يزدفردا"متن کامل سخنرانی منتشر نشده دکتر محمود احمدی نژاد در شب ثبت نام رياست جمهوري


در شامگاه جمعه ای که دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور منتخب در وزارت کشور حاضر شد و به عنوان کاندیدای نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام نمود، با حضور در محفلی صمیمانه در جمع نمازگزاران مسجد ثامن الائمه (ع) واقع در شهرک قدس (غرب) به طرح دیدگاه های خود پرداخت.
از آنجایی که دیدگاههای مطرح شده در خصوص مساجد و مقوله های فرهنگی و هم چنین ویژگی های دولت اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بر آن شدیم تا این دیدگاهها را منتشر نماییم تا ضمن آشنایی مخاطبان عزیز سایت با این دیدگاهها، رئیس جمهور مکتبی و متعهد، آقای دکتر محمود احمدی نژاد نیز به گفته هایشان مروری داشته باشند.
 

خدای بزرگ را سپاس گزارم که توفیق داده است امشب در جمع شما مردم خوب و مومن و صمیمی این محله و نماز گزاران مسجدی که مزین به نام امام رضا(ع) است حاضر باشم.

رسیدگی به مساجد

قبل از اینکه وارد بحث بشوم، توضیحی در مورد مساجد عرض می کنم.

از اوایل پیروزی انقلاب چند مطلب نمی دانم از کجا آمد، اما آمد و جا افتاد. خیلی من تردید دارم نسبت به اصالت آن مرجعی که این مطالب را جا انداخت. یکی درباره مساجد بود. یک دفعه حرفی مطرح شد که دولت اسلامی نباید به مساجد کمک کند. اگر دولت به مساجد کمک کند مساجد دولتی می شوند. با همین توجیه خیلی ابتدایی جهت گیری های بودجه کشور عوض شد و طی بیست و هفت سال به جایی رسید که در سال جاری که مجلس شورای اسلامی پنج میلیارد تومان برای کل مساجد کشور بودجه گذاشته، روزنامه ای که برای خود دولت است مجلس را مسخره می کند. که چرا پول گذاشتی؟ در صورتی که وظیفه اول یک دولت اسلامی برپایی نماز است و لازمه برپایی نماز، مسجد است. دولت خودش را موظف می داند همه چیز را تامین کند به غیر از مسجد. می گوید مسجد را می دهم مردم بسازند.

آن وقت جالب است که ما در کشورمان به احزاب که یک گروه خصوصی هستند، دولت پول می دهد و نمی گوید که اینها بدین وسیله دولتی می شوند.

اما در تهران تا امروز، شورای اسلامی شهر دو کار انجام داده است؛ یکی آن که از سال گذشته در بودجه 20میلیارد تومان برای مساجد پیش بینی کرد که البته 20 میلیارد برای مساجد تهران مثل قطره است در مقابل دریا.

یک دفعه حرفی مطرح شد که دولت اسلامی نباید به مساجد کمک کند. اگر دولت به مساجد کمک کند مساجد دولتی می شوند. با همین توجیه خیلی ابتدایی جهت گیری های بودجه کشور عوض شد.
در صورتی که وظیفه اول یک دولت اسلامی برپایی نماز است و لازمه برپایی نماز، مسجد است. دولت خودش را موظف می داند همه چیز را تامین کند به غیر از مسجد. می گوید مسجد را می دهم مردم بسازند.

الان 1800 مسجد و 1000 حسینیه در سطح شهر داریم. حداقل 500 مسجد جدید هم لازم است. چون تهران امروز دوبرابر تهران 30 سال پیش شده است. متأسفانه شهرک های جدید هم که درست شده، علیرغم اینکه در قانون پیش بینی شده است که وزارت مسکن، زمین مسجد و ساختمان آن را بسازد و تحویل مردم بدهد.در بعضی جاها زمین مسجد را هم فروختند. الان مردم می گویند ما باید زمین بخریم و برای ساخت مسجد بدهیم. شورای اسلامی شهر تهران 20میلیارد تومان بودجه گذاشته، یعنی متوسط برای هر مسجد 10میلیون تومان خواهد شد که این غیر از هزینه مساجدی است که می خواهند جدید ساخته شوند و یا مسجد شما که می خواهد توسعه یابد. آنوقت برای کل کشور 5 میلیارد!؟.

158 هزار میلیارد تومان بودجه کشور است. اگر یک هزارم آن را هر سال برای مساجد بدهند 158 میلیارد تومان می شود. مردم که خودشان را از مسجد کنار نمی کشند. اما وقتی قیمت ها گران شده، زمین متری یک میلیون تومان و ساختمان هم متری 300هزار تومان شده است. اگر بخواهیم همه بارش را به دوش مردم بگذاریم، به نظرم این معنایش این است که مساجد نباید آباد بشوند. الان بسیاری از مساجد تهران پول ندارند تا سرویس دستشویی خود را درست کنند، چون متری 400-500 هزار تومان خرج دارد. سرویس دستشویی جزو بخشهای گران قیمت ساختمان است. سرویس دستشویی هزینه اش بیشتر از اتاق معمولی است.

 کار دومی که شورای اسلامی شهر تهران کرد که به نظر بنده کار بسیار انقلابی ای است، این است که اجازه داد هر مسجد تا 400متر فضای تجاری و بدون پرداخت عوارض بسازد. من همین جا خدمت شما عرض می کنم شما در این شهرک یک زمین مناسب پیدا کنید. حتی مال خودتان نباشد. شریک بشوید یا مالک. ما اجازه می دهیم شما چهارصد متر تجاری بسازید بدون عوارض. برای مسجد باشد و پشتوانه ی مسجد بماند. از این موقعیت استفاده ی خوبی می توان انجام داد، چون تهران تجاری ممنوع است.

انقلاب اسلامی ادامه نهضت انبیا

اما بحثی که خدمت شما دارم به اصل انقلاب اسلامی بر می گردد. ما هر روز باید ذکر انقلاب را داشته باشیم چون هر چه داریم از انقلاب است و هر چه هم که بخواهیم به دست آوریم باز هم از انقلاب است. خارج از این انقلاب نه استقلال، نه آزادی، نه عزت، نه پیشرفت، نه هویت و نه آینده است. امروز همه ی زندگی ما به انقلاب گره خورده و انقلاب اسلامی بزرگترین هدیه اسلامی به ملت ماست. اتفاقا این انقلاب ما هم یک پدیده بسیار ویژه است و با سایر حرکت های اجتماعی متفاوت است. نه یک شورش است نه عقده خالی کردن و نه به  دنبال منافع شخصی رفتن. انقلاب ما حرکت یک طبقه علیه یک طبقه نبوده. حرکت برای قدرت نبود عده ای با هم جمع شوند، که یک عده ای دیگری را از قدرت کنار بزنند و خودشان بالای سر قدرت بنشینند. انقلاب ما اینطور نبوده. برای منافع یک حزب و گروه و دسته هم نبود. انقلاب ما از روی عصبانیت و هیجانات هم نبود یک حرکت عمیق، آگاهانه و ریشه دار بود. عزیزان من این انقلاب جنسش فرق می کند این انقلاب استمرار نهضت انبیاست. اصلا این نهضت ادامه ی نهضت حسینی است. یک حرکتی را پیامبران آغاز کردند پرچم را دست به دست داده اند همه ماموریتشان را انجام داده اند تا به اهل بیت پیامبر عزیز ما رسیده. یازده امام ما هم ماموریت شان را انجام دادند. در دوران غیبت ماموریت ادامه دارد، امامت ادامه دارد، در همین مسیر تکامل بشر یک طراحی به نام انقلاب اسلامی فرمودند. این یک قله است. یک پرسش است. همانطور که با آمدن پیامبران اولوالعزم یک پرش بلند در مسیر توحیدی می آمدند در اتفاق می افتاد در دوران غیبت هم انقلاب اسلامی یک پرش بلند به سمت تحقق هدف است اما آن هدف چیست؟ عبارت است از تحقق حکومت اسلامی عدل در سراسر جهان. آن دوران درخشانی که همه ی پیامبران و همه ی امامان و صالحین وعده داده اند. که اصلا جنسش یک جنس دیگری است همه تلاش کردند تا مقدمه تحقق آن حکومت جهانی را فراهم کنند عزیزان، انقلاب ما هم استثنا نیست انقلاب ما به عنوان مقدمه آمده است حالا ما در این کشور چه مسئولیتی داریم ما مسئولیت داریم به سرعت در سرزمین ایران یک کشور پیشرفته، مقتدر و نمونه ی اسلامی بر پا کنیم این وظیفه ی امروز ما است یعنی کشور را به سرعت بسازیم اقتصاد و فرهنگش را شکوفا کنیم تا یک کشور نمونه ی اسلامی شود و آنوقت این کشور نمونه ی اسلامی سکوی آن پرش بلند می شود.

رهبر عزیز ما این مسیر را در پنج گام معرفی فرموده اند، فرمودند گام پنجم آن پرش بلند و حرکت جهانی است. چهار گام به عنوان مقدمه است گام اول پیروزی انقلاب اسلامی می باشد. الحمد الله با همت شما مردم انقلاب اسلامی پیروز شد که آن یک حرکت بسیار بزرگ بود. گام دوم تاسیس نظام اسلامی. یعنی علی رغم همه ی دشمنی ها و جنگ تحمیلی و ترور ها و تهاجم فرهنگی و توطئه ها، ملت ما موفق شد در این کشور نظام اسلامی را برپا کند و تثبیت کند امروز دنیا نظام اسلامی را پذیرفته. ممکن است اشکال و انحراف در آن پیدا شود، اما نظام اسلامی تثبیت شد این هم گام دوم بود.

رهبر عزیز ما این مسیر را در پنج گام معرفی فرموده اند:
گام اول پیروزی انقلاب اسلامی می باشد.
گام دوم تاسیس نظام اسلامی.
گام سوم تشکیل دولت اسلامی است
گام چهارم تشکیل جامعه اسلامی است
گام پنجم آن پرش بلند و حرکت جهانی است

گام سوم تشکیل دولت اسلامی است و گام چهارم تشکیل جامعه اسلامی است که عرض کردیم. یعنی جامعه ای که در بازار در مدرسه در خانه در دانشگاه در اقتصاد و در هر جایی روابط و ضوابط اسلامی حاکم باشد. هر کس وارد این سرزمین شد از در و دیوار فرهنگ اسلامی را استشمام بکند. آن می شود جامعه نمونه اسلامی اما الان نوبت تشکیل دولت اسلامی است البته بدانید که گام اول هزار و صد پنجاه سال طول کشید آنقدر برای بشریت کار شد تا برای انقلاب اسلامی آماده شد، گام دوم بیست و هفت سال طول کشید تاسیس نظام اسلامی الان گام سوم و چهارم است من امیدوارم همین طور که جلو می رویم سرعت زیاد شود و زمان کوتاه. ما بتوانیم ظرف چند سال دولت اسلامی را برپا کنیم. قبل از بیست سال. این برنامه بیست ساله که فرمودند چشم انداز بیست ساله در واقع چشم انداز تاسیس همان کشور نمونه است من امیدوارم با همت مردم ایران بیست سال طول نکشد این کار زودتر انجام بشود اما الان وقت آن است که دولت اسلامی بر پا شود.

دولت اسلامی و ویژگی های آن

دولت اسلامی یعنی چه؟ خوب آن دولتهایی که تا به حال داشتیم مگر ضد اسلامی بودند یا غیر اسلامی بودند نه خیر، ضد اسلامی نبودند غیر اسلامی هم نبودند اما اسلامی نبودند، اسلامی به این معنا که یک دولتی همه ی برنامه ریزی ها، تصمیم گیری ها و طراحی هایش از دل اسلام در بیاید این خیلی مهم است تا امروز دولتهای ما با اتکا به فکر و تدبیر و دانش خودشان طراحی می کردند و در محتوی و در درون اسلام به دنبال راه حل ها نمی گشتند. ما باید دولت اسلامی بر پا کنیم که این دولت اسلامی چند ویژگی دارد 16 تا ویژگی اش را من اختصار کردم. امشب در خدمت شما چند تایش را بازگو می کنم.

اعتقاد به تمامیت اسلام

اولین ویژگی دولت اسلامی این است که اعتقاد دارد به تمامیت اسلام. یعنی معتقد است که اسلام دین کامل است و اسلام می تواند همه ی ابعاد زندگی بشر را تامین کند تنها راه سعادت بشر تمسک به آن است تمام این مکاتبی که بشر پایه گذاری کرده راه به ترکستان بوده است. هیچ کدام نمی تواند سعادت بشر را تامین کند تنها راه بشر اجرای احکام اسلامی است و دولت اسلامی این را باور دارد و دنبال راه حل های اسلامی است. بطوری که در فرهنگ دنبال راه حل های اسلامی است در اخلاق همین طور.

 ما یک مجموعه عظیم و بی پایانی از معارف اسلامی داریم که از رابطه فرزند با مادر، همسر با همسر، پدر با فرزندان، معلم با دانش آموز و تمام روابط اجتماعی در آن تعریف شده است. یک نظام و مکتب تربیتی کامل است دولت اسلامی وقتی می خواهد نظام تربیتی بنویسد این را مبنا می گذارد الان در آموزش و پرورش و دانشگاه ما تقریباً تمام متون تربیتی ترجمه هستند ترجمه از مکاتب مادی غربی که باید عوض شوند. این یعنی به سمت اسلام برویم.

در اقتصاد به سمت اسلام برویم. یعنی نظام بانکداری ما اسلامی بشود. دیگر سود بیست و چهار درصد و بیست و شش درصد و ... ممنوع. بانک ها متوسط سودی که از مردم می گیرند بیست چهار درصد است و متوسط سودی که می پردازند چهارده درصد است ده درصد برای چه؟ وقتی ما به سود بیست و چهار درصد تن می دهیم اولین اتفاق این است که عامه مردم نمی توانند از این پول ها استفاده کنند. بنابراین تسهیلات اصلی و درشت بانکی در یک عده خاص متمرکز می شود. حالا که آیا آن عده خاص می توانند این منابع را صرف تولید و اشتغال و پیشرفت اقتصادی بکنند؟ خیر. کدام تولید است که 140، 150 درصد سود بدهد؟ بیست و چهار درصد به بانک بدهند. هفت الی هشت درصد مالیات بدهند. هفت الی هشت درصد هم برای خودشان بماند. خوب چه اتفاقی می افتد؟ به کارهای سوداگری روی می آورند. گزارش اخیر سازمان بورس می گوید موفق ترین شرکت های بورس شرکت هایی هستند که در کار دلالی و وابسته گری هستند. زمینهای یک منطقه را می خرند و ساختمان می سازند. یک دفعه با یک طراحی یک جهش در قیمت ها اتفاق می افتد خوب این اتفاق غیر از این در جای دیگری نمی افتد. شما نمی توانید یک کارخانه ی تولیدی بزنید و با سود بانکی جواب بدهید هفته ی گذشته شخصی به بنده مراجعه کرد که در آذربایجان یک کارخانه ی آرد زده بود او هفت یا هشت سال پیش پانصد میلیون تومان از بانک وام به صورت وابسته ای گرفته بود. از این 500 میلیون وام تا به حال 450 میلیون را پرداخته کرده بود و می گفت: "اخیراً یک صورت حساب برای من آورده اند که یک میلیارد و سیصد و پنجاه میلیون تومان دیگر باید بدهی!! من حتی اگر کل کارخانه ام را بدهم آن مقدار نمی شود و از من می خواست که کاری کنم تا 350 میلیون از آن را ببخشند و یک میلیارد باقیمانده را  به صورت قسطی پرداخت کند. الان کارخانجاتی که با وام بانکی بر پا شده اند همه آنها طوری به سرعت به سمت برشکستگی می روند و بانک آن ها را می خرند. چند سال قبل در یزد صنعت نساجی خیلی رونق گرفت و برای جوانها فرصت های شغلی فراهم شد. یک ماه پیش که من سفر کردم مردم گریه می کردند و می گفتند کارخانجات به سرعت تعطیل می شوند و بانک ها اینها را در اختیار می گیرند.

خوب دستور اسلام چیست؟ بانک ها واسطه ی بین پول هستند. بانک ها می گویند ما پول نداریم خرجمان زیاد است، اگر پول ندارید چرا گران ترین ساختمانهای تهران را شما می خرید؟ ساختمانهای 50 میلیاردی، 70 میلیاردی، 40 میلیاردی را چرا می خرید؟ شما باید از یک دست پول مردم را بگیرید و به طرف دیگر بدهید، مردم هزینه بکنند. چرا این صندوق های قرض الحسنه که برای خود مردم است خرجی برای مردم ندارند. البته بعضی هایشان مثل بانک ها شده اند با آنها کاری نداریم ولی صندوق های قرض الحسنه اصلی پول مردم را می گیرند و به ساده ترین نحو دست خود مردم می دهند. ما الان در شهرداری هر عوارضی را برای بانک ها می گذاریم راحت پرداخت می کنند. اخیراً یک هم تصویب کردند که ساختمان اداری بانکها هم ساختمان تجاری بشود و گفتند آقا عوارض آنها را هم می دهیم. چرا باید اینطوری باشد؟ چرا بیست و چهار درصد می گیرید و ساختمان هفتاد میلیارد تومانی می خرید؟ بیست و چهار درصد را نگیرید، چهار درصد برسانید آنوقت این هفتاد میلیارد تومان آزاد می شود.

دولت اسلامی باید دنبال راه حل های اسلامی باشد ما اگر از اسلام دور بشویم تبعاتش مخرب است. بگذارید یک خاطره از شهر داری تهران بگویم. غصه هایم هم در آن است. ما بافت های فرسوده در تهران زیاد داریم، خوشبختانه این منطقه «شهرک غرب» همه اش نوساز است. بخش عمده ای از  ساختمان های تهران فرسوده هستند اینها ساختمان هایی هستند که اگر کوچکترین لغزشی اتفاق بیافتد روی سر مردم پایین می آیند. ما به دولت پیشنهاد دادیم که شما به مردم وام چهار الی پنج درصدی بدهید و بگذارید مردم خودشان بسازند به طوری که باری هم روی دوش مردم نباشد ولی موافقت نکردند. بالاخره درمسأله بودجه گفتند که شهرداری تهران از خارج قرض کند و خانه های مردم را بسازد و ما هم پذیرفتیم.

بگذارید یک خاطره از شهر داری تهران بگویم. غصه هایم هم در آن است.
دو سال دویدیم تا بتوانیم به وسیله این بانکها، وام از خارج بگیریم، یعنی شهرداری تهران که باید به مردم تهران خدمت کند بایستی از خارج وام بگیرد تا خانه های مردم را درست کند! عیبی ندارد ما قبول کردیم.
 اگر خود بانک تشخیص داد شهرداری تعهدات خودش را عمل نکرده از هر حساب شهرداری هر چقدر می خواهند بردارند. تا به حال به هیچ احدی به این صورت وام نداده اند.

 از اول سال 82 که آغاز کار کردیم200 میلیون دلار به ما سهمیه دادند. دو سال دویدیم تا بتوانیم به وسیله این بانکها، وام از خارج بگیریم، یعنی شهرداری تهران که باید به مردم تهران خدمت کند بایستی از خارج وام بگیرد تا خانه های مردم را درست کند! عیبی ندارد ما قبول کردیم. این کار را می کنیم چون هر یک نفراز این مردم برای ما عزیز هستند ما تا می توانیم باید تلاش کنیم. از دست اندازهای داخلی و به هر شکل رد شدیم، تمام ساختمان های شهرداری را به  ضمانت گرفتند. از من یک کاغذ گرفتند که اگر خود بانک تشخیص داد شهرداری تعهدات خودش را عمل نکرده از هر حساب شهرداری هر چقدر می خواهند بردارند. تا به حال به هیچ احدی به این صورت وام نداده اند. وام های دهها میلیارد تومانی با همان سیستم اولی با یک کاغذ می دهند، اما به ما اینطوری دادند، بعد همان اول کار از 200 میلیون دلار 40 میلیون دلار سودش را برداشتند. 160 میلیون دلارباقیمانده را در یک حساب مخصوص خودشان واریز کردند وگفتند که گزارش کار بدهید تا به شما بدهیم. گفتیم این پول قرض است، وام از خارج کشور است. می گویند نه خیر باید بیاورید هزار لای ادارات رد بشود که  می خواهید کار کنید.بانک واسطه ایرانی 4-5 درصداز وام را برداشته فقط به خاطر اینکه پول راگرفته و به ما بدهد، این طوری نمی شود کشور را ساخت.

اولین ویژگی دولت اسلامی این است که دنبال راه حل های اسلامی بگردد. اگر ما امروز معضل اخلاقی داریم راه حل اصلی آن ازدواج است. حال شما برویداز اوقات فراغت و سرگرمی جوانانمان حرف بزنید و یک سری مفاسد را بین جوانان بیاندازید این  که کار را بدتر می کند، باید ازدواج را تسهیل کنید ، یارانه بدهید چه اشکالی دارد! اینها جوانانمان ما هستند ، سرمایه های ما هستند، یک ملت بالاتر از جوانانش چه چیزی دارد؟ نفت می تواند جای جوانان را بگیرد؟ جوانها یعنی هستی یک ملت، برای اینکه وام ازدواج به آنها بدهیم آنها را ذله می کنیم من خودم یک رفیق داشتم که در یکی از بانک ها کار می کرد. دانشجویان که می گفتند ما در نوبت رفتیم تا، 300 هزار تومان وام از طرف دولت دریافت کنیم  برای اینها ولی بیشتر 200 هزار تومان نمی دهند. ما یادداشت و تلفن پارتی بازی تا به اینها 300 تومان بدهد. آن هم با تأخیر 8 ماه و10 ماه درحالیکه این اولویت است.مسکن جوانان اولویت است. این می شود پیدا کردن راه حل ها از درون اسلام.

 

عدالت و عدالت محوری

 ویژگی دومی که دولت اسلامی باید داشته باشد گرایش به عدالت و عدالت محوری است. بدون عدالت امکان ندارد ما استقلالمان را حفظ کنیم، امکان ندارد آزادی وایمانمان را حفظ کنیم. امکان ندارد بتوانیم کشورمان را بسازیم. چون وقتی عدالت نباشد فرصت ها درست توزیع نمی شد. ودر این صورت استعدادها شکوفا نمی شود. و بدین ترتیب کشور ساخته نمی شود. مثال هم همین بانکها هستند؛آیا ما پول کم داریم؟ خیر سرمایه بانکهای ما 70 میلیارد تومان است.و این سرمایه ی کمی نیست. چون به صورت عادلانه توزیع نمی شود، به بورس بازی و سودا گری تبدیل می شود.این پول باید در اختیار جوان زاهدانی و بوشهری و اهوازی و شهرک قدسی و همه جا قرار بگیرد. تا بتواند روی پای خودش بایستد و استعدادهایش را بروز دهد. ما در کشور جوان تحصیل کرده فراوان داریم، به بنده برای شغل مراجعه می کنند. اینها هر پنج شش نفر می توانند یک شرکت درست بکنند و خودشان کار کنند. جوانهای مبتکرو خلاقهم هستند. به عنوان مثال یک گروهی از دانشجویان دانشگاه ما دور هم جمع شدند و یک شرکت راه اندازی کردند و یک کمک جزئیدریافت کردند.ظرف 5 سال 5-6 تا اختراع ثبت کردند و تولید می کنند و در داخل و خارج می فرستند. این استعداد جوانها است. اگر پول ها رفت ودر یک جا جمع شد دیگر در اختیار جوانها قرار نمی گیرد. آزادی هم به خطر می افتد. وقتی قله های ثروت در یکجا شکل گرفت دیگر اجازه نمی دهند کسی هر حرفی خواست بزند. روزنامه می خرند، بلند گو می خرند، حزب می خرند، نویسنده می خرند، جَو سازی می کنند، پول است دیگر. من باز نمی کنم ولی با 50 هزار تومان هرچی بخواهند می نویسند.

آقای برنامه ریز این برنامه ریزی شما به سمت عدالت نیست. می گویند اجازه بدهید ما کشور را می سازیم و بعد عدالت را برپا می کنیم خیال می کنند که عدالت یک رنگ است یک اسپری مثلا قهوه ای می خرند و می پاشند عدالت می شود. در حالیکه عدالت باید در متن برنامه ریزی ها باشد اگر نباشد قله ها شکل می گیرند. امنیت به خطر می افتد. مولایمان فرموده اند که اگر می خواهی از کشور دفاع کنی و امنیت را بر قرار کنی باید عدالت را برپا کرده و وقتی عدالت را برپا کردید مردم راضی خواهند شد. اگر مردم راضی شدند از سرزمین دفاع می کنند.  کشور استحکام دارد و استعدادها شکوفا می شود. بعضی ها فکر می کنند که عدالت یک برچسب است. این نیست. ما باید به این سمت برویم. این انقلاب اسلامی و نظام اسلامی، دستاوردهایی برای نظام ما داشته که برای یکی از آنها می ارزید دوبرابر این هزینه بدهیم. اینها را  که می گویم منظورم زیر سوال بردن خدمات نیست. آسیب شناسی است که باید انجام بدهیم. گام های بعدی ما است. الحمدلله دو گام را برداشته ایم حالا گام بعدی، به سمت کمال.

یکی از نمادهای بی عدالتی وضعیت تهران است. شهر تهران 5/7 میلیون جمعیت دارد. جمعیت کشور هم 68 میلیون است تقریباً 11درصد جمعیت کشور می شود اما بیشتر از 60 در صد گردش اقتصادی کشور در تهران است.
این مقدار بیش از 60درصد، دست همه مردم تهران هم نیست. بیش از 80 درصد آن در دست کمتر از 3درصد است.

یکی از نمادهای بی عدالتی وضعیت تهران است. شهر تهران 5/7 میلیون جمعیت دارد. جمعیت کشور هم 68 میلیون است، که ما امروز گرد کردیم و می گوییم کابینه 70 میلیونی. تقریباً 11درصد جمعیت کشور می شود. اما بیشتر از 60 در صد گردش اقتصادی کشور در تهران است. این بدین معنی است که در کشور فرصت ها درست توزیع نمی شود. واین اختلاف طبقاتی به وجود می آید. هر چقدر این روند ادامه پیدا کند این اختلافات بیشتر می شود و از عدالت دور می شویم. این مقدار بیش از 60درصد، دست همه مردم تهران هم نیست. بیش از 80 درصد آن در دست کمتر از 3درصد است. حالا دست اینها است، آیاهمه آن صرف تولید و اشتغال و پیشرفت کشورمی شود؟ نه. بخش عمده اش در همین کارهای... . والا به چه دلیل یک ساختمانی که متری 500هزار تومان است باید 2میلیون تومان فروخته شود. این 5/1 میلیون آیا حاصل کار و تولید و اشتغال است؟ نه، همان بورس بازی است. این اعداد در رشد اقتصادی کشور گزارش می شود وقتی گفته می شود 5/8 درصد رشد اقتصادی این 5/1 میلیون تومان هم در آن اجتناب می شود. اما سر سفره های مردم نمی آید چون اصلاً یک حالت خاصی است. حالا می خواهیم اینها را درمان کنیم باید ریشه یابی کنیم. در داخل پرانتز عرضه می کنم. یک عده ای انگار اخلاقشان این است یا مأموریت دارند که هر مشکلی را مطرح می کنی مشکل را آنقدر پیچیده می کنند که انگار حل نشدنی است. تازگی ها مد شده است می گویند باید تسلیم بشویم، باید از خارج بیاوریم، باید قرض کنیم. اصلاً آنها باید بیایند برای ما طراحی کنند. این یک دروغ بزرگ است. ما مهندس ها روش مان فرق می کند. پیچیده ترین مسائل را که به ما می دهند اول آن را باز می کنیم. آنقدر ساده اش می کنیم تا یک نقطه ای که قابل حل باشد. از آنجا شروع می کنیم پله پله بالا می رویم ، یکدفعه کل مسأله حل می شود. این روش علمی است.

ما علت یابی کرده ایم علت اینکه این وضعیت در تهران پیدا شده چیست؟ هزاران علت دارد، اما آن علت محوری چیست؟ تمرکز است. اگراین تمرکز را برداریم این وضعیت هم عوض می شود. تمرکز سخت افزاری و نرم افزاری. سخت افزاری یعنی این که همین الان در تهران 1500 شرکت و سازمان دولتی داریم که اصلاً هیچ مسئولیتی در تهران ندارد. اینها کارشان در استانهای دیگر است. یا معدن هستند، یا پروژه هستند، یا کارخانه هستند، یا پالایشگاه هستند، یا... . اصلاً در تهران کاری ندارد.پول ساختمان صید جنوب، در خیابان آفریقا 10میلیارد تومان است. با آمدن اینها به تهران چه اتفاقی افتاده است. اولا گران ترین ساختمان های تهران را اینها می خرند. ما یک مشکلی با اینها داریم؛ می روند در بافت های شمال تهران. منطقه های 3،2،1،... ساختمان های گران قیمتی را در وسط مردم می خرندو می گویند ما می خواهیم اینجا باشیم. الان در تهران دهها هزارمیلیون تومان پول ملت را اینها بلوکه کرده اند. در همان جا هم بالاخره باید یک دفتر داشته باشند، یک خرج دیگر هم آنجا دارند. یک خرج ی هم دارند، که رفت و آمدها هستند. مدیر سر کارش است، کارها پیش نمی رود. آن وقت در تهران می آید می نشیند و هفته ای دو، سه هزینه رفت و آمد می دهد. بعضی از اینها نیروهای خدماتی را هم از تهران می برند. وقتی شما به این شکل کار می کنید بازده کار شما پایین می آید. برای خرید در تهران به جای یک تومان یک تومان باید بدهید. بعد می گویند پول نداریم. این ساختمان 50 میلیارد تومانی را بفروشید بروید آنجا(این مسائلی که عرض می کنم کاملا مطلع هستم). 5 میلیارد تومان بهترین ساختمان را آنجا بسازیدتا پول آن برود. 45 میلیارد تومان را هم برای مردم آنجا اشتغال ایجاد کنید . چرا می گوید پول نداریم. بعد همین آقا برای اجرای همان معدن می رود از خارج وام می گیرد. شورای اسلامی شهر تهران این را درست تشخیص داد. وقتی اینها به تهران می آیند همه پیمان کاران، مشاوران، متخصصان، کارشناسان دور شان جمع می شوند. اینها که جمع شدند، غذا ، مدرسه ، سینما ، تفریح ، تعمیرات و... می خواهند . خب چرخش اقتصادی به تهران می آید.

شورای اسلامی شهر تهران به خوبی این را تشخیص داد و مصوب کرد که اینها از تهران بیرون بروند. مصوبه را رد کردند. مصوبه دوم را هم رد کردند، گفتند ما عوارض اینها را 35برابر می کنیم. بالاخره اینها شرکت اقتصادی هستند، برایشان صرف نکند و بیرون بروند ، این را هم لغو کردند. با این کارتهران نجات پیدا می کند. الان سالی 700-800میلیارد تومان شهرداری خرج ترافیک می کند.در سال گذشته دو میلیارد دلار از خارج کشور برای توسعه خطوط مترو عرض کردم. همه جای ایران، ایران است. یک خانواده است همه اش باید باهم رشد کند. نمی شود یک گوشه ای رشد کند و بقیه عقب بماند. جامعه متلاشی می شود. همان جا بروید رفاه درست کنید، پیشرفت درست کنید. بگذارید جوانهای آنجا هم در رفاه و ناز و نعمت باشند. چه اشکالی دارد؟

عدالت باید بیاید در متن تصمیم گیری ها. در عزل و نصب ها و... برای چه در این پست بماند. عدالت یعنی کار را به دست آدم های شایسته توانمند بدهی. این باند بازی ها و رفیق بازی ها و  همه اینها بخاطر این است که از عدالت دور می شویم.

بسیار کم هزینه و بسیار پربازده

ویژگی دیگر دولت اسلامی این است که بسیار کم هزینه است و بسیار پر بازده. خرجی که روی دست بیت المال می گذارد کم است، اما کار زیاد می کند. در مجلس ششم رئیس کمیته بودجه یک گزارش داد که رسانه ها خیلی به آن نپرداختند. خیلی عجیب بود. شما می دانید بودجه دولت دو بخش دارد، یک بخشی از آن  هزینه های جاری است. یعنی امسال مصرف می کنیم تمام. یک بخشی هم عمرانی است. فرودگاه می سازیم، دانشگاه ، بیمارستان ، راه ، سد ، پل ، پالایشگاه و... می سازیم. نسبت بودجه عمرانی ما به کل بودجه یک چیزی حدود 20درصد است. 80درصد جاری است. حالا ایشان می گفت: « در این بودجه جاری تلقی من این است که 75 درصد آن حقوق و دستمزد کارکنان است که به این نمی شود دست زد، 25درصد هم دکور و ماشین و... است ». ایشان می گفت: « ما رفتیم بررسی در سال 82 کردیم، برعکس است. 35در صد این پول حقوق و دستمزد کارکنان است که نمی شود کاری کرد. 65 درصد هم هزینه های حاشیه ای است ». خب ما باید این را عوض کنیم. می گویند تورم است، تورم یعنی اینکه قدرت خرید مردم می آید پایین می آید، اما قدرت مصرف دولت پایین نمی آید. بنزین هر سال بیشتر مصرف می کند، ماشین، ساختمان ، کاغذ ، دکور بیشتر می خرد، شام و نهار بیشتر، کنفرانسهایبیشتر... . خب اینها را کم کند.می شود تک سیلندر بود. الان توی شهر ما باید ماشینهای دو سیلندر بیاوریم. چرا باید سیستم اداری ما 16 سیلندر باشد. از این جا می خواهد برود میدان انقلاب با ماشین دوسیلند هم می توان رفت. با ماشین 16 سیلندر می رود. خب چرا این طوری است؟

 دولت اسلامی کم مصرف است ولی پربازده. دولت اسلامی بیشترین رفاه را برای مردم می خواهد و کمترین را برای خودش. یک مدیر اسلامی خودش را برای مردم فدا می کند. نمونه اعلای آن پدر همه ی ما امیرالمومنین علی (ع) است. او همه سرزمین اسلامی را آباد کرد. همه ی عمرش سازندگی و تولید بود. اما خودش چه چیز مصرف می کرد؟ به دو عدد لباس و دو قرص نان اکتفا کرد. این مدیر اسلامی برای خودش کمترین را می خواهد برای مردم بیشترین را. حالا این بساط شده که آقا هنوز جوهر کاغذی که دستش داده اند خشک نشده است که در شمال تهران دنبال خانه های یک میلیاردی می گردد. به من زنگ زده و می گوید من می خواهم در زیر زمین خانه ام سونا و جکوزی و استخر درست کنم. باید چه کنم؟ گفتم خیلی خوبه الحمدلله جزو نعمتهای الهی است،

در روزنامه ها خوانده ایم؛ 105 میلیون تومان پاداش است. چه خبر است؟ اگر کار می کنی دستت درد نکند.
 اگر برای خدا کار می کنی دراین مناصب وارد شو. نظام اسلامی است. اگر می خواهی اينطور بگیری با پولت یک شرکت باز کن. کسی مانع شما نیست. اینجا را بگذار برای آنهایی که می خواهند برای خدا کار کنند با ویژگی های اسلامی.

 اما عزیز من آیا همه مردم تهران دارند که تو می خواهی داشته باشی؟ وقتی تو داشته باشی دیگر از حال مردم مطلع نیستی. اینکه امام عزیز ما فرمودند از زجر کشیدگان و طعم تلخ فقر دیدگان استفاده کنید برای این است که بدانید و بفهمید که مردم چه می کشند. همیشه یک سطح پایین تر از مردم زندگی کنید. بگذار مردم بالا بروند. اما خودت پایین بایست. این حداقل دستاوردش این است که ضعفا احساس حقارت نمی کنند. اگر یک موقع نتوانستی به آنها خدمت بکنی، اینها در وجودشان عقده درست نمی شود. اول که باید به آنها برسی، نتوانستی، این کمترین همدردی است که مثل آنها زندگی کنی. کمترینش این است. حالا ماشاءالله مسابقه است. بعضی ها دوره مدیریت را یک فرصت استثنایی می دانند.

 دو تا خاطره بگویم از شهید عزیزی که الگوی جاویدان مدیریت انقلابی و اسلامی است. در اوایل سال60 با یک غذای ساده با نوشابه سفره انداختند. سوال کرد آیا تمام مردم این شهر نوشابه می خورند؟. اول انقلاب اگر یادتان باشد نوشابه خیلی لوکس بود، اما الان به وفور شده همه هم می خوریم. به او گفتند:نه. گفت: «پس چرا آوردی؟ من نخست وزیر این ملت هستم، جمع کن.» و آنها جمع کردند. حقوق وزرا را کاهش داد. گفت نمی شود در یک اداره کسی که مسئول است پنجاه برابر زیر دستانش حقوق بگیرد. دیگر اینها باهم هماهنگ نمی شوند که خدمت کنند. آن زیردستی انگیزه کار کردن ندارد. در روزنامه ها خوانده ایم؛ 105 میلیون تومان پاداش است. چه خبر است؟ اگر کار می کنی دستت درد نکند. اگر برای خدا کار می کنی دراین مناصب وارد شو. نظام اسلامی است. اگر می خواهی اينطور بگیری با پولت یک شرکت باز کن. کسی مانع شما نیست. اینجا را بگذار برای آنهایی که می خواهند برای خدا کار کنند با ویژگی های اسلامی. در روزنامه نوشته شده بود 2 بار مثل اینکه دو تا صد میلیون تومان پاداش داده اند. به چه حساب؟ چرا باید مدیر ارشد دولت ماهی 10میلیون تومان پاداش بگیرد. بعد یک کارمند معمولی ما، گرفتار می شود. بچه اش، زنش در بیمارستان در خانه دو میلیون می خواهد در به در شود. شما نمی دانید چقدر مراجعه کننده دارم؟ مردمی که به خاطر 200هزار تومان، 500هزار تومان آنجا می آیند. بررسی می کنند می گویند درست است. این واقعاً با 500 هزار تومان زندگی اش بالا و پایین می شود کارمند است. اگر پول به مقداركافي نیست تا حقوق کارمندان را بالا ببریم. عیبی ندارد قبول می کنیم . بقیه هم مثل کارمندها زندگی کنند.

احترام به بیت المال

عزیزان من، ویژگی دیگر دولت اسلامی احترام به بیت المال است. حرمت بیت المال خیلی عزیز است. در خبرها خوانده اید شخصی که اخیراً دستگیر شد. 300میلیون تومان هزینه دکور اتاق ایشان بوده است. من نمی فهمم اینها در این اتاقها می خواهند چه کار کنند؟ سال گذشته به یکی از وزارتخانه ها رفتیم خیلی عجیب بود. یک اتاق منشی. که در دفتر آن منشی وارد شدیم. در اتاق هم میز و دکوراسیون مجللی وجود داشت. اتاق استراحت هم پشتش بود. این اتاق وسطی یک دکور خیلی عالی داشت. برای اینکه بعضی وقتها می نشستند آنجا با دوستانشان یا ملاقات کننده ها کپ و گفتگو می کردند. پس از 3-4 ماه رفتیم دیدیم دکور آنجا کلاً عوض شده است. من از آنها سوال کردم: «عزیزان شما چه کار مهمی می توانید در این اتاق انجام بدهید که با دکور قبلی نمی شد؟» بعضی می خواهند ضعف خودشان را با این دکور ها پر کنند. خیلی عجیب است. یا اینکه گردن مردم بیاندازند. حوزه کاری اش را نمی تواند اداره کند مرتب قیمتها را بالا می برد. یک مقدار مدیریت کن. الان الگو، شورای شهر تهران است. قیمت اتوبوسها را ثابت نگه داشته. پس می شود. ضعف های خودشان را گردن دیگران می اندازند. یا خیال می کنند این دکور ها قدرت می آورد. در شهرداری صحنه های جالبی پیش می آید. در جمعیت نشسته ایم شخصی می گوید من 5 دقیقه وقت اختصاصی از شما می خواهم. می گویم بفرما این هم وقت اختصاصی برای شما. می گوید نه در داخل دفتر. وقتی اینطور می گوید می فهمم مشکل از کجا است. اگر کاری از دستم بر می آید انجام می دهم. اگر هم بر نیاید که دیگر پشت میز و اینجا ندارد. پیامبر عزیز ما و امیر المومنین (ع) در کوچه ها راه می رفتند و امورات مردم را رتق و فتق می کردند. نمی گویم مرکز حکومتی نداشتند. اما در وسط جمعیت کار می کردند.

اعتقاد به مردم سالاری دینی

16تا ویژگی است. من یکی دیگر را می گویم. ویژگی دیگر دولت اسلامی این است که اعتقاد به مردم سالاری دینی دارد. بعضی ها خیال می کنند که این مردم سالاری دینی که رهبر عزیز ما فرمودند، از جنس آن حرکت های انفعالی است که بعضی از خود باخته ها انجام می دهند. دیده اید که بعضی ها اروپا و آمریکا می روند یک چیزی می بینند خوششان می آید. می خواهند در فرهنگ ایرانی و اسلامی هم چیزی مثل آن دست و پا کنند و بگویند ما هم داریم. این خیلی بد است. چیزهایی که ما داریم هیچ کس ندارد و همین مسجد، همین محبت، همین پاکی، همین ایمان، همین عاطفه، همین دلسوزی، همین دلرحمی که ملت ایران دارد، هیچ کس در دنیا ندارد. دنیا مرده است. همین ماه رمضانهایی که شما دارید. همین محرم ها و عشق به امام حسین دارید که سنگ را آب می کند. هیچ کس در دنیا اینها را ندارد. فرهنگ اسلام، مکتب اسلام، شهادت، نهضت حسینی، هیچ کس ندارد. ملت ایران یک ملت است. یک فرهنگ و یک مکتب است. یک نظام فکری است. ما باید خودمان باشیم. البته از پیشرفت های دیگران هم استفاده می کنیم. ولی خودمان باشیم. مردم سالاری دینی، یعنی این.

مردم سالاری دینی به نظر من از مفاهیمی است که مظلوم واقع شد. مردم سالاری دینی یعنی اینکه در نظام اسلامی، ما امامت داریم. امامت دو رکن دارد: امام و امت هر دو مسئول هستند. کشور را هر دو اداره می کنند یعنی در نظام اسلامی آحاد مردم در مقابل همه مسائل کشور مسئول هستند و حق دارند. یعنی بدون دخالت، مشارکت و نظارت مستمر آحاد مردم نظام اسلامی برپا نمی شود.

 به نظر من از مفاهیمی است که مظلوم واقع شد. مردم سالاری دینی یعنی اینکه در نظام اسلامی، ما امامت داریم. امامت دو رکن دارد: امام و امت هر دو مسئول هستند. کشور را هر دو اداره می کنند یعنی در نظام اسلامی آحاد مردم در مقابل همه مسائل کشور مسئول هستند و حق دارند. یعنی بدون دخالت، مشارکت و نظارت مستمر آحاد مردم نظام اسلامی برپا نمی شود. اصلاً دولت در نظام اسلامی راه را باز می کند که مردم کارشان را بکنند. اقتصاد را چه کسی باید بسازد؟ اگر خیال می کنید اقتصاد را دولت می سازد خطا است. ما می بینیم که کارخانجات دولتی ضرر می دهند. فعالیتهای اقتصادی دولت هم ضرر می کند. ملت است که باید بسازند. اقتصاد را درست کنند، فرهنگ را درست کنند. اما دولت باید راه را باز کند، حمایت و پشتیبانی کند و روشها را نشان دهد و اصلاح کند. این می شود مردم سالاری دینی، البته در دستورات اسلامی این را داریم. فرمودند: « کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته » فرمودند: « من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم » چه کسی باید از سرزمین اسلامی دفاع بکند، مردم مالک کشور هستند. امام (ره) فرمودند: «مردم ولی نعمت ما هستند» رهبر عزیزمان فرمودند: «مردم سهامداران نظام اسلامی هستند.» یعنی مردم مالک هستند. به شما بگویم که هرموقع در طول این 27 سال این احساس مالکیت و خودی بودن در مردم بالا رفت، ما پیروز شدیم. هر موقع ضعیف شد مشکل ایجاد  شد. در انقلاب پیروز شدیم برای اینکه مردم بودند. مردم اداره می کردند، کسی حریف مردم نمی شد. امام رهبری می کرد و مردم پیروز شدند. در دفاع مقدس چطور شد که ما پیروز شدیم؟ برای اینکه مردم خودشان می گفتند: اسلام و نظام اسلامی و کشور مال ماست و کسی نگاه نمی کرد همسایه ای کوتاهی می کند به طوری بود که سه فرزندش را داده بود و می گفت باز هم می دهم. یا آن کس که مجروح شده بود و به بیمارستان رفته بود فرار می کرد و به جبهه می رفت.

وقتی می گوییم مردم سالاری دینی به این معنی است که برنامه ریزی ها باید به گونه ای باشد که مردم احساس کنند که مملکت برای خودشان است و برای تحرک آن مشارکت کنند. از اینکه دور شدیم چه می شود؟ دولت برنامه ریزی می کند و می گوید بیایید جلو و مردم برای خودشان زندگی می کنند مثلاً یک مسئولی می آید گزارش اقتصادي می دهد و همه مردم می زنند کانال دیگر و این مسئله برای این است که وقتی مسئول حرف می زند مردم فکر نمی کنند که این حرف ها برای آنهاست. دولت خدمت می کند اما دارای این خصیصه نیست. دولت باید طوری برنامه ریزی کند که مردم احساس کنند برای خودشان است و همکاری و کمک کنند تا اجرا شود. همان نکته ای که رهبر انقلاب در اول فروردین فرمودند: «طوری برنامه ریزی کنید تا مردم حاصل کار شما را سر سفره هایشان ببینند.» الان قیمت نفت ما 45 دلار است که البته قیمت خوبی است ولی قیمت واقعی نیست. نفت بزرگترین سرمایه مادی ملت ما است که حدود 30 میلیارد دلار درآمد ارزی از نفت داشتیم یعنی 150میلیارد دلار صادرات غیر نفتی. یعنی باید آنقدر صادرات کند تا 30 میلیارد دلار بماند. در خزانه مردم که ثروت بسیار عظیمی است. اما تلویزیون اعلام می کند که قیمت نفت به 40 دلار رسید به 50 دلار رسيد. اما در مردم هیچ گونه شعفی به وجود نمی آید و دلیلش این است که طوری برنامه ریزی نشده که مردم احساس کنند که اگر تغییری به وجود آمد اتفاقی می افتد. اين را مي توان تنظيم كرد. خدا رحمت کند آن شهید عزیز را که فرمود: ما اگر سالی یکروز درآمد نفت را به یک استان بدهیم و به مسئولین آن استان بگوییم که شما از مشکلات استان بهتر خبر دارید و این مشکلات را حل کنید. همه مردم استان دعا مي كردندحالا كه نوبتشان است این قیمت نفت بالابرود و به مردم استان هم می گفتند که اگر درآمد به ما رسید ما ده سالن ورزشی درست می کنیم. صندوق ازدواج جوانان می زنیم، مسکن درست می کنیم و فلان فرودگاه را می زنیم. همه می دیدند که برای خودشان است و دعا می کردند. این موضوع را می شود به مسائل دیگر گسترش داد که اگر قیمت نفت بالا رفت ما چنین کارهایی را انجام می دهیم، کارهایی که مردم لمس کنند. مردم سالاری دینی یعنی همراه مردم حرکت کنید و این شدنی است. البته باید اعتقاد باشد تا در برنامه ها متجلی شود.

 

سوالات مردم

پرسش: ساده زیستی و دوری از کاخ نشینی شاه بيت شعارهای جنابعالی است با توجه به اینکه تمام روابطهای بین المللی در کاخ سعدآباد صورت می گیرد و تيم محافظ رئیس جمهور از اتومبیل های گران قیمت استفاده می کنند اگر شما رئیس شوید همین رویه را ادامه می دهید و دفتر کار خود را کجا انتخاب خواهید کرد؟

پاسخ: همان مکان قبلی مگر چه مشكلي داشت، این مسئله  را که البته جزء دردهاست برای شما مي گویم. می پرسیم چرا در کاخ رفته اید و دکور را زیاد می کنید؟ می گویند آبروی نظام است. مگر آبروی نظام به این چیز هاست. امام (ره) که در آن خانه ساده بود و برای ملت آبرو درست نکرد؟ آبروی نظام به این است که عدالت برقرار شود، مردم در رفاه باشند. در رضایت باشند. عزیز باشند. آبروی نظام آن است که هر کس از هر مرزی وارد ایران شد ببیند که همه جا آباد است و نه اين كه بیرون شهر تهران برود و ببیند که مردم كپرنشين هستند در حاليكه آقای مسئول در کاخ نشسته است. آيا این آبروی نظام است؟! این يك دروغ بزرگ است. هبر عزیز ما که دنیا رویش حساب باز کرده و با سر انگشت تدبیرش دنیا را به نفع اسلام جلو می برد. ایشان مگر در کاخ نشسته است؟ روی موکت نشسته است. قدرت به اینها است. قدرت به خود باوری است به معنویت و توکل به خدا است. قدرت بزرگ وقتی ببیند که شما متوکل به خدا و خود باور و مسلمان و عزیز هستید  می ترسد. وزیر خارجه گورباچف نزد امام آمد، دستش می لرزید. با اینکه امام وجودش رحمت بود. ولی آیا از کاخ امام ترسیده بود! امام که یک اتاق که بیشتر نداشت. عزت در معنویت و خدا پرستی است. مشکلات مسلمانان از زمانی درست شد که در کاخها نشستند و ملت را رها کردند.

این کار سختی نیست، دولت باید به مردم برگردد. هیچ مأمن و کاخی زیباتر از کاخ مردم نیست. مردم آنقدر به انسان فکر می دهند و زیبایی می آفرینند که انسان اگر توانش را داشته باشد حاضر است 24ساعته برایشان کار کند. 

پرسش: با توجه به حضور آقای فلانی در انتخابات اگر اکثر مردم تهران به نماینده آبادگران رأی دهند ولی در شهرستان ها باچهره شما آشنا نیستند و به احتمال زياد به آقای فلانی رأی می دهند. برای این موضوع چه اندیشیده اید؟

پاسخ: ما بالاخره خودمان را معرفی می کنیم. البته این طور هم نیست و الان هم ارتباط قوی شده است و مردم آگاه هستند و این هم طبیعی است که کسانی که 25 سال در تریبون ها بوده اند در رسانه ها بوده اند. ما خودمان به لطف الهی و توکل بر خدا بالا آمده ایم واین طور هم نبوده که پولی خرج کرده باشیم.

پرسش: با توجه به توصیه اصولگرایان مبنی بر اجماع بین كانديداها اما ملاحظه کردیم که چنین چیزی روی نداد. حتی شما که به عنوان یک مسئول هستید امید مردم را به یأس تبدیل کردید. تا مردم نتوانند رئیس جمهوری جلوتر از آقای فلانی برای خود تصور کنند. چه جوابی برای این مسئله دارید؟

پاسخ: تا انتخابات 35 روز مانده است. ما گفتیم یک اتفاقاتي می افتد که چند تا از آنها هم افتاده و باز هم می افتد. دقت کنید انتخابات برای مردم است و برای یک حزب و گروه نیست. اگر خیال کنید چند نفر بنشینند با هم توافق کنند، انتخابات تمام مي شود. این اشتباه است. انتخابات یعنی ارتباط و پیوند با متن مردم و انشاءالله اتفاق می افتد، شما نگران نباشید.من خیلی امیدوارم که انشاء الله این انتخابات مقدمه تشکیل دولت اسلامی است و انشاءالله مقدمه تشکیل دولت انقلابی است. آن بساط گذشته انشاءالله ادامه پیدا نخواهد کرد. ملت ایران استحقاق دولت انقلابی را دارد و ما از لطف خدا دور می دانیم که این ملت دوباره گرفتار همان سیستم ها بشود.

پرسش: جناب عالی را به عنوان یک نخبه سیاسی قبول داریم. مطلبی را که می خواستم ارائه کنم در مورد نحوه ی تبلیغات و اعلام برنامه های اصولگرایان است. به نظر حقیر جامع نیست. باید در این مدت محدود به نحوی اقدام کرد که برای همه ی طیف های اجتماعی جذبه داشته باشد. تاکنون تبلیغات بیشتر جلب نظر متدینین را می کند. که عملا این طیف طرفدار اصولگرایان هستند. لذا باید برای جلب آرای دیگر اقشار جامعه هم جذبه داشت.

من فکر می کنم اگر دولت اسلامی را خوب معرفی کنیم، برای همه ملت ایران جاذبه دارد. شک نکنید. همه ی ملت ایران پیشرفت ، عدالت، پاکی ، سلامت و صداقت را می خواهد و همه دوست دارند دولتشان عزیز باشد، کم خرج باشد، پرکار باشد، پاک باشد، دلسوز باشد، مردمی باشد. شک نکنید، این را همه دوست دارند. من این را تجربه کردم

پاسخ: حرف خوبی است، اما عزیزان دقت کنید، من فکر می کنم اگر دولت اسلامی را خوب معرفی کنیم، برای همه ملت ایران جاذبه دارد. شک نکنید. همه ی ملت ایران پیشرفت ، عدالت، پاکی ، سلامت و صداقت را می خواهد و همه دوست دارند دولتشان عزیز باشد، کم خرج باشد، پرکار باشد، پاک باشد، دلسوز باشد، مردمی باشد. شک نکنید، این را همه دوست دارند. من این را تجربه کردم، در دانشگاه آزاد اهواز، دانشگاه شهید چمران اهواز، دانشگاه کرمانشاه، دانشگاه مشهد، در تبریز، در اساتید دانشگاه، در هنرمندان، در ورزشکاران. به من می گفتند که ما عاشق این دولت هستیم و ما همین دولت را می خواهیم. متاسفانه دشمنان آمدند چهره دولت اسلامی و انقلاب را بد معرفی کردند. بعضی از داخلی ها هم متاسفانه از روی خود کم بینی و یا از روی حسادت و کینه، تهمت زدند. می گویند دولت اسلامی بیاید، فقط به ظواهر مردم گیر می دهد، دولت اسلامی منطق ندارد، خشک است. در حاليكه دولت اسلامی رحمت است، هدایت است، فداکاری است، دلسوزی است، اوج منطق است، اوج کار علمی است، دولت اسلامی یعنی اینها. یعنی کارش عادلانه است، کارش علمی است، کارش سنجیده است، کارش با منطق است، با فکر است، رحمت است، دوستدار مردم است، حتی با یک پدیده زشت اجتماعی هم برخورد فرهنگی می کند. دولت اسلامی، دولت هدایت است.

پرسش: شما در راستای تحقق اجماع کاندیداهای اصولگرا چه کرده اید؟

پاسخ: این واژه را کامپیوتر (مغز) من جواب نمی دهد. از آن جهت نگران نباشید، مطمئن باشید و انشاءالله تا روز 27 خرداد، شما همه می بینید که یک نفر می ماند و به یک نفر باید رأی دهید و دچار تردید نخواهید شد. من تردید ندارم که آدم های مومن و متعهد مطلقاً دچار تردید نخواهند شد. تدابیری هم است. امیدوارم خداوند به این تدابیر برکت بدهند. البته همه تابع تدابیر الهی هستیم. از خدا می خواهیم انتخابات را به نفع ملت ایران رقم بزند.

پرسش: نظر جنابعالی در رابطه با فساد بی رویه و گسترش بی حجابی و پایمال شدن فرهنگ شهدا و بسیجی چیست؟ نظر شما در رابطه با خودکفایی و برنامه 20ساله چیست؟

پاسخ: حضور من در این عرصه برای ابلاغ یک پیام بسیار کوتاه است. دو کلمه بیشتر ندارد. احمدی نژاد آبرویش را و زندگی اش را و جانش را برای این دو کلمه گذاشته. بگوید جوانان! ملت ایران! هم می شود و هم می توانیم. این کلید واژه نهضت امام است. می شود، نگویید نمی شود. می شود مشکلات را برطرف کرد، می شود کشور را ساخت و می توانیم. اما مفاسد را باید ریشه یابی کنیم. مفاسد سه ریشه دارند. با اینها باید سه نوع برخورد کرد. ریشه اول نحوه اداره کشور و بی عدالتی ها و تبعیض ها و فقر است، این را باید اصلاح کرد. ریشه دوم گروهها و دسته جاتی که سازمان یافته فساد را ترویج می کنند. اینها را باید دستشان را قطع کرد. این هیچ حرمتی ندارد. بخش سوم لاابالی ها هستند. برای اینها باید امر به معروف و نهی از منکر گسترش پیدا کند. و از امر به معروف و نهی از منکر حمایت شود، البته با روشهای خودش. ارشاد است، هدیه است، رحمت است.

پرسش: آیا بهتر نیست با وجود آقای فلانی بخاطر اینکه آراء مذهبی ها شکسته نشود شما از انتخابات کناره گیری کنید. آیا این مصلحت مسلمین نیست؟

پاسخ: خیر.

پرسش: آیا بهتر نیست شما فعلاً با توجه به اینکه حتی سابقه ی وزارت یا نمایندگی مجلس را هم ندارید. و تجربه حضور در کابینه و تشکیل کابینه را ندارید، فعلاً در سمت شهرداری بمانید و انشاءالله در سالهای آینده....؟

پاسخ: خیر، بهتر نیست. حالا ببینید آنهایی که تجربه داشتند چطوری اداره می کنند. ضمن اینکه توجه داشته باشید انقلاب ما با این معاملات معمولی ارزیابی نمی شود. بنده در این انقلاب و در این دوره یک مأموریت دارم شما یک مأموریت دارید. بقیه کاندیداها هم هر کدام یک مأموریت دارند. هر کس وظیفه خودش را انجام بدهد من به لطف الهی دارم وظیفه خودم را انجام می دهم.

- امیدوارم این سوال من موجب ناراحتی شما نشود. اینها از زبان یک دوستدار شما بوده است.

- نه ناراحت نشدم، خیلی خوشحال شدم. سوال است دیگر.

پرسش: هدف از انصراف جناب آقای توکلی درست کردن فکر مردم در رابطه با اصولگرایان است. ایشان گفتند که مردم فکر نکنند که اصولگرایان برای رسیدن به قدرت با هم نزاع و دعوا دارند. و نسبت به اصولگرایان اظهار تنفر نکنند. به همین دلیل انصراف دادند. نظر شما در این مورد چیست؟ و آیا یک نفر واحد از اصولگرایان بهتر است یا تعدد کاندیدا ها؟

پاسخ: بالاخره هر کس در این انتخابات یک مأموریتی دارد و باید وظیفه خودش را انجام دهد. و اتفاقاً این انتخابات جزو پیچیده ترین انتخابات ها بعد از انقلاب است. برای اینکه می خواهد دولت اسلامی تشکیل شود. دولت اسلامی به اندازه خود انقلاب مهم است و به اندازه خود انقلاب تحول آفرین است و اثر دارد. و به اندازه خود انقلاب هم دشمنی برانگیز است. بنابراین باید بسیار بسیاربا تدبیر و دقت عمل کرد. هر کس مأموریتی دارد و باید مأموریت خود را درست انجام دهد.

خدمت شما عرض کردم که آخر کار یک نفر است که باید شما به آن رأی دهید، کاملا هم آشکار است. بنابراین نگران آن نباشید.

پرسش: برنامه ی شما در رابطه با آشنا کردن جوانان با مهدویت به خصوص از طریق آموزش و پرورش و دیگر وزارت خانه ها چیست؟ چه راه کارهایی برای فراهم کردن جامعه به عنوان دولت و کشور شیعه دارید؟ آیا جامعه آماده ظهور است؟ اگر به لطف خدا رئیس جمهور شدید کابینه ی خود را چگونه انتخاب می کنید؟

پاسخ: از بهترین ها. اما بحث مهدویت یک بحث مفصلی است. من عرض کردم انقلاب اسلامی مقدمه ساز است و اصلا ولایت فقیه حلقه ی وصل است. شما وقتی به رهبر عزیزمان نگاه می کنید ایشان را یک تابلوی راهنما و یک کانالی می دانیم که ما را به آن اصل برساند. ایشان را واسطه ی فیض می دانیم. می گوییم امام یک منبع فیاض است و رهبر عزیز ما حلقه ی وصل ما است. اصلا نظام ولایت فقیه تمرین زیستن در حکومت جهانی و حکومت امامت است. و ما چون نمی توانیم آن چهره ی عزیز را ببینیم، این انعکاس نور را در چهره ی رهبر عزیزمان می بینیم یک شعاعی از نور را اینجا می دانیم. لذا ما می خواهیم مقدمه سازی کنيم. اگر همین وظایفی که ایشان در چشم انداز 20ساله تعیین کردند، عملیاتی بکنیم وظیفه ما انجام شده است.

پرسش: حضرتعالی از شورای هماهنگی خروج فرمودید؟

پاسخ: بنده اصلاً خروج نکردم. بنده از روز اول هیچ تعهدی به هیچ حزبی، به هیچ گروهی، به هیچ جناحی ندادم. البته همه عزیز هستند، این که می گویم ربطی به همکاری و مناظرت و... ندارد. همه عزیز هستند. اما من فکر می کنم اگر بخواهيم دولت اسلامی تشکیل بشود ما نباید وام دار هیچ حزب، هیچ گروه و هیچ دسته ای باشیم. فقط باید به ملت و شهیدان و نظام اسلامی وام دار باشیم و تجربه کرده ایم و دوستان هم این را از من پذیرفته اند. یعنی قرار ما با دوستان همین یک چیز بود که اگر بنده قرار شد بیایم، این طوری می آیم. اما هیچ وقت هیچ کس را تضعیف نمی کنم. و تا الان به لطف الهی پای این تعهد ایستاده ام. من امروز در مصاحبه گفتم که تمام مطالبی که تا امروز در رابطه با بنده و از قول بنده در روزنامه ها نوشته اند همه را تکذیب می كنم. چون من تا الان راجع به گروهها، جریانها، احزاب، این تحولاتی که در حاشیه انقلاب است، مطلقاً اظهار نظر نکردم. حتی الان هم که شما سوال کردید من اظهار نظر نکردم. یعنی اینکه قول دادم به دوستان که به حاشیه وارد نخواهم شد. از خدا هم می خواهم که اگر در این جهت جلو رفتم تا آخر بر این تعهدم باقی بمانم.

پرسش: آیا دولت اسلامی تا بحال تشکیل نشده است و تازه می خواهد تشکیل بشود؟

پاسخ: توضیح داده شد که نظام 5 گام است. گام اول انقلاب اسلامی، دوم نظام اسلامی، سوم دولت اسلامی، گفتم ممکن است سوال کنید؛ آیا دولت های قبلی غیر اسلامی بودند؟ خیر، اینها نیست. دولت اسلامی یعنی اینکه همه راهکارها را از درون اسلام جستجو کند. این را ما نداشتیم. توسعه اقتصادی ما یک الگو از توسعه اقتصادی لیبرال غربی بوده است. توسعه سیاسی ما یک الگو از توسعه سیاسی لیبرال بود. توسعه سیاسی اسلام مفهومش چیز دیگری است. این را مثال بزنم؛ ما می گوییم کشور باید از نظر سیاسی رشد کند. یعنی مردم آگاه تر بشوند. مردم همبسته تر بشوند. مردم نسبت به کشورشان دلبسته تر بشوند. مردم در اداره کشور حضور پر رنگ تر داشته باشند. اینها معیارهای رشد سیاسی در تفکر اسلامی مي باشند. مردم در دفاع از کشورشان و دینشان مصمم تر بشوند. اما در توسعه سیاسی لیبرال می گویند؛ تعداد احزاب زیاد بشوند. حالا تعداد احزاب زیاد شد اما این ویژگی ها در کشور اتفاق نیفتاد. تیراژ روزنامه ها بالا برود. اما تیراژ بالا رفت فضای مردم صمیمی تر می شود؟ خیر. آيا اين است كه شخصي بتواند به رئیس جمهور توهین بکند؟ نه، من این را قبول ندارم، مال ما نیست. من می گویم رئیس جمهور ما عزیز ملت است، پرچم دار حرکت ملت است. چرا توهین بکنیم؟ باید حرفمان را به او بزنیم، انتقاد بکنیم، فریاد عدالت را سر بدهیم، اما دوستش داریم. توجه کنید که اصلاً نگاه ما متفاوت است. تا الان هم تکلیف دولتهای ما این نبوده است. با تدبیر و فکر و اقتباس خودشان کشور را تا اینجا آورده اند. دستشان هم درد نکند، ممنون.

الان ما باید یک گام جلو برویم. یعنی برویم به سمت اسلامی شدن ساختارها و نگاه های دولت.

یک بشارت

یک بشارتی هم به شما بدهم. ببینید عزیزان، بنده کوچک شما، احمدی نژاد، خدمت گزارتان در تهران. این مقداری که من از فضا می فهمم.  به همان اندازه که ما الان نشسته ایم در مسجد ثامن الائمه(ع) در خیابان شهید دادمان (پونک باختری) و بنده و شما همدیگر را نگاه می کنیم، مطمئن هستیم. بنده هم مطمئن هستم که انشاءالله این انتخابات موجب یک جهش بلند در روند انقلاب خواهد بود و موجب عزت ملت ایران، عزت انقلاب و عزت رهبر عزیزمان خواهد گردید.

بر محمد و آل محمد صلوات.

منبع :آويني 

يزدفردا 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا