بررسي چالشهاي موجود در عرصه سرمايه گذاري و توليد
امروز بيش از هر زمان ديگري مقوله سرمايهگذاري و توليد بويژه در عرصه صنعت و معدن و تجارت براي كشور حائز اهميت ميباشد. بويژه آنكه مقام معظم رهبري امسال را سال جهاد اقتصادي ناميدند، اما براستي چقدر دولت و دستگاههاي دولتي از سرمايهگذاران حقيقي و توليدكنندگان واقعي حمايت كرده اند؟ چقدر فرمان ايشان در اين حوزه عملياتي شده است؟
اما پيش از پرداختن به موضوع اصلي بايد بدانيم سرمايه گذار كيست؟
اينكه چه تعريف لغوي از سرمايهگذار وجود دارد از قبيل اينكه يك فرد ثروتمند است، يك ملاك است و ... كه با پول خود سرمايهگذاري ميكند تا سودي ببرد و ... در بحث ما مورد توجه نيست. بلكه از نظر ما سرمايهگذار فرد يا افرادي هستند كه با موجودي مالي خود و يا اخذ تسهيلات از دولت در قالب و فرمهاي مختلف ادعا نمودهاند كه قصد ايجاد كار و اشتغال ولو اندك و يا تجهيز و توسعه كار و شغل ايجاد شده را دارند و نكته مهم اينجا است كه قصد و نيت آنان تنها جنبه فردي و مادي و سوددهي نيست بلكه بسيار بالاتر از آن ميانديشند كه آموزههاي ديني،اسلامي،انقلابي و ملي در آن نقش اساسي دارد. البته سرمايهگذار خارجي هم داريم كه در زمره دسته اول هستند كه تنها و تنها جنبههاي مادي را مدنظر دارند وبه هيچ وجه نگاه و نگرش سرمايهگذار گروه دوم مدنظر ما، را ندارند.
حال در شرايط فعلي كه جامعه ما با بيكاري مواجه است و مسئولين وعده فراهم نمودن5/2 ميليون شغل را داده است، حال سئوال اینست که در سال جهاداقتصادي، ما در كجاي كار قرار داريم؟ و اصولاً سرمايهگذار چه جايگاهي دارد؟
وزارت صنعت و معدن و تجارت چه تعريفي از سرمايهگذار دارد؟
بانك صنعت و معدن و ساير بانكها چه تعريفي دارند؟
واقعيت آن است كه امروز سرمايهگذاران واقعي مورد بيمهري و بيتوجهي قرار دارند و در عوض هستند كساني كه تنها نقاب سرمايهگذاري را دارند و بشدت مورد احترام و به به و چه چه برخي بانكها و اركان وزارتخانه قرار ميگيرند.
امروز مثالهايي داريم كه فردي با نيت معنوي و خدمت آمده تا كاري راه بيندازد اما آنقدر در پيچ و خم اداري و كاغذبازي اسير ميشود كه چارهاي جز فرار ندارد.
اگر علاقه داريد بدانيد با يك سرمايهگذار واقعي چه رفتاري ميشود به مطالب ذيل توجه كنيد كه همه برگرفته از موارد عيني و رخ داده است نه بر حسب حدس و گمان.
-سرمايهگذار واقعي تقاضاي اوليه خود را ارائه مينمايد ماهها در حوزه شهرستاني، استاني و وزارت صنعت و معدن و تجارت از اين اتاق به آن اتاق رفت و آمد مينمايد.
-هر كارشناس مستندات جديدي ميخواهد اعم از مدارك جديد، طرح جديد و جالب اينجاست که وقتي پرونده ازمنابع استان بعد از مدتها سرگرداني تكميل و به وزارت ارسال ميشود، تازه وزارت با ادعاي مطالعه و بررسي، مجدداً پروندهاي جديد درست ميكند.
-البته همه اين كارها هم بد نيست براي جلوگيري از فساد، شناخت سرمايهگذار واقعي، طرح و پروژههای مورد نيازكشور و منطقه كاملاً منطقي و مورد قبول است، اما درد آنجا است كه ديد و نگاه هرچند در ظاهر صحيح است اما در باطن بوي خوشی از آن به مشام نمی رسد.
بعد از وزارتخانه به يك بانك براي دريافت تسهيلات ارزي و يا ريالي سر می زند، دوباره عزيزان بانكي مثلاً صنعت و معدن مجدداً تشخيص ميدهند بايد پرونده جديد تشكيل شود فرم جديد، طرح جديد البته اگر سرمايهگذار را راهنمايي مؤدبانه نكنند كه بايد برويد پيش مشاور مخصوص تنظيم طرح و مبلغ ناچيزي هم پرداخت كنيد و از قضا مشخص شود كه مشاوران عزيز هم از بازنشستههاي محترم همان بانك هستند، همه اينها را يكبار ديگر سرمايهگذار بايستي تكرار كند.
-بعد از اينكه درصدي از كار را انجام داد، بايد برود بگردد واسطهاي، آشنايي، كسي را پيدا كند تا سفارش شود بلكه بتواند تسهيلات خود را بگيرد.
ملاحظه فرموديد همه اينها در چند سطر نوشته شد، اما در روي كاغذ، در عمل و اجرا چقدر زمان ميبرد نمونههايي را داريم كه 2 سال تا 3 سال طول كشيده تا فرد بتواند بخش كوچكي از تسهيلات را بگيرد.
از آن طرف مسئولين محترم شعار اشتغال را داده و مردم هم در آن واحد، در تخيل خود بچهها را پشت ميز و در راه كارخانه و شركت ميبينند و حتي عدهاي ميروند ازدواج ميكنند و جهيزيه ميخرند و غيره اما سرمايهگذاري كه روز اول با نيت خدائي و خدمت آمده بود اكنون از فرط خستگي رفت و آمدها، از بيحرمتي ماندن پشت در اتاق مديران، و از دهها بيتوجهي در آستانه انفجار قرار گرفته است.
چون وعده ها و همكاري اداري ضعيف بوده است يا مجبور مي شود، شروع نكرده تعطيل كند، يا ورشكست شود، چون اگر تسهيلاتي هم دريافت كرده هنوز وارد به عرصه توليد نشده كه بتواند روي پاي خود بايستد، اقساط شروع شده و ...
حال براستي نبايد به حال اين سرمايهگذار زار زار گريست !
چرا چنين ميشود؟ چه كسي يا كساني كارشكني ميكنند؟
-چون عزيزان اصلاً با سرمايهگذار دشمني دارند و تاب ديدن و شنيدن اسمش را ندارند؟
اينها و دهها چون و چرائي مطرح است.
اما با نگاه خوشبينانه مي توان گفت كه همه اين اتفاقات رخ ميدهد چون برخي دست اندركاران معناي سرمايهگذاري را نميدانند، معناي ايجاد اشتغال را نميدانند، معناي جهاد اقتصادي را نميدانند، معناي غرور ملي را نميدانند، معناي توسعه و پيشرفت كشور را نميدانند. معناي فقر و بيكاري را نميدانند يا نميخواهند بدانند...
چه ميشود يك نفر به اندازه هزاران نفر تسهيلات ميگيرد و هيچكدام از مراحلي را كه به آن اشاره شد را طي نميكند و تنها بصورت سمبل در عرض كمتر از يك روز همه آنچه گفته شد را ميگذراند و نمره قبولي هم ميگيرد اما در مناطق محروم و كارآفرينان واقعي هنوز اندر خم يك كوچهاند.
پس به اين نتيجه ميرسيم كه كارشكني، توليد داخل است و كالايي نيست كه از خارج وارد كرده باشند.
اگر می دانستید كه مردم چگونه كار و شغل و رفاه و آسايش خود را طلب ميكنند و اگر به نگاههاي مانده به راه آنان كه شاهدند كارخانهاي تعطيل شده و كارخانه اي هنوز افتتاح نشده مجبور به تعطيل شدن است.
لذا تبيين اين مطالب براي آن است كه فرمان جهاد داده شده و جهاد اقتصادي حضور همه را طلب ميكند، پس بدانيد اگر كارشكني نباشد بخدا ميتوان به افقها و چشمانداز مدنظر مقام معظم رهبري و نظام رسيد، راه نزديك است.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 24,ژانویه,2025