"چشم به راه"
برای این که بیابم نشانی او را
به پیچ جاده سپردم دو چشم بی سو را
در این تقابلِ آیینه ها چنان شده ام
پر از خودم که فراموش کرده ام اورا
به تنگ آمده ام زین حصارِ مستوری
چرا نمی شکنی قلعه های گیسو را؟!
تو از سلالۀ ذوقی بیا و باطل کن
خیالِ غائله سالارِ این هیاهو را
به اسم اعظم دل های پاک و دریایی
ازین صحیفه بشوییم نقش جادو را
امانتی است که دل های پاک را شاید
به اهرمن نسپاریم رمز یاهو را
به فال نیک بگیریم در بهارِ امید
عبورِ سبز و صمیمانۀ پرستو را
دوباره سرخ گل از خاک تیره می جوشد
و باز چلچله ها حلقه می کنند او را
نشانه دارد ازین دل قبول کن دیگر
شکسته بستۀ این شاعرِ غزلگو را
"دکتر مجید پویان"
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 17,ژانویه,2025