1-  اولين روزي كه به اتفاق مهندس وزيري هامانه جهت ورود به كارزار و عرصه انتخاباتي به يزد آمديم رو هيچ وقت فراموش نمي كنم، حدود يك ماه مانده بود به انتخابات و در شرايطي كه با بدقولي راننده آژانسي كه قرار بود دنبال ما بياد حدود نيم ساعت تو فرودگاه يزد منتظر شديم تا دوست عزيزي بياد و بريم منزل آيت ا... ناصري امام جمعه يزد  وبعد از آن هم دفتر يكي از دوستان

2-   اولين روزي كه كليد انداختيم و وارد ساختمان ستاد انتخاباتي مهندس وزيري هامانه شديم دقيقا 18 روز مانده بود انتخابات و اين هم در شرايطي بود كه ساختمان خالي بود و با فرش كرايه اي و ميز و صندلي كرايه اي و بخاري و حتي سماور كرايه اي شروع كرديم. يكي كامپيوتر آورد، يكي خط تلفن منزلش را آورد، كم كم ستاد تجهيز شد و البته قبل از آن شخصي آمد و يكي از لوكس ترين ساختمان هاي يزد را به ما معرفي با كمال ميل اعلام كرد حاضر است مجاني در اختيار ما قرارخواهد داد اما مهندس نپذيرفت و هيچ وقت به ما نگفت چرا، اما حس مي كنم مخالفت مهندس ارتباط مستقيم با ارزش هايي داشت كه همه عمر عين يك مادر دلسوز از آن پاسداري كرد و هيچ گاه نپذيرفت كه ... غلام همت آنم كه زير چرخ كبود/زهرچه رنگ تعلق پذيرد آزاد است

3-   اولين روز تبليغات تبرك شد با ذكر نام ،‌ياد و خاطره شهيد شهرياري يكي از 15 دانشمند تراز اول كشور در عرصه هسته اي و حضور خانم دكتر قاسمي همسر بزرگوار ايشان در ستاد ، به قدري روح اين زن بزرگ بود كه كوچكي خود را با تمام وجود حس كردم و هر جا كه صحبت از ايشان مي شد ناخودآگاه قطرات اشك ما (من، همسر آقاي مهندس وزیری هامانه، عليخاني و خانم زارع) كلام ايشان را همراهي مي كرد

4-    يك نفر بود ، به شهرش ، همان شهري كه روزگاري تفريحش دوچرخه گردي در اين شهر بود آمد پسر مهندس، حامد جون آمد تا شهري كه پدرش بزرگترين افتخارش را متعلق بودن به اين شهر مي دانست، مهندس معلي آمد او كه پروژه بزرگ گازرساني به يزد را شروع، 14 سال پيگيري و در نهايت با 240000 مشترك و 4000 كيلومتر شبكه گذاري تحويل داد، جدای از دوستان بستگان مهندس فامیل های پدری و مادری و خلاصه ده ها عزيزي كه همه و همه به عشق كسي آمدند كه ثابت كرده بود مرد است، شور و نشاط ستاد به حدي بالا بود كه فرماندار در بازديد اظهار تعجبكرد، ساعت كار براي ما معني نداشت به معناي واقعي كلمه خودجوش رسيدم

5-   دوره كنار هم بودنمان در ستاد خيلي كوتاه بود ولي دوستيي عميق ميان همه ما اعضاء ستاد ايجاد شد.

6- پايان راي گيري و شمارش آراء خبرهاي غير رسمي از پيروزي سردار جوكار خبر مي داد خدا را شاهد مي گيرم در لحظاتي كه كنار مهندس بودم ذره اي غم ، ناراحتي و يا حتي گله و شكايتي در سيماي مهربان و نجيبش نديدم ، بيرون غوغايي بود همه ناراحت بودند ، حتي بعضي ها گريه مي كردند ولي آرامش دروني سيد صنعت نفت ايران به درون آشفته ما آرامش داد، با نهايت متانت و وقار با بچه ها صحبت كرد، دلداري داد! گفت من به قصد قربت و براي انجام تكليفم به يزد آمدم، من به راحتي مي توانستم از تهران در ليست قرار بگيرم و راي بياورم ولي هدفم افتخار كانديداتوري مردم شريف يزد بود آمدم خودم را عرضه كردم ، به راي مردم احترام مي گذارم ، براي منتخب مردم يزد در مجلس آرزوي موفقيت دارم و از همه شما كمال تشكر و قدرداني را دارم، گريه امان همه را گرفته بود ولي مهندس خوشحال بود از اينكه هم تكليفش عمل كرد و هم بستگان و دوستان را دور هم جمع و هم شور و نشاط انتخاباتي در شرايطي كه همه فكر مي كردند تنور انتخابات سرد است، ايجاد كرده بود

7-   در بحبوحه ناراحتي بچه ها در حالي كه حدودا ساعت 2 سيزدهم اسفندماه بود مهندس وزيري هامانه 4 پيام تبريك انشاء كرد پيام اول به مردم يزد به واسطه حضور گسترده در انتخابات مهندس خيلي خوشحال بود از اينكه مردم به پاي صندوق هاي راي آمدند، پيام دوم منتخب مردم و آرزوي خدمتگذاري به اسلام، مسلمين، نظام مقدس جمهوري اسلامي و مردم شريف يزد، پيام سوم خانه كارگر به واسطه انتخاب وي و تجديد عهدي كه با كارگران بسته بود" چه انتخاب شوم چه نشوم همواره در خدمت جامعه  كارگري خواهم بود"و چهارم اعضاء دوست داشتني ستادش كه مرد و مردانه پاي كار ايستادند و مردانگي را به حد اعلاء رساندند.

8-   با اعلام رسمي آراء مهندس سيدكاظم وزيري هامانه و اعتماد 55036 همشهري يزدي به وي، هر چند كه مهندس ما جامه خدمت به مردم يزد را در مجلس به تن نكرد اما اعتقاد دارم همشهريانش سنگ تمام گذاشتند. نخست آنكه پاداش 42 سال پاك زيستي ، امانتداري، مردم داري، استقلال راي، صداقت ، محبت و علاقه اش را به نظام، امام راحل ، مقام معظم رهبري، خانواده بزرگ صنعت نفت دادند دوم آنكه مهندس ما ثابت كرد كه خدمت برايش مهم است نه پست و مقام، ميز و صندلي ، عنوان و منصب و از همه مهمتر ايمان به وعهده خداوند كه مي گويد و تعز من تشاء و تذل من تشاء

مهندس وزيري هامانه روزي كه به يزد آمد تك و تنها حتي بدون ماشين و ديروز كه از يزد مي رفت هم در امتحان بزرگ الهي سربلند بيرون آمد ، هم بدون آنكه زير بار منت اربابان قدرت و ثروت برود بالغ بر 55000 نفر به وي اعتماد و اعتقاد داشتند و هم اينكه بچه هاي ستاد خودجوش(خدا وكيلي خودجوش) در فرودگاه حماسه اي را خلق كردند مثال زدني به ياد آوردم شعر

زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست

هركسي نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنه پيوسته به جاست

خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد

در مراسم تودیعش بر و بچه های نفت به افتخار او که از نفت بود و وفادار به نفت ماند و عزل شد برایش دقایقی بلند کف زدند و گفتندش "سید صنعت نفت ایران" و اینک همشهریانش به او افتخار ،که حاضر نشد به مجلس برود و افتخار یزدی بودنش را در لیست های انتخاباتی تهران پنهان کند ، بی تردید باید بگوییم "سید انتخابات نهمین دوره مجلس از یزد و صدوق"

 

سيدعلي سيدمحسني

یکی از اعضاء كميته رسانه اي ستاد انتخاباتي مهندس سيدكاظم وزيري هامانه
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا