این همیشه یک رؤیای دست نیافتنی بود که روزی در ایرانِ مهد فرهنگ مردم برای یک پدیده فرهنگی چنان مشتاق باشند که سختی ساعت‌ها انتظار در صف ایستادن را به جان بخرند؛ آن هم در شرایطی که پدیده صف پیش فروش سکه و خرید مرغ در چند وقت اخیر نکوهش بسیاری می‌شد و یاد و خاطره صف‌های طویل سال‌های جنگ را زنده کرده بود.

اما به هر حال، باید پذیرفت که حتی در کشور‌های مهد فرهنگ ـ که بنا به ادعای خودشان هنر تنها نزد آنان است و بس ـ نیز برآوردن نیازهای اولیه، مهم‌ر از نیازهای ثانویه و پس از ثانویه است. این چنین است که شاید پدیده صف‌های طولانی برای مرغ از نظر ما طبیعی به نظر می‌رسد و صف مردم جلوی درهای سینما برای دیدن نقش‌آفرینی چند عروسک بی‌جان عجیب است، ولی در هفته گذشته، این کلاه قرمزی و بچه ننه بودند که باعث ایجاد صف‌های طویل در جلوی سالن‌های سینما شدند.

نگاهی به جدول فروش فیلم‌ها در سال ۹۱ اعداد و ارقام عجیبی را به نمایش می‌گذارد. فیلم «راه بهشت» با سی روز اکران به فروش ۲۲ میلیون تومانی دست یافته و «شور شیرین» با ۳۱ روز اکران، ۸۱ میلیون تومان فروش رفته و «پس کوچه‌های شمرون» نیز با ۳۱ روز اکران، توانسته مرز صد میلیون را پشت سر بگذارد و ۱۷۶ میلون تومان فروش داشته باشد.

اما تنها عضو باشگاه میلیاردی‌های اکران امسال، فیلم «خوابم می‌آد» است که تا کنون بیش از دو میلیارد تومان فروش داشته که البته این رقم هم پس از یک اکران ۴۵ روزه به دست آمده است. در این میان، رده دوم جدول فروش متعلق به فیلمی است که با یک هفته اکران از مرز نیم میلیارد فروش گذشته و با فروش روزانه ۱۳۰ میلیون تومان، رکورد فروش را تا کنون شکسته است.

سال گذشته در چنین روزهایی، صحبت از فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی و جایزه‌های جهانی بود که یکی پس از دیگری، نصیب این فیلم می‌شد. فیلم پس از یک فروش عالی در کشور (۳/۳ میلیارد تومان)، به عنوان پرفروش‌ترین فیلم ایرانی تاریخ در ایالات متحده هم مطرح شده بود (مجموع فروش فیلم در درون و بیرون از کشور، بیست میلیون دلار برآورد شده که نزدیک به هفت میلیون دلار آن در ایالات متحده بود) و از این روی، شانس بسیاری هم برای این فیلم در آکادمی اسکار قائل بودند؛ شانسی که سرانجام به نخستین جایزه اسکار برای یک فیلم ایرانی در تاریخ سینمای ایران بدل شد.

پیش از این‌ها، سه‌گانه اخراجی‌ها در سینمای ایران فروش انفجاری را در گیشه تجربه کرده بودند. اخراجی‌های یک با بیش از یک میلیارد، اخراجی‌های دو با بیش ار هفت میلیارد و اخراجی‌های سه با بیش از پنج میلیارد تومان، هر یک پر روش‌ترین فیلم‌های سال‌های ۸۶، ۸۷ و ۹۰ بودند.

اگر این رخداد سالی یک بار سینما را کنار بگذاریم، متوسط فروش فیلم‌های سینمای ما رقم چشمگیری نیست. هم‌اکنون فیلم‌هایی در جدول اکران هستند که با اکران بیش از یک ماه به مرز یکصد میلیون تومان در فروش هم نرسیده‌اند و این در حالی است که می‌دانیم هزینه‌های تولید ساده‌ترین فیلم‌ها، رقمی بیش از اینهاست؛ برای نمونه، فیلم راه بهشت که فروش زیر صد میلیون را تجربه کرده، با هزینه‌ای بیش از یک میلیارد تومان ساخته شده که با در نظر گرفتن بازگشت سرمایه این پروژه، یک شکست تمام عیار سینمایی بوده است. این شکست‌ها و تولیدات بی‌ثمر، نه تنها دامن تهیه کنندگان را می‌گیرد، بلکه به طور کلی سرمایه‌‌گذاران را هم برای حضور در سینما بی‌علاقه می‌کند و سینما را به مرز ورشکستگی می‌کشاند.

خواب زمستانی سینما در تابستان شکسته می‌شود؟

این روز‌ها، خبر‌ها در راستای نفروختن است و اکران نکردن، به گونه‌ای که برخی رسانه‌ها از آن به «خواب زمستانی سینمای ایران در گرمترین فصل سال» یاد کرده‌اند. در فصل بهار و تابستان ـ که قاعدتاً باید اوج فروش سینما‌ها باشد ـ بسیاری از فیلم‌هایی که از آغاز امسال اکران شده‌اند، نه تنها سودی نصیب سرمایه‌گذار نکرده‌اند، بلکه ضرر هم داده‌اند و این مسأله به آنجا رسیده که حتی برخی فیلم‌ها هزینه تبلیغات خود را هم برنگردانده‌اند.

اما سرانجام این روز‌ها خواب زمستانی سینما توسط کلاه قرمزی شکسته شد و این عروسک دوست داشتنی ـ که عید امسال هم یک تنه تلویزیون را نجات داده بود ـ به کمک گیشه ورشکسته آمد، ولی آیا سینما باید منتظر رخدادهای ناگهانی باشد؟

امسال کلاه قرمزی، سال گذشته جدایی، سال پیش از آن اخراجی‌ها و...؛ اینها همه در حالی است که تجربه فیلم‌های موفق در سینمای ما، نشان داده، در صورتی که فیلم خوب ساخته شود، به خوبی هم دیده می‌شود. فیلم خوب نه سینمای فاخر است، نه سینمای دولتی است، نه سینمای مبتذل، نه سینمای سیاه‌نمای مخالف خوان است. فیلم خوب هیچ یک از این نام‌هایی نیست که در سال‌های اخیر برای انگ زدن و از رده خارج کردن حریفان از سوی هر کسی مطرح می‌شود؛ فیلم خوب فیلمی است که بیننده را با سینما آشتی می‌دهد، چرا که رویدادهای خوب و سالی یک بار سینمای ما نشان می‌دهد که دلیل سینما نرفتن مردم نه کاهش درآمد و تورم است، نه کاهش علاقه مردم به سینماست و نه مسأله دیگری است. دلیل عدم اقبال عمومی به سینما، نمایش ندادن فیلم خوب روی پرده‌هاست.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا