جابرانصاری‌ها و عسگراولادی‌های مسلمان، از بیل گیتس چه کم دارند؟

بیل گیتس را بخش اعظم مردم جهان می شناسند و صدها میلیون نفر آرزو دارند به نقطه ای از موفقیت برسند که این دانش آموخته دانشگاه هاروارد در طول 35 سال فعالیت در صنعت IT بدان دست یافت و طبق اعلام مجله فوربس، سومین مرد ثروتمند حال حاضر جهان لقب گرفت. اگر بیل گیتس را به صورت یک کشور تصور کنیم، باید به او لقب سی و هفتمین کشور ثروتمند جهان را داد و او می تواند به هر انسان این کره خاکی 15 دلار آمریکا هدیه بدهد و باز هم 5 میلیون دلار در حسابش باقی بماند و این قدرت خیره کننده ابرسرمایه دار 56 ساله ای را نشان می دهد که دیگر در پی افزودن بر ثروت بیش از 70 میلیارد دلاری اش نیست.

 

وقتی او و همسرش ملیندا، موسسه خیریه‌ای را با سرمایه 28.8 میلیارد دلار ایجاد کردند تا فعالیتهای بشردوستانه را در زمینه‌های بهداشت جهانی و آموزش حمایت کنند، با این امید که در قرن بیست و یکم تمام مردم دنیا به آموزش و بهداشت دسترسی داشته باشند و این موسسه مبلغ 3.6 میلیارد دلار به بهداشت جهانی، 2 میلیارد دلار به توسعه آموزش در مناطقی که سطح درآمد مردم پایین می‌باشد اهدا کرده است که در آمریکا و کانادا به صورت اهدای کامپیوتر و دسترسی به اینترنت برای همگان در کتابخانه‌های عمومی بوده است، بسیاری این رفتار را یک ژست از ثروتمندی دانستند که نمی داند با ثروت افزوده سالیانه اش چه کند و در پی محبوبیت جهانی است؛ اما وقتی کمتر از یک سال پیش گیتس از برنامه اش برای هزینه نود و نه درصد دارایی اش در راه کمک به مردم فقیر جهان پرده برداشت، دیگر نمی شد این ماجرا را یک ژست تلقی کرد. کاری که گیتس انجام داد -بخشیدن اموال بدون اجبار به فقرا- در غرب "مسئولیت اجتماعی" خوانده می شود و شاید معادل اسلامی اش، "خمس" و  "زکات" باشد.

 

 


گیتس همان زمان در یک گفت و گو عنوان کرد: «ما قصد نداریم ثروت هنگفتی از خود برای فرزندانمان به ارث بگذاریم و آنها به ثروت ما چشم ندوخته اند.» و این گونه بود که بسیاری از مردم جهان او را تحسین کردند و در میان این مردم، برخی صاحبان خرد از این منظر به ماجرا نگریستند که چقدر این منش زندگی گیتس با اسلام واقعی که بخشندگی در جای جایش توصیه شده، نزدیک است و چقدر این رویه یادآور کلام علی بن ابی طالب (ع) است که «بگذارید و بگذرید، ببینید و دل مبندید، چشم بیندازید و دل مبازید، که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت...» و رخ دادن چنین اتفاقی در قلب آمریکا و توسط مردی که در سالهای اخیر برخی جریان های متوهم، او را حتی یکی از سرکردگان ایلومیناتی یا فراماسونری معرفی و ثروتش را سرمایه این جریانها دانستند(!)، نشان داد نباید تصور کرد شعائر اسلام تنها در کشور مملو از سرمایه دارمان انجام می شود!

 

حضرت محمد مصطفی (ص) می فرماید: «ما آمَنَ بى مَنْ باتَ شَبْعانَ و جارُهُ جائِعٌ / به من ایمان نیاورده است، کسى که با شکم سیر بخوابد، در حالى که همسایه اش گرسنه باشد.» و خداوند متعال نیز در قرآن می فرماید: «وَ الْجارِ ذى القُرْبى و الجارِ الجُنُبِ / و همسایه نزدیک و همسایه دور را مورد احسان خویش قرار ده.» وقتی از امام صادق (ع) حداقل حد همسایگی را جویا می شوند، لسان الصدق پاسخ می دهد: «اَرْبَعین دارا مِن کُلِّ جانب / چهل خانه از هر طرف.» و با این اوصاف هر مسلمان و علی الخصوص شیعه ای که با سیری، سر بر بالین بگذارد، به یکی از اصول دین ایمان نیاورده و عملاً کسی که به پیامبری ایمان نیاورده، به دینش نیز ایمان ندارد و مسلمان نیست. با این قاعده ساده، تنها در مملکت هفتاد میلیونی مان، چند مسلمان داریم که چون مولایش علی شب ها دلواپس گرسنگان ساکن در چهل خانه چهارسوی بیتش باشد و چند تن می توانند ادعا کنند تنها به همین یک تکلیفشان عمل کرده اند و از این جهت سربلندند و می دانند وقتی رحل سفر ببندند، همسایگانشان پشت جنازه شان به نیکی از ایشان یاد می کنند و لا اله الا الله را می گویند؟

شاید بسیاری چنین توجیه کنند که توان عمل به چنین رویه اخلاقی و انسانی را برای چند همسایه اطرافشان ندارند، چه رسد به چهل همسایه از هر سو و استناد نمایند به «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها / خدا هیچ کس را جز به اندازه توانایى اش تکلیف نمى‏ کند» که اگرچه انفاق حسن اصلی اش زمانی صادق است که وقتی خود به چیزی احتیاج دارید، آن را به دیگری ببخشید. ولی شاید با این توجیه از طبق متوسط جامعه قابل پذیرش باشد اما آیا این حکم نباید توسط متمولین جاری شود؟

 


نمونه وطنی اش شاید اسدالله عسگراولادی باشد که به قول خودش چند تن نیز از او در ایران ثروتمندتر هستند و البته همچون عسگراولادی سلطان خشکبار و صاحب بزرگ ترین انبار و خانه تهران (به گفته خودش) نیز کم نیستند که شاید محمدرضا جابر انصاری و علینقی خاموشی از بزرگان پارچه و پوشاک ایران و علاء الدین میرمحمدصادقی که او را پدر گچ و سیمان ایران خوانده اند و البته لیستی چندصد نفری را در ذیل اینها نگاشت که عمل به این تکلیف اسلامی برایشان، حکم هزینه کردن از پول تو جیبی شان را دارد! اما آیا با این وضعیت در اطراف منازل این بزرگواران که قطعاً دستشان به خیرات و مبرات هم می رود، دیگر هیچ کس گرسنه سر به بالین می گذارد؟

 

البته نمی گوییم که دست اینها به خیر نمی رود؛ شاید ایجاد اشتغال این افراد برای زیردستانشان و ایجاد اشتغال برای واردکنندگان از چین یا صادرکنندگان به اروپا و آمریکا و ایجاد فرصت های شغلی نیز خیر کمی نباشد، اما به هر حال این هم انتظار زیادی نیست برای کسانی که از آموزه های علوی بهره برده اند. در همین زمینه نیز در آستانه انتخابات اتاق بازرگانی تهران، کنفرانس خبری مبنی بر همکاری اتاق بازرگانی تهران و محک برای تبیین "مسئولیت اجتماعی" در ایران و سرازیر شدن کمک ها به این مجموعه و نظایر آن برگزار شد اما مشخص نشد آقا پورفلاح یکی دیگر از میلیاردرهای عضو اتاق و هیات امنای محک دقیقاً بعد از این تبلیغات چند درصد از اموال اهالی این اتاق و یا چندده میلیارد تومان از گردش مالی باورنکردنی اعضای این اتاق را به عنوان کمک به حساب محک واریز کرده است؟!

 

 

 

اگر افطارهای تلویزیون (نه رسانه های آن سوی آب) را روشن کنید، پیام های متعدد و مکرر مردمی را می شنوید که مجری ها می خوانند؛ مردمی که می گویند در رمضان غذا برای افطار و سحر ندارند و مردی که فرزاد جمشیدی در سر سفره سحری شرمندگی اش را برای ما می خواند: «غذا ندارم سحر به بچه هایم بدهم. آرزو می کنم بخوابم و بمیرم.» (نقل به مضمون) و این سحری را برای کسی که ذره ای دل داشته باشد، به زهر مبدل می سازد. اینها البته شاید هیچ کدامشان همسایه چهل خانه هر سوی یکی از متمولین عزیز نباشند، اما ساکن کشورمان که هستند! کشوری که تنها ادعا می شود هیچ کس در آن گرسنه نمی خوابد.

 

حال با این اوصاف آیا می توان توقع داشت، مثلاً عسگراولادی که آمادگی اش را بارها برای خرید ملک نمایشگاه بین المللی تهران با برآورد 500 میلیارد تومان قیمت، اعلام کرده، 99 درصد اموالش و دارایی های متعلق به خود را به ایتام واگذار کند و در حالی که به مراتب سن بیشتری از بیل گیتس از او گذشته، تنها یک درصد اموالش را نگه دارد؟! آیا می توان درخواست مشابهی از میرمحمدصادقی، خاموشی، جابر انصاری و دیگران داشت؟ به هر حال سرمایه داری در ایران محترم است و باید امنیت سرمایه گذاری نیز افزایش یابد تا بسیاری از سرمایه ها نیز به کشور بازگردد و از این حیث صاحب اختیار ثروتشان هستند و با این حساب تنها پرسشی که می ماند این است که جابرانصاری ها و عسگراولادی های مسلمان و امثال آنها، از بیل گیتس چه کم دارند یا او چه بیشتر دارد؟

 

منبع:  آینده

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا