مهندسی ارزش (Value Engineering)، تلاشی است سازمان یافته که با هدف بررسی و تحلیل تمام فعالیتهای یک طرح، (از زمان شکلگیری تفکر اولیه تا مرحله طراحی و اجرا و سپس راه اندازی و بهره برداری) انجام میشود و به عنوان یکی از کارآمدترین و مهمترین روشهای اقتصادی در عرصه فعالیتهای مهندسی، شناخته شدهاست. هدف مهندسی ارزش، زمان کمتر برای رسیدن به مرحله بهره برداری بدون افزودن بر هزینهها یا کاستن از کیفیت کار است. مهندسی ارزش برای اولین بار در سال های بعد از جنگ جهانی دوم توسط شرکت جنرال الکتریک آمریکا به کاربسته شد. آن ها معتقد بودند که برخی از مواد و مصالح و طرح های جایگزین، که به طور ضروری و به علت کمبودهای زمان جنگ به کار گرفته میشدند دارای عملکرد بهتر با هزینه کمتر هستند. به این منظور داخل شرکت و به منظور ارتقای کارایی تولید از طریق تامین مواد، مصالح و روش های جایگزین برای مواد و مصالح پرهزینه، کوشش همهجانبهای به عمل آمد. با موفقیت این تکنیک به تدریج شرکتهای دیگر و برخی سازمانهای دولتی نیز این روش جدید را به عنوان ابزاری برای کاستن از هزینههای خود به کار بستند.
در طی چندين سال، کاربرد مهندسی ارزش در رشته های فنی و مهندسی مانند دیگر عرصهها گسترش پيدا کرد. امروزه تحليل يا مهندسی ارزش، رشته ای شناخته شده برای ارتقای ارزش توليدات يا خدمات به شمار میرود. افزايش پيوسته هزينههای اجرايی و توسعه روز افزون فن آوری، حذف آن بخش از هزينه ها را که نقشی در ارتقای کيفيت ندارند و از لحاظ اجرايی نيز غير ضروری می باشند، الزامی ساخته است. کاربرد مهندسی ارزش در پروژه های اجرايی با توجه به پيچيدگی کارها به ويژه در طرح های بزرگ اجرايی، می تواند به ابزار بی چون و چرای مديريت در کنترل هزينه ها تبديل شود. هدف اين روش، از ميان برداشتن يا اصلاح هر چيزی است که موجب تحميل هزينه های غير ضروری می شود، بدون آنکه آسيبی به کارکردهای اصلی و اساسی طرح وارد آيد.
برنامه مهندسی ارزش شامل شش فاز میباشد. البته به دلیل اینکه اگر نتایج یک مطالعه مهندسی ارزش اجرا نگردد، عملاً هیچ فایده ای نداشته است، بعضی افراد فاز اجرا را نیز جزو فازهای برنامه کاری می دانند.
۱- فاز اطلاعات
۲- فاز تحلیل کارکرد
۳- فاز خلاقیت
۴- فاز ارزیابی
۵- فاز توسعه
۶- فاز ارائه
۷- فاز اجرا
فرآيند مهندسی ارزش، فرآيندی منطقی و ساختار يافته است که در آن از يک گروه کارشناس چند تخصصی برای هدفهای زير استفاده می شود:
انتخاب پروژه يا محصول مناسب برای تحليل با توجه به زمان صرف شده برای مطالعه.
مشخص کردن و اندازه گيری کردن ارزش جاری يک پروژه و محصول يا اجزای تشکيل دهنده آن با توجه به عملکردهايی که نيازها، هدف ها و خواست های يک پروژه را برآورد می سازد.
تدوين و ارزيابی گزينه های جديد برای تخمين يا ارتقای کيفيت بخش های وابسته با هزينه کمتر.
انطباق گزينه جديد با بهترين راه عملی کردن آن.
گروه مهندسی ارزش از طراحان، پيمانکاران، تحليل گران ارزش و کارفرمای يک پروژه اجرايی تشکيل می شود. اين گروه گرچه در کنار يکديگر و در پروژه ای واحد کار نمی کنند اما از لحاظ موضوع به يکديگر مربوط بوده و با زمينه های تخصصی مجموعه نيز آشنايی دارند. نقش گروه طراحی در کارآیی موفقيت آميز تحليل ارزش، بسيار مهم است، زيرا بيشتر دست اندرکاران عرصه اجرايی به طور کامل به توانايی مهندسی ارزش پی نبردهاند و به بهره گيری عملی از روش های فنی اين تحليل نپرداختهاند. تحليل گر ارزش بايد راه های متعادل سازی گروه را دريابد و با آنان همفکری و همدلی کند تا اعضای مجموعه به تفکر مهندسی ارزش نزديک شوند. تحليل گر ارزش بايد با فراهم آوردن فرصت لازم برای يکايک افراد مجموعه، امکان ارائه ديدگاه های آنان را ميسر سازد تا افراد بدون نگرانی از اينکه ممکن است اظهار نظر آنها چندان فنی و عملی نباشد، نظرات خود را مطرح نمايند. گاهی بهترين و ارزان ترين راهحلها از پيشنهادها یی که به نظر کم ارزش و سطحی می آيند، حاصل می شود. تکنیک مهندسی ارزش که در ابتدا از آمريکا آغاز شد با تأخير به ساير کشورها نيز انتقال يافت. کشورهای اروپايی، ژاپن و هند بعد از آمريکا بيشترين استفاده را از امکانات بالقوه مهندسی ارزش بردند و با تلفيق روش های مهندسی ارزش در آمريکا با روش های رايج در کشورهای خود، به صرفه جويی های قابل توجهای دست يافتند. امکانات بالقوه کاربرد مهندسی ارزش در طرح های عمرانی، بيکران است. پيشگامان اين روش، راه را علامت گذاری و مشخص کرده اند. کشور ما هنوز در ابتدای راه قرار دارد، کارهای بسياری بايد انجام شود تا بتوان گفت دست اندر کاران عرصه های اجرايی کشور ما نيز از فرصت هايی که توسط مهندسی ارزش در کاستن از هزينه طرح ها و پروژه ها فراهم می شود، بيشترين بهره و فايده را خواهند برد.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 10,ژوئیه,2025