نقش شدائد در رشد آدمي

محسن اختياري :" وما من بليه الا ولله فيها نعمت تحيط بها " هيچ دشواري نيست مگر نعمتي محيط برآن ؛چه بسيارند نعمتها در پوششي از نقمتها ، ناشي از سرچشمه لايزال رحمت ، و ليك از مسلك بي بديل حكمت .

از منظري آدمي را به قلم تشبيه مي كنند ، قلمي كه هر از چندي در كوران كار و گاه در غفلت روزمرگيها ، آنچنان ساييده و فرسوده گرديده كه اگر چه تنومند و چه بسا سالم وليكن عاري از آفرينش و كارايي ، و اين قلم تراش مي خواهد كمي دشوار ، كه تن خود را به تيغ بسپارد تا زوائد را بزدايد و مغز را صيقل دهد آنچنانكه نظاره منظرش نيز كارايي و كارآمدي را فرياد مي زند ، و اين تراش در زندگي آدميان نيست مگر آنچه در ظاهر دشواريهاي زندگي و رنج گذراست در بي ثباتي ايام .

اهل دانشي، روزمرگي را قاتل انديشه مي داند ، و به حقيقت آنچه به زندگي آدمي معنا مي بخشد حركت است . آنگاه كه رود از كوهساران به راه مي افتد ، خروشان و غران ، سرزنده و شاداب ، آنچه از خس و خاشاك در مسير است مي زدايد و گاه صخره ها را از پيش بر مي دارد ، در پي هدفي ، تاخود را به سرمنزل مقصود وبه اصالت دورمانده خويش برساند ، درياي بي منتها . نظاره اين حركت و خروش خود نشاط بخش است؛ اما مرداب، مي ماند و مي خوابد و وزغ مي خواند و مي گندد ، هيچ سرانجامي نخواهد بود مگر فساد و تباهي ، و آواي شوم مرگ از بوف مرداب ، در سكون و سكوت نيمه شبهاي تاريك مرداب .

و آدمي را هيچ دشواري و سختي نخواهد بود ، مگر از باب امتحان يا از در رحمتي نهفته در پي حكمتي كه درس بياموزد و تجربه بيندوزد و بزرگ شود ، از براي روزهايي كه دشواري از جنس واقعيت است ، و اين وعده استوار الهي كه " ان مع العسر يسري ".

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا