یزدفردا "سرویس یادداشت ها :محمد سعید صالحی فیروزآبادی -زمین  روز به روز برای ساکنین آن کوچکتر و دست یافتنی تر می شود.راز این کوچک شدن و دست یافتنی تر شدن پیدایش اینترنت است.زمین دیگر حتی دهکده کوچک جهانی نیست .زمین اکنون تبدیل به خانواده ای شده است.خانواده بزرگ جهانی و خانواده ای که هر یک از اعضای این خانواده میتواند حرفهایش را به گوش دیگران برساند. چگونگی گفتگو با  این خانواده......

آیا می توانیم تفاوت هایمان را نادیده بگیریم یا آن را با خود در گور ببریم؟آیا بایستی افکارمان و باورهایمان را مخفی کنیم تا دیگر اعضای خانواده از ما کینه ای به دل نگیرند؟ اگر چنین چیزی امکان داشت ، خداوند ما  را تنها خلق میکرد.اما ما در این خانواده تنها نیستیم.و چه بخواهیم یا نخواهیم بایستی با دیگر اعضای خانواده زندگی کنیم.

بگذارید بخشی از دهشتناک ترین واقعیت خانواده بزرگ امروزیمان را برایتان شرح دهم.به جا های خوبش هم خواهیم رسید.در این خانواده بزرگ افرادی مانند جرج بوش پدر و پسر ،رامسفلد ،تونی بلر،نتانیاهو ،بن لادن، ملا محمد عمر،چاوز ،پوتین، مبارک،اسد ،سید حسن نصرالله، ریس جمهورمان آقای احمدی نژاد و من و شما زندگی می کنیم. با داشتن چنین خانواده بزرگی و چنین اعضایی طبیعی است که اختلافات جدی و به ظاهر حل نشدنی در این خانواده وجود داشته باشد.وبه دنبال این اختلافات می تواند دعواها و جنگ های شدیدی بین اعضای خانواده شکل بگیرد.همچنانکه هم اکنون نیز اختلافات عمیقی بین کشورها و بین ملت ها و دولت ها وجود دارد.

اما تنها یک چیز می تواند با وجود این اختلافات و دعواها ی عمیق این خانواده بزرگ بشری را حفظ کند  و اختلافات بتدریج به پیدا شدن راه حلهایی منتهی شود.

و آن یک چیز یک جمله است :    "بایستی سعی کنیم در دعواهایمان کم نیاوریم"

خواهشمندم جا نخورید.زود قضاوت نکنید .و به من نخندید.برایتان توضیح می دهم. کمی صبر کنید.

همیشه از گذشته به این باور داشتیم که نبایستی در دعواها کم بیاوریم.اگر کسی به ما اهانتی کرد بایستی دو برابر یا چند برابر به اهانت وی پاسخ بدهیم. اگر کسی  مشتی یا لگدی به ما میزد بایستی همان اندازه یا بیشتر از ما کتک می خورد.به ظاهر ما در این دعواها پیروز می شدیم و خوشحال از اینکه در دعواها کم نیاورده ایم.

اما امروزه و با پیدایش  رسانه های جمعی و بویژه  اینترنت  یک عامل بسیار مهم در این معادله وارد شده است .این عامل چیزی است به نام    " ناظر".

در گذشته نیز در صورتیکه در دعواهای ما ناظری وجود می داشت ، ما نه تنها در آن دعواها پیروز نبودیم  بلکه بشدت کم می آوردیم.هنگامی که کسی به ما اهانتی می کرد،با اهانت بیشتر ما ناظر به راحتی متوجه می شد که ما نیز از همان جنس توهین کننده هستیم.حتی اگر ناظر درونی خود را تقویت کنیم متوجه می شویم فرقی بین ما و اهانت کننده به ما وجود ندارد.

جان کلام اینجاست :  جنگ اصلی قبل از اینکه در روی زمین و به صورت فحاشی یا نبرد فیزیکی روی دهد در ذهن ما آدمها روی میدهد. ما در این نبرد ذهنی چگونه بایستی خود را آماده نماییم ؟ و جنگ افزارهای اصلی ما در این نبرد ذهنی چه چیزی بایستی باشد؟جنگ افزارهای اصلی  ما در این نبرد چیزی جز آگاهی و نجابت و امید نیست.

آگاهی  --- آگاهی همان حرفهای درست ما است که می توانیم محترمانه بیان کنیم.میتوانیم آگاهیهای خود را طوری بیان کنیم که اگر چه با آگاهیهای افراد دیگر اعضای خانواده تفاوت داشته باشد ، اما کوبنده وتحقیرکننده فردیت و شخصیت اعضای دیگر خانواده نباشد.چه لزومی دارد  خطاهای گذشته افراد را دائما به رخشان بکشیم  و شخصیت فعلی و حال  آنان را به علت یادآوری گذشته آنان  به مانعی در برابر حال خود تبدیل کنیم؟ گذشته به تاریخ پیوسته است و آن چیز که حال افراد را می سازد آگاهی های جدید است.

نجابت --- نجابت مهمترین عامل پیروزی در این نبرد ذهنی بین افراد خانواده بزرگ بشری  می باشد.نجابت مهمترین عاملی است که باعث می شود ما در دعواها کم نیاوریم .اعضای دیگر خانواده می توانند به ما اهانت کنند رذالت کنند، ما را بزنند،شعار مرگ بر ما بدهند .اما ما نبایستی این حق را به خودمان بدهیم که مانند آنان رفتار کنیم.ما نبایستی در این دعوای مهم کم بیاوریم.نبایستی ناظرین درونی و بیرونی ما ،ما را از جنس دشمنمان بدانند.حتی در آگاهی بخشی نجابت می تواند به ما کمک کند.آن نامه های محرمانه ای که آقای رئیس جمهور به روسای جمهور کشورهای غربی نوشت اثرش  قابل مقایسه با نامه های سرگشاده نیست.در نامه های محرمانه نجابت و احترام به شخصیت انسانی اعضای خانواده نهفته است.و حال این نامه های محرمانه را مقایسه کنید با نامه های سرگشاده ای که بیشتر از آنکه

خواستار تاثیر بر فردی باشد فریاد کردن خود وفریاد کردن شیطان من است که به من و مخاطب من بزرگترین اهانت را روا می دارد.

امید--- امید کامل کننده برنامه جنگ ذهنی بین اعضای خانواده است.امید به چه چیز؟ امید به هوشیاری انسانها  و اعضای خانواده ،حتی اگر  این آدمها  به ظاهر جنا یت کار ترین افراد به نظر برسند.امید به اینکه تمامی ما آدمها منافع بلند مدت یکسانی در این کره خاکی داریم.امید به اینکه  برای فرزندانمان جامعه ای قانونمند ونه جنگل به ارث گذاریم. و سرانجام  امید به اینکه تنها خداوند هدایت کننده دلهای آدمی به سوی زیبایی و رستگاری می باشد و نه زبان و قلم و چماق و شلاقهای ما.

سخن پایانی:ما ملتی قدرتمندیم چون ملتی نجیب هستیم.مبادا با دیگران و کشورهای دیگر به گونه ای صحبت کنیم که نشاندهنده کم آوردن ما باشد.و ما را ملتی ضعیف نشان دهد.مواظب سخنانمان باشیم. به گونه ای سخن بگوییم که در همان حال که مقتدرانه از حقوق خود دفاع می نماییم شائبه کمترین اهانت که همان ضعف ما می باشد در سخنان ما وجود نداشته باشد.نیکبختی و عاقبت به خیری را برای تمامی اعضای بزرگ خانواده بشری آرزومندم.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا