تجلیل از کارگردان فیلمهای مستهجن در برنامه مدعی جنگ نرم رسانه ملی ++ سوابق کاری وعکس
فرهنگ > چهرهها - آینده نوشت:
پنجشنبه برنامه «راز» در اقدامی غیرمنتظره، بیسابقه و باورنکردنی، شخصی را به عنوان مهمان شبکه چهارم سیما به نمایش گذاشت و ساعات پایانی شبکه فرهیختگان به تعریف و تمجید از سوابق فردی سپری شد که به نظر میرسد صلاحیت حضور در تلویزیون ملی را نداشت و در واقع با دعوت این تهیهکننده و کارگردان، عملاً به «حیثیت سازمان صداوسیما» به عنوان رسانه رسمی و سراسری «جمهوری اسلامی ایران» و ارائهدهنده چارچوب فرهنگی مورد تایید نظام، به مدد قدرت تشخیص پایین مدیران این سازمان عریض و طویل، ضربه جدی وارد شد که از این حیث به تمامی هنرمندان متعهد ایرانی و دلسوزان سیما باید تسلیت عرض نمود.
به گزارش آینده، برنامه «راز» نادر طالبزاده که با دیدگاههای خاص و بعضاً متکی بر توهم توطئه بر مبنای تحلیل چهرههای متوسط آغاز شد و با توجه به جایگاه تهیهکننده آن نزد مدیران صداوسیما همچنان روی آنتن باقی ماند، نوعا محل طرح برخی موضوعات و یا برخی اشخاص است که چهره کلی برنامه را تحت الشعاع قرار داده و یکی از دلایل این اشتباهات، نقشآفرینی علایق و روابط فردی به جای کارشناسیهای سنگین و طولانی برای طرح برنامه و مشخص کردن مهمانان است و در بسیاری از این برنامههای «راز»، اشخاصی به عنوان مهمان دعوت شدهاند که وقتی کنار هم قرار میگیرند، تنها نقطه مشترکشان، رفاقت با نادر طالبزاده است.
فرزند سرتیپ یا سرلشگر طالبزاده اردوبادی که انشاءالله با تسلطی که بر زبان انگلیسی دارد، گافی که در دعوت تهیهکننده و کارگردان فیلمهای غیراخلاقی داشته سهوی بوده و اصلاً روزنامه و وبسایتهای فارسی از جمله «آینده» را در طول هفتههای اخیر نخوانده و سوابق این کارگردان در هالیوود را نمیداند، در حرکتی باورنکردنی، اسدالله نیکنژاد ملقب به Essy Niknejad را که در هالیوود به تهیهکنندگی و کارگردانی آثاری با مفاهیم اروتیک پرداخته و با یک جستجوی ساده، تمامی آثار غیراخلاقیاش در دسترس است به این برنامه آورد تا در خصوص جایگاه این شخص در هالیوود و اعتبارش (!) و اسکار و فیلمسازی حرفهای سخن بگوید، حال آنکه این شخص حتی یک فیلم شاخص جز همین آثار اروتیک در غرب نساخته است!
طالبزاده در این برنامه برای اینکه این شخص را در اصطلاح Presentation یا معرفی و البته تجلیل کند، تنها به سریال جنجال آفرین «پاییز صحرا» پرداخت که اشاره شد امام از آن خوشش آمد، حال آنکه در آن جنجالها بر صداوسیما، امام صرفا عنوان کردند پخش این سریال به لحاظ شرعی بلااشکال است و مشخص نیست نیکنژاد از کجا فهمیده امام خمینی (ره) از این اثر خوشش آمده است؟!
طالبزاده البته در خصوص چرایی عدم پخش آثار «هالیوودی» کارگردان و تهیهکننده مهمان عنوان کرد به واسطه کیفیت پایین این آثار، ترجیح دادهاند پخش نکنند، اما اگر آقای طالبزاده نتوانسته به اینها دسترسی پیدا کند، «آینده» حاضر است برخی از تریلرهای فیلمهای این کارگردان را که حقیقتاً شرمآور است در اختیار سیما قرار دهد، به شرط آنکه اینها از رسانه ملی پخش شود و مشخص گردد، چه کارگردانی به این رسانه دعوت شده است.
اگر فیلمهای مملو از صحنههای غیراخلاقی این کارگردان مبنای دعوتش نبوده و صرفاً سابقش در ایران که شامل ساخت یک مستند برای جنگ و همین سریال «پاییز صحرا» بوده، مدنظر قرار گرفته، آیا مخلمباف اوضاع بهتری برای دعوت به رسانه ملی ندارد و یا با توجه به عقبه سنگین فیلمهای خوبی که این کارگردان غربنشین داشته، نمیتوان آثار و عملکرد چند سال اخیرش را نادیده گرفت و او را به رسانه ملی دعوت کرد؟!
آیا یک فیلم غیراخلاقیساز وضعش از عباس کیارستمی بهتر است که علاوه بر تبلیغش، که پیش از این توسط شمقدری معاونت سینمایی وزارت ارشاد با انتصاب به عنوان عضو هیئت داوران جشنواره 29 فیلم فجر به وقوع پیوست و در نهایت با رسوایی استعفاء داد، در رسانه ملی نیز برایش نوشابههای متعدد باز میشود؟! آیا در رسانه ملی که حتی به بیرون ماندن چند تار موی یک بازیگر یا یک آرم بر روی پیراهن یک مصاحبه شونده، ایراد گرفته میشود، در برنامه «راز» طالبزاده حضور یابد؟!
در ایامی که حتی برخی کارگردانان همچون عباس کیارستمی به واسطه تفکرات روشنفکری بایکوت شدهاند و یا اثری از کارگردان ارزشی همچون مجید مجیدی و یا کارگردانان توانمندی چون کمال تبریزی در برنامههایی همچون «راز» یا «هفت» مشاهده نمیشود، میدان به یک اروتیکساز داده شده تا ادعا کند همه جشنوارههای سینمایی جهان مستقل نیستند و غیرمستقیم با ذکر این نکته که آنها صرفاً به فیلمهایی که بدبختی ایران را روایت کند، جایزه میدهند و فرش قرمز برای عواملشان پهن میکنند، فیلم «بچههای آسمان» مجید مجیدی یکی از شاخصترین و اخلاقیترین آثار سینمای پس از انقلاب را زیر سئوال ببرد و اینکه مثلاً در یک فیلم کودکی کفش ندارد را روایت بدبختی و عامل جایزه بردنش بداند؟!
این در حالی است که به «بچههای آسمان» مجید مجیدی که حقیقتاً رنگی از خدا در آن قابل لمس بود، به عنوان اثر تحسین شده منتقدین بسیاری از ملل جهان، علاوه بر جایزه بهترین فیلم در جشنواره بینالمللی فیلم سنگاپور 1998 و جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره بینالمللی فیلم ورشو 1999 برگزیده شد، جزء پنج نامزد نهایی جایزه بهترین فیلم خارجی اسکار 1998 بوده و با توجه به آنکه نیکنژاد در بخش دیگری از اظهاراتش تاکید داشت که آکادمی اسکار جوایزش توسط اعضاء اتحادیه سینمایی و سینماگران انتخاب میشود و همچون جشنواره فجر چند نفر فیلمهای برتر را انتخاب نمی کنند و انتخاب آزاد است، باید پرسید این تناقض را چگونه میتواند پاسخ دهد؟
از این پرسشها که بگذریم، اصلاً نیکنژاد کجای سینمای ایران است که خود را شایسته زیر سئوال بردن آثار فاخری چون «بچههای آسمانی» از یک کارگردان متعهد و انقلابی چون مجید مجیدی میکند و آیا او با توجه به سوابقش در هالیوود، بهتر نبود در خصوص سهم اروتیک در سینمای هالیوود سخن بگوید که در این خصوص سوابق تخصصی هم دارد و وارد سینمای مولف نشود؟
آیا بهتر نبود، اسی نیکنژاد از سوابق فیلمسازیاش در هالیوود همچون Red Shoe Diaries ، Women of the Night ، Black Sea 213، A Place Called Truth و Shame, Shame, Shame سخن به میان بیاورد و بگوید در این سالها، او چگونه برای ایران در آمریکا افتخارآفرین بوده و مایه افتخار ایران شده است؟!
آیا عزتالله ضرغامی و دارابی به عنوان متولیان اصلی رسانه ملی تصور نمیکنند، آنچه صرفاً به نام نیروهای ارزشی در صدا وسیما و تحت لوای این برنامه پخش شد، دقیقاً ناتوی فرهنگی بوده و اسب تروایی بوده که دوستان بدون آگاهی یا با آگاهی اندک از داخلش، با قافلهسالاری طالبزاده اجازه دادهاند به قلب رسانه ملی راه یابد و آن هم در شبکه فرهیختگان و نخبگان، معرفی و برجسته شود؟
آیا پدران و برادرانمان انقلاب کردند که چنین اشخاصی بیایند و تئوریسین جریانهای فرهنگی ایران شوند و از مقام شامخشان در سیما تجلیل شود؟ جز تسلیت به ملت متعهد ایران که خون ها برای پابرجا ماندن این نظام در سی و اندی سال اخیر دادهاند، به واسطه وقوع چنین واقعه تلخی چه میتوان گفت؟
پس در آخر به مسئولان ارشد صدا وسیما و دیگر نهادها از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این هشدار جدی را میدهیم که تصور نکنند نیروهای انقلابی و متعهد به ارزشهای نظام، میپذیرند اینچنین ارزشهای مملکت به سخره گرفته شود و به امثال این شخص توسط این نهاد یا دیگر نهادها بودجه اختصاص یابد تا محصول مشترک با آمریکا بسازد و کارگردانان متعهد داخلی سماق بمکند.
در آخر تنها باید پرسید اسی نیکنژاد از توجه وسیع کدام مسئولان ارشد به سینما سخن به میان میآورده و وی با کدام مسئولان ارشد ملاقات و دیدار چندین ساعته داشته و متوجه این حمایت (که بسیاری از سینماگران داخلی آن را نمیبینند!) شده و در نهایت نیز کدام مسئول برایش بودجهای سنگین جهت ساخت محصول مشترک(!) ایران و آمریکا در نظر گرفته است؟!
سابقه های خبری این میهمان ویژه صدا و سیما
ماجرایکنارهگیری اسینیکنژاد ازداوری جشنواره فجر/چرا تهیهکننده فیلمهای مستهجن بهایران نیامد+عکس
فرهنگ > سینما - ماجرای اعلام نام اسدالله نیک نژاد به عنوان یکی از بزرگترین گاف های معاونت سینمایی دولت دهم تا به امروز است. این فیلمساز که در امریکا زندگی می کند با تهیه فیلم های پورنوگرافی شناخته می شود. البته این اولین بار نیست که جشنواره فجر از این گاف ها می دهد. چند سال پیش هم یکی از میهمانان ویژه جشنواره، کارگردان فیلم های پورنو بود و این را مسوولان جشنواره پس از رفتنش فهمیدند.
اسدالله نیک نژاد کیست؟
سایت imdb از کاملترین و مستند ترین منابع اطلاعات سینمایی است. تمامی شخصیت ها و فیلم های ریز ودرشت سینمای جهان از ابتدا تا به امروز در این سایت صفحه دارند. در این سایت درباره اسی نیک نژاد اطلاعاتی ثبت شده که خلاصه اش اینگونه است:
اسدالله نیک نژاد معروف به اسی نیک نژاد متولد سال 1960 در تهران است. او فوق لیسانس کارگردانی سینما از دانشگاه هنر کالیفرنیا است. او کار در سینما با همکاری امیر قویدل با فیلم «برنج خونین» شروع کرد و سپس به آمریکا سفر کرد و در تلویزیون و سپس سینمای این کشور مشغول به کار شد.
در کارنامه تهیه کنندگی اسی نیک نژاد چهارده فیلم و سریال تلویزیونی به چشم می خورد. در بین این فیلم ها عناوینی دیده می شود که شهرت خود را مدیون بی پردگی و نمایش امیال جنسی انسان هستند، فیلم هایی که به هدف تحریک جنسی تماشاگر ساخته می شوند.
سریال «خاطرات کفش قرمز» که نیک نژاد یکی از مدیران تولید و تهیه کنندگان آن است، مجموعه ای است که هر قسمت ان چند بخش اروتیک با محوریت خاطرات یک زن ساخته شده است. سریالی که در نمایش برهنگی هیچ منعی برای خود قائل نیست. این سریال در پنج فصل (1992 تا 1999) تولید شده است. یکی از کارگردانان این سریال زلمان کینگ است که با فیلم هایی پر از صحنه های اروتیک چون «ارکیده وحشی» و «انحرافات زنانه» شهرت دارد.
نیک نژاد همکاری خود با کینگ را در فیلم «دریای سیاه 213» ادامه داد، کینگ در این فیلم محصول سال 1998 یکی از نویسندگان فیلمنامه بود. «دریای سیاه 213» داستان عکاسی است که برای گرفتن عکس هایی به همراه رئیس و دستیارش سوار بر کشتی شخصی به دریا می روند. این فیلم ملغمه ای از اکشن، برهنگی و انواع انحرافات جنسی است.
همکاری نیک نژاد با کینگ و رافائل ایزنمن (کارگردان «دریای سیاه 213») در فیلم «جایی به نام حقیقت» محصول سال 1998 ادامه یافت. داستان دوستی دختر یک مزرعه دار با یک گاوچران و پیدا شدن سروکله زنی است که تمامی عاشقان این دختر را اغوا می کند.
نیک نژاد و کینگ در سال 1998 در یک فیلم دیگر به نام «در دستان خدا» با هم همکار بودند. این فیلم به کارگردانی کینگ بود و رویه ای جدا از دیگر فیلم های این دو داشت.
سال 1999 زوج نیک نژاد تهیه کننده و کینگ کارگردان فیلم «شرم، شرم، شرم» را عرضه کردند، فیلم داستان زنی است که زندگی جنسی خود دچار سردرگمی شده است و به همین دلیل به انواع روابط تن می دهد.
پس از این در سال 2000 زلمان کینگ فیلمنامه «زنان در شب» را نوشت و کارگردانی کرد که تهیه کنندگی آن را نیز نیک نژاد برعهده داشت. فیلم روایت گر سه داستان سرشار از انحراف جنسی بود که خط داستانی آن بیشتر توجیهی برای نمایش اندام زنان بود.
نیک نژاد در سال 2002 یکی از تهیه کنندگان سریال 13 قسمتی «ChromiumBlue.com» بود. سریال داستان علاقه یک مدل مرد به یک مدل زن بود. فیلمی سرشار از برهنگی و انواع انحرافات جنسی که زلمان کینگ کارگردان آن بود و در سال 2003 فیلمی نیز براساس آن و باز هم به تهیه کنندگی نیک نژاد ساخت.
نیک نژاد را چه کسی برای داوری جشنواره پیشنهاد داد؟
گفته می شود هاشم میرزاخانی، مدیرعامل انجمن سینمای جوان و قائم مقام جشنواره دعوت کننده اسی نیک نژاد بوده است. او که حالا شایعاتی درباره تکیه زدنش بر مهم ترین مسند های سینمایی نیز به گوش می رسد، احتمالا برای رو کردن یک برگ برنده "بترکان!" دست به این دعوت زده است. دست اندرکاران جشنواره حتی به خود زحمت ندادند که با یک جستجوی اینترنتی سوابق داور - به اصطلاح هالیوودی - خود را چک کنند. این در حالی است که بنیاد سینمایی فارابی برای خود معاونت بین الملل هم دارد.
سوابق "اسی" لو می رود
اعلام نام نیک نژاد البته تبعات سریعی داشت و به سرعت آوازه سوابق مشعشع او به گوش همگان رسید. رسانه هایی که معمولا با اتفاق افتادن خطاهایی صدها برابر کوچکتر از این، واکنش های تند و سریع نشان می دهند، سکوت کردند، اما سایت اصولگرای صراط نیوز نوشت:
اصل حاشیه هیات داوران مربوط به شایعاتی بود که رسانه های تخصصی ترجیح دادند به آن نپردازند و آن مواردی بود که در خصوص عضو ایرانی دعوت شده از آمریکا به هیات داوران جشنواره 89 مطرح بود؛ عضوی که داوطلبانه انصراف داد تا حساسیت در این خصوص افزایش نیابد و در دایره توجه قرار گیرد و آن عضو هیات داوران کسی نبود جز اسدالله نیک نژاد که در آمریکا با عنوان Essy Niknejad شناخته می شود.
اسی نیک نژاد چه تجاربی در گذشته داشته که بازگو شدنش به جشنواره فجر و لابد شمقدری و معاونت سینمایی و انتخاب کنندگان او به عنوان عضو هیات داوران همچون عباسی و الماسی، ضربه میزند؟!
این کارگردان 51 ساله فوق لیسانس کارگردانی سینما از دانشگاه هنر کالیفرنیا است. وی فعالیت در سینما را از سال 1360 به عنوان کارگردان با همکاری امیر قویدل با فیلم «برنج خونین» آغاز کرد. او پس از سفر به آمریکا با پشتوانه هیأت علمی دانشگاه هنر کالیفرنیا موفق به فعالیت در یکی از سریال های شبکه سراسری NBC شد و از سال 1369 به عنوان عضو ثابت سندیکای هنرمندان هالیوود به فعالیت خود ادامه داد. تا اینجای کار سوابق نیک نژاد مثبت به نظر میرسد و حتی بحث تهیه کنندگی سریال پرحاشیه "پاییز صحرا" که در زمان ریاست محمد هاشمی در صدا وسیما پخش شد و امام (ره) عنوان کرد این مجموعه مشکلی ندارد، آنچنان نقطه منفی ای نبود که "نیک نژادی" بخواهد به خاطرش هیات داوری جشنواره فجر را علی رغم میل باطنی از دست دهد!
پس می ماند سوابق آن طرف آبی "اسی" که در صفحه اش در IMDB قابل دسترسی است و جالب آنکه سوره علاقه ای نداشته حتی بخشی از آن را در بانک اطلاعاتی اش ذکر کند! او در سال هایی که در آمریکا مشغول بوده، بیش از آنکه به کارگردانی بپردازد، تهیه کننده بود و سریال های تلویزیونی و آثاری از این دست در قالب تریلر و درام و با چاشنی "داغی" (البته داغ تر از آثار استاندارد و معمول و مطرح هالیوود!) ساخته که "شرم، شرم، شرم"، "محلی به نام حقیقت"، "دفتر خاطرات کفش قرمز!"، "زنان شب" بخشی از این آثار هستند. پوسترها و قطعات این فیلم ها که در برخی سایت ها قرار گرفته، حکایت از آثار درخشان سینمای جهان ندارد و به شکلی است که به لحاظ اخلاقی نتوان در یک وب سایت داخلی همچون تریلر فیلم های مطرح نمایشش گذاشت، هرچند فیلم پورنو هم نیست!
البته نمی توان به نیک نژاد و به قول خودش تجربیات جالبش! خرده گرفت. او در بخشی از سینمای آمریکا فعالیت می کند که آثار در این سطح و کیفیت مشخص و منظم به این صحنه ها را طلب می کند و در واقع او قواعد کاری اش را در آمریکا رعایت می کند و او را نمی توان با تهیه کنندگان و کارگردان مطرح و شاخص داخلی یا خارجی نیز، جمع بست. اما می توان از مسئولانی که هیات داوران جشنواره بیست و نهم فجر را چیده اند، پرسید که این داور را از کجا آورده اند و چرا در شرایطی که ده ها کارگردان مطرح داخلی چون مجید مجیدی یا عباس کیارستمی ایستاده اند، در ینگه دنیا دنبال داور و آن هم با این سوابق گشته اند که در نهایت نیز آن قدر اوضاع به هم بریزد که پیش از درآمدن بوی ماجرا، خود داور انصراف دهد؟!
آیا این خبر درست است؟ برخی افرادی که به بهانه یک جشن صنفی رگ غیرتشان باد می کند و تمام ارزشها از شهدای مظلوم دفاع مقدس تا خانواده آنها را هزینه می کنند و بسیاری هنرمندان و کارگردانان داخل ایران و فیلم دینی ساز را احتمالا به خاطر اختلاف سلیقه سیاسی به حاشیه می رانند، در سفر به آمریکا این افراد را - که البته عملکرد حرفه ایشان به خودشان مربوط است- را تور می کنند تا برای هنرمندان ایرانی داوری کنند؟
با چه برهانی هنگامی که یار در خانه است، مسئولان فرهنگی گرد جهان می گردند و از آمریکا چنین پدیده هایی برای جشنواره فجر دعوت می کنند؟ اگر از امثال کیارستمی یا مجیدی خوششان نمی آید و آمریکایی دوست دارند، چرا لااقل سراغ چهره های مطرح هالیوود نمی روند و برای آنها بلیت و دعوتنامه نمی فرستند و سراغ درجه 2 و 3 هالیوود را می گیرند؟! اگر بپذیریم استعداد امثال مجیدی نه چندان متمایل به دولت، در حد اسکورسیزی نیست، آیا او در حد و اندازه اسی نیک نژاد هم قرار ندارد؟!
چرا مسئولان برگزاری جشنواره به انتخاب هیات داورانی گرایش نشان داده اند که هیچ سنخیتی با سطح این رویداد ندارند و هیچ نقطه ای اشتراکی نیز میان داوران جز خودی بودن (البته به معنای سال 89 آن) وجود ندارد؟ واقعاً اگر قرار باشد حسن عباسی و جهانگیر الماسی و ابوالقاسم طالبی و اسدالله نیک نژاد را با هم جمع بست، چه مخرج مشترکی جز سلام و علیک همه شان با شمقدری یا دیگر مسئولان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد می توان پیدا کرد که بتوان گفت با آن توجیه، اینها را انتخاب کرده اند؟! آیا می توان به این دوره از جشنواره و منتخبانش که چنین هیاتی برای معرفی شان چیده شده، دل بست؟
چگونه اسی نیکنژاد کنارهگیری کرد
در پی مطرح شدن این اظهارنظرها، «اسدالله نیکنژاد» از داوری جشنواره فیلم فجر کنارهگیری کرد. پیش بینی های نزدیک به واقعیت آن است که این کناره گیری بیشتربه توصیه مدیران جشنواره و برای جبران مافات به وقوع پیوسته است. روابط عمومی جشنواره فیلم فجر اعلام کرد: «اسدالله نیکنژاد» در نامه اش به دفتر جشنواره نوشته: «علیرغم میل باطنیام، از داوری کنارهگیری میکنم و مایل نیستم عدهای مرا دستاویز آسیبرساندن به جشنواره کنند. با توجه به دریافت پیشنهاد شما و مطرح کردن آن با خانواده و در نظر گرفتن کلیه جوانب، به این نتیجه رسیدهام که علیرغم میل قلبی در داوری جشنواره امسال حضور نیابم.»
«نیکنژاد» در ادامه متذکر شده است:«افرادی در تلاشاند تا چهرهام را خراب و مخدوش کنند و از من خواستهاند تا در این جشنواره شرکت نکنم و افرادی نیز قصد دارند با تجارب گذشته من بازی کنند تا چهره جشنواره فیلم فجر را مخدوش نمایند. من که هنگام شروع جنگ مستند «درد همسنگرم» را ساختم و تلاش نمودم تا مردم را امیدوار کنم تا تسلیم دشمن نشوند. افراد دارای مواضع سیاسی به انسانیت رحم نمیکنند. همیشه در پی قدرتاند و زندگی مردم برای آنها مهم نیست. آنچه که میدانم، بعضیها تلاش میکنند این جشنواره موفق نباشد و در واقع میخواهند کشورشان راه به سوی موفقیت نبرد که اینها نه تنها فیلمساز نیستند، بلکه انسان خوشبختی هم نیستند...»
وی در پایان نامه، موفقیت جشنواره بیستونهم فیلم فجر را مهمترین موضوع سینمایی کشور خوانده و برگزاری مناسب و به دور از مواضع و اغراض سیاسی این دوره جشنواره فیلم فجر را از صمیم قلب آرزو کرده است.
مسعودشاهی: نیازی به جایگزینی برای نیکنژاد نیست
دبیر بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجربه ایسنا گفت: «تیمهای داوری جشنوارهی فیلم فجر کار خود را شروع کردهاند و نیازی به جایگزینی برای آقای اسدالله نیکنژاد نیست.»
مهدی مسعودشاهی درباره داوری جشنواره ادامه داد: «کسی از داوری کنار نکشیده است. همه افرادی که مسئولیت پذیرفتند سرجایشان هستند. تنها آقای بحرانی کسالتی داشتند و دکتر ایشان را منع کرده و عذرخواهی کردند. آقای نیکنژاد هم به دلیل ورود با تاخیرشان به جمع داوران استعفا دادند.»
و امسال هم مانند سال گذشته هیات داوری اصلی با 6 داور بسته شد تا جشنواره بیست و نهم، پرحاشیه ترین و به گمان برخی، ضعیف ترین گروه داوری تاریخ جشنواره را به خود ببیند.
مسعودشاهی: نیازی به جایگزین برای آقای بحرانی و نیکنژاد نیست
فرهنگ > سینما - ایسنا نوشت:
دبیر بیست و نهمین دوره جشنوارهی فیلم فجر گفت: «تیمهای داوری جشنوارهی فیلم فجر کار خود را شروع کردهاند و نیازی به جایگزینی برای آقایان شهریار بحرانی و اسدالله نیکنژاد نیست.»
مهدی مسعودشاهی درباره داوری جشنواره ادامه داد: «کسی از داوری کنار نکشیده است. همه افرادی که مسئولیت پذیرفتند سرجایشان هستند. تنها آقای بحرانی کسالتی داشتند و دکتر ایشان را منع کرده و عذرخواهی کردند. آقای نیکنژاد هم به دلیل ورود با تاخیراشان به جمع داوران استعفا دادند.»
او افزود: «هماکنون سایر اعضاء تیمهای داوری کار خود را انجام میدهند و به انتهای کار نزدیک میشوند. به نظرم داوریها نهایتا تا اواخر هفته آینده به اتمام میرسد.»
مسعودشاهی درباره زمانبندی نمایش آثار رسیده به جشنواره در بخش بینالملل و داخلی اظهار کرد: «همه بخشها به صورت همزمان از شانزدهم بهمنماه ـ آغاز میشود و بخش بینالمللی روز نوزدهم بهمن به پایان رسیده و اختتامیه آن برگزار خواهد شد.»
همچنین دبیر جشنواره فیلم فجر از رسیدن کپی اصل 30 تا 40 اثر به دفتر جشنواره خبر داد و ابراز امیدواری کرد همه فیلمها طبق جدول زمانبندیشان به جشنواره برسند.
وی همچنین از بخش نظرسنجی مردمی فیلمها در جشنوارهی بیست و نهم یاد کرد و گفت: «امسال هم نظرسنجی مردمی را برای فیلمها خواهیم داشت تا بتوانیم نظرات مردم را نیز مورد سنجش قرار دهیم. سال گذشته نیز نظرسنجی مردمی دائر بود و نظرات مردم صددرصد با نظرات هیات داوران مطابقت میکرد.»
مسعودشاهی در پایان ضمن تشکر از اصحاب رسانه برای پوشش عمومی اخبار جشنوارهی فجر بیان کرد: «امیدوارم مردم مانند جشنواره سال گذشته استقبال خوبی کنند. البته پیشفروش دو برابری بلیتها برای جشنواره امسال پیشاپیش نوید این استقبال را میدهد.»
اسدالله نیکنژاد از داوری جشنواره فیلم فجر کنارهگیری کرد
فرهنگ > سینما - در پی مطرح شدن برخی اظهارنظرها و شایعات، اسدالله نیکنژاد از داوری جشنواره فیلم فجر کنارهگیری کرد.
به گزارش روابط عمومی جشنواره فیلم فجر، اسدالله نیکنژاد گفت: «علیرغم میل باطنیام، از داوری کنارهگیری میکنم و مایل نیستم عدهای مرا دستاویز آسیبرساندن به جشنواره کنند.»
در نامهای که او به دفتر جشنواره بیست و نهم فیلم فجر ارسال کرده، آمده است: «با توجه به دریافت پیشنهاد شما و مطرح کردن آن با خانواده و در نظر گرفتن کلیه جوانب، به این نتیجه رسیدهام که علیرغم میل قلبی در داوری جشنواره امسال حضور نیابم.»
نیکنژاد در ادامه در توضیح این کنارهگیری متذکر شده است: «افرادی در تلاشاند تا چهرهام را خراب و مخدوش کنند و از من خواستهاند تا در این جشنواره شرکت نکنم و افرادی نیز قصد دارند با تجارب گذشته من بازی کنند تا چهره جشنواره فیلم فجر را مخدوش نمایند. من که هنگام شروع جنگ مستند «درد همسنگرم» را ساختم و تلاش نمودم تا مردم را امیدوار کنم تا تسلیم دشمن نشوند.»
نیکنژاد در بخش دیگری از این نامه نوشته است: «افراد دارای مواضع سیاسی به انسانیت رحم نمیکنند. همیشه در پی قدرتاند و زندگی مردم برای آنها مهم نیست. آنچه که میدانم، بعضیها تلاش میکنند این جشنواره موفق نباشد و در واقع میخواهند کشورشان راه به سوی موفقیت نبرد که اینها نه تنها فیلمساز نیستند، بلکه انسان خوشبختی هم نیستند...»
او در پایان نامه، موفقیت جشنواره بیست و نهم فیلم فجر را مهمترین موضوع سینمایی کشور خوانده و برگزاری مناسب و به دور از مواضع و اغراض سیاسی این دوره جشنواره فیلم فجر را از صمیم قلب آرزو کرده است.
اسدالله نیکنژاد در همایش «هالیوودیسم و سینما»
فرهنگ > سینما - سینماگر ایرانی مقیم آمریکا که حضور خبرسازی در جشنواره فیلم فجر دارد، روز یکشنبه در سومین نشست بینالمللی «هالیوودیسم و سینما» شرکت کرد.
به گزارش خبرآنلاین، اسدالله نیکنژاد که سالهاست در هالیوود فعالیت دارد و در کارنامه او آثاری بحثبرانگیز به چشم میخورد، در این نشست، گفت: «اگر بخواهیم با هالیوود بجنگیم نمیتوانیم چشم بسته جلو برویم بلکه باید با آگاهی و قدرت زیاد کار و تلاش کنیم لذا باید به شناسایی ابزارها و تکنیکهای هالیوود برویم و این به این معنی است که باید حرفهای شویم.»
نیکنژاد در ادامه خاطرنشان کرد: «من به این موضوع اعتقادی ندارم که هالیوود چیزی را از ما گرفته است بلکه بر این اعتقاد هستم که ما چیزهای زیادی را تقدیم هالیوود کردهایم و اگر بخواهیم با هالیوود بجنگیم نمیتوانیم چشم بسته جلو برویم بلکه باید با آگاهی و قدرت زیاد کار و تلاش کنیم.»
نیکنژاد درباه استفاده از هالیوود از تکنیکها و ابزارها گفت: اگر میخواهیم فردی باشیم که با ارزشهای خود هالیوود را خرد کنیم لذا باید به شناسایی ابزارها و تکنیکهای هالیوود برویم و این به این معنی است که باید حرفهای شویم که البته من نیز مثل شما با صهیونیسم و امپریالیسم مشکل دارم و باید فیلمی بسازم تا بتوانم در سراسر جهان به نمایش بگذارم.
سومین نشست از نخستین همایش «هالیوودیسم و سینما» با محوریت « هالیوودیسم، ایرانهراسی و اسلامهراسی» با حضور مهمانان خارجی و داخلی برگزار شد.
Essy نیک نژاد در تهران در ژوئن 1960 به دنیا آمد. He was thirteen years old when he met the Swedish filmmaker, 'Ingmar Bergman'. او سیزده ساله بود وقتی که او ملاقات کرد فیلمساز سوئدی ، 'اینگمار برگمن. Since that he was inspired to make movies. از آنجا که او به ساختن فیلم الهام گرفته بود. His desire and aspiration for writing, directing and producing movie started at very young age in his homeland. تمایل و آرزوی او برای نوشتن ، کارگردانی و تولید فیلم آغاز شده در سن بسیار جوان در میهن خود. He made several short and feature films before finished his college...
» او چندین فیلم کوتاه ساخته شده و قابلیت فیلم های قبل از به پایان رسید دانشگاهی خود را...
شناخته شده برای
|
تهیه کننده (14 عنوان)
2003 Chromiumblue.com (executive producer) 2003 Chromiumblue.com (تهیه کننده اجرایی)
2002 ChromiumBlue.com (TV series) (executive producer - 12 episodes) 2002 ChromiumBlue.com (مجموعه تلویزیونی) (تهیه کننده اجرایی -- 12 قسمت)
– Girls' Night Out (2002) (executive producer) -- دختران از شب (2002) (تهیه کننده اجرایی)
– Barcelona Bologna (2002) (executive producer) -- بارسلونا بولونیا (2002) (تهیه کننده اجرایی)
– Viking on a Camel (2002) (executive producer) -- وایکینگ در شتر (2002) (تهیه کننده اجرایی)
– I Like to Watch (2002) (executive producer) -- من می خواهم به دیده بان (2002) (تهیه کننده اجرایی)
– Naked Golf (2002) (executive producer) -- گلف برهنه (2002) (تهیه کننده اجرایی)
2001 Women of the Night (executive producer) 2001 زنان از شب (تهیه کننده اجرایی)
1999 Shame, Shame, Shame (co-producer) 1999 شرم ، شرم ، شرم فرو ریخت (شرکت تهیه کننده)
1998 Wind on Water (TV series) (co-executive producer) 1998 باد روی آب (مجموعه تلویزیونی) (- تهیه کننده اجرایی شرکت)
1998 In God's Hands (co-executive producer) 1998 در دست خدا است (شرکت تهیه کننده اجرایی)
1998 A Place Called Truth (co-executive producer, co-producer) 1998 به نام حقیقت محل (با همکاری تهیه کننده اجرایی ، با همکاری تهیه کننده)
1998 Black Sea 213 (producer) 1998 دریای سیاه 213 (تهیه کننده)
1997 Where Is Home (producer) 1997 کجاست خانه (تهیه کننده)
1997 Red Shoe Diaries 11: Farmer's Daughter (video) (co-executive producer - episode "Farmer's Daughter" / episode "Strip Poker") 1997 کفش قرمز دفتر خاطرات 11 : دختر کشاورز (ویدیو) (شرکت تهیه کننده اجرایی -- قسمت "دختر کشاورز" / قسمت "نوار پوکر")
Red Shoe Diaries (TV series) (co-executive producer - 5 episodes, 1995-1996) (associate producer - 1 episode, 1996) (co-producer - 1 episode, 1995) دفتر خاطرات کفش قرمز (مجموعه تلویزیونی) (شرکت تهیه کننده اجرایی -- 5 قسمت ، 1995-1996) (دانشیار تولید کننده -- قسمت 1 ، 1996) (شرکت تولید کننده -- قسمت 1 ، 1995)
– Farmer's Daughter (1996) (co-executive producer) -- دختر کشاورز (1996) (با همکاری تهیه کننده اجرایی)
– Strip Poker (1996) (co-executive producer) -- نوار پوکر (1996) (با همکاری تهیه کننده اجرایی)
– Temple of Flesh (1996) (associate producer) -- معبد از گوشت (1996) (دانشیار تهیه کننده)
– As She Wishes (1995) (co-producer) -- او به عنوان آرزوها (1995) (با همکاری تهیه کننده)
1994 The Fall of Sahara (producer) 1994 از پاییز صحرا (تهیه کننده)
1984 Bloody Rice (producer) 1984 برنج خونین (تهیه کننده)
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 16,مارس,2025