يزدفردا:متن كامل نامه سر گشاده اصغر باقري خطاب به حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد تقي محصل همداني نماینده محترم ابرکوه، مهریز، خاتم و بافق به شرح زير مي باشد   

بسمه تعالی


چند کلام با نماینده محترم ابرکوه، مهریز، خاتم و بافق
در جهت اطلاع 18/8/85 روزنامه جمهوری اسلامی از متن ذیل اطلاع یافتیم.
حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد تقي محصل همداني نماينده مردم شهرستانهاي ابركوه بافق بهاباد خاتم و مهريز با ارسال نامه اي به محضر رهبر معظم انقلاب كه رونوشت آنرا به روزنامه جمهوري اسلامي ارسال نموده ضمن اشاره به انتشار نامه فردي از يك خانواده شهيد در يزد عليه امام جمعه سابق يزد ابراز نگراني كرده و خواستار اقدام ايشان در اين زمينه شده است . رئيس كميسيون قضائي و حقوقي مجلس در بخشي از اين نامه نوشته است : شبيه اين اظهارات نسبت به امام جمعه محترم و معزز استان يزد كه از بيت فضيلت و تقوا مي باشند در گذشته منتشر و موجب نگراني گرديده است . به نظر مي رسد نامبرده از هيچكس حرف شنوي ندارد مگر از مقام عظماي ولايت چون خود را فردي مومن متعهد و حامي و مدافع انقلاب اسلامي ميداند و اين اقدامات را انجام وظيفه ميداند.
جناب آقای محصل همدانی: به استحضار می رساند نامه مورد نظری که از آن یاد کردید محتوای اصلی آن طرح سوالی بود که چرا فرزندان بعضی از بزرگان راه پدر را نرفته و مسیری غیر از آن می رو ند. ابتدا نیز به فرزندان دو شخصیت معاصر هم اشاره شده و سپس به انتقاد از عملکرد فرزندان مرحوم آیت ا... خاتمی پرداخته است. لذا نگارنده هیچ اراده ای بر توهین به شخصیت والای امام جمعه سابق یزد نداشته و فقط در پی یافتن جوابی برای آن سوال بوده تا آیندگان از آن بهره مند گردند. و این مطالب اصلاً روی کاغد نیامد و فقط برای چند ساعت بر روی یک سایت شخصی بود و سپس کاملاً حذف شد و هیچ انتشار دیگری از آن توسط مدیر سایت صورت نگرفت. متأسفانه عده ای فرصت طلب با اغراض خاصی با سوء استفاده از یک اشتباه در ارسال متن صحیح، با اضافه نمودن مطالبی حساب شده اقدام به انتشار چیزهایی نمودند که ما هم از آن متعجب شدیم. لذا مطالبی جعلی بر روی بعضی سایتها قرار گرفت و آنرا در حالی گسترش دادند که اصل مطلب بر روی سایت اولیه وجود نداشت. و در همان ساعات اولیه از مدیر سایتی که در این کار غیر اخلاقی پیشقدم بود خواستیم تا مطالب جعلی را از سایت خود حذف کند تا موجب گمراهی دیگران نشود. اما وی لجاجت نمود و در این باره ( با حمایت بعضی افراد) جنجال بیشتری به پا کردند و کار به جایی رسید که مطالبی بی اساس ملاک بسیاری از مسئولین برای موضع گیریها شد.
ما حاضر شدیم برای خاموش شدن این فتنه برای نا نوشته های خود هم عذرخواهی کنیم تا مسئله تمام شود اما هر روز به آن بیشتر دامن زده شد و کسانی در این روزها بر طبل اعتراض کوبیدند که در سال 64 و 65 در تجمعی در ... بر علیه آیت ا... روح ا... خاتمی چه عبارتهای رشتی به کار بردند و ... اما از اینکه شما خطاب به مقام معظم رهبری نوشته اید « نامبرده از هيچكس حرف شنوي ندارد مگر از مقام عظماي ولايت چون خود را فردي مومن متعهد و حامي و مدافع انقلاب اسلامي ميداند و اين اقدامات را انجام وظيفه ميداند»
می خواستم خدمتتان عرض کنم این مطلب را هر کس به شما اطلاع داده خلاف واقع گفته است. دو سند گویا برای مدّعای خود دارم اول اینکه در جمعه شب روز قدس سال گذشته بعد از مراسم معارفه استاندار جدید یزد خدمت شما رسیدم و عرض کردم برابر اصل 84 قانون اساسی نماینده در برابر ملت مسئول است. و من فقط دو دقیقه از شما وقت می خواهم تا ابهامی برایم برطرف شود. شما فرمودید الآن وقت ندارم بعداً بیایید مهریز. باز گفتم فقط یک دقیقه و باز شما موافقت نکردید و من هم هیچ اعتراضی به این برخورد شما نکردم و حرف شما را گوش دادم. در این غائله اخیر که شاید کاندیداتوری بنده برای شورای شهر یزد در آن دخیل بود. علی رغم اینکه مصمم بودم به هیچ وجه انصراف ندهم. اما در بامداد 18/8/85 روحانی محترم و صادقی به منزل بنده زنگ زد و گفت به نظر من انصراف بدهید بهتر است. لذا پس از اندک زمانی به حرف ایشان توجه نموده و از حق خود گذشتم و تصمیم بر انصراف گرفته و آنرا انجام دادم.
جناب آقای محصل همدانی الآن هم اگر افراد صادقی بیایند و نظری بدهند نظرشان بر دیده منت می گذاریم. اما این دلیل نمی شود، چون که پذیرفتیم بتوانیم تضمین کنیم که هیچ اشتباه و خطایی هم نخواهیم داشت. خدا رحمت کند آن روحانی عارف و شهید بیگدلو را که می فرمود همه ای که هستیم سر دو راهی هستیم. و این چیزی است که حتی برای اولیاء الهی هم وجود دارد و فلسفه زمین آمدن ما هم همین است که بر سر این دو راهی راه صحیح را انتخاب نمائیم، اما امکان لغزش برای اکثر ما وجود دارد.
آقای محصل همدانی: به شما اطمینان می دهم اگر نماینده ای از نمایندگان ولی امر مسلمین بر بنده امر و نهیی را تکلیف نماید با جان و دل می پذیرم و هیچ نافرمانی نخواهم نمود. و به گمانم این چیزی است که در کوران خون و شهادت نمره قابل قبولی از آن داشته باشم و به حسب فرمانبرداری از دستور ولی امر مسلمین بود که قبل از جنگ را در مناطق مرزی بودم و بر ماندنم استمرار دادم تا اینکه بارها مجروح شده و در زمان قبول قطعنامه با پای قطع شده در جبهه حضور داشتم. الآن هم علی رغم اینکه هر کسی حق و وظیفه دارد نسبت به مسائل اجتماعی بی تفاوت نباشد و از باب امر به معروف و نهی از منکر فعالیت نماید. باز این روحیه را دارم که اگر نماینده ای از نمایندگان ولی فقیه به صورت کتبی یا شفاهی به من امر کنند به طور کلی یا جزیی چگونه باشم همان را وظیفه خود خواهم دانست و به آن عمل خواهم کرد و اگر در همان جایگاه امر کنند که حتی من از این شهر و استان یزد بروم بی درنگ خواهم رفت. ولی این را نیز مطمئن هستم که بعضی از کسانی که سنگ حمایت از نماینده ولیّ فقیه به سینه می زنند، چنین فرمانبرداری از جایگاه نماینده ولی فقیه نداشته و نخواهند داشت.
امیدوارم توانسته باشم حرفم را صادقانه با عبارتهای فوق به شما منعکس کرده باشم. اگر بازهم باور ندارید و آن نامه خود را به مقام عظمای ولایت تصحیح نفرمایید، وعده ما با شما برای یوم تبلی السرائر باشد.
والسلام
علی اصغر باقری
29/8/85

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا