انسان موجودی است که هر لحظه در رویارویی با مشکلات و رویدادهای گوناگونی قرار می گیرد.این مشکلات  و رویداها همواره انسان را وادار به تفکر و در نهایت تصمیم گیری می نماید.معمولا مهمترین مواردی  که ذهن آدمها را به خود مشغول میکند در دو حوزه قرار میگیرد:

1- تلاش برای شناخت کامل محیط بیرونی خود و ایجاد نظم ذهنی  وبوجود آوردن  قالبی فکری ،تا بتوانیم  رویدادهای جهان بیرون از ذهن خود را با استفاده از آن قالب تفسیر نماییم ، جایگاه  و نقش خود را در این قالب تعریف نماییم  و سرانجام تصمیماتی را بگیریم  که باعث خوشحالی ما و نیز رسیدن به آرامش روح و روان  ما شود.پیامبران و بنیانگزاران مکاتب فکری کمک کننده به آدمی  در  دستیابی  به این هدف میباشند.

2-دومین موردی که ذهن آدمها را به خود مشغول می کند ،برآورده سازی نیازهای جسمانی ،گرسنگی تشنگی ،نیازهای غریزی و کنار زدن سدها و موانعی است که ما  را در راه رسیدن به اهدافمان باز میدارد. حاصل این تفکرات پیدایش اختراعات ،ابداعات  و ابتکاراتی است که هر روز بیشتر از دیروز باعث رفاه و آسایش بیشتر آدمها  شده است.

اما وجود همین تفکرات  و پیدایش اختراعات و ابتکارات باعث ایجاد دگرگونی و گاه دگرگونی های بسیار عمیق در جوامع می شود .این تحولات گاهی به حدی عمیق و گسترده است که تمامی قالبهای ذهنی را که گذشتگان و پیشینیان ما با زحمت بسیار آنها را ساخته و پرداخته کرده و به فرزندانشان انتقال داده اند  را در هم می ریزد.و ما را نیازمند  به ساخت و توسعه قالبی میسازد تا  توانایی رویارویی و هضم تحولات جدید را داشته باشیم.

برای روشنتر شدن بحث ،دنیای خیال شما را به دویست سال پیش و به دهی کوچک می برم.فرض کنید دویست سال پیش در دهی کوچک زندگی می کردید. دنیای ذهنی شما در همان ده کوچک شکل می گرفت .تمام آموزه هایی که یاد می گرفتید محدود به همان آگاهی هایی بود که پدر و مادرتان و روحانی ده به شما یاد میدادند.خوب و بد زندگی به راحتی توسط پدر و مادرتان و روحانی ده به شما منتقل می شد.بطور منطقی به راحتی این آموزه ها در روح و جسمتان می نشست و مشکلات خود را به راحتی با این آموزه ها حل می کردید.تمامی اهالی دیگر ده نیز با آموزه هایی مشابه رشد می کردند و به آداب و رسوم و باورهای نیاکان خود پایبند بودند.و زندگی خود را سپری می کردند و سرانجام با عاقبت به خیری از این دنیا میرفتند.حال دنیای خیال شما را دوباره به دنیای امروز برمیگردانم.دنیایی با وسایل مدرن،دنیای تلویزیون و ماهواره و اینترنت.جوان امروزی با دنیایی گسترده رویاروی است که انبوه آگاهیهای متفاوت و گاه متضاد ،هر لحظه جسم و جان و روح  او را می خراشد ،شیوه های زندگی آدمها را در سراسر دنیا می بیند .و دائما بایستی این دنیای جدید را در داخل  قالبهایی که نیاکانش برایش به ارث گذاشته اند ،جای دهد .و گاه آنقدر این سازش دهی دنیای جدید با قالبهای ذهنی گذشتگان برایش مشکل می شود که پشت پا به همه چیز و همه باورهای گذشتگان خود میزند،از جامعه و کشورش می گریزد .یا چنانچه مجبور باشد در کشورش بماند .جنگ و شکنجه ای دائمی را به خود و اطرافیانش روا میدارد . و دوران کوتاه عمر خود و اطرافیانش را به جهنمی تبدیل می کند.از طرف دیگر از آنجایی که باور دارد که جامعه و کشورش به او توجهی ندارند ،همه دو دوتا چهارتا های زندگی پیرامون خود را به چالش می کشد .و سرانجام به عنصری ضد اجتماعی تبدیل می شود .این فرد  اگر در اداره ای کار می کند،سعی میکند کار ارباب رجوع را به شکلی انجام دهد تا باعث نارضایتی او شود.و اگر استاد دانشگاه باشد ،سعی میکند تا عقده هایش را سر دانشجویانش خالی کند،با آنها سخت گیری  میکند و سعی میکند تا به همه دانشجویانش کمترین نمرات را بدهد ،نه به خاطر اینکه دانشجو  درس آن استاد را به خوبی یاد نگرفته ،بلکه به علت اینکه از دانشجویش نیز مانند خود عنصری ناراحت و ضد اجتماعی بسازد.

از سوی دیگر جوامع پیشرفته کنونی درگیر مشکلات دیگری نیز هستند.در این جوامع اقشار و گروههای اجتماعی گوناگونی زندگی میکنند .از یک طرف انبوه جوانان بیکار خواهان کار هستند ،کارگران درگیر مشکلات خود هستند.زنان ،جوانان ،معلمان ،دانشجویان،کودکان،سالمندان ،مالیات دهندگان ،کارفرمایان ،اقلیت های قومی ،مذهبی و دیگر اقشار اجتماعی مشکلات ویژه  خود را دارند.و عاملی که باعث می شود تا تمامی این اقشار و گروههای مختلف اجتماعی بتوانند  شاداب و سرزنده بتوانند به کار و فعالیت خود در اجتماع ادامه دهند امید و امید به آینده ای روشن و امید به حضور نمایندگانشان در مراکز قدرت و تصمیم گیری می باشد.

در این جاست که نقش احزاب در امید دهی  به جامعه روشن می شود .هر یک از احزاب در شعارها یشان خواست و منافع بخشی از جامعه را نمایندگی میکنند.سعی در تجزیه و تحلیل منطقی کرده تا به همه جامعه را به درک مشترک برسانند که توجه به خواست فلان گروه اجتماعی باعث توسعه بیشتر جامعه و نظم بخشی بیشتر  جامعه خواهد شد.از طرف دیگر آرا آن گروه اجتماعی خاص را که نمایندگی آن را برعهده گرفته اند به خود جلب می کنند.کار مهم دیگر احزاب فرآوری اطلاعات میباشد.همانطور که می دانیم مهمترین کار و وظیفه تصمیم گیرندگان ،تصمیم گیری میباشد.و ماده خام و کارپایه اصلی تصمیم گیری اطلاعات می باشد.احزاب با فرآوری اطلاعات و رساندن آن اطلاعات به تصمیم گیرندگان باعث تصمیم گیری سنجیده تصمیم گیرندگان می شوند.

در بخش بعدی به چگونگی  ارتباط  احزاب  و. امنیت جامعه   وچگونگی  ارتباط احزاب با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی می پردازیم.


.


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا