش اسلامي بيرون ميروم، احساس امنيت بيشتري ميكنم.
او از اينكه زن در دين اسلام جايگاه خوبي دارد، خيلي خوشحال است. هميشه ميگويد از اينكه يك زن مسلمان شدهام، افتخار ميكنم.
كجا مسلمان شد؛ در ايران يا بلاروس؟
وقتي به ايران آمد، رفتيم خدمت امام جمعه بوشهر. رئيس تربيتبدني استان هم بودند. از صداوسيما هم آمده بودند؛ همانجا شهادتين را گفت.
اسم ليلا را خودش انتخاب كرد يا شما اين اسم را برايش انتخاب كرديد؟
خودش. يك روز گفت ميخواهم دنبال اسم فارسي بگردم. يك سايت پيدا كرد كه اسم دختر و پسر ايراني داشت.
به هر اسمي ميرسيد، معنياش را ميپرسيد. بعد هم گفت من ازاسم ليلا خوشم ميآيد و ميخواهم ليلا صدايم كنيد.
فاميلي را هم خودش انتخاب كرد؛ گفت ميخواهم نام خانوادگيام مثل تو باشد. شد ليلا رجبي.
اسم روسياش چه بود؟
تاتسينا ايلوشنكو. هميشه ميگويد من به خاطر اسلام، اسم و نام خانوادگيام را هم فراموش كردم.
همسرتان در بلاروس، عضو تيم ملي بوده؟
بله، ليلا نايبقهرمان اروپا هم هست. درحالحاضر، بيشتر قهرمانهاي جهان و المپيك در رشته پرتاب وزنه، اهل بلاروس هستند.
ليلا هم در كشور خودش نفر سوم است. مقامهاي كشوري كه زياد دارد. در مسابقات جوانان جهان در جامائيكا هم چهارم شده.
ركوردش چند متر است؟
18 متر و 13 سانت.
در مسابقات قهرماني ايران كه چند روز پيش برگزار شد هم همين ركورد را زد؟
نه. پرتابش 16 متر و 13 سانت بود كه البته با همين پرتاب، ركورد ايران را شكست. ركورد ايران 14 متر است.
ليلا در چند ماه گذشته، تمرين درست و حسابياي نداشت؛ بيشتر درگير كارهاي ويزا و سفر به ايران بود ولي بازهم شروع خوبي داشت. خودش هم راضي بود.
حالا قرار است عضو تيم ملي ايران شود؟
بله. آقاي كريمي- رئيس فدراسيون دووميداني- خيلي زحمت كشيدند. قرار است ليلا براي تيم ملي ايران مسابقه بدهد.
پس قوانين بينالمللي چه ميشود؟ ليلا با پيراهن بلاروس، نايب قهرمان اروپا شده؛ درست است؟
بله ولي «ياف»- فدراسيون جهاني دووميداني – هم قوانين خاصي دارد. ليلا حالا شناسنامه و پاسپورت ايراني دارد و با يك ايراني ازدواج كرده. در اين حالت، ميتواند بعد از يكسال براي تيم ملي ايران به ميدان برود.
الان 9 ماه است كه ليلا براي هيچ تيمي مسابقه نداده؛فقط حدود 3 ماه ديگر مانده؛ البته فدراسيون دووميداني ايران با فدراسيون بلاروس مكاتبه كرده و فعلا منتظر جواب هستيم.
راستي اين دوندهبودن شما نقشي هم در انتخاب ليلا داشته؟
نميدانم ولي حتما تاثير داشته. بالاخره من هم دونده هستم. درد همديگر را ميفهميم. الان هم با هم تمرين ميكنيم. خيلي هم مرا تشويق ميكند.
روز مسابقه قهرماني كشور هم در جايگاه تماشاچيها نشسته بود و شما را تشويق ميكرد؟
بله. هميشه مرا تشويق ميكند. كار دنيا برعكس شده. ليلا اينجا تنهاست؛ به جاي اينكه من از او حمايت كنم، او بزرگترين حامي من است. در اين مسابقات اخير، من در دوي 400متر سوم شدم.
با اينكه تا دور آخر نفر اول بودم، ولي يكدفعه كم آوردم و سوم شدم. ليلا كلي دلداريام داد؛ ميگفت ناراحت نباش؛ تو در چند ماهه گذشته تمرين درست و حسابي نداشتهاي؛ طبيعي است كه اين مقام را به دست بياوري.
ليلا جان! از بودن در اينجا راضي هستي؟
راضي هستم. بله. راضي هستم.
قبل از اينكه به ايران بيايي كشور ما را ميشناختي؟
بله، من خيلي كتاب ميخواندم. بايد با شما آشنا ميشدم. براي همين خيلي تحقيق كردم. بايد قلبم مطمئن ميشد. من بايد ميفهميدم به كجا ميروم و بايد با چه مردمي زندگي كنم.
چقدر در ايران ميماني؟
يعني چه؟
يعني اينكه برنامهات اين است كه براي هميشه در ايران بماني يا نه، بعد از چند سال به كشورت برميگردي؟
نه ميخواهم بمانم. شوهرم اينجاست. از اينجا كجا بروم؟ من ايراني شدهام ديگر. نميتوانم جايي بروم. تا آخر عمرم همين جا ميمانم.
چطور راضي شدي با يك مرد خارجي ازدواج كني؟
دوست پيمان خيلي تعريف كرد برايم. من هم از پيمان خوشم آمد. وقتي كه با هم آشنا شديم، ديدم خيلي خوب است. عاشقش شدم و گفتم مسلمان ميشوم.
خانوادهات راضي بودند؟
بله. راضي بودند.
از اينكه به ايران بيايي چطور؟
بله. من برايشان گفتم كه ميخواهم بروم مسلمان بشوم. آنها هم خوشحال بودند. من هم خوشحال هستم. مردم ايران خيلي خوب هستند. شما خيلي مهربانيد. با اينكه مرا نميشناسيد ولي به من لبخند ميزنيد.
اين تفاوت فرهنگها در زندگي زناشويي شما تأثير نميگذارد؟
نه. خب فرهنگها فرق ميكند ولي مشكل درست نميكند. مثلا مردم ايران خيلي راحت قول ميدهند.
قبل از اينكه به موضوع فكر كنند، قول ميدهند و هيچوقت هم آن كار را انجام نميدهند. قبل از اينكه من با پيمان ازدواج كنم، گفتند به خاطر اينكه مسلمان شدهاي به تو خانه ميدهيم ولي ندادند.
من كه به خاطر خانه مسلمان نشدم؛ من با عشق و علاقه به ايران آمدم و فقط به خاطر اينكه دين اسلام دين كاملي بود، مسلمان شدم. من كه خانه نميخواستم، آنها خودشان قول دادند.
من افتخار ميكنم كه مسلمان هستم. دينداري خيلي خوب است. زندانهاي بلاروس پر است از آدمهاي بيدين چون وقتي دين نداري، خيلي راحت گناه ميكني.
بيشتر جرمها به دليل مستي و الكلي بودن آنهاست. وقتي دين ندارند، مست ميكنند و در خيابان آدم ميكشند.
خب، من از آنها متنفر بودم و ميخواستم ديندار شوم. به خاطر هديه و جايزه كه مسلمان نشدهام.
دلت براي پدر و مادرت تنگ نميشود؟
تنگ ميشود ولي عادت كردهام. من از 14سالگي از خانوادهام دور هستم. آنها در يكي از شهرهاي كوچك بلاروس زندگي ميكنند. 10سال براي ورزش و درس و تمرين با تيم ملي در مينسك ـ پايتخت بلاروس ـ بودم. بيشتر تلفني با هم صحبت ميكرديم.
از اينكه ميخواهي با نام ايران در مسابقات بينالمللي شركت كني، خوشحال هستي؟
بله. من ميخواهم زن مسلمان را به مردم دنيا معرفي كنم؛ اينكه زن مسلمان محدود نيست و آنطور كه مردم اروپا و آمريكا فكر ميكنند، زن مسلمان در خانه فقط بچهداري نميكند؛ ميتواند در مسابقات بزرگ دنيا شركت كند و مدال بگيرد.
ميخواهم با حجاب، بهترين ركورد پرتاب وزنه را به نام ايران ثبت كنم. ميخواهم پرچم ايران بالا برود و من با حجاب روي سكو بايستم و خوشحال باشم كه براي كشورم مدال گرفتهام.
وضعيت دووميداني دختران ايران را چطور ميبيني؟
خوب است،خيلي خوب است؛ تازگيها هم مدال آسيايي گرفتهايم. ليلا ابراهيمي مدال گرفته.
مريم طوسي خيلي خوب است. پرندههاي پرش ارتفاع هم در مسابقات چند روز پيش خيلي خوب كار كردند؛ بله، تيم ملي خوبي داريم.
|
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 15,ژانویه,2025