بازخوانی تسخیر لانه جاسوسی از زبان حبیب الله بی طرف

یزدفردا :حسین كاوشی:در روز سیزدهم آبان بعد از انجام تسخیر كامل لانه جاسوسی افراد داخل سفارت تسلیم شدند تعداد زیادی ایرانی در آنجا بودند كه برخی از آنها مراجعه كنند بودند فرضاً كسانی كه برای ویزا آمده بودند به داخل ساختمانهای سفارت و یا كارهای دیگر داشتند . یك تعدادی ایرانی هم بود كه كارمند رسمی سفارت بودند و كار می كردند غیر از این ها تعدادی غیر امریكایی بودند كه داخل سفارت كار می كردند و مابقی هم امریكاییها بودند...

روز 13 آبان حدود 350 دانشجوی دانشگاه های تهران، شریف، امیر كبیر و شهید بهشتی در اقدامی تاریخی سفارت امریكا در تهران را اشغال كردند و نام آن را لانه جاسوسی گذاشتند. گروگان گیری 444روز طول كشید. این دانشجویان بعدها روایت های متفاوتی از درون لانه جاسوسی مطرح نمودند. یكی از راویان خاطرات جریان تسخیر لانه جاسوسی حبیب الله بیطرف است. وی متولد 1335 میباشد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در شهر یزد و تحصیلات دانشگاهی را در مقطع فوق لیسانس و در رشته راه و ساختمان در دانشكده فنی دانشگاه تهران به پایان برده است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از فعالان حركتهای سیاسی دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و از موسسان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بوده است. پس از انقلاب فعالیت اجرایی خود را در سال 1358 با مشاركت در راه اندازی جهاد سازندگی و سپس به عنوان عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داده و از سال 1365 تا سال 1368 در سمت استاندار یزد خدمت كرده است. همچنین از ابتدای سال 1369 تا پایان سال 1373 به مدت پنج سال در سمت معاون آموزشی وزارت نیرو فعالیت داشته و همزمان به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه در مراكز آموزش عالی تدریس كرده است. آقای بیطرف از پایان سال 1373 به عنوان مجری طرح های عظیم سد و نیروگاه كارون 3 و 4 در وزارت نیرو مشغول به كار بوده است.ایشان از سال 1376 و در تمام مدت دوره اول و دوم دولت آقای خاتمی (1376تا مردادماه1384) بعنوان وزیر نیرو خدمت كردند. بی طرف كه عضو اولین شورای مركزی دفتر تحكیم وحدت و از اعضای شورای شش نفره دانشجویان پیرو خط امام كه روز 13 آبان 1358 درحمله به سفارت امریكا شركت داشته است بوده است، جریان تسخیر لانه جاسوسی را این گونه روایت می كند:

در روز سیزدهم آبان بعد از انجام تسخیر كامل لانه جاسوسی افراد داخل سفارت تسلیم شدند تعداد زیادی ایرانی در آنجا بودند كه برخی از آنها مراجعه كنند بودند فرضاً كسانی كه برای ویزا آمده بودند به داخل ساختمانهای سفارت و یا كارهای دیگر داشتند . یك تعدادی ایرانی هم بود كه كارمند رسمی سفارت بودند و كار می كردند غیر از این ها تعدادی غیر امریكایی بودند كه داخل سفارت كار می كردند و مابقی هم امریكاییها بودند. همان لحظاتی كه كار تسخیر به طور كامل انجام شد كلیه مراجعینی كه آنجا بودند رها كردیم و گفتیم آزادند كه بروند و از سفارت خارج شوند. ایرانیهایی هم كه كارمند سفارت بودند پس از پر كردن پرسشنامه هایی كه آدرس و مشخصاتشان را خواسته بودیم تا اگر لازم شد بتوانیم با آنها تماس بگیریم بعد از چند ساعت نیز آزاد شدند و رفتند. پنج نفر غیر امریكایی بودند كه یك پاكستانی، یك نفر بنگلادشی و دو فیلیپینی و یك كره ای . اینها پس از چند روز آزاد شدند و ما آنها را تحویل سفارتخانه های دولتشان در ایران دادیم از این پنج نفر یك نفر به نام محمد یوسف كه پاكستانی بود و آشپز سفارت بود در عین حالی كه ما اعلام كردیم كه ایشان آزاد است و می تواند برود یا ببریم تحویل سفارت بدهیم ولی خودش اظهار علاقه كرد كه با ما همكاری كند و تقریبا در طول آن مدتی كه امریكاییها آنجا بودند ایشان عهده دار كار آشپزی اینها بود كه غذای بسیار خوشمزه ای برای آنان می پخت. می دانید كه اینها مواد اولیه غذایی معمولی و حتی عالی همیشگی خود را می خوردند بدون این كه احتیاج به تهیه مواد اولیه خارج از سفارت پیدا كنند. ما روز اول فكر كردیم كه اینها نان و خرما می خورند. غذایی كه خودمان هر روز می خوردیم كه آن عبارت بود از همان نان و خرما ولی بعد متوجه شدیم كه اینها آسیب پذیر هستند و مریض خواهند شد.لذا با همكاری آقا یوسف آشپز پاكستانی غذای خودشان با كیفیت عالی در طول مدت اسارت به آنها داده شد تعداد امریكاییها63 نفر بود كه افراد مختلفی در سطح بالا تا افراد معمولی با محافظین كه بیشتر رنجرهای امریكایی بودند ما این 63 نفر را بعد از دستور امام كه زنها و سیاهپوستهای غیر جاسوس را آزاد كنید 13 نفر از آنان را آزاد كردیم كه با مصاحبه هایی كه كردیم و بر اساس سوابقشان برداشتمان این بود كه اینها سیاهپوست یا زنانی هستند كه عضو سیا نیستند و كار جاسوسی ندارند و گرنه در مجموعه سفارت همكاری می كردند. مانند 50 نفر كه یك نفر از آنها به علت بیماری فلج آزاد شد و تحویل دولت دادیم.49گروگان دیگر كه امریكایی بودند تا رو آخر دو نفر هم كه كاردار امریكا در ایران و محافظش بودند كه مدتها در اختیار آن وزرات خارجه قرار داشتند و بعدا تحویل ما شدند در مورد تشكیلات سفارت امریكا این سفارتخانه یك تشكیلات گسترده ای داشت در تهران كه تقریبا كاملترین چارت تشكیلاتی را امریكاییها داشتند و عناصر عمدتا ورزیده و به اصطلاح با سابقه¬اش را از جاهای مختلف دنیا ماموریت تهران می دادند. در ان زمانی كه لانه جاسوسی تصرف شد از لحاظ پستهای سازمانی ما اسامی را داریم كسانی كه در این بخش كار می¬كردند عضو رسمی سازمان سیا بودند. مسئول این بخش آقای توماس آهرن بود كه فردی بسیار پیچیده بود و خودش هم در مصاحبه اعتراف كرد كه من عضو رسمی سیا هستم و سوابق خدمتی¬اش را هم در كل دنیا گفت. سیا در تهران 5عضو رسمی داشته است البته تعدادی از پرسنل رسمی سیا به واسطه پیروزی انقلاب از ایران رفته بودند آن افراد در ساختمان موسوم به گلف اقامت داشتند یك بخش مستشاری داشتند كه كار فروش سلاح و كنترل تسلیحات نیروهای دفاعی و نظامی ایران را برعهده داشتند غیر از مستشارهایی كه كار فروش و معاملات و غیره را داشتند قسمت اطلاعات دفاعی داشتند كه بیشتر كارهای جمع آوری اطلاعات را می كردند در منطقه تنها در ایران. بعد از تصرف سفارت سه سایت جاسوسی امریكا در ایران كه یكی در كبكان، دومی در كرج و دیگری در بهشهر تا روز تسخیر فعال بودند و در ان روز امریكاییهایی كه در انها مستقر بودند تمامی دستگاهها را شكسته و افراد آن تماما متواری شدند تا روز سیزدهم آبان این سه سایت كه بیشتر جمع آوری مخابرات شوروی را می كردند در ایران فعال بودند و كسی هم اطلاع نداشت. بخش روابط بین الملل فرهنگی داشتند كه كنترل مسائل فرهنگی و قسمت به اصطلاح آموزش زبان را اینها عهده دار بودند قسمت اداری ، كشاورزی كنسولی اقتصادی و سیاسی هم از قسمتهای فعالشان در تهران بود كه بروسن لینگن مسئولش بود كه درست لحظه ای كه ما به داخل سفارت رفته بودیم ایشان با قطب زاده زویر خارجه وقت در وزارت خارجه ملاقات رسمی داشت كه با یك محافظ و همراهش در آنجا بودند و مدت یكسال در وزارتخانه نگه داشته شدند و پس از یكسال آنها را تحویل ما دادند.

منبع:مرکز اسناد انقلاب

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا