همه چيز در باره عمليات كربلاي چهار
يزدفردا :در سالگرد عمليات كربلاي چهار بد نيست با تمام جزئيات اين عمليات آشنا شويم
براساس راهبرد نظامی ارائه شده از سوی سپاه پاسداران به مسئولین کشور، برای نیل به پیروزی در جنگ می بایست در جبهه جنوب، جاده های شمالی و جنوبی بصره و نیز در جبهه شمالی، جاده های مواصلاتی کرکوک به بغداد قطع و یا تهدید شوند و در نتیجه، صدور نفت عراق به خارج کاملا قطع گردد و سپس حرکت اصلی به سمت بغداد آغاز شود.
بر همین اساس، محاصره و سپس تصرف شهر بصره به عنوان هدف عملیات اصلی سپاه پاسداران در سال 1365 مورد توجه قرار گرفت که برای تحقق آن به کارگیری حدود 500 گردان و آن هم از سه محور ضرورت یافت لیکن به دلیل مشکلاتی همچون ضعف امکانات نظامی تنها یک محور – به عنوان تنها راه باقی مانده جنگ در جبهه جنوب – انتخاب شد.
به عبارت دیگر، پس از حذف دو محور احاطه ای (هور و فاو) منطقه شلمچه و ابوالخصیب به منظور انجام عملیاتی بزرگ و سرنوشت ساز برگزیده شد.
اهداف عملیات
تصرف شهر بصره و تهدید جاده صفران – بصره
منطقه عملیات
منطقه عملیاتی ابوالخصیب و شلمچه دارای ارزش ها و ویژگی های مهم سیاسی و نظامی است و می توان آن را مهم ترین منطقه عملیاتی در جبهه جنوب دانست.
مرکز این منطقه، نخلستان های اطراف اروندرود – حد فاصل جزیره بلجانیه تا بصره است – که عرض آن 4 تا 5 کیلومتر و طول آن حدود 15 کیلومتر می باشد.
زمین منطقه عملیاتی از دو جهت دارای خصوصیات مهمی می باشد:
1- وجود نهرها و کانال های کشاورزی که عمق مناسبی دارد و از آن ها می توان برای پدافند استفاده کرد.
2- جناحین منطقه عملیاتی که از شمال به آب گرفتگی شلمچه و کانال ماهی گیری و از جنوب به خور زبیر و زمین های باتلاقی اطراف آن منتهی می شود و دشمن در آن قدرت پاتک ندارد.
استعداد دشمن
شمال منطقه عملیاتی در حوزه استحفاظی سپاه سوم و جنوب آن در حوزه استحفاظی سپاه هفتم عراق قرار داشت. لشکر 11 پیاده از سپاه سوم و لشکر 15 پیاده از سپاه هفتم در منطقه حضور داشتند. در ذیل اسامی کلیه یگان هایی که قبل و حین عملیات در منطقه حضور یافتند، آورده شده است:
الف – یگان های پیاده:
تیپ های 19، 22، 104، 111، 802 ، 805، 107، 102، 702، 420، 421، 429، 45، 112، 47، 23، 238، 436، 802، 501، 402، 117 و 28
ب– یگان های زرهی:
تیپ های 16، 30 و یک گردان مستقل
ج – یگان های مکانیزه:
تیپ های 25 و 8
د– گارد ریاست جمهوری:
تیپ های 2 و 4 از لشکر1 کماندویی و تیپ های 7 و 8 از لشکر 2 پیاده
هـ – نیروی مخصوص:
تیپ های 66 و 68
و – کماندو:
تیپ4 کماندویی ستاد کل و گردان کماندویی لشکر 26
ز – جیش الشعبی:
قاطع 58 المثنی
قوای خودی
هدایت فرماندهی عملیات بر عهده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) سپاه پاسداران بود و چهار قرارگاه عملیاتی نیز اجرای آن را بر عهده داشتند.
قرارگاه نجف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
لشکر 19 فجر
لشکر 5 نصر
لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع)
لشکر 155 ویژه شهدا
تیپ 21 امام رضا (ع)
تیپ 57 حضرت اباالفضل (ع)
تیپ 12 حضرت قائم (ع)
+ 4 گردان توپخانه
قرارگاه قدس هدایت نیروهای زیر به عهده داشت:
لشکر 25 کربلا هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
لشکر 41 ثارالله (ع)
لشکر 10 سید الشهدا(ع)
+ 4 گردان توپخانه
قرارگاه کربلا
لشکر 27 محمد رسول الله (ص)
لشکر 14 امام حسین (ع)
لشکر 8 نجف اشرف
لشکر 31 عاشورا
تیپ 44 قمربنی هاشم (ع)
لشکر 32 انصار الحسین (ع)
+ 4 گردان توپخانه
قرارگاه نوح هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
لشکر 7 ولی عصر (عج)
تیپ 33 المهدی (عج)
تیپ 18 الغدیر
ناو تیپ امیرالمومنین (ع)
+ 4 گردان و 1 آتش بار توپخانه
هم چنین، دو تیپ توپخانه تحت امر قرارگاه مرکزی بودند:
- تیپ 63 خاتم الانبیاء (ص) با 4 گردان و 2 آتش بار
- تیپ 15 خرداد با 4 گردان و 2 آتش بار
ضمناً از مجموع 352 گردان مورد نیاز، حدود 250 گردان آماده گردید که یگان های عمل کننده هر یک بین 7 تا 24 گردان را سازماندهی کرده و در خود جای دادند.
طرح عملیات
چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل ام الرصاص و جزیره مینو – به این دلیل که به لحاظ مانور، آتش، عقبه و پشتیبانی به هم وابسته اند – برای انجام این عملیات بزرگ انتخاب گردید. بر همین اساس، هر یک از چهار منطقه فوق به عنوان خط حد یک قرارگاه عملیاتی تعیین شد:
- قرارگاه نجف: از شمال پنج ضلعی شلمچه تا جزایر بوارین و ام الطویله پیشروی در محور شلمچه
- قرارگاه قدس: انجام حرکت اصلی عملیات با عبور از تنگه ام الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب.
- قرارگاه کربلا: مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم.
- قرارگاه نوح: تامین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره مینو.
هم چنین، یگان های تحت امر این قرارگاه ها می بایست طی شش مرحله به اهداف نهایی خود – از شمال به تنومه و از جنوب به پشت کانال بصره – برسند.
شرح عملیات
عملیات می بایست در ساعت 22:30 مورخ 3/10/1365 آغاز شود. به همین خاطر غواص های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای خودی شلیک می کردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری یگان ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس العمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می کردند. در این حال، رمز عملیات (یا محمد) حدود ساعت 22:45 اعلام شد و نیروهای عمل کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ام الرصاص، ام البابی و بلجانیه نفوذ کنند و در بعضی مناطق نیز به صورت موضعی رخنه نمایند.
در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی در پی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض (عقبه برخی از یگان ها) و هم چنین اجرای آتش موثر روی رودخانه اروند، عملا سازمان غواص ها و نیز نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد. به طوری که نیروهای یگان های مجاور بعضا پراکنده شده و اغلب نمی توانستند روی هدف عمل نمایند.
یکی از مناطق حساس عملیات، جزیره ام الرصاص و نوک بوارین بود که به رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت. دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب، از عبور نیروها از تنگه ام الرصاص – بوارین جلوگیری کرد. مضافا به این که به خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به ام الرصاص داشت، در پدافند آن از 9 رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره می برد، به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده می شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می کرد.
در این حال، با توجه به هوشیاری دشمن، امکان ادامه عملیات میسر نبود، لذا به منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.
نتایج عملیات
میزان تلفات و ضایعات وارده بر دشمن به شرح ذیل می باشد:
حدود 8000 کشته و زخمی
حدود 60 اسیر
انهدام حدود 70 دستگاه زرهی، مکانیزه و خودرو
انهدام تعداد زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین
تحولات صحنه نبرد پس از پيروزي فاو و اقدامات نظامي دشمن كه به طور گسترده و همه جانبه صورت گرفت، فرماندهان سپاه را با وضعيت جديدي مواجه كرد. جنگ شهرها در سطح گسترده، حمله به مراكز اقتصادي، صنعتي و نفتي فشار فوقالعادهاي را بر كشور وارد ساخت. به ويژه، كاهش بسيار زياد قيمت نفت تا مرز 5/5 دلار در هر بشكه موجب تشديد اين فشارها شد. همراه با اين فشارها، تحرك جديد دشمن در عرصه زميني كه پس از اشغال اراضي كشور در آغاز جنگ، براي اولين بار صورت ميگرفت، جبهه خودي را تحت فشار قرار داده بود. در چنين شرايطي علاوه بر مقابله با حملات عراق به خطهاي پدافندي در طول مرز، آماده شدن براي حمله بزرگ بعدي، مسئوليت ديگري بود كه ميبايست به آن جامه عمل بپوشاند.
تصرف منطقه استراتژيك فاو و جدا سازي بخش جنوبي سرزمين عراق از اين كشور اقتضا ميكرد كه مناطق مهمي چون بصره و امالقصر نيز مورد توجه قرار گيرد و به نظر ميرسيد، توقف در اين منطقه و عدم توسعه وضعيت، به زيان نيروهاي خودي باشد. زيرا منطقه عمليات فاو به لحاظ وسعتي كه داشت از اين قابليت برخوردار بود كه سلسله عمليات بعدي در همين مكان انجام شود.
دلايل انتخاب منطقه
پس از پيروزي فاو كه باعث به هم خوردن موازنه نظامي به نفع ايران شد، لازم بود در اقدامي ديگر كه از اهميت ويژه و هدف استراتژيك برخوردار باشد، سرنوشت جنگ به نقطه نهايي رهنمون شود. براي اين منظور، منطقه جديد ميبايست از شرايطي برخوردار ميبود كه هدفهاي مورد نظر تحقق مييافت.
منطقه عمومي بصره در جنوب، مهمترين مناطقي بودند كه از تابستان سال 1361 همواره براي عملياتهاي بزرگ و سرنوشتساز مورد توجه فرماندهان بودند و عملياتهاي متعددي در اين جبههها انجام شده بود: شرق بصره (عمليات رمضان)، هورالهويزه
(عمليات خيبر و بدر) و فاو (عمليات والفجر 8) مناطقي بودند كه طي سالهاي 1361 تا 1364 عرصه نبرد ميان رزمندگان اسلام و دشمن بودند. تنها منطقهاي كه در آن، عملياتي صورت نگرفت، منطقه ابوالخصيب، جزيره مينو و بخشي از زمين شلمچه بود كه در ميان هدفهاي مطرح در اطراف بصره، به دليل نزديكي به شهر، مهمتر از بقيه بودند. به همين دليل، استحكامات، آرايش سلاح و يگانهاي دشمن نيز در اين منطقه (با تأكيد بر شلمچه) بيشتر از ساير مناطق عملياتي بود. و همين موضوع موجب شد كه طي چهار سال پس از عمليات رمضان، فرماندهان نظامي توجه جدي به اين منطقه كنند.
افزون بر اين، اهميت شهر بصره كه هدف اصلي استراتژي نظامي جمهوري اسلامي پس از فتح خرمشهر به شمار ميرفت، مهمترين عامل در انتخاب اين زمين براي عمليات كربلاي 4 بود.
از ديگر ويژگيهايي كه باعث انتخاب اين منطقه براي عمليات شد، عوارض موجود در زمين غرب اروند در منطقه ابوالخصيب بود، زيرا وجود نهرها، نخلستانها و كانالهاي كشاورزي و نيز عدم وجود استحكامات در منطقه پتروشيمي تا بصره، اين منطقه را قابل تصرف و پدافند مينمود. همچنين به دليل آن كه دو جناح منطقه عملياتي، از شمال به آبگرفتگي شلمچه و كانال ماهيگيري و از جنوب به خور زبير و زمينهاي باتلاقي اطراف آن محدود شده بود، قدرت تحرك دشمن ضعيف برآورد ميشد.
مزيت ديگر منطقه عملياتي، واگذاري مسئوليت حفاظت و اداره آن به سپاههاي سوم و هفتم عراق بود.
اين مسئله با توجه به مانور عمليات كه نفوذ از ميان خط حد دو سپاه بود، يكي از ويژگيهاي برجسته منطقه عملياتي به شمار ميرفت.
طرح مانور
مانور در اين عمليات، نقش اساسي و تعيين كنندهاي داشت. زيرا تجربه عبور از عرض رودخانه اروند، اين بار ميبايست در طول رودخانه انجام ميگرفت. و اين عبور كه خود تاكتيك ويژه و ابتكار عمليات به شمار ميرفت در صورت تحقق، جنبههاي ديگر آن كه شامل شكستن خط، پاكسازي، نفوذ در عمق و تسلط بر چند راه (ورودي شهر بصره) ميشد، تحول عظيمي در جنگ ايجاد ميكرد . از اين رو، از ارديبهشت تا مهر 1365 و سپس آذرماه همان سال،بحثهاي مختلف و طرحهاي گوناگوني ارائه شد ولي بدليل معايب آنها منتفي گرديد. يكي از موضوعات اساسي در طرحهاي ارائه شده، از نظر فرماندهان سپاه، وابستگي ابتكار ويژه به غافلگيري دشمن بود.
بدين ترتيب پس از يك دور بحث، طرحي تصويب شد كه مورد توافق كليه فرماندهان بود.
در جلسه، (16/7/1365) پس از بحث و گفتوگو، سرانجام فرماندهان يگانها مانور عملياتي از پنج ضلعي در شلمچه تا جزيره سهيل در مقابل جزيره مينو را پذيرفتند. آنها پذيرفتند كه زمين شلمچه بر زمين مقابل جزيره مينو ترجيح دارد. همچنين، اهميت زمين دو طرف اروند و ابوالخصيب و نيز تاكتيك ويژه براي عبور از تنگه مورد قبول واقع شد. در پايان اين جلسه، فرمانده سپاه گفت:
�برادران عزيز، همه توجيه هستند و احتياجي به توضيح اهميت عمليات نيست. اين سومين منطقهاي است كه براي رفتن به سمت بصره در آن عمل ميكنيم. منطقه رمضان [شرق بصره] هور [الهويزه] و اينجا، خداي ناكرده اگر از ما كوتاهي سربزند، مسئوليت ما خيلي سنگين است. ما بايد با تمام قدرت تكليفمان را انجام دهيم آن وقت، هر چه خدا خواست. اينجا يك شجاعت بزرگ و تدبير و دقت بالايي ميطلبد. اين تاكتيك و شيوه جنگي كه ما براي اين عمليات مهيا كردهايم، دشمن آمادگياش را ندارد و [از طرف ما] احتياج به توكل و ايثار بالايي دارد. برادرها بايد همه مسائل را با هم حل كنند و تا آخر عمليات، دست اخوت و برادري به هم بدهند، چون اين عمليات با همياري و همكاري پيش ميرود. لذا، بايد تقسيم كار كنيد و همديگر را كمك كنيد.�
از نيمه دوم مهرماه كار آمادهسازي منطقه عمليات با جديت پيگيري شد. در حين اين پيگيري و پيشبرد امور، بحث مانور باز هم مطرح شد و سرانجام، در آذرماه فرمانده سپاه با دريافت نظرات و مسائل جديد، طي جلسهاي با آقاي هاشمي، خط جديد كاري را به نيروي زميني سپاه ابلاغ كرد.
مطابق آخرين تصميم گيري و جمعبندي وضع موجود، براي انجام عمليات كربلاي 4، چهار زمين شلمچه، ابوالخصيب، منطقه مقابل جزيره امالرصاص و جزيره مينو انتخاب شد. اين چهار منطقه از نظر مانور آتش، و عقبه و پشتيباني به يكديگر وابستگي داشتند. از اين رو، هر كدام به يك قرارگاه سپرده شد.
خط حد قرارگاهها نيز به شرح زير مشخص گرديد:
1- قرارگاه نجف، از شمال پنج ضلعي در شلمچه تا جزاير بوارين و امالطويله؛
2- قرارگاه قدس، عبور از تنگه و پيشروي در پتروشيمي و ابوالخصيب؛
3- قرارگاه كربلا، مقابله با پاتك دشمن از مقابل جزيره امالرصاص و پيشروي تا جاده دوم و سوم. اين قرارگاه تأمين كل منطقه عملياتي را نيز به عهده داشت؛
4- قرارگاه نوح، تأمين جناح چپ و پيشروي در مقابل جزيره مينو.
نيروي مورد نياز براي عمليات، 352 گردان برآورد شد، اما تنها 250 گردان مهيا شد كه در قالب 13 لشكر و 12 تيپ مستقل وارد عمليات شدند.
آمار نيروها عبارت بودند از:
23733 پاسدار رسمي، 66847 سرباز و 113231 نيروي بسيج. در مجموع، 203811 تن نيروي انساني براي عمليات در اختيار سپاه پاسداران بود
شرح عمليات
طي چند روزي كه به زمان عمليات باقي مانده بود بمباران و آتش توپخانه عراق روز به روز افزايش مييافت. صبح روز سوم نيز اطراف پل فجر، نهر عرايض، سواحل كارون، اوايل جاده خرمشهر، حوالي ايستگاه هفت و برخي نقاط ديگر، بمباران شد و آتش توپخانه دشمن نيز فزوني يافت. پس از تاريك شدن هوا در روز سوم، (زمان آغاز عمليات) عراقيها به ريختن فلر به وسيله هواپيما و شليك منور دست زدند.
از ساعت 19 تا 21 بيش از پنج مورد گزارش در مورد اقدامات دشمن به قرارگاه مركزي رسيد. با آنكه اوضاع نگران كننده مينمود، اما تحليل كلي فرماندهي آن بود كه شرايط عادي است. از ساعت 21 غواصها به درون رودخانه رها شدند، اما پس از حدود نيم ساعت، در ساعت 21:35 برادر عزيز جعفري اطلاع داد، دشمن با تيربار نيروها را زير آتش گرفته است. اين تحرك دشمن نيز مانند شبهاي گذشته عادي فرض شد، لذا دستور داده شد همه در ساعت 22:30 پاي كار باشند. اما ساعت 21:38 دقيقه لشكر 14 امام حسين (ع) خبر داد كه دشمن روي خط، منور زيادي انداخته و داخل رودخانه نيز با تيربار به نيروها حمله كرده است. تمام اين اقدامات دشمن داخل تنگه متمركز شده بود. همان جايي كه ميبايستي تاكتيك ويژه عمليات انجام ميگرفت.
در ساعت 22، فرمانده قرارگاه قدس اعلام كرد كه لشكر 31 عاشورا متوقف شده است و امكان استفاده از لشكر 41 ثارالله (ع) نيز وجود ندارد، و تيربار دشمن در خط و روي آب نيروها را هدف قرار داده است در محور قرارگاه قدس لشكرهاي 14 امام حسين (ع)،21 امام رضا (ع) و 31 عاشورا در ساعات نخست حمله و قبل از درگيري، تلفات زيادي متحمل شدند. با اين همه، فرمانده قرارگاه ابراز ميداشت، شرايط حاد نيست. عدم تحرك خاص دشمن در محورهاي قرارگاههاي نوح، كربلا و نجف و نيز عادي بودن شرايط در آن محورها، موجب تقويت اين برداشت فرماندهي شده بود، اما شرايط در محور قرارگاه قدس به كلي با شرايط محورهاي ديگر متفاوت بود.
به هر صورت، حدود ساعت 22:08 با خبرهاي گوناگوني كه رسيد، فرماندهي پي برد كه دشمن تك را كشف كرده است. اما اوضاع به سختي قابل اداره و بازگشت به شرايط قبل از حمله بود. و از سوي ديگر، هنوز تا اندازهاي اميدواري وجود داشت. از اين رو، در ساعت 22:30 سوم ديماه 1365 رمز عمليات قرائت شد و يگانها در تمام محورها عمليات را آغاز كردند. و اين در شرايطي بود كه اين بار، دشمن عمليات را آغاز كرده بود.
با آغاز حمله سراسري در منطقه عملياتي، در محور قرارگاههاي نجف، قدس، نوح و كربلا نيروها دست به پيشروي زدند و هدفهايي نيز تصرف شد. اين وضعيت موجب آرامش در قرارگاه شد، اما در ساعت 24:10 دقيقه لشكر 14 امام حسين (ع) خبر داد، اين يگان نتوانسته است در جزيره بلجانيه قايقهاي حامل نيرو را پياده كند و دشمن از سمت جزاير بوارين و ماهي مانع عبور اين قايقها شده و تعدادي از آنها نيز منهدم شدهاند. قرارگاه قدس نيز اطلاع داد، نوك جزيره ماهي پاكسازي نشده است و دشمن روي تنگه به شدت تيراندازي ميكند.
در جزيره امالرصاص، لشكرهاي 8 نجف، 14 امام حسين (ع)، 25 كربلا و 41 ثارالله وارد عمل شده و ضمن شكستن خطهاي اول دشمن، پيشروي در عمق را آغاز كردند.
لشكر 25 كه وارد جزيره امالرصاص شده بود، نتوانست تا صبح سرپل به دست آمده را توسعه دهد.
در محور قرارگاه نجف، لشكر 19 فجر توانست وارد پنج ضلعي شود و در محور ديگر نيز، لشكر 57 حضرت ابوالفضل پيشروي كرد. وضعيت در منطقه شلمچه از شرايط بهتري نسبت به ساير محورها برخوردار بود.
در منطقه جزيره مينو، قرارگاه نوح ـ تيپ 33 المهدي ـ توانست خط را بشكند اما با نيروهاي دشمن مواجه شد كه با سختي توانست پس از پاكسازي، با تيپ 32 انصارالحسين در خط اول الحاق كند. اما وجود آتش در جناح راست، اين محور را تهديد ميكرد. در اين حال، لشكر 7 وليعصر (عج) نيز توانست وارد جزيره سهيل شود.
بر پايه خبرهاي رسيده از اطلاعات قرارگاه خاتم (سپاه) دشمن دو اقدام اساسي را در دستور كار خود قرار داد: اول اجراي آتش روي دهانه كارون و تنگه، دوم جلوگيري از پيشروي لشكر 19 فجر و تيپ 57 ابوالفضل در داخل پنجضلعي در محور شلمچه.
علاوه بر اين، در ساعت يك بامداد، راديو عراق خبر حمله ايران را همراه با نقطه و محورهاي آن اعلام كرد، موضوعي كه درگذشته سابقه نداشت. به ويژه در اين خبر اعلام شد كه اين حمله بين سپاههاي هفتم و سوم انجام گرفته است و لشكرهاي 11 و 15 درگير هستند. اين خبر، احتمال هوشياري و آگاهي دشمن را از حمله، در ذهن فرماندهي بيشتر تقويت كرد.
پس از آن كه عبور از تنگه (محور اصلي عمليات) ناممكن شد، عبور از جزاير امالرصاص و امالبابي، محور تلاش جبهه خودي قرار گرفت. اما در ساعت 2:10 بامداد قرارگاه كربلا اطلاع داد كه دهانه كارون از ناحيه پشت امالرصاص، زير آتش دشمن قرار دارد و همه قايقهاي حامل نيروهاي تيپ انصارالحسين آسيب ديدهاند. فرمانده قرارگاه نوح نيز وضع تيپ 33 المهدي را نامناسب گزارش كرد.
علاوه بر اين، در ساعت 2:20 بامداد فرمانده لشكر 8 نجف شرايط يگان خود را در جزيره امالرصاص سخت توصيف نمود. و اين در حالي بود كه انهدام وسيع قايقها به دست دشمن، امكان انتقال نيرو را به جلو با مشكل مواجه كرده بود. ضمن آن كه تردد نيروها به دليل آتش دشمن به سختي امكانپذير بود.
در ساعت 3:17 بامداد لشكر 7 وليعصر (عج) اعلام كرد، قايقي در اختيار ندارد و بخشي از جزيره سهيل را نيز پاكسازي نكرده است. در شلمچه نيز، لشكر 19 فجر و تيپ 57 ابوالفضل توان حفظ پنج ضلعي را نداشتند و در محور بوارين نيز مشكل به وجود آمده بود. از اين رو، در ساعت 6:10 صبح به قرارگاه نجف اجازه داده شد، عقبنشيني كند.
اوضاع در قرارگاههاي ديگر نيز مساعد نبود؛ داخل جزيره ام الرصاص الحاق صورت نگرفته بود، لشكر 25 كربلا نتوانست سرپل خود را در جزيره امالبابي توسعه دهد، لشكر 8 موفق به پاكسازي هدفهاي خود در جزيره امالرصاص نشد و تيپ انصارالحسين نيز نتيجه روشني به دست نياورد. يگانهاي ديگر نيز شرايط مشابهي داشتند. از اين رو، فرماندهي با تشكيل جلسهاي دستور داد جزيره امالرصاص حفظ شود و در محورهاي ديگر يگانها عقبنشيني كنند. اما در پي اظهار خوشبيني چند تن از فرماندهان و دريافت برخي خبرها، بار ديگر براي ادامه عمليات اميدواري ايجاد شد و برخي تلاشها نيز صورت گرفت، اما از حدود ساعت 11 صبح عراق عليه مواضع رزمندگان دست به پاتك زد و سرانجام، در ساعت 23:45 دقيقه شب (چهارم) توقف عمليات اعلام شد.
بدين ترتيب، به منظور حفظ قوا و طراحي دوباره عمليات آتي، از ادامه نبرد اجتناب شد. در اين عمليات، 985 تن از نيروهاي خودي شهيد و 8071 تن مجروح شدند.
علل عدم موفقيت عمليات
عوامل تاكتيكي و استراتژيكي مختلفي در ناكامي كربلاي 4 دخالت داشتند، اما نقش عوامل زير برجسته و تعيين كنندهتر بود:
1- آگاهي عراق از مكان و زمان عمليات كه بيشتر مرهون اطلاعاتي بود كه امريكا به تلافي ماجراي مكفارلين در اختيار اين كشور قرار داده بود.
منابع اطلاعاتي و جاسوسي امريكا دقيقترين و جزييترين خبرها را درباره عمليات كربلاي 4 در اختيار عراقيها قرار دادند. اظهارات مقامات عراقي در مورد اهداف عمليات و نتيجه آن حاكي از آن بود كه اطلاعات ارسالي به عراق حاوي نكات قابل ملاحظهاي بوده است. در اين باره وزير دفاع عراق گفت:
�هدف ايران شهر بصره بوده و هست ايرانيها اگر موفق ميشدند هدفهاي خود را تحقق بخشند، ارتباط ميان سپاه سوم و هفتم را قطع ميكردند و تمام فاو و خورعبدالله و شمال بصره را به اشغال خود درميآوردند. علت شكست كنوني اين است كه ما آماده بوديم و نقشههاي لازم را طرح كرديم � و از درسهاي فاو استفاده كرديم.�
وزير دفاع عراق ضمن تشكر از امريكا اظهار داشت:
�ما به خاطر اين اطلاعات از آنان تشكر ميكنيم، اما به آنان خاطر نشان ميكنيم كه در مقايسه با برخوردشان با ايران، در اين مورد تعادل برقرار نبوده است.�
2- تجربه دشمن از عمليات فاو و عبور غواصها از اروند و نيز مسلح كردن زمين در محورهاي حمله، آن گونه كه امكان مقابله با مهاجمان را براي آنها فراهم ميساخت.
يزدفردا
دوشنبه 13,ژانویه,2025