محمد علی پورفلاح

 جسته،گریخته خبر رسیده که قرار و مدار گذاشته اند تا حوزه انتخابیه جدیدی در استان یزد تعریف شود و چون بافق ما، همیشه گوشت قربانی بوده، حضرات گز کرده یا نکرده پارچه ی پیوند  بافق و بهاباد و اردکان را بریده اند تا از این پس هر سه شهر دارنده یک نماینده در مجلس آینده باشند. و باز هم این تصمیم را بی حضور مردم گرفته اند. همان مردمی که باید محرم باشند و نیستند.

بحث حوزه انتخابیه از مدتها پیش برای مردم بافق مهم بوده و به نوعی برای آنان حیثیتی شده و خبرهای آن را رصد می کرده و می کنند. با تاسف به علتی که هنوز برای ما مکشوف نیست برخلاف قانون، نمایندگان مجلس قبل در یک مماشات علنی از اضافه کردن نماینده به جمع مجلسیان نهم خودداری کرده و عملاً قانون را زیر پا گذاشتند.

بعد از آن هر روز خبری تازه در این مورد رسیده. یک روز گفته شده قرار است بافق با مهریز و بهاباد یک نماینده داشته باشند. روز دیگر خبر آورده اند بافق و یزد و بهاباد دو نماینده داشته باشند و امروز خوابی تازه دیده اند و اردکان و بافق و بهاباد را در یک جمع گذاشته و برای خودشان بریده و دوخته اند.

اگر بناست با شهری و کسی ادغام شویم بهترین گزینه یزد است. ( اگر حوصله دارید به نوشته وصلت بافق با بزرگان مراجعه کنید) اما از آستین تصمیم گیران، اردکان درآمدن، واقعاً نوبر است. بدون شک آنها می خواستند از زیر بار تصمیم بی جواب مسئولان گذشته استان، خود را خلاص کنند که چرا اردکان به تنهایی باید یک نماینده در مجلس شورای اسلامی داشته باشند؟ حالا برای آنکه جوابی بدهند، دو شهر را به اردکان می افزایند تا بی عدالتی تصمیم نابجایشان تا حدی برطرف شود. این می تواند در دولت عدالت محور توجیه داشته باشد. اگرچه بسیار دیر این کار انجام می شود و دلخوری مردم از این بی عدالتی مشهود بر دامن تصمیم گیران در دولت احمدی نژاد خواهد ماند و پاک نخواهد شد.

اما به چند دلیل این ترکیب نامتجانس را مفید نمی دانیم.اول و مهمتر از همه اینکه بافقی ها از اردکانی ها اصلاً دل خوشی ندارند. سربند جداسازی بی توجیه معدن چادرملو از حوزه بافق و بخشیدن آن به اردکان.  بافقی ها از این مسئله رنجش فراوان دارند. و بر مسببان آن لعن..... ( به درستی یا نادرستی آن کاری نداریم).

دیگر آنکه رقابت بافق و اردکان حکایت حضرت سعدی است که سنگ را بسته اند و شعار برابری در رقابت می دهند. بافق 40 هزار نفری با اردکان 80 هزار نفری کجا توان رقابت دارد؟از همین الان این زمزمه در گوشه و کنار  پیچیده، که پیروز رقابت از همین الان مشخص است.

درحال حاضر خیلی از بافقی ها موافق ترکیب بافق، بهاباد و مهریز هستند. هم خونی و همفکری و همسرنوشتی این سه شهر در حوادث سیاسی این سالها،بسیار بیشتر از اردکان است که همواره تافته جدابافته و عزیزدردانه استان بوده و هست. و همین عزیزدردانگی بی مورد موجب رنجش خاطر بافقی ها و احتمالاً بسیاری از یزدی هاست. داستان رقابت میبد با آنها که داستان هفتاد من کاغذ و دعواهای حیدری، نعمتی است.

اما راهی که به نظر می رسد به عدالت نزدیک تر باشد بسیار ساده و تاثیرگذار است. اعتماد مردم را هم به مسئولان جلب خواهد کرد. و آن این است که بجای آنکه پشت درهای بسته و دور از چشم مردم برای آینده سیاسی آنها خواب ببینند، به خود مردم رجوع کنند. اکنون راههای پیشرفته آمار گیری و نظرسنجی ها علمی در جهان کاربرد دارد. چند روز وقت می خواهد و چند کارشناس خبره و بی طرف. تا نظر واقعی مردم به دست آید و بر اساس آن تصمیم بخردانه و معقول گرفته شود.

قطعا هرگونه فکر نسنجیده و غیرکارشناسی می تواند موجب سلب اعتماد مردم بافق از نیت خیرخواهانه آنها شود و مشارکت اندک مردم دور از انتظار نخواهد بود.

 همیشه از تعبیر خواب های مرکزنشینان برای مردم بافق برخود لرزیده ایم. بی عدالتی های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که در حق بافق روا داشته شده بود و می شود، کم بود که می خواهند چونان دوره های دیگر مجلس بی عدالتی در سیاست نیز به این مردم روا دارند. پیوند بافق و اردکان و بهاباد همان قدر نچسب و نامیمون است که پیوند ابرکوه و خاتم و مهریز و بافق و بهاباد.

به هر حال مردم نامحرم نیستند. و بالاتر از آن، اینکه، اگر بیشتر از شما به ایران و انقلاب و این خاک دلبسته نباشند ، کمتر هم نیستند. پس لطف کنید و قدمی رنجه کنید و سری به بافق بزنید و درد ما را درمانی کنید. درد ما، عدالتی است که همواره از ما دریغ شده است.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا