دستور توقیف روزنامه ایران / طرح جذب 15 میلیون آرای مخالف احمدی نژاد، کلید خورد؟!

اين دستور پس از آن صادر شد كه روزنامه ايران در ويژه نامه اي به نام خاتون كه به صورت كامل به بحث و بررسي مسائل فرهنگي و اجتماعي زنان و دختران اختصاص دارد در مورد "چادر" و "رنگ مشکی"، مواردی منتشر کرده که "موهن" . "توهین آمیز" خوانده شده است.

:نتخاب

خبرنگار سیاسی پایگاه خبری تحلیلی "انتخاب" به نقل از یک منبع مطلع، از صدور دستور توقیف روزنامه ایران خبر داد.


یک منبع مطلع در تماس با "انتخاب" مدعی شد: پس از آنکه دادستان تهران دستور قضايي برخورد با روزنامه ايران به خاطر يك ويژه نامه موهن را صادر كرد، دستور توقیف روزنامه دولت صادر شده است.


این منبع مطلع با بیان این که "به زودی خبر توقیف موقت روزنامه ایران اعلام می شود"، به خبرنگار "انتخاب" گفته که "برخی فشارها برای عدم اعلام توقیف این روزنامه و رایزنی جهت رد دستور قضایی" وجود دارد.



وی، احتمال بازداشت برخی مدیران روزنامه ی ایران را رد نکرده و گفته است: در صورت به نتیجه نرسیدن فشارها و رایزنی های دولتی، روزنامه ایران در روز دوشنبه منتشر نخواهد شد.


اعلام جرم دادستان تهران


دادستان تهران به عنوان مدعی العموم علیه سرپرست روزنامه ایران به اتهام جریحه دار نمودن عفت و اخلاق عمومی اعلام جرم کرد.


در اعلام جرم دادستان تهران آمده است: روزنامه ایران در ضمیمه مردادماه سال 1390 با عنوان « خاتون یک » به درج مطالبی راجع به حجاب و اعتقادات زن مسلمان ایرانی پرداخته و با حمله به چادر و طرح حجاب و عفاف، با ترویج اباحه گری در حوزه پوشش اسلامی، مطالبی را درج کرده که جریحه دار کننده ی عفت و اخلاق عمومی است.


مراتب جهت رسیدگی به دادسرای فرهنگ و رسانه اعلام شده است.


اين دستور پس از آن صادر شد كه روزنامه ايران در ويژه نامه اي به نام خاتون كه به صورت كامل به بحث و بررسي مسائل فرهنگي و اجتماعي زنان و دختران اختصاص دارد در مورد "چادر" و "رنگ مشکی"، مواردی منتشر کرده که "موهن" . "توهین آمیز" خوانده شده است.


انتشار ویژه نامه ای رایگان با کاغذگلاسه و تیراژی وسیع، با چه هدفی؟


روزنامه ايران در اين ويژه نامه كه به صورت تمام رنگي و با كاغذ گلاسه منتشر و رايگان توزيع شده است ضمن بيان انتقادات تند عليه طرح امنيت اخلاقي، «چادر مشكي» را پديده اي نامتناسب با فرهنگ زنان و دختران ايراني معرفي كرد كه از سوي ناصرالدين شاه قاجار به زنان ايران تحميل شده است.


مهدي كلهر مشاور معزول رئيس جمهور در مورد زمان ورود چادر مشكي به ايران مي گويد: «از سفرهاي اروپايي ناصرالدين شاه، شب كه به مجلس عياشي در اروپا مي رفت مي ديد آنجا لباس مردها مشكي است، كلاه سيلندري مردها مشكي است و زنها هم با لباس مشكي مي آيند. اين به نظرش آمد كه يك نوع سنگيني و وقار دارد وگرنه در اسلام به صراحت داريم كه رنگ تيره مكروه است. اين رنگ مشكي متكبرانه را ناصرالدين شاه آورد. خدا لعنتش كند. همين جور آتش به قبرش ببارد. خيلي مرد ملعوني است.»



وي در ادامه اظهارات خود چادر مشكي را بدترين پوشش در زمينه فلسفه حجاب ناميده و قانون حجاب و عفاف را با «ياساي چنگيز» فرمانده خونخوار مغول مقايسه كرده است.


ويژه نامه روزنامه ايران با بازخواني روند موضع گيري هاي رئيس جمهور در برخورد با بدحجابي دليل آشوب هاي اخیر را گشت ارشاد و مبارزه با بدحجابي معرفي مي كند و مسئول اصلي آن را نيز دلسوزاني مي داند كه براي رعايت از حريم حجاب به ميدان آمده اند.


ويژه نامه خاتون در ادامه اقدام به معرفي زنان برتر محجبه مي كند اما زماني كه در اين فهرست نگاهي مي اندازيم نام افرادي نظير مهناز افشار، آزاده اردكاني، هديه تهراني، ترانه عليدوستي و... را مي بينيم!


طرح جذب 15 میلیون آرای مخالف احمدی نژاد، کلید خورد؟!


این در حالی است که برخی شنیده ها حکایت از برنامه ریزی "جریان انخرافی" در این مورد دارد و حتی این جریان، توقیف روزنامه ایران را نیز پیش بینی کرده است.


بنا به شنیده های خبرنگار سیاسی "انتخاب"، جریان انحرافی که به منابع سنگین مالی دسترسی دارد و می تواند روزنامه ای با کاغد گلاسه و با تیراژ فراوان آنهم به صورت رایگان در میان مردم توزیع کند، همچنان درصدد است با طرح مسائلی که اساساً دردی از جامعه روا نمی کند، فضا را علیه نظام اسلامی مسموم کرده تا از این طریق، به خیال خود "15 میلیون مخالف احمدی نژاد را جذب کند!"


پیش از این، رییس دفتر رییس جمهور، گفته بود: احمدی‏نژاد نگران 15 میلیون رای آن طرف است.


به گزارش "انتخاب"؛ گردانندگان روزنامه ايران و درصدر آن علي اكبر جوانفكر با انتشار اين نشريه تلاش كرده اند دولت و شخص رئيس جمهور را مخالف آن معرفي كنند تا در كنار آن بتوانند به اهداف خود دستیابی پیدا کنند.


سابقه توقیف روزنامه ایران


کاریکاتور جنجالی روزنامهٔ ایران در هفته نامه «ایران جمعه» ویژه نامه روزهای جمعه روزنامهٔ ایران ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۵ در صفحهٔ کودک و نوجوان به صورت کمیک استریپی با عنوان «چه کنیم که سوسک‌ها سوسکمان نکنند» منتشر شد.


در این کمیک استریپ به زبان طنز در بارهٔ چگونگی مقابله با سوسک‌ها در قالب دو شخصیت سوسک و یک پسر نوجوان پرداخته شده بود.


در تمامی کاریکاتورها سوسک به زبان فارسی سخن می‌گوید؛ اما در یکی از بخش‌ها در پاسخ به پسر نوجوان از کلمه ترکی «نمنه» (چی یا چه می‌گویی؟) استفاده می‌کند.

در متنی که در کنار کاریکاتور و تحت عنوان «گفتمان» آمده نوشته شده: «... مشکل اینجاست که سوسک زبان آدم حالیش نمی‌شه. دستور زبان سوسکی هم آن قدر سخته که هشتاد درصد خود سوسکهام بلد نیستن و ترجیح می‌دن به زبانهای دیگه حرف بزنن. وقتی سوسکا زبون خودشونو نمی‌فهمن شما چه جوری می‌خواین بفهمین؟! ...»

این کاریکاتور سبب تظاهرات‌های گسترده در تبریز و مناطق ترک‌نشین ایران، دستگیری سردبیر ایران جمعه مهرداد قاسمفر و مانا نیستانی و توقیف روزنامهٔ ایران شد.

اطلاعيه روابط عمومي روزنامه ايران


در پي انتشار ويژه نامه خاتون در شماره امروز روزنامه ايران كه به عفاف و حجاب پرداخته است، دادستاني تهران عليه سرپرست اين روزنامه اعلام جرم كرد. با اين وجود اين روزنامه در اطلاعيه اي كه شبكه ايران آن را منتشر كرد به برخي سايت ها از جمله سايت رجا نيوز انتقاد و آنها را متهم به تحريف مطالب اين ويژه نامه كرده است. متن اين اطلاعيه كه در "شبكه ايران" منتشر شد بدين شرح است:


 بسم الله الرحمن الرحیم


روزنامه ایران به منظور تبیین نقش حجاب در حفظ عفت و پاکدامنی زن مسلمان ایران و تجلیل از مقام و منزلت وی ، اقدام به انتشار ویژه نامه وزین و ارزشمندی به نام خاتون کرده که روز شنبه به همراه روزنامه ایران به صورت رایگان توزیع شده است. متاسفانه تعدادی از سایت های خبری که بعضا مدعی دفاع از جریان اصولگرایی نیز هستند در اقدامی هدفمند، بخشی از مطالب وزین این ویژه نامه را آشکارا تحریف کرده و از این رهگذر کوشیده اند تا ضمن ناراحت کردن علما و روحانیون عالیمقام ، احساسات مذهبی مردم را تحریک نمایند.


به عنوان نمونه ، سایت خبری رجانیوز که از مدعیان اصلی جریان اصولگرایی است با تحریف آشکار گفت و گوی این ویژه نامه با آقای مهدی کلهر به نقل از وی ادعا کرده است که «چادر مشکی ، اشرافی و متکبرانه است و از مجالس عیاشی شبانه اروپا در آمد» . این در حالی است که آقای کلهر در این گفت وگو به هیچوجه وارد ماهیت چادر نشده و صرفا رنگ مشکی را مورد بحث قرار داده است. وی گفته است: رنگ متکبرانه مشکی را ناصرالدین شاه از مجالس اشرافی عیاشی شبانه در اروپا به ایران آورد. بنابراین کاملا روشن است که وی فقط رنگ مشکی را به جهت وارداتی بودن آن از فرانسه و انگلیس ، یک امر اشرافی و متکبرانه توصیف کرده است نه اصل چادر را که در آن زمان زنان ایرانی از چادرهای نقش دار و کاملا پوشیده استفاده می کردند.


همین سایت خبری در تحریف دیگری از این مصاحبه ، به نقل از آقای کلهر «چادر مشکی را بدترین پوشش در زمینه فلسفه حجاب» نامیده است. این در حالی است که آقای کلهر فلسفه حجاب را پیشگیری از قرار گرفتن زن در مقابل تیرنگاه مردان هیز توصیف کرده و از این منظر چادر مشکی را نه به جهت چادر بودن بلکه از منظر مشکی بودن آن ، موجب برجسته شدن چهره زن و قرار گرفتن آن در مرکز نگاه دیگران توصیف کرده است.


 این سایت خبری در ادامه تحریفات خود مدعی شده است که آقای کلهر قانون حجاب و عفاف را با یاسای چنگیز (فرمانده خونخوار مغول) مقایسه کرده است. این در حالی است که سخنان آقای کلهر چنین بوده است: قانون حجاب ما کامل و جامع نیست اما قانون حجاب هر طوری که هست باید اجرا شود. من در سال 77 در نامه هایی به فرزندم که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد نوشتم یاسای چنگیز بهتر از نبودنش است. او با این اشاره خواسته است تاکید کند که اجرای قانون هرچند ضعف هم داشته باشد بهتر از بی قانونی است و این سخن کاملا درستی است و هیچکس از این سخن ، قیاس میان قانون حجاب و عفاف با یاسای چنگیز را برداشت نمی کند مگر افکار انحرافی و غلط گردانندگان برخی سایتهای یک جریان خاص.


این سایت خبری در انتها به سرمقاله ویژه نامه به قلم آقای علی اکبر جوانفکر سرپرست محترم روزنامه اشاره کرده و آورده است : جوانفکر «قراردادن حجاب در حوزه امر به معروف و نهی از منکر را اشتباه نامیده است».


این تحریف غیراخلاقی در حالی صورت گرفته که در سرمقاله ویژه نامه چنین آمده است: اگر حجاب را در حوزه امر به معروف و نهی از منکر قرار دهیم ، اشتباه بزرگی خواهد بود که آن را به یک حوزه رسمی و خاص مانند نیروی انتظامی محدود کنیم…


روزنامه ایران مراتب تنفر و انزجار خود را از این اقدام انحرافی سایت های خبری وابسته به یک طیف خاص سیاسی ابراز می دارد و بر این نکته تاکید می کند که دستگاههای مسوول با دقت و وسواس لازم بر امور نظارت دارند و سایت های خبری مزبور با جنجال آفرینی و هوچی گری قادر به قلب حقایق و وارونه نشان دادن واقعیت های پیش روی مردم و مسوولان نخواهند بود.


روزنامه ایران با مراجعه به دستگاه قضایی ، از سایت های هتاک و کینه توزی که با انتشار مطالب تحریف آمیز ، سعی در تخریب اعتبار و جایگاه روزنامه وزین ایران کرده اند شکایت خواهد کرد و از همه روزنامه ها کشور انتظار دارد که از انتشار این مطالب تحریف شده اجتناب ورزند ، چه در غیر این صورت باید مسوولیت نشر دروغ های نسبت داده شده را برعهده بگیرند.


مشایی: احمدی‏نژاد نگران 15 میلیون رای آن طرف است + صوت

اسفندیار رحیم مشائی اخیرا در میان جمعی از طرفداران خود، اظهاراتی درباره تحلیل آرای انتخاباتی سال ۸۸ داشته است. این اظهارات به صورت فایل صوتی پیوند این خبر است. آنچه در ادامه می خوانید خلاصه ای از سخنان وی درباره علت دغدغه احمدی نژاد برای جذب ۱۵ میلیون رای كاندیداهای طرف مقابل است.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

جهان نوشت : اسفندیار رحیم مشائی اخیرا در میان جمعی از طرفداران خود، اظهاراتی درباره تحلیل آرای انتخاباتی سال ۸۸ داشته است. این اظهارات به صورت فایل صوتی پیوند این خبر است. آنچه در ادامه می خوانید خلاصه ای از سخنان وی درباره علت دغدغه احمدی نژاد برای جذب ۱۵ میلیون رای كاندیداهای طرف مقابل است.


ساده اندیشی درباره تحولات منطقه

حساسیت ها در این دوره بسیار زیاد شده است. حساسیت ها نسبت به ۱۵ ماه پیش به شدت بیشتر شده و فصل انتخاب های بزرگ است. یكی از مسائل مهم بحث های منطقه است. من فكر می كنم در مورد بحث های منطقه یك ساده اندیشی هایی جدی در جمهوری اسلامی وجود دارد. حداقل احتمالات را باید دید. وقتی خانم كلینتون درباره لیبی سكوت می كند و بعد می گوید آمریكا برنامه هایئ دارد كه به موقع عمل می كند می شود گفت این یك خالی بندی بزرگ است. ایرادی هم ندارد. آمریكائی ها فقط كارهای بزرگ انجام می دهند. خالی بندی شان هم بزرگ است. ما هم می دانیم كه این می تواند درست باشد. ولی خیلی خب بالاخره این وزیر خارجه آمریكا است و دارد یك چیزی را رسما اعلام می كند. ما باید یك كم بررسی كنیم و بحث كنیم ببینیم برنامه های آمریكا چیست. یا حداقل چه می تواند باشد. الان دوره مهمی است. انقدر الان برای فردا مهم است ۱۵ یا ۲۰ سال پیش مهم نبوده است. اشكال كار ما این است كه یك وقت افق هایمان و قله هایمان كوچك می شود. نگاهمان از بالا به پائین می افتد. مهمترین كار شیطان هم همین است كه افق را عوض می كند.


تقسیم بندی اصول گرا و اصلاح طلب غیرواقعی است

ما اگر جای شیطان بودیم چه تصمیمی می گرفتیم .من راجع به این موضوع زیاد فكر كردم و حرف زیاد دارم. موضوع شیطان عدالت جهانی است. چون شیطان قسم خورده كه انسان ها رشد نكنند. گمراهی، پیمان شیطان با خودش است و شیطان تاكید كرده است كه گمراه كند. می خواهد انسان از مسیر و از قله باز بماند. نگاه به ظواهر نمی كند. نیاز به جهت ندارد. یك نفر نماز شب می خواند، شما فكر می كنید كه شیطان می رود اول سراغ این كه او را از این كار باز بدارد. شما بدانید بسیار نماز شب خوان وجود دارد كه شیطان موقعی كه اینها نماز شب می خواند رفته و خوابیده است. این حرف من نیست حرف آقای حائری شیرازی است. من باید این ها را مستند بگویم تا درست در بیاید حرف من كه درست نمی شود.(خنده حضار)


آقای حائری در جلسه دولت كه من هم بودم می گفت چه بسا نماز شب هائی كه نقش و یا اثرش فرو بردن بیشتر در قعر جهنم است. حرف تكان دهنده ای است. خیلی روشن است. هر چیز كه خدا نباشد باز دارنده است زیرا آدمی كه ظاهر گرا است و آدم ها را از روی ظاهر می بیند. ما تقسیم بندی هایمان در جامعه از همین نوع است. از یك شاخه هائی تقسیم بندی ها را شروع كردیم و اختلافات و سطح بندی ها را پذیرفتیم. این سطح بندی ها پیش خدا هیچ ارزشی ندارد. اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم بندی ما است. اینها پیش خدا هیچ ارزشی ندارند و این تقسیم بندی ها در آسمان وجود ندارد. نمی خواهم بگویم اصولگرائی و اصلاح طلبی یكی است. شما كه اهل فن هستید می فهمید چه می گویم. شیطان این طوری حساب نمی كند كه من باید اصولگراها را منحرف كنم چون اصلاح طلب ها خودشان منحرف هستند.


خاكریز اصلی خدا و امام و نه هر عنوان دیگری

خدا و انسان كامل، اینها خاكریز ما هستند. پشت آن خاكریزی نداریم، یعنی اگر از این خاكریز آمدی بیرون تمام شده است. حالا به هر دلیلی از دختر همسایه دلیل می شود تا یك عنوان الهی كه گاهی اوقات از عنوان خدا هم سنگین تر می شود.

سیاست منهای اخلاق باطل است و اخلاق منهای سیاست هم باطل است. معارف منهای سیاست باطل است و سیاست منهای معارف هم باطل است. هر گامی كه بر می داریم گام بعد به او بستگی دارد و آنجا كه امدی بالا، پله دوم به این مرتبط است. افق نگاه جامعه در حال تغییر است كه خطرناك است. وقتی این افق عوض شد، امام در آن دیده نمی شود. حالا شما می خواهید دفاع كنید، از چه چیزی می خواهید دفاع كنید. افق را باید عوض كنید، اگر افق عوض نشود آدم ها حذف می شوند. كسان دیگری می آیند و خوشگل تر و پاسخگو تر به نظر می رسد، اما افق نگاه عوض شده است.


حزب اللهی گری چیست؟


می آیند می گوید آقای احمدی نژاد و آقای فلان. پس این همه مطالعه و این همه كتاب چه زمانی قرار است به آدم كمك كند. حدیث یاد می گیری كمك نمی كند. آیه قران حفظ می كنی ولی كمك نمی كند. برعكس به قول آقای حائری ما را پائین هم می برد.


این دعوا هائی كه الان در جامعه وجود دارد اصل نیست. من تجربه دارم. خیلی از اینهائی كه الان در سیاست هستند را می شناسم و می دانم كه اینها از كجا شاخه شان عوض شده است. اتفاقی عوض شده است. مثلا یك آقایی درشت تر بوده و زنگ زده كه شما بیا و مدیر من بشو. بعد هم همینطور به خاطر این شغل بالاتر رفته و بعد هم رویش نشده بگه من با تو نیستم. بسیاری از این تقسیم بندی ها كه الان راه افتاده واقعیت ندارد. بروید و در قلب آدم بنشینی، می بینی این آدم ها چیزی نیستند كه ما فكر می كنیم. ما می خواهیم دفاع كنیم. از حزب اللهی گری، ولی حزب اللهی گری چیست.


خواهشا بروید آمار انتخابات ۸۸ را تحلیل كنید.


تحلیل آمار انتخابات خیلی درس آموز است. آقای خاتمی ۲۲ میلیون رای داشت. ولی در ایستگاه انتخابات ۸۸، ۱۳ میلیون داشت. ۹ میلیون پرید. حالا نه میلیون نگوئیم، حداقل ۷ میلیون رفته به احمدی نژاد رای داده است. یعنی یك جمعی رفتند پای كار آقای خاتمی و یه جمعی هم رفتند پای كار آقای احمدی نژاد.


فاصله ها انطور كا ما فكر می كنیم نیست. ضمن اینكه رای دادن ملاك باورها و ملاك انتخاب حقیقت نیست. طرف گفته ما دفعه قبل به این رای دادیم و الان رای ندهیم ضایع می شود. یكی میگه تا حالا به این رای دادیم امروز هم رای می دهیم. داریم از این جور آدم ها. من می گویم این آدم ها كه مثل هم هستند چی شده كه یكی رفته پای كار احمدی نژاد و یكی رفته پای كار خاتمی. چرا ؟ مزاج و دریافت شان از عالم و خط و خطوط سیاسی شان مثل هم است. خیلی فاصله ندارند. خط كش نمی شود گذاشت.

به جامعه بگویئد حزب اللهی یعنی چه؟ تا آدم ها خودشون بفهمند كه حزب اللهی هستند یا نه. تا مردم بفهمند خط ها كجاست. كسی تبیین نمی كند. اما یك نفر می شود مظهر حزب اللهی، حزب اللهی بودن كاری ندارد. میلیون ها نفر آمدند پای كار احمدی نژاد. میلیون ها نفر هم نیامدند. فكر نكنید این آدم ها دو چیز می خواستند. مردم در خواسته ها با هم متفاوت نیستند.۱۰ میلیون كه تا حالا پای كار انتخابات نیامده بودند كه داستانشان خیلی زیباتر است. امام گفت نیامدند، آقا گفت نیامدند، حالا كه آمدند باید می رفتند پای كار آن طرف ولی نرفتند. توجه داشته باشید اینها نتایج مطالعات است. اگر اینها ضدانقلاب و ضد دین بودند كه سراغ احمدی نژاد نمی آمدند.


مردم در هر انتخاباتی به خودشان رای می دهند، این را از من داشته باشید. نه به خود فیزیكی شان بلكه به علائق و باورهایشان رای می دهند. ۲۴ میلیون نفر به كسی رای دادند كه اوج حزب اللهی گری بود، یعنی احمدی نژاد. البته الان یه چیزهائی عوض شده ولی آن موقع كه اینطور نبود. حالا اگر هر كس دیگری جای احمدی نژاد بود من اسم نمی برم شما بگویید، نتیجه انتخابات چه می شد؟ اینها كه می گویند ما اصولگرایان بردیم؛ خب یكی دیگر بگذارید جای احمدی نژاد. از این خزانه(خنده حضار) یك نفر بزارید جای احمدی نژاد ببیند چه می شود؟حالا ما چه می كنیم؟


چرا احمدی نژاد دنبال آن ۱۵ میلیون رای است؟


وقتی به احمدی نژاد مراجعه می كنی كه الان ركورد آرا را زده است می بینی همچنان ناراحت است. ناراحت چیست؟ ناراحت آن ۱۵ میلیون رای ان طرف است. از چه نظر؟ از نظر خودخواهی ؟ نه. احمدی نژاد ۲ ناراحتی دارد. یكی اینكه عددی كه آنطرف ایستاده خودش یك ملت است. اینجا خودمانیم. این را اگر بیرون بگویم دوباره برای ما داستان درست می كنند. آقا اندازه یه ملت است. ۱۵ میلیون است. ۵ و یا ۶ كشور را جمع كنیم ۱۵ میلیون نمی شود. اینها قدرت و اثر دارند. ضمن اینكه اینهائی كه رفتند به یك امیدی رفتند با آدم هائی كه رفتند فرقی ندارند. ما هر چی می رویم جلوتر باید آزادی را بیشتر كنیم.ن می توانیم مردم را محدود بین ۲ گزینه كنیم. این نگرانی اول احمدی نژاد است.


مساله دوم این است كه احمدی نژاد می گوید من تلاش كردم در كشور مظهر چند چیز باشم، مثل عدالت و خدمت. شعار عدالت و خدمت دادم. تلاش كردم مظهر دین و ضد فساد باشم. علامت اعتماد به ملت باشم. من به مردم اعتماد كردم. من گفتم ملت پای این همه فشار می ایستد. چرا ۱۵ میلیون به احمدی نژاد رای ندادند. چرا علی رغم اینكه چنین مظهری وجود داشته به او رای ندادند، خودش كه كم نگذاشته است، خودش كه تخلف جدی نداشته كه پیش مردم شرمنده باشد. احمدی نژاد می گوید این ۱۵ میلیون را باید جذب كرد. این اسمش انفعال نیست، این اسمش آن نیست كه بخواهیم رای احمدی نژا را بالا ببریم. ۲۴ میلیون رای دارد. این كه افتخار دارد پس رای كسی را نیاز ندارد. ولی وقتی اسم ولایت می آید فرق می كند. ولایت معنی اش محبت است. ولایت فرق می كند. اگر من سنگ ولایت را بر سینه می زنم مسئولیتم سنگین می شود. خیلی بد است كه یك نفر طرفدار ولایت باشد ولی برایش مهم نباشد كه چند نفر زیر علم ولایت سینه نزنند.


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا