گفتگو با علی اکبر اولیاء در مورد نظام حزبي و ارتقای تاثیرگذاری افراد
یزدفردا: در آستانه مقدمات برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی بحث و تلاش برای حضور همه جریانات سیاسی در انتخابات و مشارکت بالای مردم جدی شده است. با علي اكبر اولياء نماينده يزد و صدوق و عضو فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي درباره ضرورت و چگونگی حضور احزارب سیاسی در جامعه گفت وگو کرده ایم که در پی می‌آید.

سوال : نظر شما در مورد يك كشور تك حزبي چيست ؟

تحزب يك تجربه جهاني است. در واقع در هر كشوري حتي در كشورهاي خيلي شرقي و حتي در كشورهاي به معناي واقعي تك حزبي امروزه ديگر تك حزبي ماندن معنا و مفهومي ندارد و به هر حال به‌صورت ظاهري هم كه شده در اين كشورها احزاب ديگري وجود دارند. البته ايران يك كشوري است كه بر مبناي مردم سالاري استوار است و مردم سالاري يعني اين‌كه واقعا گروه‌هاي مردم با سليقه‌هاي مختلف بتوانند دور هم جمع بشوند و نظرات و عقايد خودشان را با هم هماهنگ كنند تا بتوانند حرف خودشان را مطرح و از آن دفاع كنند. از نظر فعالان حزبي و به‌نظر خود من، هيچ راهي جز تحزب نيست. البته مخالفان تحزب در انتخابات استاني هم نظراتي دارند و اين نظر بايد در دستور كار مجلس قرار بگيرد و در مورد آن مخالف و موافق صحبت كنند و در نهايت هر چه كه راه قانوني است و مسيري كه قانون تعيين كرده است، همان طي بشود. من فكر مي‌كنم احزاب موجود هم بايد تلاش كنند تا نقش تحزب در انتخابات مطرح بشود و پرورش پيدا كند.

بايد نظرات مخالف نقد شود و موافقين حرف‌هاي خود را بزنند و در نهايت ان‌شاءالله به يك جمع بندي برسيم. البته اگر يك آسيب‌شناسي هم بكنيم، در واقع يك زمينه‌هاي منفي پذيرش تحزب را به دلايل مختلف و تجربه‌هاي قبلي در جامعه داشته‌ايم. بايد همه اينها را بررسي كرد تا متوجه شويم كه چرا همين زمينه‌هاي موجود تحزب در كشور كمرنگ شده يا زمينه خودش را از دست داده است. ولي به‌نظر مي‌رسد بحث تحزب يك بحث اجتناب‌ناپذير است و من مشخصا روي اين مطلب تاكيد مي‌كنم كه هيچ‌گاه براساس نظرات فردي و مبتني بر نظرات افراد، نمي‌توانيم جامعه را بسازيم. بايد نظرات افراد، پخته و سپس مطرح شود. احزاب بهترين جايي است كه اين نظرات با همديگر جمع شود و يك جمع‌بندي نهايي قابل‌قبول از آن جمع‌بندي اوليه بيرون بيايد.

همواره مخالفان تحزب بحثي را مطرح كرده‌اند و گفتند كه در كشور اسلامي، حزب نمي‌خواهيم و نظرشان اين است كه مردم مي‌توانند شخصا تصميم بگيرند. سؤال اين است كه اگر احزاب نباشند، چگونه و چه كسي مي‌تواند مردم را هدايت كند؟

من اصلا نمي‌توانم اين رفتارها را درك كنم. وقتي سخن از كم لطفي به تحزب به ميان ميآيد مشاهده مي‌كنيم كه حتي در همين حالتش هم گروه‌هاي فعال و هيات‌هايي وجود دارند كه ارتباطاتي را به‌وجود ميآورند. همين اطرافيان دکتر احمدي‌نژاد در واقع يك حزب هستند. رايحه خوش خدمت خودش يك حزب است. البته ممكن است تابلو رسمي يا ثبت شده‌اي نداشته باشند ولي در واقع به‌عنوان يك حزب فعاليت مي‌كنند. حتي خود احمدي‌نژاد با يك رويكرد تحزبي در مرحله اول انتخابات رياست‌جمهوري راي آورد و در مرحله دوم نيز ديگران با احمدي‌نژاد ائتلاف كردند. بنا بر اين نمي‌شود از حزب نفع ببرند و حالا بگويند تحزب خوب نيست. متأسفانه آقايان در عمل همان كار حزبي را مي‌كنند ولي در ظاهر با آن مخالفت مي‌كنند. بهتر است فعاليت اين تشكها سازمان يافته باشد و در مجموعه وزارت كشور به ثبت برسد تا مسئولان آن فعاليت مشخص داشته و در برابر عملكردشان پاسخگو باشند. يكي از آسيب‌هايي كه الان با آن مواجه هستيم حركت‌هاي فردي است. نمايندگاني كه الان در مجلس انفرادي راي مي‌آورند، تجربه و تخصص لازم در كارهاي سياسي را ندارند. در حالي‌كه اينها بايد در يك كوران تلاش و فعاليت مستمر پخته شوند و يك

جمعي بايد مسئوليت حضور آنها را در مجلس يا شوراي شهر بپذيرد.

اين درست نيست كه فردي از راهي رد مي‌شود و به يك دليلي در فضاي فعلي راي مي‌آورد و نماينده مجلس مي‌شود. در حالي‌كه هيچ ضمانتي بر عملكردش نيست و اطميناني نيست كه راه درست را پيش بگيرد. ولي اگر اينها با يك حزب همراه باشند، در واقع در مجموعه حزب تحت نظارت هستند و در واقع نظراتي هم كه از طرف آن فرد داده مي‌شود مبتني بر يك كار كارشناسي بوده و عقبه كار تخصصي است. در نتيجه اين فرد در هر جايي كه باشد، قطعا بهتر مي‌تواند ايفاي نقش بكند از سوي ديگر خود اين مجموعه محافظ و در واقع مراقب آن فرد است كه خطا نكند. يعني اگر آن فرد منتخب در مسند قدرت قرار گرفت، حزب به طرق مختلف با او در ارتباط است و بر او نظارت دارد. كردارش هم تحت كنترل است و در واقع اگر آن فرد نتواند خودش را نشان بدهد و كارنامه قابل‌قبولي داشته باشد آبروي آن حزب مي‌رود. به‌نظر من مي‌توانيم مديريت بر مسئولان را در قالب يك حزب يا نظام حزبي اجرايي كنيم. نظام ما بر پايه مجلس، شوراها و نظام شورايي است و قطعا با يك نظام حزبي مي‌توانيم افراد تاثيرگذارتري را در اين مسئوليت‌ها داشته باشيم.

دولت نهم يارانه احزاب را قطع و اعلا م كرد اگر احزاب مي‌خواهند فعاليت كنند، خودشان هزينه‌‌اش را تامين كنند. فكر مي‌كنيد اين قبيل رفتارها چه تاثيراتي بر نظام سياسي كشور مي‌تواند داشته باشد‌؟

قطعا اين رفتارها آثار مخربي دارد. بايد توجه داشته باشيم كه هنوز در مملكت به آن احزاب جا افتاده نرسيده‌ايم و هنوز اين باور عمومي وجود ندارد كه مردم بايد براي عضويت در حزبشان حق عضويت بپردازند. حالا يا وسعش را ندارند يا به آن باور نرسيدند. اينطور نيست كه الان احزاب بتوانند روي پاي خودشان بايستند. مثلا وقتي كنگره احزاب برگزار مي‌شود. دوستان بايد از استان‌هاي مختلف بيايند و در اينجا هم هزينه سفر آنها مطرح است و هم وقتي كه دارند هزينه مي‌كنند. در واقع بايد اينها به‌نحوي منظور شود. اگر احزاب بخواهند هزينه تمام اين مجموعه را تامين كنند، دفتر، كارمند، كارشناس و بسياري موارد ديگر مي‌خواهد تا اين هزينه‌ها را بپردازند. به‌نظر مي‌رسد رفتارهايي كه الان در كشورمان با احزاب مي‌شود منجر به ركود بيشتر فعاليت حزبي شود.

سوال: آيا راهكاري بر‌اي حل اين مسئله وجود دارد؟

من فكر مي‌كنم كه بايد با دوستان نماينده در مجلس شوراي اسلامي، البته آنهايي كه به چند صدايي اعتقاد دارند و از تفكرات خودراي بودن گريزان هستند، مشورت كنيم تا در بودجه سال آينده رديفي براي هزينه‌هاي احزاب به‌نحوي تعيين كنيم. اگر اين مسئله در بودجه ديده نشده است بايد تجديد نظر شود. به‌نظر من در شرايط فعلي حمايت دولت از احزاب كاملا حياتي و اجتناب‌ناپذير است.

سوال: آينده را چگونه مي‌بينيد‌؟

سؤال سختي است، اما اميدوار هستم. ببينيد وقتي نظام جمهوري اسلامي مبتني بر مشاركت مردمي است، طبعا در هر جامعه‌اي سلايق مختلفي وجود دارد كه بايد امكان و اجازه بدهيم تا هركس كه قانون اساسي را قبول دارد، نظام و ارزش‌هاي نظام را قبول دارد، فعاليت كند. حالا طبعا در اين مجموعه كلان، هم تشكل‌هاي اصولگرا و هم تشكل‌هاي اصلاح طلب وجود دارند. متأسفانه آنچه من احساس مي‌كنم، يك حركت رو به عقبي است كه دايره فعاليت‌ها را مرتب تنگ‌تر كنيم تا اقشاري از جامعه جايي براي فعاليت و حتي براي شناسنامه دار بودن نداشته باشند. به عقيده من اگر اين اتفاق بيفتد، يك حركت منفي و رو به عقبي از جهت جمهوريت نظام اتفاق مي‌افتد. بايد قاعدتا تلاش ما اين باشد كه هر چه بيشتر مردم در صحنه حضور داشته باشند. بحث جذب حداكثري و دفع حداقلي كه مقام معظم رهبري مطرح كرده‌اند بدين معناست. فكر مي‌كنم اگر بنا براين باشد كه گروه‌هايي از جامعه حذف بشوند، جامعه يك سري از سرمايه‌هاي ارزشمندش را از دست مي‌دهد

منبع:تابناک

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا