در قید غمم خاطر آزاد کجایی ؟ تنگ است دلم قوت فریاد کجایی ؟؟

این خبرهای درد ناک که میخوانم بیاد پیکر پاره پاره ی شهدا وبدنهای سوخته جانبازانی می افتم که با چه امید و آرمانی جنگیدند وچه دار الامانی ساختند برای امروز تبه کارانی اینچنین!!!. وآه دل محرومانی که برای یکروز راحتی وبی قرضی وبی دغدغگی انتظار میکشند و حسرت میخورند پیش چشمانم مجسم میشود واندوه جوانان پریش و دلواپسی که برای کار وازدواج وآینده سخت نگرانند ودربیم، امانم میبرد و


وغم پاکانی که ازاول انقلاب شبانه روز کار کردند وهیچ نیندوختند ومیشناسمشان وامروز گرفتار قسط وخجالت وخون دلند غریق دردم میکندومنظره های فقر وتاهنجاری های ناشی از آن که یکی دوتا هم نیست رنجم میدهد .اینهمه اختلاف طبقاتی چرا اینهمه لقمه های حرام چرا ؟

این راه میرود که بدست آورد غذا آقا برای هضم غذا راه میرود !!!

وچقدر همت شاعر پایین بوده است .آقا برای استراحت از خستگی ناشی از شمردن صفرهای حسابهایش راه میرود !!

آنهمه اخلاص ها،تذکرها وفریادهای حضرت امام ومقام معظم رهبری چه شد ؟مسولان مصا حبه می فرمایندو افاضه!!!! ؟اگر راست میگویند کاری کنند کارستان که اصلا امیدی نمیرود کما اینکه نرفت .

اعدام برای کسی که یکنفر را بکشد ،اسلامی است؛ آیا برای کسانیکه مردم را درمردن تدریجی اندک اندک هلاک میسازند ودرفقر وفاقه می کشند وخوبان ودلسوزان نظام را دق مرگ می کنند اسلامی نیست ؟به نظر من این جرمش بیشتر است .

جادارد این مفسدین اقتصادی را معرفی ومحاکمه کنندودر احوال واسباب بانک هایی که در کنار کوخ ها وخرابی دل های پا برهنگان مدتی است مثل برج میلاد میرویند وبی خبر از خدا وخلق می بالند مداقه فرمایند.

کاش وایکاش اذن جهادی بود وگرنه خیل سربازن روح الله وجان بر کفان ولایت وشیفتگان اسلام اصیل کم نیستند .کسی به من بگوید تو که شعر میگفتی شاعر برو شعرت بگو .ومن حافظ را از تنگدلی می گشایم :

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی                                     دل زتنهایی به جان آمد خدارا همدمی

آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست                                         عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی .

محمدی /کویر 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا