به نام خدا ضمن تشكر از سايت يزد فردا به خاطر انتقال بي پرده بسيار از مسائل كه در ذهن بسياري خطور مي كند ولي به زبان نمي آورند بنده با خواندن نامه وارده با عنوان تصميم عاصي ضمن اينكه اينگونه نامه ها را از سر دلسوزي مي دانم تصميم گرفتم آنرا مرور كنم و نامه مرور شده را اينچنين تقديم فرداييان مي كنم
تصمیم عاصی !
پایان یافتن اردیبهشت در سال جاری شاید موضوع اجباری شدن استفاده از کارت سوخت و نگرانی شدید از افزایش مجدد قیمت ها را در اذهان مردم زنده کند ولی استاندار یزد نگران آن است که در این مهلت باقیمانده باید موضوع تطبیق چارت جدید سازمانی استانداری را در ارتباط با معاونین خود اجرا نماید .
عاصی که اکنون به بی تجربگی خود در اوائل کار استانداری اعتراف کرده ( شايد اين اعتراف براي شما لذت بخش بوده ولي اين چيزي نيست كه جديد باشد اين مسئله از اول مشخص بود و اين افتادگي عاصي است كه آنرا ياد آوري مي كند ) برای تکیه بر مسند استانداری چیزی بیش از تجربه کم دارد و آن قدرت تصمیم گیری است (براي نويسنده متاسفم چرا كه حد اقل در اين يك سال بايد به اين قدرت پي برده باشيد شايد بر وفق مراد شما تصميم نگرفته باشند ولي رفتن مديركل هايي با پانزده سال و بيست سال سابقه به پشتوانه نمايندگان استان و... يا رفتن رييس فولاد و رييس معدن بافق كه خود يك استاندار بود! همه يك تصميم بودند ). شاهدیم برای فرار از تصمیم گیری ، مسائل اجرائی را بدون کنترل و بازخواست به معاونین و مشاورین واگذار و به ارائه توضیحات کلی ، ارشادی و معنوی ، بویژه در ارتباط با ظهور حضرت حجت (عج) کفایت نموده ( و اين هم يك داوري بي پايه و اساس است همه مي دانيم تفويض اختيار يك اصل بر تر در مديريت است اين را شما ديده ايد چون ميتوانستيد ببينيد ولي نحوه نظارت ايشان را شما نمي توانيد قضاوت كنيد چرا كه نمي توانستيد ببينيد مگر شما روزي چند ساعت با ايشان بوديد ! )و در حضور اندکش در محل کار شادابی و نشاط را کمتر در حرکات و سکنانت او می بینیم . ( ماكه به جز اين چند روزي كه ايشان بيماري شديد و سر دردهاي شديدداشتند وناشي از مجروحيت جنگي است ايشان را هميشه شاد و سرزنده زيازت كرديم )
عاصی هر چند با توجیهات سطحی تلاش کرد تا مسائل غیر موجه در ارتباط با حضور ریاست محترم جمهوری در یزد را کتمان نماید ( براي چه كتمان نمايد به جاي اينكه خوب به مسئله فكر كنيد و ضرورت اينگونه استقبال ها را به نقد بكشيد اينگونه مي گوييد! به نظر من بايد به اين پرسش پاسخ داد چه ضرورتي دارد براي حضور رييس جمهور در يك استان تمام مدارس و اداره هاي آن استان تعطيل شود ؟ ) ولی برای هر یزدی ، عدم حضور در مراسم استقبال از ریاست محترم جمهوری و تأثیرات منفی آن بر برنامه های اجرائی ( اين قسمت زيادي تند رفتيد اصلا مصوبات اين را نشان نمي دهد بلكه بر عكس )و ایجاد خوراک تبلیغاتی برای رسانه های بیگانه و ضد انقلاب ، به عنوان یک خاطره تلخ باقی خواهد ماند.( ؟؟؟!!) اتفاقی که مصوب و مقصر آن مدیریت ضعیف استان و عدم توان تصمیم گیری و به کرسی نشاندن آن بود چراکه نامناسب بودن زمان سفر و به خصوص محل برگزاری مراسم سخنرانی ( براي اينكه در جريان باشيد مي گويم مسائل امنيتي خاصي در سفر به يزد پيش آمد كه در آخرين روز از طرف مسئولين محافظت ايشان در تهران مكان اجتماع از ميدان امير چخماق به ورزشگاه انتقال يافت . مثلا اگر شما بوديد كه مديريت قوي داريد حتما به منافقين دستور مي داديد چند كاميون تي ان تي را وارد ايران نكنند ؟!) ، برای آنهائی که فقط یکبار به یزد آمده اند نیز چنان آشکار است که عدم درک آن از سوی تنظیم کنندگان مراسم و یا عدم توفیق استاندار برای اثبات آن نشانگر نهایت بی کفایتی است ( اين هم نهايت بي ادبي است ). هرچند رئیس جمهور محترم از چنان هوش و سعه صدری برخوردار است ( خوب است حاضر به اعتراف يك حقيقت شديد) که این حضور کمرنگ را به حساب یزدی ها نخواهد گذاشت لیکن از یک سو ارتباط مردم یزد با رئیس جمهور توسط افرادی به زیر سؤال رفته و از سوی دیگر یزدی ها نگران آنند ( بهتر است بگوييد ما نگرانيم ) که وقتی مدیریت استان از درک این موضوع و یا مدیریت آن شکست خورده بیرون آمده ، آیا واقعاً درک درست و کاملی از مشکلات استان دارد؟ و آیا توان دفاع از منافع استان را در جلسات هیأت وزیران و در مجلس شورای اسلامی و سایر جلسات کاری دارد؟ ( مصوبات اين را نشان مي دهد كه از بقيه استانها جلو تر يم )و یا اینکه با یک نه گفتن مسئول بازرسی و یا نگهبان ساختمان از طرح مسائل عاجز خواهد ماند؟
نمونه دیگر موضوع انتخاب شهردار نهم یزد بود ( اصل موضوع را كه باعث شده شما داغ كنيد آخر كار گفتيد )که علیرغم اینکه وی در جلسات غیر رسمی از شایق حمایت می کرد ولی با خروج پالس های فراوان از استانداری در تأیید مهم نبودن نظر وی ، شورای سوم تسلیم صاحبان اصلی قدرت شد و علیرغم ارائه کارنامه نسبتاً موفق توسط شایق ، وی را که پسر خاله استاندار و با جناق مشاور و رئیس دفترش نیز می بود ( معلوم مي شود آقاي عاصي به دمكراسي واعتقاد عملي دارد و اهل فاميل بازي نيست ) ، علیرغم اعلام آمادگی اش برای ادامه کار ، بدون هیچ توضیح و مقایسه با گزینه نهائی خود کنار گذاشتند.
ابلاغ چارت جدید سازمانی استانداری و لزوم تعیین و یا تطبیق معاونین استانداری ، اکنون تصمیمی است که به سراغ استاندار آمده است. عاصی که با فشار اطرافیان خورشیدنام ، سید حسینی و اولیاء را با پیگیری مستمر برکنار کرد با توجه به حل نشدن مشکلات و کارآئی پائینتر جانشینانشان ( اين طور هم نيست چه كسي ارزيابي كرده كه ما خبر نداريم )، نگران انتخاب نیروهای جدید است و تحت تأثیر تلاش نبویزاده و گفتار اولیاء و تبعیت بی چون و چرای آنها جرأت استفاده از این فرصت را برای استفاده از نیرو های خودی ازدست خواهد داد ( هنوز خيلي مانده تا يكي مثل شما با اين كلمات در پيتي استاد را تحريك كند راستي به قول اين آقا گل جرات چه چيزه ؟ ) و از سوی به این حقیقت دست یافته که نیروهای راست استان هر چند در برقراری و یا جلوگیری از برگزاری جلسات از خود شایستگی نشان داده اند ولی در اداره امور اجرائی و حتی سیاسی در حد قابل قبول نیز نمی توانند جلوه گر شوند. از قرائن چنین بر می آید که با تفکیک معاونت اداری مالی و برنامه ریزی نبویزاده به عنوان معاون برنامه ریزی ، اولیاء معاون عمرانی و آقایان فقیه و دوران نیز کار خود را همچنان ادامه دهند. ( شانسي شانسي قرائنتان درسته )
اصولگرایان یزدی باید بیشتر نگران باشند ( اين را هم گل گفتيد ) ، فرصت در حال گذر است و حتی اگر در دوره بعد به لطف آراء کشوری مجدداً اصولگرایان در مسند قوه مجریه قرار گیرند ، یزدی ها ( بهتر است فارسي را پاس داشته بگوييد من ! ) روی خوشی به آنها نشان نخواهند داد ، یزد منتظر تحول بود وخسته از چهره ها و اسامی تکراری و به این دلیل از شعار و برنامه های اصولگرایان حمایت کرد و اگر ثابت شود که آنها برای برنامه های خود حتی نیروی لازم را ندارن دیگر چه انتظاری از مردم و تداوم حمایتشان خواهند داشت؟ ( نيرو دارند ولي نمي دانند شما كجا هستيد ! )
نامه وارده
يك فردايي ديگر!
يزد فردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 21,ژانویه,2025