پیرامون افاضات یک قهوه چی در رابطه با بنزین

بر همین اساس بود که مجلس ششم دوبار دولت را ملزم کرد تا طرح کارت هوشمند را اجرایی کند اما همان طور که قابل پیشبینی است اراده قابل ذکری در دولت اصلاحات برای قدم نهادن در این راه سخت وجود نداشت چه آنکه این کار نسبتی با گل و بلبل وگفتگو و تمدن و... نداشت ولی...



بنزين، همان مايه حيات واقعي در ايران، بالاخره بر اساس مصوبه مجلس شوراي اسلامي والزام دولت به اجراي آن، سهميه بندي شد.
حدوداً 15 سال است که يکي از جديترين دغدغه هاي دولت ها در ايران مساله بنزين است. اين 15 سال اما به اين معنا نيست که قبل از آن روي اين موضوع کار نشده بود، اما مطرح شدن اين مساله و انجام مباحثات جدي در مورد بنزين را مي توان به حدود سال 71 به بعد نسبت داد.
فراز ونشيب هاي فضاي سياسي ايران در دهه هفتاد تا کنون همواره به وضوح نشان از اين دارد که در بين کارگزاران امر کشور، بنا به شاخصه هاي فراوان که از آن جمله مي توان به علاقه مندي وصف ناپذيري به صندلي و ميزقدرت اشاره کرد، اراده کافي و لازم براي تصميم سازي و البته تصميم گيري در اين زمينه وجود نداشت. نتيجه بررسي سر فصل هاي شعارهاي آن دوره اگر نگوييم هيچ نسبتي با مسأله عدالت اجتماعي و رسيدگي به مطالبات واقعي قشر به اصطلاح آسيب پذير يا همان متوسط جامعه ندارد، به راحتي ميتوان گفت کمتر نسبتي با آن دارد. شعار توسعه آن هم بدون توجه به کليد واژه عدالت و توليد ثروت به تنهايي بدون توجه به نحوه توزيع آن، به برجسته ترين شعارهاي دولت هاي دهه 70 تا آغازين سالهاي دهه 80 تبديل شده بود. توسعه اقتصادي و سياسي به معناي آنچه طي اين سالها انجام شد، کمتر رنگ و بويي از آرمانهاي اوليه انقلاب به ميدان داري عدالت داشتند واين البته در موضوعات مهمي چون بنزين سبب پرداخت هزينه زيادي براي مجموعه کشور شد.
در آشوب بازار اقتصادي ايران که به نظر ميرسد براي هيچ يک از خوانندگان متن حاضر نا آشنا نيست وپرداختن به آن چيزي آن طرفتر از مثنوي هفتاد من است، فقط کافي است متذکر يارانه سرسام آور بنزين شويم. در آن صورت است که که مثال آتش زدن اسکناس ملموس تر مي نمايد. 11 هزار ميليارد تومان يارانه پرداختي - هزینه ای که هزاران برابر بودجه ای است که دولت برای تحقیقات دانشگاهی تخصیص می دهد - يراي دولت آنچنان سنگين است که نبازي به توضيحي اضافي تر- مانند کلمه بنزين چيزي که معمولا در اين نوع نوشته ها به آن اشاره ميشود - نيست لازم به یادآوری است که این رقم سر سام آور از جیب همه مردم و به حلقوم کسانی ریخته می شد که اتومبیل های جند ده میلیونی ویا اگر واقع نگر باشیم چند صد میلیونی شان بیت المال مسلمین را پس از چند بار بالا و پایین رفتن پیستون به راحتی دود سیگار روانه شهر می کردند و باز هم آلودگی در محله های آن ها که نبود، این بار هم قشر عمومی مردم باید تاوانش را می پرداختند آخر محیط زیست که در آن محله ها معنایی نداشت .
بديهي است چنين موضوعي هميشه نقل ونبات تمام اجتماعات يک نفره(!) تا به بالا در جامعه ما بوده اين البته مخصوص اين گروه و حزب يا دسته و گروه ديگري نبوده است که هر کس ايراني باشد داستان تکراري ارزانتر بودن بنرين از آب را حتما شنيده و مدام در حال سروکله زدن با معضلی به نام ترافیک بوده است که حداقل می توان گفت که این دولت کریمه جسورانه کم کاری دو دولتمرد قبلی را به جان خرید و مقداری از چربی های این فربه لاینحل را کاست .
بحث قشنگ تر هم میشد وقتی می دیدیم همین اختلاف قیمت بسیار زیاد بنزین در این مرز و بوم نسبت به کشورهای همسایه بازار خوبی برای بروبچز قاچاقچی فراهم کرده و این عزیزان که گویا این طرح سهمیه بندی بدجوری کار و کاسبیشان را بهم ریخته بود جوش آوردند و گوش به فرمان روسای آن ور آبیشان و بلکه برخی خودفروشان داخلی و اندکی هم خودشان حمله ور شدند به سمت پمپ بنزین ها تا مثل همیشه بر روان این مردم گام بردارند و فرصتی برای تخلیه عقده های سیاسی خود داشته باشند و بعد با نهایت بی شرمی عامه مردم را عامل این به آتش کشیدن ها معرفی کردند و حامیان آن ها و تشنگان همیشگی قدرت در رسانه هایشان اینگونه آن ها را پوشش دادند.
البته این قصه سر دراز دارد و بر همین اساس بود که مجلس ششم دوبار دولت را ملزم کرد تا طرح کارت هوشمند را اجرايي کند اما همان طور که قابل پيشبيني است اراده قابل ذکري در دولت اصلاحات براي قدم نهادن در اين راه سخت وجود نداشت چه آنکه اين کار نسبتي با گل و بلبل وگفتگو و تمدن و... نداشت ولي مجلسيان آن زمان هم که خدا رحم کرد وضع را بدتر نکردند. دوستان گويي در اين سرزمين زندگي نمي کردند و نمي کنند . تصويب اينکه قيمت بنزين به قيمت خليج فارس عرضه شود عجيب است اما نه به اندازه اي که شما تعجب کرديد! به هر حال قرعه روزگار براي سنجيدن مدعا به نام مجلس هفتمي ها رسيد. سنجشي که اکثر مجلسيان قبل در آن رد شدند.
اين ماجرا در حالي ادامه داشت که هنوز کشور داشت از اين موضوع ضرر مي ديد نه آنکه فقط براي مصرف آن کاري نشد بلکه حتي براي توليد آن هم در کشور کاري بزرگ نشد. ابن خيلي عجيب است، عجيب تر آنکه اگر ما کشوري عادي در يک گوشه دنيا بوديم يک چيزي !!! اما ايران که هر اتفاق آن در نه تنها منطقه بلکه در جهان تاثير گذار است و... با اين همه بالاخره بنزين از آغاز روز چهار شنبه ششم تير ماه سال 86 سهميه بندي شد. يعني ما تصميم گرفتيم ديگر بنزين را حراج نکنيم. اين کار البته قرار بود از اول خرداد انجام شود که به دلايل گوناگون از جمله وسعت کار با 37 روز تاخير بالاخره کاري که به مذاق بعضي ها خوش نمي آيد انجام شد . اين بعضي ها البته کاش نگراني بوجود آمده از متن مردم داشتند که اين فرض خيلي زود باطل ميشود.
مدعيان هميشگي عرصه سياست، اقتصاد، فرهنگ و... همان ها که توهين به مردم جزو لاينفک امور روزمره شان است طبق روال گذشته خود، به اظهار لطف در اين زمينه مي پردازند. حالا اما امروز فيگور يک دموکراسي خواه يا يک ليبرال منش گرفتن؛ مد نيست. امروز حرف از معيشت و سفره مردم زدن کلاس دارد! روزي اگر درباره وضع قشر ضعيف اقتصادي مردم جنوب شهر حرف زدن حال نمي داد، امروز حتي ميشود براي آن قلم به دست شد، گناه از قلم نيست. اشکال از آن دستي است که روزي مي نوشت وتوهين مي کرد که اين مردم حتي براي مرگ موش هم صف مي کشند، حالا افاضه ميکند بنزين را سهميه بندي نکنيد که به مردم فشار نيايد! کدام مردم را اصلا توضيح نمي دهد .آن ها که برايشان بنزين 1500 نوماني با 100 توماني آن فرق ندارد آن هم به لطف سياست هاي توسعه ي شما؟! همان ها که سالها مسند قدرت را دو دوستي چسبيده بودند حالا ميگويند يک روز بايد کاري مي شد تا امروز وضع به اينجا نکشد!!! اين را باز طبيعي بدانيد چه آنکه انان که مردم از ونک پايينتر را حساب نمي کردند فرق بنزين و... را ميفهمد؟!
اما کاش ماجرا به اينجا ختم ميشد. جو درست کردن، دادو بيداد راه انداختن هم را اضافه کنيد به اين همه پز علمي گرفتن براي کساني که از يک دودو تا چهار تا کردن هم عاجزند..اين عجز اما خوشبينانه ترين حالت است،چه آنکه فهميدن اينکه گران شدن بنزين آثار تورمي بيشتر از سهميه بندي دارد بستگي زيادي به نيت افراد دارد. نسخه ي امروز آنان اما خريدار ندارد... چون آن که مي خواست بعد از استراحت چند ساله در دولت(!)، قهوه خانه را تأسيس کند، چه شده که امروز براي مردم وفشار هاي بر انان وجيزه نويسي مي کند. حتما نان امروز در اين است.

منبع :اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل

يزدفردا


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا