چندی پیش آقای ساعی، قهرمان تکواندو، به آقای خاتمی پیشنهاد کرد که عقد آقای امیر غلام زاده، قهرمان دیگر رشته ی تکواندو کشور را بخواند. یک روز قرار گذاشتند. من هم طرف عقد بودم. آقای ساعی و غلام زاده با یک خانم تایوانی آمدند. معلوم شد در مسابقات تکواندو، در تایوان، آقای غلام زاده با خانم چیاچی اوو، تکواندو کار تایوانی آشنا شده و پس از مسلمان شدن، قصد ازدواج دارند. معرکه ای بود، تفهیم مهریه. آقای خاتمی به هر شکلی بود با انگلیسی مهریه را پرسید. معلوم شد موافق است. عروس و داماد هم زبان انگلیسی را خوب بلد نبودند؛ و داماد هم حتماً تایوانی نمی دانست و عروس فارسی. شاید همین که فعلاً کمتر می توانند با هم حرف بزنند، تفاهم ماندگارتری برایشان درست کند. قرار شد آقای خاتمی از عروس بله بگیرد. دوباره به انگلیسی به نحوی پرسید آیا وکیلم؟ ایشان هم گویا کلی تمرین کرده بود، در جلسه ی آرام و ساکت با صدای بلند به فارسی شیرینی گفت بله! همه دست زدیم. بهانه ای بود که برای آقای غلام زاده و ساعی و خانم چیاچی اوو و سایر تکواندوکاران دوست داشتنی کشور آرزوی توفیق کنیم

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا