انتصاب هایی در ابعاد انتساب  بدون تحلیل!به رنگ تحمیل!!!

  رضا بردستانی

در برنامه ی نود دو شنبه شب دیدیم که اهل تحلیل نیستیم! اهل عبرت گرفتن هم نیستیم! در مقابل سخت اهل لابی و این و آن را دیدن هستیم!!! این معضل حالا سر از مدیریت های کلان استان یزد درآورده است...!

اگرچه این روزها مهمترین و جالب ترین بحث برای پرداختن و دامن زدن ! موضع گیری هایی است که بر سر تقسیم بندی ها و حد و مرز های جغرافیایی مناطق مختلف استان یزد با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی در محافل خبری و بر سر هر کوی و برزنی مورد استقبال عده ای خاص قرار دارد و نیک می دانیم این استان و شهرستان درست کردن ها و این الحاق و جداسازی ها تماماً تا لحظه ی انتخاب شدن کارایی دارد و فردای انتخابات روز از نو و روزی از نو! اما نصیب این نوشتار تنها پرداختن به برخی جا به جایی ها، رفت و آمد ها و عزل و نصب هایی است که می تواند مورد کنکاشی دقیق قرار گیرد. به این چند مورد، تودیع و معارفه هایی را می توان اضافه نمود که یکطرف معارفه یعنی تودیع معمولا غایب است و یا تودیع و معارفه هایی که در فضایی حزن آلود! مورد اعتراض و دل ناچسب انجام می شود. در این نوشتار قصد نداریم به تودیع و معارفه هایی هم اشاره نماییم که تا دقیقه ی نود طرف معارفه شونده نمی داند قرار است در چه پستی و برای چند هفته و یا نهایتاً چند ماه مورد استفاده ی ابزاری قرار گیرد!!

دقیقه ی نود ما را یاد برنامه ی دوشنبه شب نود(16خرداد1390) که یکی از پر بیننده ترین برنامه های زنده ی ورزشی تلوزیون است می اندازد، آنجایی که به لحاظ آماری دیدیم مردم تاریخ مصرف معینی دارند و آن؛ چهار سال به چهار سال و برای این که در صحنه حاضر شوند و در صفوفی به هم پیوسته آراء خود را به امید بهبود اوضاع و فرستادن قشری زحمت کش و مخلص و خدمتگذار به جایی مشخص است و لا غیر !!! در برنامه ی نود دیدیم که اهل تحلیل نیستیم! اهل عبرت گرفتن هم نیستیم! در مقابل سخت اهل لابی و این و آن را دیدن هستیم!!!

برای فرار از افتادن به دامن حاشیه و پرحرفی و بدون اشاره ی مستقیم به موردی مشخص، به صورت کلی به برخی انتصاب ها در سایه ی برخی انتساب ها می پردازیم! انتصاب هایی که باید کارشناسی شده باشد، مورد تحقیق و مداقه ی کافی قرار گرفته شده باشد، شایسته سالاری و تخصص نیز لحاظ شده باشد اما می بینیم در هر عزل و نصبی یک طرف انگار سنبه اش پر زورتر از طرف مقابل بوده است و این مورد چندان خوشآیند نیست. عزل و نصب ها دلایل مختلفی می تواند داشته باشد و از آن جایی که واژه ی استعفاء در سیستم مدیریتی ایران چند سالی است که منسوخ شده است پس این عزل و نصب ها خود می تواند نوعی توفیق اجباری و یا بهتر بگوییم استعفای اجباری به حساب آید.

آنان که دستی بر آتش نقد و نقادی دارند برای شروع و حضور در این عرصه به دنبال عبارتی چون بومی و غیر بومی ! جوان یا مسن بودن! تخصص داشتن و یا عدم تخصص! و از این قبیل عبارت ها می گردند و معمولاً نقد آنان در همین محدوده باقی می ماند و حرکتی از خود بروز نمی دهد اما در سوی دیگر داستان باید به نکته ای حساس و دقیق اشاره نمود. استاندار  هر استان به عنوان بالاترین و در عین حال سیاسی ترین مرد اجرایی این حق را دارد تا کادر اجرایی و مدیریتی استان را انتخاب و به دستگاه های مربوطه معرفی نماید، نمایندگان مجلس به عنوان وکلای مردم در بخش قانون گذاری نیز این حق را برای خود قائل هستند که مورد مشورت قرار گیرند و در نهایت امام جمعه و نماینده ی ولی فقیه نیز به عنوان کسی که برخی اختیارات ولی فقیه به او تفویض شده است نیز نباید بی خبر از این نوع آمد و شد ها باشد. تا اینجای داستان هیچ مشکلی دیده نمی شود اما بارها و بارها دیده، شنیده و خوانده ایم که در انواع این عزل و نصب ها یکی از این سه شخصیت حقوقی مورد اشاره  شدیداً معترض و منفعل بوده اند و کم نیست زمان هایی که در برخی عزل و نصب ها که به ندرت موفق از کار در می آید مشاهده می نماییم انتخاب هایی خوب و از روی بررسی و نیاز سنجی صورت نپذیرفته است.

نقبی می زنیم به برخی مدیریت ها که در دو سال اخیر بنا به دلایلی چون بازنشستگی، جابجایی سازمانی و ارتقاء شغلی ، در معرض انتخاب نیرویی کارآمد و جدید قرار گرفته است. در افواه عمومی زیاد شنیده و خوانده ایم که برای چندین پست مدیریتی مختلف یک فرد  معرفی می شود و برای تمامی آن مدیریت ها دست خالی به استان باز می گردیم و نتیجه آن می شود که یک نیروی مدیریتی ارزشی و جوان که می تواند در جایی مناسب و در خور شأن به کار گرفته شود به مرکز آماجی از انتقادها و از نظر مدیریت کلان کشوری به مهره ای تکراری و برای نپذیرفتن تبدیل شود و این معنایی به جز انتخاب نادرست، عدم حمایت کافی و هم سو نبودن تمامی جریان های استانی ندارد و نتیجه ی نهایی آن می شود که مرکز نشنینان فردی را روانه ی شهر و استان کویری می نمایند تا نجات بخش جایی باشد که کوچکترین شناختی از آن جا و فرهنگ آن منطقه ندارد . حال بگذریم از زمزمه های درگوشی که در زمان حضور آن مدیر ناشناخته به راه افتاد که آمدن فلان مدیر نشان می دهد که سایه ی فلانی بر سر مدیریت های استان یزد نیز افتاده است!

در موارد دیگر و بنا به نوع عملکرد تصمیم سازان اولین و در دسترس ترین گمانه زنی ها همگی به سمت استانی خاص نشانه می رود و دست بر قضا می بینیم که مدیران برای آمدن به یزد از جاده ای عزم به یزد آمدن می نمایند تا بخشی از گمانه زنی ها درست از آب درآید اما گاه پا از این گونه موارد فراتر گذارده می شود و به گوشمان می رسد که مرکز نشینان برای مدیرت های کلان استان گزینه هایی را در نظر می گیرند که نوعی معنای دست به سر کردن و از سر باز کردن می دهد و اگر یک در صد هم درست باشد چندان خوشآیند نیست و در این میان نوک پیکان انتقادات به سمت کسانی است که در ساختمان میدان امام حسین (ع) بیتوته نموده اند! این که مشاوره های داده شده، اطلاعات ارسالی از مرکز و برخی بازی های حزبی و گروهی که بیشتر رنگ و بوی سیاسی کاری می دهد تا سیاست کاری!و نتایجی اینچنین را برای استان یزد رقم می زند که چیزی را عوض نمی نماید .(نگارنده که قصد مغشوش نمودن اوضاع آرام استان را ندارد برخی ناگفته ها را برای زمانی می گذارد  که برخی از عزیزان که علی رغم سمت های  بالایی که دارند و به همین نسبت تحمل پایینی دارند و به چشم نازک کردنی زمین و زمان را به هم می دوزند ،دیگر پست و مقامی ندارند ،تا خط و نشان بکشند و تیره گی ها را چون دود در چشم این و آن نمایند و صد البته حال و حوصله ی گوشه رینگ گیر افتادن و مشت و لگد خوردن را هم ندارد آن وقت شاید تصمیم بر آن شد تا خیلی از ناگفته ها به رشته ی تحریر در آید!!!)

می گویند فلان مدیر که به یزد آمده است فلان مقام در جریان نبوده است ، می شنویم آن مدیر که قرار است تا ساعاتی دیگر معارفه شود به دیگر مقام عالی استان دیر خبر داده اند و دیده ایم که برخی برای نشان دادن نارضایتی خود معاونین خود را برای معارفه می فرستند و تودیع را ننوشتیم چرا که تودیعی در کار نیست و مدیر اسبق ! ببخشید سابق ترجیح داده است خود را در معرض دید معترضین مدیریتی خود قرار ندهد. تازگی ها هم می شنویم مدیر سابق از قدرت نفوذ خود در مرکز استفاده نموده است و مدیری را به مدیریت کلان استان تحمیل می نماید و صد البته قویّاً آن را تکذیب می نماید اما شنیده ها می گویند مدیریت سابق قصد ندارد محل سابق خدمت خود را به این سادگی ها واگذار نماید و این معنایی جز عاقبت اندیشی ندارد چرا که این امد و شد ها را چند سال قبل تجربه نموده است !!! خدا را چه دیدیم شاید مدیر فعلا سابق مزاجش به پست جدید نساخت و خواست به صندلی سابق خود بازگردد!!!!

حال یک سؤال؟ اگر قرار است بالاترین و مهمترین مسئول اجرایی استان که در عین حال سیاسی ترین پست را نیز در اختیار دارد با مجموعه ای کارنماید که بخشی از آن را یا نمی شناسد و یا مورد قبول او ـ بنا به هر دلیل ـ نیستند ! چگونه می توان رفتار هایی متناسب و عادلانه را از آن مقام اجرایی انتظار داشت!

نکته ی پایانی این که باید قبول نماییم برخی عزل و نصب ها، برخی رفت و آمدها و برخی تودیع و معارفه ها چندان صورت خوشی برای استان دارالعباده و دارالعلم یزد ندارد کما این که مدیران بسیار زیادی در سطح مدیریت کلان کشوری یزدی هستند و این باید به شدت مد نظر قرار گیرد . شهر و استانی که از سطح رئیس جمهور، وزیر، معاونین وزیر پر قدرت و مدیریت های علمی، مذهبی، اجرایی،صنعتی و اقتصادی نمونه و کم نظیر را در سابقه ی اجرایی ، سیاسی ِ چند ساله ی خود دارد نباید برای برخی ادارات کل دچار قحط الرجال شود که از شمال و جنوب ایران برایمان مدیر ارسال نمایند و این گونه مدیر به خورد استان دادن یک معنایش این است که تصمیم سازان استان در تصمیماتی که اتخاذ نموده اند پر قدرت و با برنامه نبوده اند و این معضل در زمان های آتی ِ پیش رو خود را به وضوح نشان خواهد داد .

سوابق برجسته ی شغلی و مدیریتی، هم سو بودن با مدیریت کلان استان و نیز داشتن توان بالای مدیریتی در هر انتخابی باید به جدّ مورد توجه قرار گیرد از طرف دیگر مدیرانی که خارج از این مقوله به پستی منصوب یا منتسب به جریانی معرفی می شوند نیز باید خویشتن دار باشند و گره بر ابرو و پیشانی نیافکنند و چونان مدیرانی که صبر پیشه نمودند و با کارایی بالای خود قلم منتقدین را در خدمت خود درآوردند توان مدیریتی خود را در برنامه های اجرایی خود نشان دهند و نه در مصاحبه نمودن و شاخ و شانه کشیدن برای این و آن !!!

اما سخن پایانی با کسانی که به هر شکل ممکن در انتخاب مدیران کل استانی به هر نحو ممکن سهیم هستند از آنانی که طرف مشورت واقع می شوند تا کسانی که از نفوذ و لابی های پر قدرت خود برای گماردن و برداشتن مدیری بهره می جویند ! از کسانی که حرف ابتدایی را می زنند تا کسانی که امضای پایانی را پای حکم مدیریتی می اندازند مراقب باشید هر انتخابی در هر صورت تبعاتی به همراه خواهد داشت در این انتخاب ها هر دو جنبه ی دنیوی و اخروی را سخت مد نظر داشته باشید ... برای تمامی مدیران انتصابی و انتسابی و .... استان آرزوی توفیق روز افزون و موفقیت های همه جانبه داریم

و من الله التوفیق


 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا