یزدفردا :گلابدان :ما هم مثل شما خوانندگان عزيزتر از جان فردايي، در خبرها خوانديم كه در بافت قديمي يزد، كه ظاهراً دومين شهر خشت خام جهان است و همه خلايق از مردم و مسئولان به وجود آن افتخار ميكنند، دارند يك تونل زيرزميني حفر ميكنند. گروهي از دوستداران ميراث فرهنگي هم با صدور اطلاعيه از چنين اقدامي انتقاد كردهاند؛ اما از سوي مسئولان امر، واكنشي در اين باره به عمل نيامده است. در اين مقال و مجال، بهطور مختصر دلايل اين عدم واكنش را بررسي ميكنيم:
1-شهرداري محترم كه با بسياري پديدهها مثل پهن كردن بساط از سوي دستفروشان به سرعت برخورد ميكند و مرتكبين بينوا را بهشدت به سزاي اعمال قبيحشان ميرساند، در اين باره نميتواند كاري بكند. دليلش هم اين است كه مأموران محترم شهرداري، طبق مقررات فقط موظفند با تخلفات روزميني و حداكثر هوايي از جمله ساخت و سازهاي غيرقانوني چندين طبقه مقابله كنند و قانون درباره تخلفاتي كه در زير زمين اتفاق ميافتد پيشبيني لازم را نكرده است. بنابراين در اين باره، اين نهاد مردمي، اصلاً و ابداً مقصر نيست و اگر تقصيري هم هست متوجه قانونگذاران محترم است كه بايد خلأ قانوني را برطرف كنند و كاري كنند كه بشود با تخلفاتي كه در اعماق زمين هم رخ ميدهد برخورد نمود و البته ميزان عمقش را هم مشخص كنند تا كسي هوس نكند در غياب مواد قانوني، اعماق خيلي خيلي ژرف را هم مورد كندوكاو قرار دهد.
2-ميراث فرهنگي هم در اين باره نميتواند كاري بكند. يك دليلش همان دليلي است كه در بالا آمد. دليل ديگرش اين است كه اصولاً هر كاري كه بتواند توريستها را جذب كند مورد تأييد اين ارگان هم هست. حالا ميخواهد منجر به خرابي بافت قديمي و آثار تاريخي ثبت شده هم بشود يا نشود. فرقي نميكند. سياست ميراث فرهنگي همان است كه گفتيم و در اين راستا به كسي اجازه ميدهد هر كاري دلش خواست بكند. ضمناً اين آثار تاريخي از همان روز اولش كه تاريخي نبود. به قول خواجه حافظ شيرازي:
گويند سنگ لعل شود در مقام صبر آري شود وليك به خون جگر شود
سالهاي مديد گذشته، خون دلها خورده شده، جگرها آتش گرفته تا اين كه اين بافت، كه يك روزي براي خودش بافت جديد بوده، حالا بافت قديمي شده و ارزش پيدا كرده. خوب، با همين قياس، اين تونل زيرزميني هم كه امروز يك چيز جديد محسوب ميشود، بعد از سالها و قرنها يك اثر باستاني خواهد شد. فقط بايد صبر كرد و خون جگر خورد و هيچي نگفت. به همين دليل هم هست كه ميراث فرهنگي در جهت مقابله با حفر تونل در زير بافت قديمي كاري نميتواند بكند.
3-ديگر مسئولان شهر هم در اين باره كاري نميتوانند بكنند. دليل اولش همان است كه در شماره يك گفتيم. دليل دومش هم همان است كه در شماره دو گفتيم. دليل سومش كه هنوز نگفتيم اين است كه بالاخره مسئولان شهر اگر يك بار هم شده سر سفره حفركنندگان تونل نشستهاند. با هم نان و نمكي خوردهاند. حق آشنايي پيدا كردهاند. نميتوانند كه همين طور كشكي كشكي ميانه خودشان را با دوستان ديرينه به هم بزنند. آن هم بر سر چي؟ بر سر يك امر پيش پا افتادهاي مثل حفر تونل در اعماق زمين. دو روز دنيا كه ارزش اين حرفها را ندارد. مگر شاعر نگفته است:
تا تواني دلي به دست آور دل شكستن هنر نميباشد
حالا اگر در اين دنيايي كه همه در حال دل شكستن هستند، يك عدهاي پيدا ميشوند كه در فكر دل به دست آوردن باشند، نبايد گير الكي به آنها داد!
4-در اينجا سئوالي پيش ميآيد و آن اين كه چرا بعضيها با موضوع حفر تونل در زير بافت قديمي مخالفند و در اين راستا، تحركاتي هم انجام ميدهند؟ بايد عرض كرد كه اين دسته از عزيزان يك مقدار وسواسي هستند و فكر ميكند حالا با حفر يك تونل در زير بافت قديمي، قرار است خدايناكرده اتفاق بدي بيفتد. اين دسته از دوستان بايد كمي وسواسشان را كم كنند. خواهند ديد كه اتفاقي نميافتد. حتي ما معتقديم بايد فتيله وسواسشان را خيلي بيشتر از اينها پايين بكشند و اگر يك وقت حتي خداي ناكرده، زبانم لال، اتفاقي هم براي بافت قديمي افتاد، خيلي خودشان را ناراحت نكنند. دو روزه عمر دنيا كه ارزش اين حرفها را ندارد!
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 20,اکتبر,2024