تقريبا يك سال از زماني كه قرار بود (امورتربيتي) احياء شود مي گذرد. چه مقاله ها  و سخنرانيها   مجلسها و محفلها   كه در چند و چون كار احياء چشم و گوش زمين و زمان را پر نكرد. در بدو كاروزير معاون پرورشي تعيين كرد.معاون پرورشي در جلسات شركت نمود  سخن گفت و اتاق فكر تشكيل داد. در استانها نام معاون هماهنگي فعاليتهاي پرورشي به معاون پرورشي تغيير كرد و ديگر البته هيچ اتفاق خاصي نيفتاد. تا اينكه اخيرا به عنوان آخرين اقدام   فضاهاي پرورشي هم از سازمان دانش آموزي (كه زير نظر خودشان آمده است) گرفته شد!! همين و همين! و اينگومعاونت پرورشي احياء شد!! بي آنكه نيازي به طرح و برنامه جديدي باشد. يا لازم باشد نيروهاي  تازه نفسي با آموزه ها و مهارتهاي تازه به مدرسه اعزام شوند و يا اينكه اساسا  در مدرسه فعاليت نويي تعريف گردد.  به اين مي گويند يك شگرد بزرگ ! چيزي شبيه معجزه !!

 

و من در شگفتم كه چگونه پيشينيان فكرشان به اينجا قد نداد! وقتي به سادگي مي شد بر مساله اي چنين مهم فايق آمد  چطور آنان غفلت كردند و نفرين دنيا را با  آفرين آن  معامله كردند.

 

حالا مدرسه مانده است با همان مسايل تربيتي   قدري بزرگتر و پيچيده تر از گذشته . دانش آمو زان مانده اند با نيازهاي فرهنگي و پرورشي  بيشتر و متنوع تر. و از سويي همان مربيان عزيز قديمي مانده اند با دستاني خالي تر   در آستانه بازنشستگي و خسته ا ز بيست و اندي سال خدمت و.....   بگذريم. براستي چه بايد كرد؟ القصه اين سوال همچنان باقي است.

يزد فردا - مشق كوير

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا