یزدفردا :طنز گلابدان:حالا تأمل بفرماييد. آسياب به نوبت. وقتي اين طرحها كه گفتم رفت روي آنتن صدا و سيما، بعداً طرحهاي ديگه خودمرو مطرح ميكنم. آخه ميترسم اين طرحها رو يه عده فرصتطلب بدزدن به نام خودشون اجرا كنن!
عاطل: چهار، هفت، هشت، نه، بيست، نود...
باطل: جناب عاطل خان، مثل اين كه حسابي سرتون گرم حساب و كتابه ها!
عاطل: باطل جان، تمركزم رو به هم نزن. دارم فكر ميكنم.
باطل: ميدونم دارين فكر ميكنين. حدس ميزنم علاقمند شدين به كار حسابداري. مگه نه؟!
عاطل: نه جانم، اصلاً ربطي به حسابداري نداره. دارم يه فكر فرهنگي ميكنم.
باطل: فكر فرهنگي؟! اين اعداد و ارقام چه ربطي داره به كار فرهنگي؟!
عاطل: خيلي هم ربط داره. اصلاً بگيد ببينم، شما برنامه هفت رو ديديد؟
باطل: بله كه ديدم. همون كه درباره سينما حرف ميزنه. بازيگرا و كارگردانا هم ميآن توش حرف ميزنن.
عاطل: خوب، بگيد ببينم برنامه نود رو هم ديدين؟
باطل: اي بابا، چه حرفا ميزنين. برنامه نود رو كه همه ميشناسن، حتي خواجه حافظ شيرازي! و عادل خان فردوسيپور رو همه ميشناسن، حتي خواجه حافظ شيرازي!
عاطل: خيلي خوب ديگه. اون چيزايي كه من داشتم با خودم ميگفتم مربوط بود به برنامههاي تلويزيوني كه يه موضوع كاملاً فرهنگيه.
باطل: بله، شما درست ميفرمايين. حالا دقيقاً داشتين به چه چيزي فكر ميكردين؟
عاطل: داشتم به اين فكر ميكردم كه راستي راستي اين صدا و سيماي ما چقدر كار فرهنگي ميكنه. مثلاً همين برنامه نود. مدتهاس كه ورزشكارا و مربيا و داورا و تماشاچيا از طريق همين برنامه ميتونن هرچي دلشون خواست نثار همديگه كنن. دست همديگه رو رو كنن. مچ همديگه رو بگيرن. سير تا پياز زندگي همديگه رو براي عالم و آدم افشا كنن. فحش بدن. ناسزا بگن. خلاصه خودشون رو از نظر روحي رواني حسابي تخليه كنن.
باطل: بله، حق با شماس.عاطل: يا همين برنامه هفت. بعد از اهالي ورزش، حالا يه عرصه و ميداني پيدا شده براي اهالي سينما. اين جماعت هم ايضاً ميتونن پشت صحنه مسائل همديگه رو به تماشاگر تلويزيون نشون بدن. اونا هم اين امكان رو پيدا كردن كه رقباي خودشون رو به باد انتقاد و ناسزا و از اينجور چيزا بگيرن.
باطل: بله، بازم حق با شماس. درست ميفرمايين.
عاطل: حالا من دارم فكر ميكنم داره در حق بقيه اصناف جامعه ظلم ميشه. ديگر اقشار جامعه هيچ جايي رو ندارن كه عقدههاشون رو بريزن بيرون. صدا و سيما بايد اين خلأ بزرگ رو پر كنه. اينجاس كه جاي كار خيلي فراوونه.
باطل: مثلاً چه كارايي؟
عاطل: من چندتايي طرح دارم. مثلاً يه برنامه درست كنن براي اهالي مطبوعات. چون قانون مطبوعات اجازه نميده هركي هر چي دلش خواس بنويسه و عقدههاش رو بريزه بيرون، خوبه كه صدا و سيما يه برنامه درست كنه براي اين قشر كه بتونن بيان جلوي دوربين و در مقابل چشم ميليونها بيننده تا ميتونن توي سر و كله هم بزنن. از اونجايي كه مطبوعات ركن چهارم دمكراسي هستن، اسم برنامهش رو هم بذارن برنامه چهار!
باطل: خوب، ديگه چه طرحي دارين جناب عاطل خان؟
عاطل: طرح بعدي براي حقوق بگيران دولته. اين قشر چه گناهي كردن كه همهش بايد به ارباب رجوع احترام بذارن و نفسشون هم درنياد؟ طفلكيها توي دلشون عقده ميشه، مريض ميشن ميافتن گوشه خونه. يه برنامه هم براي اونا درست بشه كه بتونن بيان و تا ميتونن بزنن توي سروكله همديگه و دعوا و بحث و مشاجره كنن. شايد يه كم دلشون خنك بشه. از اونجايي كه اين دسته هميشه هشتشون گرو نهشون هست، اسم برنامهشون رو ميشه گذاشت هشت و نه!
باطل: عجب، خوب ديگه چه طرحي به نظرتون رسيده جناب عاطل خان.
عاطل: خوب، البته بنده حقير، منبع طرح و خلاقيتم. طرح ديگهاي كه دارم براي نخبگان جامعهس. واقعاً شما بگيد، اين صنف شريف تا كي بايد نجابت به خرج بدن. هي هيچي نگن. همه چيز رو بريزن توي دلشون و بعد يكهو ببيني بيچارهها به ضعف اعصاب دچار شدن. يه برنامه هم بايد براي اينا توي تلويزيون گذاشت كه بشينن و هرچه دل تنگشون ميخواد بگن. داد بزنن. ناسزا بگن. بدوبيراه نثار همديگه كنن. خلاصه تا ميتونن دلشون رو خالي كنن. بلكه يه كمي آروم بگيرن و دچار درداي عصبي و بحرانهاي روحي نشن! از اونجا كه اين گروه هميشه آدماي نخبهاي بودن و هميشه نمره شون بيست بوده، اسم برنامهشون رو هم بذارن برنامه بيست.
باطل: بله، طرح خوبيه. ديگه چه طرحي دارين جناب عاطل خان.
عاطل: حالا تأمل بفرماييد. آسياب به نوبت. وقتي اين طرحها كه گفتم رفت روي آنتن صدا و سيما، بعداً طرحهاي ديگه خودمرو مطرح ميكنم. آخه ميترسم اين طرحها رو يه عده فرصتطلب بدزدن به نام خودشون اجرا كنن! پس فعلاً: شرح اين هجران و اين خون جگر-اين زمان بگذار تا وقت دگر...!
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 21,اکتبر,2024