ماجرای تریاک کشیدن آخوند


یزدفردا :میرزامحمد کاظمینی در ویگاه شخصی خود خاطره ای از یک دیدار را آورده اند که جالب و خواندنی است: در روز عید سعید فطر جهت عرض تبریک خدمت سید والامقام و روحانی برجسته شهرمان رسیدم. عده ای از معتمدین نیز حضور داشتند، صحبت از بیماری دیابت و نخوردن شیرینی به میان آمد و اینکه آمار مبتلایان به بیماری قند به دلیل مصرف بالای شیرینی سنتی در یزد زیاد است. یکی از حضار می گفت دوای بیماری قند تریاک است. پزشک محترمی که در آن مجلس حضور داشت کشیدن تریاک برای درمان بیماری قند را یک پدیده ی ذهنی و غیر علمی بیان نمود. در این اثنا یک نفر به شوخی به حاجی آقا عنوان کرد که آیا تا به حال تریاک کشیده اند؟!


حاجی آقا فرمودند در جوانی در مجلسی بودم که عده ای از تجار یزدی حضور داشتند. صاحب مجلس بنا به رسم آن روز علاوه بر وسایل چای و شیرینی، منقل و وسایل کشیدن تریاک را نیز فراهم کرده بود و به من اصرار کردند کمی تریاک بکشم، نپذیرفتم اما آنها آمدند کمی تریاک گذاشتند روی تنباکوی قلیان، من نیز پُکی کشیدم.


وقتی آمدم منزل سر شب بود. ساعتی نگذشت که جهت خوابیدن بر بستر رفتم و خوابیدم. آن شب خواب دیدم در یک محفلی هستم برایم یک سینی و منقلی از طلا با بافوری زیبا که نوک آن با نقره تزئین یافته بود جلوی رویم گذاشتند و در عالم خواب گفتند بفرما بکش.


تا آمدم دست بر بافور برم، عبایم را از روی دوشم برداشتند ( برداشتن عبا در تعبیر خواب یعنی آقایی و آبرو از انسان برداشته می شود ) بیدار شدم استغفار نمودم و این بود شرح تریاک کشیدن ما ، و مسلماً بیان این ماجرا درسی برای همه حضار بود که خداوند در روز عید فطر مقرر فرموده بود.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا