ماجرای سنگ آهن مرکزی بافق و وابستگی شهر به کوه چغارت درد کهنه ای بود که باید با یک سناریوی از پیش تعین شده زخمش بگونه ای باز می شد که عفونتهایش فقط دامن خود بافق را بگیرد .
هرچند برای اینکه بافق به حقش برسد باید ماجرا از جایی شروع می شد و- تقریبا دیر شروع شده است اما می تواند به نتایجی برسد- و مطالبه گری مردم به گونه ای رخ می نمود تا آنچه تاکنون برای توسعه و پیشرفتش اتفاق نیفتاده آغازی مثمر ثمر می داشت و کار تا جایی پیش می رفت که شریان اصلی حیات کارخانه هایی که سنگ می خرند تا میوه فولاد بدهند به تنگنایی بیفتد که برای خواستن این ماده حیاتی التماس کنند اما مثل اینکه امروز ماجرا عوض شده است و سنگ آهن شرکت مرکزی بافق فقط برای بافق تعیین کننده است و حیاتی ،نه برای آنها که باید از آن ارتزاق کنند برای تولید.
شاهد ماجرا برای این ادعا دو نکته اساسی است :یکی اینکه دو هفته ای است شرکت خوابیده و هیچ مسؤل بالا رتبه کشوری برای پاسخگویی صحیح و صریح به بافق نیامده و هرچه تاکنون بوده وعده بوده است و وعید و از تشنگی خریداران سنگ خبری نیست و یا ما نشنیدیم.
و نکته دیگر آنکه ذوب آهن اصفهان به عنوان اصلی ترین خریدار سنگ آهن بافق قراردادی امضاء کرده با سنگ آهن خواف، و این یعنی انکه اگر روزی فقط محتاج شما بودیم دیگر نیستیم.
به این موضوع اضافه کنید ممنوعیت صادرات و یا صادرات با عوارض سنگین که هزینه تولید و فروش را ناهمگن می نماید و مشکلاتی به پیش خواهد آورد از قبیل عدم وجود پول برای سرمایه گذاری و حتی پرداخت حقوق.
این مقدمه را صرفا جهت اطلاع گفتم.
و اما سناریو شومی که تا حدی رقم خورده و به احتمال زیاد در همین هفته به صورت یک مثلث محدود کننده بافق تا جایی که به مرگمان بگیرند تا به تب راضی شویم پیش خواهد رفت به صورتی بدبینانه و فرضیه بدین شرح است:
بافق چند سالی است که می خواهد آنچه داشته و با توطئه از او گرفته اند را پس بگیرد موضوعی که برای اولین بار رسانه ها زوایایی از آن را برای مردم باز کردند و دقیقا یک سال پیش با شروع تبلیغات نامزدهای شوراهای اسلامی شهر به صورت علنی بین مردم به عنوان یک حق بیان و تا حدی تبیین شد. آری درست حدث زدید آنومالی های سرقت شده با تغییر مرزهای جغرافیایی.
بافق اگر هم در ماجرای شرکت سنگ آهن مرکزی به نتیجه دلخواه برسد در ماجرای انومالی هایی مانند D19 زیاده خواه تلقی خواهد گردید مگر اینکه راه مطالبه گری عوض شود.
برای اینکه بافق به این مقصود نرسد انرژی مردم و مسؤلین باید به نحوی سر یک موضوع به هدر رود و کدام موضوع بهتر از بهانه واگذاری شرکت سنگ آهن مرکزی؟ چه راهی بهتر از فرسایشی شدن ماجری بحق مخالفت با واگذاری سهام شرکت سنگ آهن مرکزی تا جایی که این پی گیری یا به نتیجه مطلوب نرسد و یا اگر هم رسید در ازای از دست دادن مهمی دیگر باشد و آن مهم حذف مدیر عامل بومی همان چیزی که حتی آنها که در بالا نشسته اند از آن سخن به میان آورده اند و درست به دست خودمان و با تخریبی که توسط معدود افراد خاص صورت گرفته راه برایش هموار شده است و این دقیقا ضلع دوم همان سناریوی شوم است که دارد به نتیجه میرسد و بعد از آن معدنی نیمه دولتی خواهیم داشت با مدیر عاملی غیر بومی.
و اما ضلع سوم سناریو که همین الان و حتی از قبل برایش به نتایجی رسیده اند و افراد را رسانده اند ناامن جلوه دادن بافق برای هرگونه سرمایه گذاری است؛ به نظرتان این موضوع رخ نداده است؟
مسلما آنها که توانسته اند با رانت قدرت از هیچ و از کیسه همسایه همه چیز بسازند خوب فکر کرده اند، خوب راهبری کرده اند و خوب دارند به نتیجه می رسند کاش به هوش باشیم.
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 14,مه,2025