ماجرای شکم درد و داروی چشم!

شخصی نزد طبیب رفت و گفت: شکم من درد می کند. طبیب گفت: «امروز چه خورده ای؟». گفت: «نان سوخته بسیار خورده ام.»

طبیب به پیشکار خود گفت: «داروی چشم را بیاور تا در چشم او بکشم».

مریض گفت: «من درد شکم دارم، تو داروی چشم برای من تجویز می کنی؟» گفت: «اگر چشمت روشن بود، نان سوخته نمی خوردی.»

لطایف الطوایف

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا