وارده به یزدفردا :یک فردائی طبسی :33 سال است که اواخر شهریور، بغض سنگین و دردناکی را برای مردم شهر ما می آورد و اشک را در چشمان همه ی ما جمع میکند؛ روزهایی که باعث شد نه تنها شهر از پیشرفت، عمران و آبادانی عقب بیفتد، بلکه خیل کثیری از عزیزانمان نیز از بین ما رفتند.


و با این بغض، امروز شاهد هستیم که دوباره چنین زلزله ای، می خواهد زیربنای شهر را ویران کند و آن را با خود به کام ناکجا آباد ببرد. به سبب تقارن با آن ایام، جهت شادی ارواح آن عزیزان، صلوات بلندی ختم کنید.


اینک به عنوان یک شهروند به نمایندگی از قشر جوان، که به اقتضای سن، باید خود را برای ایفای نقش در عرصه ی شهر آماده کند و آماده ی خدمت به دیار خود باشد، با همشهریان چند کلامی صحبت کنم. پیش از هر صحبتی، متذکر می شوم که صرفا نظرات شخصی خود و دوستانم را می گویم و از مخالفین و موافقین، و حاضرین و غایبین درخواست دارم، به صحبت های من، نه از روی اغراض و اکراه، که از سر منطق گوش دهند و به هر صورت که نیاز می بینند، کمی ها و نقایص عرایض بنده را تصحیح کنند.


چندی است که در شهر بازار بحثی داغ شده است، که رد یا قبول آن، به سبب اهمیت، باید با تعقل و برخورد منطقی انجام شود نه از روی اغراض سیاسی و جناح بندی های مضحک و مضمحل کننده. فلذا به عنوان یک نفر، که از قشر جوان این شهر بوده و اکنون مسئولیت پیشرفت شهر بر دوش های او نهاده شده، با هرگونه انتزاع از یزد و الحاق به سایر استان ها، و علی الخصوص خراسان جنوبی، مخالف هستم. به دلیل جلوگیری از اطناب سخن دلایل مخالفت با هرگونه انتزاع و موافقت با ابقای حضور را به اختصار ذکر می کنم و برداشت را به عهدی منطق انسانی می گذارم. ابتدای به امر دلایل خودم را با هرگونه انتزاع می گویم:


پیشرفت و آبادانی هر شهر، در وهله ی اول در گرو داشتن مسئولین و مردمی دلسوز و پیگیر و بعد از آن در گرو ثبات امنیت و نظر مثبت و سازنده ی مسئولین بالادست به آن شهر است. به لطف خدا چندین سال بود که در طبس ثبات مدیریتی برقرار شده و کارهای زیربنایی و عمرانی در حال انجام و چرخ صنعت و معدن کم کم در حال گردش. امنیت شهر در حد اعلا بود، چندان که امن ترین شهر کشور، بدون شک طبس بود؛ کمااینکه هنوز هم در بسیاری جهات همین گونه است.


و براستی، با توجه به اینکه این شهر در مسیر اصلی عبور اشرار، که از افغانستان و از طریق خراسان جنوبی قصد قاچاق به تهران را دارند، جا دارد از مسئولین انتظامی و امنیتی شهرستان تقدیر و تشکر کنیم.


ولی متأسفانه، حضور برخی، که سابق بر این نیز سابقه ی التهاب فضای شهر را دارند، و عزل و نصب های بدون توجیه مسئولین و روسای کوشا و توانمند، اعتماد را از عموم سلب کرده و سبب تکدر خاطر مردم شریف شده است.


فلذا، در اولین گام می توان گفت انتزاع یعنی تزلزل مدیریت شهر؛ که برای ثبات آن، چنانچه مقاصد شخصی و خصومت های فردی در میان نباشد، حداقل چند سال وقت لازم است. از طرفی، با نگاهی مجمل و سرانگشتی متوجه می شویم هزینه های مادی برای هرگونه الحاق، رقم قابل توجه و میلیاردی است که با توجه به به شرایط کنوی و خصوصا سال جهاد اقتصادی هرگونه عقل سلیمی را، شرعا و عرفا منع می کند. بد نیست به نقد برخی دلایل، که از جانب آنانی که خواستار انتزاع هستند، مطرح شده، بپردازیم:


در اولین گام، این عده می گویند به دنبال بازگشت به خراسان و اصل خود هستیم. اولا چرا همیشه در لفافه ی خراسان، که بطور حتم رضوی منظور است، خراسان جنوبی را مطرح می کنند؟ حال آنکه در نزد هیچ شهروندی، خراسان جنوبی وجاهت خراسان نامیدن را ندارد. و نیز، این سوال پیش می آید که اگر قرار باشد هر قومی، در هر مرز و محدوده ی جغرافیایی که باشد، بخواهد بسوی هم فرهنگ خود برود، آیا سنگ روی سنگ بند می شود؟ اگر برگشتن به خراسان، آن هم نه جنوبی، که رضوی، توجیه مناسبی بود، و قرار بر این بود که سران نظام در مقابل چنین استدلالی جواب مثبت نشان بدهند، چرا اینقدر با گروه های جدایی طلب برخورد قاطع دارند؟ و تازه، شباهت طبس با دو شهر فردوس و بشرویه است نه شهرهایی مانند بیرجند، که نه به ظاهر فرهنگی مردم طبس شباهت دارند و نه با ساختار مذهبی دارالعباده ی طبس.


می گویند الحاق به بیرجند فاصله تا مرکز استان را می کاهد؛ مگر چند کیلومتر اختلاف فاصله وجود دارد؟ مگر همین ها نگفته اند خراسان رضوی، که بعد مسافتی آن به مراتب از یزد بیشتر است؟ چرا گناباد، با وجود فاصله ی کم تا بیرجند، در خراسان رضوی ماند؟


همچنین عده ای دیگر می گویند به دنبال کسب نمایندگی مستقل هستیم، که این افراد حتی خوشان هم حرف خودشان را به بازی می گیرند؛ وقتی که در تمامی پیشنهادات، صراحتا بشرویه را قید می کنند؛ آیا این است نمایندگی مستقل؟ و اساسا چرا هیچگاه خواست خود را در چارچوب مسئولین یزد مطرح نکرده اند؟ چرا در جلسات استانی یا شرکت نکرده اند، یا فقط ساز مخالف زده اند؟ و اینکه، حتی اگر نمایندگی مستقل هم داشته باشیم، آیا می صرفد تن دادن به استانی نوپا که هنوز حتی مسیر رشد را شروع نکرده و مشکلات فراوانی دارد؟ و اصلا خود توانسته اند در عمل ثابت کنند که کرسی مجلس، می تواند راهکاری مناسب و مطمئن برای پیشرفت طبس باشد؟


و یا فرمانداری ویژه، چنانکه به نقل از آقای عابدی این امر تصویب شده؛ جای یک سوال می ماند:


فرمانداری ویژه، چه ارتباطی با انتزاع از یک استان و کوچ به استان دیگر دارد؟ این مسئله برخاسته از جمعیت شهر، فاصله از مرکز، توان اقتصادی و بعضی نیازهای آن است، و منطق حکم می کند که حضور در استان یزد از هر جهت لزوم این امر را ایجاب می کند و پیوستن به خراسان جنوبی، که هم از فاصله می کاهد و هم از توان مدیریت، این امر را تضعیف می کند و تازه، هنوز این سوال بی جواب می ماند که چرا هرگز از مسئولین یزد نخواسته اند برای اعطای امتیاز فرمانداری ویژه تلاش کنند؟ و اینکه اصولا، آیا فرمانداری ویژه، می تواند تأثیر چشم گیری در پیشرفت شهر داشته باشد؟
و مسئله ای از همه مهمتر، خبرهایی که در سایت های منتسب به استان خراسان جنوبی منتشر می شود، مبنی بر اینکه 65 درصد مردم خواستار خراسان جنوبی هستند! دروغ تا چه حد؟ اگر اندکی انصاف و واقعیت درکار بود، حداقل اولویت خراسان رضوی قید می شد، نه اینکه گزینه ای که هیچگاه در نزد مردم مطرح نبوده، اولویت شود! و سخنان مسئولین آن شهر، و شایعاتی که به دروغ، موضوعی که هنوز هیچ وجاهت قانونی ندارد را، امری تصویب شده و قطعی می خواند.


یا فرضا بحث قیاس بودجه، که گفته اند در صورت الحاق طبس به خراسان جنوبی، 4 میلیارد به بودجه ی طبس اضافه می شود. اولا آیا هیچ می دانند که طبس امسال بودجه ی 11 میلیاردی داشته که بعد از یزد، در ردیف دوم در استان قرار گرفته است؟ و در همین برهه، فردوس، فقط 5 میلیارد تومان بودجه عاید خود کرده است! اصلا اگر فرض کنیم کسانی که این سخن را گفته اند با عالم غیب در ارتباط بوده و از بودجه ی نانوشته خبر داشته اند، باز جای ابهامی دیگر است و آن ضعف مدیریت، چگونه می شود به دو شهر با جمعیت تقریبا برابر، یکی 15 میلیارد داد و دیگری 5 میلیارد!


و تازه، جای هیچ شکی نیست که در همان استان، بیشتر بودجه ها در بیرجند، که یک مرکز استان نوپاست بلعیده می شود و در صورت این الحاق، باید انتظار کاهش بودجه ی طبس، و سرازیر شدن بودجه ای که حق این شهر است، به مرکز استان داشت؛ فلذا این مسئله را به ذهن متبادر می کند که خراسان جنوبی به دنبال پیوستن به طبس است، نه طبس! و چه زشت است که استانی محتاج شهرستانی شود!


به قول عزیزی ما اگر 50 درصد فرهنگ کار، و اندکی از همدلی مردم یزد را به طبس بیاوریم، با توجه به استعدادهای خدادادی و طبیعی موجود در طبس، دیگر نیاز نخواهیم داشت کاسه ی گدایی به سمت مسئولین استان و یا حتی بالاتر دراز کنیم. واقعیت این است مسئولین یزد، برخلاف آنچه برخی قصد جلوه دادنش را دارند، از ده سال پیش تا کنون برای پیشرفت طبس مضایغه نکرده و اگر مخالفت های دم به دم برخی نبود، چه بسا طبس از این که بود بیشتر پیشرفت میکرد.


چند دهه است که مسئولین دلسوز، به طور جدی به فکر عمران و آبادانی شهر هستند و تازه بر مرکب پیشرفت طبس، یعنی معادن و جنبه های اقتصادی آن سوار شده اند و آن را براه انداخته اند که ناگهان عده ای از راه می رسند و قصد توقف آن را دارند. و این همه کینه و مخالفت، جای بسی سوال دارد.


و اما ماندن در یزد، از نظر بنده دارای چند حسن است که هرگز نمی توان از آن چشم پوشی کرد:


مسئله ی اول، توان علمی و فرهنگی استانمان، مراکز آکادمیک و دانشگاهی آن و توان عظیم در بخش آموزش و پرورش است. که این مهم در کشور زبانزد خاص و عام است و طبس هم از هر حیث مناسب این شرایط. آیا آیندگان خواهند پذیرفت که از امتیاز حضور آسان و تحصیل در مراکز برتر علمی یزد و اصفهان دل بکنیم و به دانشگاه های ضعیف و شهرهای کم رونقی چون بیرجند و زاهدان دل ببندیم؟ آیا این قضیه در دراز مدت سبب تضعیف توان علمی نسل آینده ساز نخواهد شد؟ آیا استانی با داشتن پیشرفته ترین مراکز درمانی و مجرب ترین اطبا، قابل قیاس با استانی کم توان و نوپاست؟


همگان می دانند تصویب و اجرای هر پروژه ی صنعتی، نیاز به زیرساخت های قبلی دارد؛ استانی که از هر حیث صنعتی است، در تمام جهات امکان ایجاد این زیرساخت ها را دارد؛ خصوصا یزد که به مزیت سرمایه گزاران کلان نیز زبانزد است، و اگر مخالفت های برخی از طریق تریبون ها نبود، چه بسا حجم کلانی از سرمایه اکنون در اراضی طبس تبدیل به کار شده بود. و حال باید پرسید، یک استان تازه شکل گرفته و بدون زمینه ی صنعتی چه؟! استانی که حتی یک کارخانه ی قابل ذکر و قوی هم ندارد.


نیروی انسانی باانگیزه و توان مدیریتی بالا، مهمترین فاکتور توسعه است، چیزی که در استان ما موج می زند. ولی افسوس که عده ای بجای اینکه از آن استفاده کنند، همیشه آن را انکار کرده و بدنبال مقاصد خود هستند.


و در پایان، براستی چرا آنانی که ده سال پیش طومار الحاق به یزد را امضا کردند و شعار "یزد و طبس برادرند – پیرو خط رهبرند" را سر دادند، امروز زیر لوای انتزاع خزیده و با خواست عموم مردم مخالفت می کنند؟ آنانی که هیچ سبب و نسبی با طبس ارتباط ندارند، چرا باید زبان مردم شده و برای آنان تصمیم بگیرند؟


و از همه مهمتر، مسأله ای که می ماند، صدق گفتار و ثبات قدم، که یکی از نشانه های درستی هدف است.


آیا آنانی که تا چند وقت پیش در سایت های خبری خود ادعا می کردند الحاق به خراسان جنوبی کذب محض است، خواست مردم نیست و شایعه پراکنان را به خدا واگذار می کردند، وقتی یک شبه تغییر حرف و موضع می دهند، دنبال چه هدفی هستند؟


حرف مرد تنها در صورت دو تا می شود، یا حرفش غلط باشد که کسر شأن و تنزل جایگاه را بدنبال دارد، و یا اینکه حرف خود را به هدفی بفروشد و نیتی دیگر پیشه کند، که این به مراتب از قبلی بدتر!

توضیح یزدفردا :نظر (شهروند طبسی دلسوخته) نیز به دست ما رسید ولی به علت نام افراد قابل انتشار نیست و امید واریم که بتوانیم انعکاس دهنده نظرات تمام ایرانیان باشیم و مطالبی که در رسانه ها با عنوان وارده و با نام فردی ویا یک نفر منتشر می شود گویای ان است که مطلب به عنوان دیدگاه نویسنده بوده و عموما در مورد مسائل اجتماعی و جغرافیای انتساب افراد به گروه ها و احزاب مانعی برای اعلام نظرات آنان نخواهد بود و بهتر است دوستان عزیز اجازه دهند تا نظرات موافق و مخالف در مسائل اجتماعی انعکاس یابد و به جای بیوگرافی افراد و نویسندگان ،مطالب را مورد تحلیل قرار داده و نظرات خود را انعکاس دهند و البته شعور و فهم مخاطبان دنیای مجازی در درک واقعیات و تشخیص  مطالب آنقدر بالاست که اعتقاد به سامنسور مطالب خود توهین به شعور مخاطبان بوده و یزدفردا این حق را برای هیچ گروهی قائل نخواهد بود که بخواهد مطالب مخالفین نظرات خود را حذف نمایند و البته بعضا با عدم ورود دوستداران نظام در جهت احقاق خواست عمومی ،باعث حضور افراد دیگری با انگیزه های سیاسی فراهم می شود که امید واریم همه تنها با هدف خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم خداجوی ایران زمین در مسائل اجتماعی و جغرافیایی گام بردارند.

در پایان با یاد آوری جملات نظر دهنده محترم که فرمودند :مرابخشید.میخواهم یزد فردا بداند که چه کسانی دارندسنگ یزدرا به سینه می زنند البته همه طرفداران اینطور نیستند اما 50-60نفری که مدام جلسه می گیرند اهداف ضدنظام وضدانقلاب دارند
ازشما خواهش می کنم به عنوان یک طبسی یزدی دوست که البته برای من همه جای ایران سرای من است وقربان خاک پاک همه ایران،خواهش می کنم این خبررا حذف کنید که ضدانقلاب راخرسند نمودید.

تا کید می نماییم  که تعمیم حضور بعضی افراد  در بین مطرح کنندگان  درخواست های مردمی قطعا درست نبوده و خود باعث نادیده گرفتن درخواست های به حق مردمی خواهد بود و البته یزدفردا به عنوان یک رسانه تنها انعکاس دهنده نظرات عمومی در قالب قوانین نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و هرگز سخنگوی هیچ جریان و گروه خاصی نبوده و نخواهد بود و از حضور تمامی دلسوزان نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز استقبال می نماییم /

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا