ناهید مظفری
این دیالوگ و منو لوگ برای شما آشنا هستند:
_ تو که مدرکت بالاست چکار میکنی ؟
_ ما که پارتی نداریم هیچی , بیکارم .
“باید شیرینی بهش بدم .بنده خدا اگه الان اینجا نبود حالا حالاها میبایست مثل بقیه مردم دنبال کارم میدویدم “
افتخار میکردیم که همه چیز در فرهنگ ایرانی حل میشود و حالا شاهد آن هستیم که خود ما در ضد ارزش هایی چنان حل شده ایم که بخشی از فرهنگ عمومی مان شده اند .
معضلی به نام پارتی بازی بخش عمده ای از فساد اداری ما را در برگرفته است .همه مان به این مسئله واقفیم ؛ همه مان میگوئیم باید برداشته شود و در همان حال همه مان در به در به دنیال آن هستیم و از داشتنش لذت میبریم بلکه افتخار میکنیم.منظورم از “همه مان” مردم و مسئولان .. است .این مسئله نه تعارف پذیر است و نه کوبیدن این گروه و آن حزب. به سرانجام رساندن یک قضیه پارتی بازی برای مردم یک لازمه و افتخار شخصیتی شده است و برای مسئولان یک لازم و ملزوم و ابزار کار .
فساد اداری که قسمت عمده اش همان تعبیر عمومی پارتی بازی و سفارش پذیری ست مثل تارعنکبوتی بر پیکره تمامی روابط و قوانین ما تنیده شده و مسئله بغرنج تر از وجود این معضل ,پذیرفتن آن است .روشنه وقتی مسئله ای پذیرفتنی شد کمترین تلاشی برای تغییر یا حذف آن صورت نمیگیرد .
با وجود اینکه در قانون خودمون ماده قانونی ضد پارتی بازی داریم که طی آن هرکسی که از نفوذ خود و دیگران در ادارات و سازمانهای دولتی سوء استفاده کند به مجازات حبس تادیبی و پرداخت جریمه محکوم میشود.اما آیا از اجرای این قانون در کشورمون خبری هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پرواضح است که دلیل عمده عمر با دوام مسئله پارتی بازی اینه که قوانین از سوی مسئولان و تبع آن ؛ مردم محترم شمرده نمیشود.امیدوارم به قبای کسی برنخورد زیرا بیشترین قانون منع پارتی بازی در ایران تائید شد و تصویب شده اما در عین حال, هر چند عیان است اما باز هم ایزان از لحاظ فساد اداری ومالی جایگاه بدی دارد .بارها خطبای نماز جمعه, سفارش و پارتی بازی را از بزرگترین مشکلات اداری کشور  خواندند.
حال پیش کدام قاضی میتوان این نقض قانون را به ریشخند کشید ؟؟؟؟؟؟؟متاسفانه این معضل ریشه دوانده و و در جامعه ما که یک جامعه اسلامی است نشون دهنده یک سقوط بزرگه .چون تفکری در بین ماشکل گرفته با عنوان “بدون پارتی نمیشه” زیرا وقتی به جای به کار بردن یک استعداد کارآ ,دلجویی و کسب محبت و منفعت از آشنایان را جایگزین میکنیم عملا روی” اخلاق” خط بطلان کشیده ایم .
زیرا وقتی مقوله کارایی در جامعه ما جایش را به ارادت ورزی و همسانی در دیدگاه سیاسی و عقیدتی میدهد رسما “وجدانمان” را در قبال توسعه و پیشرفت عمومی زیر پا گذارده ایم.
این مقال به هیچ وجه به امیدگشودن گره ای از معضل پارتی بازی نگاشته نشده است زیرا مشخص است این مسئله حالا در اشکال مختلف خود روشی قوی و بلکه اساسی برای به هدف رسیدن بسیاری از افراد و مقوله های فرهنگی و اجتماعی است .

بلکه متاسفانه ما مسئله پارتی بازی را در جایگاه ذهنی مان نهادینه کرده و کم کم به سمتی حرکت میکنیم که پس از عادت به ان داریم به این معضل احترام میگذاریم و ان را جزو حقوق افرادی که میتوانند از آن استفاده کنند میپذیریم و چه خوش گفته اند دیگران برای ما که ایرانیان هفتاد میلیون هستند که برادرانه با هم زندگی میکنند .به هر حال پارتی بازی یک اتش بزرگ اما مخملی است که دارد سرمایه استعدادهامان را میسوزاند و در وحله اول توسعه عمومی و بعد حق و حقوق انسانی را به آتش میکشد و تعجبا که اگر همین قدر که به مسئله لباس پوشیدن ,و زیر ذره بین بردن حرکات و رفتار و برخوردها مردم چسبیده ایم, به این معضل سیاه  توجه میکردیم میتونستیم جلوی این آتش مخملی رو بگیریم اما به نظر میرسد دیگرانی که به آن به عنوان یک ابزار پیشرفت نیاز دارند هیچگاه عملا در جهت متوقف کردن آن به معنای واقعی نخواهند کوشید .پس همچنان نوع برخورد , روابط و آینده نگری تان را به روی این پدیده دلنشین تنظیم فرمائید .راستی اگر یه روزی احتمالا خواستید در این زمینه فرهنگ سازی کنید یادتان باشد این موضوع باید از رده های بالای جامعه شروع شود تا مردم بتوانند آن را باور و به آن عمل کنند .


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا