محمدرضا تابش با اشاره به شرايط اقتصادي:
اصولگرایان خاضعانه از مردم عذرخواهی كنند
پرایدداشتن به معنای وضع خوب اقتصادی نیست
اعتماد:صبا آذرپيك:
اخم كردهاند در راهروهاي مجلس؛ وقتي ميپرسي چه خبر؟ ميگويند خبر هست اما به درد مردم نميخورد. آرام آرام به همديگر از اتفاقهاي جديدي كه در حوزههاي انتخابيهشان ديدهاند حرف ميزنند؛ از وضع بد اقتصاد و معيشت گرفته تا... . اگر خبرنگاري بپرسد چرا كاري نميكنيد سري تكان ميدهند و سكوت؛ كمي آن طرفتر اصولگرايان دوره ميگيرند و با هم از آخرين سهم دادن و ليست انتخاباتي و حاميان فلاني و لابيهاي فلان جريان براي مجلس بعد تعريف ميكنند. اگر سوال از وضع بد اقتصادي بپرسيد احتمال اينكه واژه «سياهنمايي» را بشنويد زياد است، البته اين روايت براي همگي صدق نميكند اما اكثريت دارد. محمدرضا تابش به عنوان رييس فراكسيون اصلاحطلبهاي مجلس شايد بيش از ديگر نمايندگان اصلاحطلب با پرسشهاي ارباب رجوع گرفته تا رسانههايي مواجه ميشود كه ميپرسند براي مردم نميخواهيد كاري بكنيد؟ «اعتماد» در گفتوگويي با تابش از او درباره وضع اصولگرايان و نگاهشان به مردم ميپرسد و اينكه ملت در چنين روزهايي چه حقي دارند؟ ميگويد اصولگرايي كه سه قوه و تمام قدرت كشور را در اختيار دارد، بايد بيايد جواب مردم را بدهد، مردم گول اصولگرايان را نمي?خورند و گفت با درآمد سالانه شش هزار دلار خيلي وضعشان نسبت به مردم دنيا خوب است؛ چون ميبينند و مقايسه ميكنند و دست آخر حرفش اين است كه تنها يك راه جبران مانده پس از شش سال؛ «خاضعانه از مردم معذرت بخواهيد»، هر چند خودش هم ترديد دارد، با يك معذرت مشكلات مردم يكشبه رفع شود.
جامعهشناسان اعلام نگراني مي?كنند كه مردم وضع معيشتي خوبي ندارند. شما اصلاحطلبهايي هستيد كه به هر حال حتي اگر سرتان در قدرت نباشد، بدنهتان در جامعه ريشه دارد، نميتوانيد اصولگرايان را متوجه وضعيت واقعي مردم كنيد؟
فكر ميكنم بهترين توصيف براي اصولگرايان همين شعر باشد «ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند/ تا تو ناني به كف آري و به غفلت مخوري». مردم باهوشند، گرچه سكوت كردهاند اما ذهنيتشان اين است كه قدرت كشور در دست اصولگرايان است و لذا با تحت سيطره بودن هر سه قوه زيرنظر اصولگرايان اين شعر در ذهنشان تجلي ميشود. اصولگرايان بهتر است كمي وقت بگذارند و به اين موضوع فكر كنند كه حداقل مردم توقعشان اين است كه وقتي حكومت يكدست در دست آقايان است بايد وضع معيشتي ملت خوب باشد، حالا به ساير وضعيتها هم اگر كاري نداشته باشيم، اما متاسفانه وضعيت معيشتي هم خوب نيست. خب مردم هم حق دارند ناراحت باشند چرا كه اين نازلترين حقشان است كه بپرسند اصولگرايان چرا پاسخگوي آنها نيستند؟ آن هم وقتي آقايان در راس قدرت هستند و هر سه قوه را در دست دارند چرا بايد آنها هر روز، وضعشان بدتر شود؟
اصولگرايان هر نوع گلايه مردم از وضع اقتصادي را متهم به سياهنمايي ميكنند، مردم چطور بايد به سياسيون كنوني حاضر در قدرت ثابت كنند كه از شرايط راضي نيستند؟
درست است كه درباره وضع كلي كشور پيشرفتهاي داشتيم اما اين پيشرفتها را در مقياس پيشرفتهاي جهاني بايد ديد و سنجيد. توقعات مردم را كه نميتوانيم مدام پايين بياوريم. بايد به مردم حق بدهيم كه همانند مردم ساير كشورها از مسوولان انتظار داشته باشند. واقعا نميتوانيم افتخار كنيم كه درآمد سرانه مردم سالانه شش هزار دلار است و بگوييم عالي است؛ در حالي كه كشورهايي كه منابع غني خدادادي ندارند و گاز و نفتي به عنوان سرمايه ملي ندارند، مردمشان درآمدهاي بالاي 15 هزار دلار تا 35 هزار دلار را دارند، آن وقت مردم ما با چنين سرمايههايي در اين وضع اقتصادي گرفتار شدهاند. به هر حال وسايل ارتباط جمعي زياد شده و ديگر نميتوان به مردم گفت همه دنيا شرايط خوبي ندارد و ما نسبت به ديگران در وضع خوبي زندگي ميكنيم. آن دوران گذشته و مردم ميبينند و خودشان قضاوت ميكنند.
چطور بايد به اصولگرايان ثابت كرد اين موارد نياز مردم است نه نقنقهاي سياسي رقبايشان؟
ديگر هر انسان منصفي ميداند ما بايد با اين درآمدهاي ملي هنگفتي كه داريم در وضع معيشتي مردم معجزه و كولاك ميكرديم. قرار بود قدرت اول منطقه شويم در حالي كه با اين سرمايههايمان ميتوانستيم يكي از قدرتهاي برتر دنيا هم باشيم اما متاسفانه هنوز قدرت برتر منطقه هم نيستيم. خيلي از كشورهايي كه داعيهدار سرمايهداري جهاني هستند، در بسياري از مواد اوليه محتاج ايران هستند از نفت و گاز گرفته تا فولاد و... . آنها چه كار كردند؟ برنامهريزي مشخص دارند، مدير متخصص در راس كار است و در تمام سطوح آدمهاي متخصص كار را در دست دارند. در تمام سطوح دموكراسي وجود دارد و مردم هر كاري را كه حكومتگران انجام ميدهند، رصد ميكنند؛ نظارت بر حاكماني كه خودشان انتخاب ميكنند و در هر جايي هم كه خلاف ميلشان رفتار ميشود در پايان دوره اين آزادي را دارند كه دولت و هيات حاكم را تغيير دهند.
اصولگرايان ميگويند پول نقد به مردم ميدهند؛ توقعات مردم بالا رفته است؟
واقعا اينكه ملت پرايدي سوار شوند و حقوق ته ماهي داشته باشند كه به معني وضع خوب اقتصادي نيست. كشورهاي همجوارمان را نگاه كنيم. كشورهاي توسعه يافته را نگاه كنيم. بند ناف 73 ميليون ايراني را به دولت گره زدند. تمام كشور را يارانه بگير كردند. كاش فقط پول هدفمند كردن يارانهها را به مردم ميدادند، سهم توليد را هم آوردند و خلاف قانون دارند بين مردم پخش ميكنند تا مردم را براي مدتي كوتاه در اين شرايط بد اقتصادي راضي نگه دارند؟ اين راضي نگه داشتن به چه قيمتي است؟ سر همين ماجراي هدفمند كردن يارانهها، ببينيد چه طرح خوبي داشتيم و آنها با آن چه كار كردند؟ مثلا قرارمان اين بود دست دولت از اقتصاد برچيده شود اما حالا ببينند چه كردند؟ يا نفت ميفروشيم و پول آن را ميآوريم به مردم ميدهيم. مردم هم راضي نيستند كه اين طور با آنها رفتار شود، جلوي اين رفتارها را بايد گرفت. هدفمندسازي امر خوبي بود اما به اهدافش پشت شد و نه از چابكسازي اقتصاد خبري شد نه از كاهش وابستگي اقتصادي به دولت؛ توليد و اقتصاد و... هيچ كدام محقق نشد. اگر اين وضع بازار مالي امريكا و اروپا كه خيلي خوشحاليم در اين كشورها بد شده و در حال بدتر شدن هست به ايران هم تسري پيدا كند، نخستين پيامدش كاهش قيمت نفت است كه همين الان هم خودش را نشان داده و در چنين شرايطي ما چطور ميخواهيم 73 ميليون را يارانهيي بدهيم كه از قضا عادت هم كردهاند و توقعشان گرفتن پول نقد از دولت شده است.
رسانهها، سخنرانيها و مصاحبههاي اصولگرايان همگي درباره قدرت و سهمشان از حاكميت كنوني و... است؛ اميدي ميتوان داشت كه به فكر چنين مسائلي هم بيفتند؟
بيشتر وقت آقايان اصولگرا به منازعه و مناقشه ميگذرد. مردم خودشان خوب ميبينند چه خبر است. در موضوع كلان مديريت ديگر لازم به توضيح نيست. مجلس و دولت كه با هم نميسازند؛ هرچند همهشان از يك جناح هستند.
اين دعواهايشان با همديگر عرصه را به مردم تنگ كرده است و مردم ديگر حوصله اين دعواها را ندارند. ملت ولينعمت ما هستند و حتما توقع دارند كه برايشان خدمت صورت بگيرد نه اينكه آقايان مسوول بر سر قدرت و اختيارات و وظايف اين طور با هم نزاع داشته باشند.
راه گريزي از اين گردنه براي مردم مانده است؟
اصولگرايان فرافكني نكنند، از پاسخگويي شانه خالي نكنند و حتي با خودشان آنقدر صادق باشند كه بيايند در اين دوراني كه بر مسند قدرت بودند درباره كارهايي كه اشتباه كردند خاضعانه از مردم عذرخواهي بكنند. مردم ما مردم كريم و بزرگواري هستند. اصولگرايان اگر ميخواهند در عرصه سياسي همچنان بمانند، عذرخواهيهاي زيادي به مردم بدهكارند.
عذرخواهي اگر انداختن تقصير به گردن ديگري باشد براي مردم سودي دارد؟
بهتر است آقايان اصولگرا متوجه باشند كه ديگر خيلي دير شده و فرافكنيها فايدهيي ندارد. مسووليت تمام وضع كنوني كشور بر عهده آنهاست. هشت سال است در كشور حاكم هستند و هر سه قوه را هم با افتخار در دست دارند؛ ديگر نميتوانند تقصير را به گردن ديگري بيندازند. حركاتشان از حذف تبصره 3 قانون توسعه برنامه چهارم را در خاطر داريم. در دولت خاتمي گفتند كه قيمتها بايد ثابت باشد و خاطرمان هست كه جلوي مصوبه مجلس ششم را گرفتند و حالا بعد از هشت سال بيايند به مردم جواب بدهند كه چه كار كردند؟
فكر نميكنيد شما اصلاحطلبها هم اين دو سال به خاطر برخي اتفاقها مراعات بيش از حد كرديد و در برابر وضع كنوني مردم سكوت كردهايد؟ آيا به خاطر مردم نبايد هشدارهاي جديتري به مسوولان ميداديد؟
ببينيد، چرا ما اصلاحطلبها كم حرف ميزنيم؟ ما كه به عنوان منتقد وضع موجود بايد بيشتر از همه معترض باشيم. موضوع همين است كه ما به عنوان منتقد سعي ميكنيم حرفهاي تخصصي بزنيم و انتقاد و اعتراضهايمان را از همين مجراهاي باقي مانده قانوني اعلام كنيم.
دعوايي سر داشتن يا نداشتن قدرت نداريم؛ اين روزها نگران وضعي هستيم كه كشور را در بد شرايطي قرار ميدهد. ما اقليت مجلس سعي كرديم با اينكه منتقد بوديم با عقلانيت رفتار كنيم.
تند و تيز رفتار نكرديم با اينكه وضع كشور در برخي موارد خيلي بد است اما هيچوقت طوري حرف نزديم كه دل مردم را خالي كنيم؛ سعي كرديم با آنهايي كه قدرت را در انحصار دارند مدارا كنيم. بارها هم به اصولگراها گفتيم اگر بر سر قدرت با هم دعوا دارند، اختلافهايشان را ببرند در مجامع خصوصي و محافل شخصيشان، چون واقعا نه مردم دوست دارند و نه علاقهمند هستند كه بازي قدرت اصولگرايان و اختلافهاي درونيشان را به تماشا بنشينند، وقتي اينقدر خودشان درگيري ذهني و اقتصادي دارند.
اين عقلانيت و متانتي كه اصلاحطلبهاي امروز دارند بايد الگويي شود براي اصولگراياني كه امروز دغدغه اولشان ماندن در قدرت است تا خدمت به ملت؛ آنها بايد اين روزها از آغاز هدفمند كردن جوابگو باشند تا امروز.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 08,فوریه,2025