در یک سال گذشته و همزمان با تشدید تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه فعالیت های هسته ای ایران ،بحث هایی در داخل جامعه ایرانی و  نخبگان و دولتمردان کشورمان درباره آثار این تحریم ها بر کشور به ویژه در حوزه اقتصاد در گرفته است.

غالب کسانی که اظهار نظر کرده اند از مقامات ارشد اجرایی کشور تا صاحب نظران اقتصادی در یک مساله اشتراک نظر داشته و دارندو آن این است که تحریم ها بر اقتصاد کشورمان اثرات سوئی بر جا گذاشته است،امااختلاف نظر در حدود و ثغور این تاثیرات است.

صد البته اقتصاد ایران از یک بیماری ساختاری چند دهه ای (دستکم از اواخر دهه 1340  خورشیدی) رنج می برد و کشور ما دستکم بیش از 4 دهه است که با معضلاتی جدی مثل تورم دست و پنجه نرم می کند.
در دو سال گذشته به واسطه تحریم ها و کاهش ارزش پول ملی و مشکلاتی که نظام سلطه با تشدید تحریم ها در راه مبادلات بازرگانی و تجاری کشورمان به وجود آورده است، این معضل و مشکل پر رنگ تر شده است.

اما نکته اصلی در این است که تحریم ها نباید بهانه ای برای فرافکنی سوء مدیریت مسئولان اجرایی کشور آن هم در آستانه تحویل دادن دولت به دولت بعدی باشد.

دولت های نهم و دهم به واسطه درآمدهای سرشار نفتی در تاریخ کشورمان بی نظیر ترین دوران را تجربه کردند و این در حالی بوده است که به هنگام به قدرت رسیدن دولت نهم در سال 1384 ،با وجود زیر ساخت های فراهم شده در دوران 16 ساله پس از جنگ تحمیلی ، کشورمان آماده یک جهش بزرگ اقتصادی رو به جلو بود؛
 اما امروز که در ماه های آخر دولت هشت ساله محمود احمدی نژاد هستیم، آثار تزریق بیش از 700 میلیارد دلار درآمد نفتی بر پیکره بیمار اقتصاد کشور افزایش شاخص هایی چون تورم و گرانی و کاهش سطح رفاه و قدرت خرید طبقات متوسط جامعه بوده است.

آیا گناه این مسایل و مشکلات را نیز باید به حساب تحریم ها بگذاریم؟!

تحریم ها موثر بوده اند و در این مساله هیچ شک و تردیدی نیست اما اولا این تحریم ها یک و نیم سال است که شدت یافته و در 6 سال پیش از آن به شدتی که امروز هستند، نبودند ثانیا کشور ایران بنا به اعتراف دوست و دشمن یک کشور با بنیه و غنی است و با وجود فشارهای نظام سلطه در 34 سال گذشته به ویژه در دو سال گذشته روی پای خود بوده و بدون وابستگی به دیگر کشورها در 3 دهه گذشته توانسته است گام های بزرگی را در پیشرفت اقتصادی و علمی بردارد که شاید پیشتر رسیدن به چنین موفقیت ها و دستاوردهایی بیشتر در حد یک رویا می نمود ؛ در نتیجه  در آستانه خداحافظی دولت دهم از سکانداری مدیریت کشور مساله تحریم ها نباید بهانه ای برای فرافکنی باشد و رییس دولت های نهم و دهم و مدیران ارشد تحت امر ایشان باید پاسخگو باشند که با صدها میلیارد دلار درآمد نفتی در طی این سال ها چه کرده اند؟ آیا توانسته اند این سرمایه عظیم خدادای را صرف آینده ای بهتر برای کشور کنند یا اینکه با سوء مدیریت ها نه تنها از این سرمایه عظیم به نحو احسن بهره نگرفته اند بلکه در واقع آن را به " هدر" داده اند.

این نکته ای مهم است که پاسخ به آن می تواند در انتخاب مردم در کمتر از 3 ماه دیگر تاثیر گذار باشد تا بار دیگر شعارهای دهان پرکن " میدان داری " نکند و مردم واقعا از نامزدها و گروه هایی که مدعی ساخت فردایی بهتر برای آنها هستند ، برنامه و "بیلان کاری" بخواهند.

در واقع مردم باید از نامزد مورد حمایت دولت کنونی "بیلان کاری" و از نامزد یا نامزدهای منتقد دولت کنونی "برنامه" بخواهند.
 
همزمان بانزدیک تر شدن به موسم انتخاباتی دیگر که مدیریت 4 سال آینده اجرایی کشور را به مدیر بعدی خواهد سپرد، به نظر می رسد باید از انحراف ها وفرافکنی ها جلوگیری کرد و  بحث اصلی کارشناسان و مناظره های نامزدهای انتخاباتی باید پیرامون ارزیابی منصفانه " کارنامه دولت در حال خداحافظی" و برنامه نامزدهای مطرح در عرصه انتخابات برای آینده کشور و پاسخ دادن به سوال های بنیادین و مهم درباره سرفصل های اصلی پیش روی مدیر آینده اجرایی کشور باشد.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا