در خبر ها خوانديم سخنرانی «سیدمحمد خاتمی» در روز نیمه شعبان در مسجد ولی‌عصر تهران اگرچه با استقبال گسترده جوانان و اقشار مختلف مردم روبرو شد؛ اما پایان این مراسم مانند آغازش دلنشین نبود.

به گزارش آفتاب، پس از اتمام سخنرانی خاتمی، هنگامی که وی در حال پایین آمدن از سن بود، مرد ناشناسی با حمله به سوی رئیس جمهور پیشین ایران قصد ضرب و شتم وی را داشت که با دخالت به موقع اطرافیان و تیم حفاظت خاتمی، این فرد دستگیر شد. حمله فرد ناشناس به خاتمی!

گفته می‌شود فرد مهاجم با ضمانت رئیس جمهور سابق کشورمان آزاد شد.
 
اما ابطحي در وبلاگ خود در مورد اين ماجرا اينگونه مي نويسد :

 
آخر شب که به منزل آمدم دیدم سایت خبری آفتاب نوشته که در مجلس سخنرانی آقای خاتمی در نیمه­ی شعبان یکی به ایشان حمله فیزیکی کرده­است. عجیب بود. از هیچ کس نشنیده بودم. صبح امروز دوباره آقای خاتمی را دیدم. ایشان هم خبر را خوانده، و بیشتر از من تعجب کرده بود. سخنرانی آرام آن شب که بدون هیچ اتفاقی پایان یافته بود؛ نمی دانم چرا علاقه­مندند که ناآرام جلوه دهند.
و در قسمت ديگر كل مراسم را اين گونه توصيف مي كند :
مراسم نیمه ی شعبان مسجد ولی عصر

 

 

شب نیمه ی شعبان بر اساس دعوتی که در مجمع روحانیون مبارز از مردم کرده بودیم رفته بودم مسجدولی عصر در خیابان وزرا تا سخنان آقای خاتمی را هم بشنویم. دعوت اصلی توسط اس ام اس و ایمیل و اینا بود.روی سادگی و شایدم بد جنسی عصر آن روز با مقامات خیلی عالیرتبه تلویزیون تماس گرفتم و گفتم که شما این شبها کلی سخنرانی در مورد امام زمان پخش می کنید. آقای خاتمی هم فقط می خواهد در باره ی امام زمان حرف بزند. بد نیست لا اقل در ردیف آنها سخنرانی ایشان را هم پخش کنید. پیشنهاد دوم هم دادم که فعلا ضبط کنید تا بعد تصمیم بگیرید. همان مقامات خیلی عالیرتبه گفتند نمی توانیم. مسجد ولی عصر با اینکه از بزرگترین مساجد تهران است خیلی قبل از سخنرانی اقای خاتمی پر شده بود. چند نفر مداح و آواز خوان نامی میلادیه خواندند. فضا کاملا مسجدی بود. سهیل محمودی شاعر پر آوازه ای که شعر خوبش در پس اجرای خوبترش پنهان مانده مجری مراسم بود و هی می گفت به احترام مسجد کف نزنید. یکبار فقط وقتی آقای خاتمی در مورد شورای نگهبان گفت و خیلی احساساتی شدند و یکی گفت تکبیر، کف و تکبیر قاطی شد. من وقتی رسیدم دیدم چادر بزرگی کنار در ورودی مسجد در خیابان زده اند و عکسهای آقای احمدی نژاد به آن الصاق شده و بلند گویی هم دارند که دارد شعرمی خواند و شربت می دادند. با مزه بود. دم در مسجد آیه الله موسوی خوئینی نشسته بود ومیزبانی میکرد. خاطره انگیز بود وجود ایشان. اعضای مجمع هم آمده بودند. خیلی از شاعران و نویسندگان نامی و اهالی فرهنگ وادب و هنرو مسئولان احزاب هم بودند. طبق معمول جوانان بدنه ی اصلی جمعیت بودند. هر کس فرصت می کرد با من و یا دیگر اعضا صحبت کند می گفت از این جلسات زیاد بگذارید. واقعا معلوم بود یک نیاز است. آقای مختاباد هم قطعه ای خواند که انصافا خیلی دلنشین بود. آقای مجید انصاری به عنوان دبیر اجرائی مراسم پشت تریبون رفت تا از طرف مجمع خیر مقدم بگوید ولی وارد بحث مربوط به امام زمان شد. برای هیچ منبری چیزی بد تر از این نیست که کسی قبل از سخنرانیش حرفهایی که آماده کرده بزند. به آقای نظام زاده که کنار هم بودیم گفتم حالا خوبه که آقا مجید حرفهایی که آقای خاتمی میخواهد بزند را بگوید! آقای خاتمی صحبت خوبی کرد. اینجا بخشهایی از آن هست. می توانید بخوانید. بعد از پایان مراسم یکی از سیاسیون معروف را دیدم. می گفت این مجلس محافظه کاران را که مساجد و جلسات مسجدی را مال خودشان می دانستند خیلی عصبانی می کند. در حیاط کوچک مسجد یکی از مسئولان مسجد را هم دیدم که شوخی جدی می گفت دفعه ی دیگه یک مسجد دیگر پیدا کنید. ما می خواهیم زندگی کنیم.  مراسم با شکوه شب عید مبلاد امام عصر عج با آرامی پایان یافت. جای آنها که نبودند خالی.

يزد فردا

 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا