»
فاطمه رجبی کارشناس مسائل سیاسی در بعد از ظهر سه شنبه 18/7/85 در شهر یزد حضور یافت و به سخنرانی پرداخت وی در دو بخش روی کار آمدن دکتر احمدی نژاد و راجع به خبرگان رهبری به تشریح دیدگاههایش پرداخت.
در بخش نخست یاد آور شد: یکسالی که رئیس جمهور عزیز ما و بی نظیر ترین رئیس جمهوری که ممکن بود در یکی از کشورهای جهان با این مشروعیت و مقبولیت و با این نگاه آگاهانه و ارزشمند روی کار بیاید روی کار آمده و متاسفانه همه تخریبات دوران انقلاب در مورد ایشان استمرار یافته بلکه همه ملت شاهدند که خیلی بیشتراز آنچه که در انتخابات تخریب شد بمباران تبلیغاتی علیه رئیس جمهور هم اکنون انجام می شود.
وی با بیان اینکه من خیلی صریح حرف می زنم اظهار داشت: همه نهادها و سازمانها و تشکلاتی که در سالهای گذشته خیلی از بنده برای سخنرانی ها و گفتن واقعیتها استقبال می کردند، با روی کار آمدن احمدی نژاد من هم را منزوی کردند چرا؟ چون کاندیداهای آنها رأی نیاورده بود، چون شعارهای آنها شعارهای اصلاح طلبانه بود، خلاف آنچه می گفتند عمل کردند. نفاق از خودشان نشان دادند. بله نهادهای انقلاب بودند، ارگانهای انقلاب بودند، تشکلاتی با نامهای مقدس بودند، اما آنچه که در انتخابات نشان دادند ظاهری بود که باطنی غیر از آنچه که اعلام می کردند داشت. مشخص شد که، جنگ جنگ قدرت بوده، اگر جناحی به نام جناح راست داشتیم و جناحی به نام جناح چپ. - البته من سالهای گذشته هم به این مسئله تأکید می کردم که من چیزی به نام راست و چپ در این مملکت نمی شناسم، من جنگ قدرت در میان دو جناح می بینم - هیچ کس هیچ کس از سران گروهها و سران احزاب در فکر دین و ولایت و رهبری و نظام جمهوری اسلامی نیست.
وی خاطر نشان کردکه: با روی کار آمدن احمدی نژاد پرده ها بالا رفت. شاید یکی از دلایلی که من اسم کتابم را احمدی نژاد معجزه هزاره سوم گذاشتم همین باشد که رأی آوردن احمدی نژاد، نوع تبلیغاتی که شد نوع تخریبهایی که شد و نوع کاندیداهایی که میان آمدند و روشهایی که برای انتخابات پیش گرفتند، یک جوی بوجود آورد که روز محشر را برای ملت ما نشان داد. یعنی همه باطنها رو شد. مردم ما شاهد چیزهایی شدند که تصورش را هم نمی کردند. کسانی را دیدند در کنار افراد ناصالح قرار گرفتند که قبلاً به تصورشان هم نمی آمد. حرفهایی زده شد، فیلمهای تبلیغاتی، میلیاردها تومانی خرج شد و نوع تبلیغات بسیار دین ستیزی که از دارندگان لباس روحانیت یا به قول خود من که در این کتاب گفتم، نظامی های مستعفی که یک روزه استعفا دادند تا کرسی ریاست جمهوری را غصب کنند، کارهایی انجام دادند که واقعاً روز محشر نمادین شد. همه با کفنهاشان بیرون آمدند و عریان تر از عریان خودشان را به مردم شناساندند.
وی در خصوص بایکوت شدید و تخریب سراسری علیه خودش توضیح داد: مگر من کی هستم و کی بودم؟ چه کسی هستم، چه کسی بوده ام، چه توانی دارم، کجای مملکت را در دست گرفتم یا کجای مملکت را می خواهم بگیریم؟ این برای این بود که هیچ کس هیچ کس در این مملکت جرأت نفس کشیدن در دفاع از احمدی نژاد را نداشته باشد. و دوم اینکه هیچ کس و هیچ کس و هیچ کس در این مملکت جرأت انتقاد و اعتراض به مافیای قدرت و ثروت را نداشته باشد. در مصاحبه ام گفتم مافیای قدرت و ثروت وجود دارد واقعی است، حتمی است. دستش هنوز هم در اموال و قدرت و سیاست این مملکت باز است و چون هیچکس یا جرأت نمی کند و یا منافع شخصی و حزبی و گروهیش اجازه نمی دهد که قدمی به طرف این مافیا بردارد و کلمه ای علیه آنها بگوید، یک نفر به نام فاطمه رجبی بدون هر گونه پست، شغل، مقام، داشته ها، مال، بدون همه این پشتوانه ها، جرأت کرده حرفهایی می زند، چه حرفهایی می زند؟ واقعیاتی را که همه مردم می بینند، همه مردم می شنوند، دوباره تکرار و تحلیل می کند. کلمه ای خارج از واقعیت در حرفهای من نبود. اما چرا این جو را بوجود آوردند؟ چرا بعد از 27 سال حاکمیت نظام الهی، بعد از حاکمیت 27 ساله ای که صدها هزار از پاکترین فرزندان این وطن به خاطر آن به شهادت رسیدند، پاکترین خونها در انقلاب و جنگ و بعد از انقلاب و در گیری با گروهکها به زمین ریخته شده تا جمهوری اسلامی حاکمیت پیدا کند، تا ولایت فقیه در این مملکت حاکمیت پیدا کند، تا اسلام عدالت محور و نه اسلام امریکایی در این مملکت حاکمیت پیدا کند. چرا این دو تا کار ممنوع است؟ چرا زبان بریده و قلم شکسته و دستها قطع می شود؟ چرا راست و چپ در بدترین شرایط یا بهترین شرایط دست به دست هم دادند، چرا؟ چرا همه علیه احمدی نژاد حرف می زنند. و چرا همه زبانها را می برند و همه دستها را می شکنند، که کلمه ای علیه قدرت طلبان و ثروت خواهان و خدایان قدرت و ثروتی که در این مملکت 28 سال حکومت کردند و هنوز هم تخریب گری می کنند که حکومت احمدی نژاد به چهار سال هم نکشد، و خیلی زودتر از آن از ریاست جمهوری بردارند و دوباره حلقه مافیایی حاکم شود. چرا نباید علیه آنها حرف بزنی؟
وی اظهار داشت: در سخنرانی ها که داشتم به دو امر من در ابتدای صحبتم مخاطبینم را متوجه می کنم 1- کلام فاطمه زهرا (س) در خطبه ای که در مسجد خواندند 2- سخنان حضرت امام(ره). صحبتهای حضرت فاطمه زهرا(س) بسیار عجیب است، من وقتتان را نمی گیرم و اشاره می کنم. تعجب است چند روز از رحلت پیامبر گذشته که حضرت زهرا (س) صحبت می کنند؟. چند روز نمی دانم تاریخ متفاوت است اما بیشتر دو یا سه یا چهار روز نبوده. فاطمه زهرا (س) ابتدای صحبتشان چه می گویند؟ می آیند به مسلمینی که ما خیلی تازه دوستشون داریم می گوئیم مسلمین صدر اسلام بهترین مسلمین، مهاجرین و انصار بهترین یاران پیامبر(ص) ابتدای خطبه را نگاه کنید از حمد و ستایش خدا شروع می کنند و تمام تباهی و گمراهی و ظلمتها و بدبختیها یی که مردم حجاز قبل از اسلام داشتند به آنها یادآوری می کنند. چرا؟ چرا این کار را می کنند؟ - بیست و سه سال گذشته بود- برای اینکه مردم فراموش کرده بودند که در چه تباهی بودند. می فرمایند یادتون می یاد که شما چه گمراهانی بودید، بت می پرستیدید، در چه ضلالتی بودید در چه گمراهی هایی بودید؟ یک به یک گمراهی ها و تباهی های مسلمانان صدر اسلام بیان می کنند و بعد می فرمایند و پدرم رسولخدا مبعوث شد و شما را به نور اسلام آشنا کرد و به هدایت اسلامی رستگار کرد و شمایی که بیابانگردهای ذلیل و بدبخت و جاهل بودید که بت می پرستیدید و به عبارت امروزی ما از فرهنگ کمترین اثری در شما نبود، به جایی رساند که از دیگر امتها شما سرآمد شدید. حالا می خواهید اینطور دستمزد پدرم را بدهید؟ من از قسمت اول خطبه فاطمه زهرا(س) بعد از حاکمیت احمدی نژاد خیلی بهره می برم و می گویم همه ما باید این تکرار را داشته باشیم. اگر فراموش بکنیم دوره توسعه و سازندگی و اصلاحات را که چه بلایی بر سر ما آمد، چه تباهی هایی بر این مملکت حاکم شد، چه دین سوزیهایی شد، چه فرهنگ ستیزی هایی شد، هیچ وقت قدر احمدی نژاد و تحول و انقلاب سومی که انجام شده نخواهیم فهمید. آن چیزی که راستها هم زبان مرا می برند و دستهای مرا قطع می کنند که ننویسم و نگویم برای همین است، می گویند: این نکته را نگو. شما دیدید سرمقاله یکی از روزنامه های خیلی خوب را، چه دشنامهایی که به من نداد، می گویند این نکته را نگو، احمدی نژاد هم مثل یکی دیگر از کاندیداها بود حالا مردم رأی دادند به این. دیگر نیا بگو چه بر سر ما آمده بود، چرا اینجور می گی؟ چرا یاد آوری مردم می کنی که چه فرهنگ سوزیهایی شد. ولی من، هم به خاطر پیروی از فاطمه زهرا(س) که قطعاً حکمتی در آن هست که اگر ما گذشته را ندانیم قدر حال و آینده را نخواهیم دانست.
در ادامه فاطمه رجبی توجه مخاطبین را به خواندن صحیفه نور و توصیه بزرگان در این زمینه اشاره و گفت: اگر نفهمیم امام چه فرموده بودند چگونه می خواهیم حکومت اسلامی را درست کنیم چگونه می خواهیم جمهوری اسلامی داشته باشیم چگونه می خواهیم از ولایت حمایت کنیم و ولایت را نگه داریم؟ امام تکراری که داشتند همین بود شاید تا آخرین سالهای عمرشان مدام در مواقع مختلف به تباهی ها و ستم ها و بی فرهنگی ها و ستمهای دین سوزانه پهلوی ها تذکر می دادند. یادم نمی رود که می فرمودند به من نگوئید چقدر تکرار می کنی؟ اینها باید تکرار شود و اگر تکرار نشود مردم فراموش می کنند. چرا فراموش میکنند؟ برای اینکه زمان میگذرد و چه آسیبی دارد این فراموشي؟ آسیبش این است که قدر نعمت جمهوری اسلامی را نخواهند فهمید. برای همین بود به محض اینکه جمهوری اسلامی روی کار آمد گروهکهایی آمدند به جای اینکه مردمی را که خون دادند تا حاکمیت اسلام پیاده بشود همراهی بکنند، فوری گفتند گوشت گران شد نان گران شد. این حرفهایی که الان می بینید حرفهای عجیبی نیست، عیناً کار گروهکهای محارب و معاند در اول انقلاب دوباره تکرار میشود. همان بلایی که برسر انقلاب آوردند، دارند بر سر احمدی نژاد می آورند. منتهی اسم آنها چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق یا منافقین بود، اسم اینها گروهها و حزبهای راست و چپ است ولی راه و روش یکی است. روزنامه ها را با هم مقایسه کنید، حتی تیتر روزنامه ها را با هم مقایسه کنید، عین گفته ها را ببینید یکی است، فرق نمی کند آنها می خواستند انقلاب را ساقط کنند و اینها می خواهند احمدی نژاد را از بین ببرند. اگر می توانستند احمدی نژاد را می کشتند، حالا که نمی توانند باید فرهنگش را بکشند. اینجا مطرح می کنم احمدی نژاد چه کرده که این همه دشمن و مخالف دارد. احمدی نژاد همینطور که خودش گفت و من انشاء الله اگر عمری باقی باشد کتابی خواهم نوشت به نام رنسانس اسلامی احمدی نژاد، احمدی نژاد در این مملکت رنساس به پا کرد، تجدید حیات کرد اسلام را، وقتی این حرفها را می زنیم آقایون راست می گویند: شما به رهبری تعریض می زنی، کجا به رهبری تعریض می زنم؟ مگر رهبری کم خون دل خورد در این مدت، خودشان در یکی از ملاقاتها با آقای احمدی نژاد در موردی نفرمودند، من به روسای جمهور پیشین هم بارها تذکر دادم ولی هیچکدام انجام ندادند. چگونه بگویند؟ چه کسی نمی دانست که رهبری در این کشور خون دل می خورده؟
وی در خصوص کارنامه 16 ساله توسعه و اصلاحات گفت: 16 سال این در مملکت به تدریج دین سوزی شد. کتابی را نوشتم به نام اصلاح طلبی نه من گفته باشم من هم اسناد از دیگران گرفتم. برنامه هایی که در توسعه است برنامه های امریکایی است، برای همه جهان سوم است. برای سلطه گری امریکاست برای اینکه از نظر اقتصادی و فرهنگی امریکا و غرب حاکم بشوند بر یک کشوری. اولین مطلبی که شروع شد تعدیل حجاب بود. رئیس جمهور که امام جمعه تهران هم بود در خطبه های نماز جمعه - همین مطالب را نوشتم که این همه فحاشی در تلویزیون و روزنامه ها شد هیچ چیز دیگر غیر از این نگفتم - رئیس جمهور که امام جمعه تهران هم بود آمد در نماز جمعه گفت حجاب باید تعدیل بشود یعنی کاهش پیدا کند. در حکومت اسلامی در جمهوری اسلامی و در کشور امام زمانی که حتی زمان شاه هم چادربه سرهای ما چادر به سر بودند. بلافاصله دختر وی آمد این توصیه را عملی کرد. اینها آغازش بود وقتی که به مطالعات غرب شناسانه می پردازیم می بینیم اینها همه توصیه های بانک جهانی است. وقتی دولتی برنامه توسعه را می پذیرد صندوق بین المللی پول و بانک جهانی به آن کشورها کمک می کند که مثلا آن کشور را بسازند و توسعه بدهند. برای این کمک مالی شرطهایی دارد از جمله شرطهاش دگر گونی فرهنگی است. و چون جامعه اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بر مبنای دین است اولین شرطش این است که ارزشهای دینی باید از جامعه حذف شود. چه گناهی من و امثال من کردند که این مطالب را می دانیم؟ گناه ما چیست؟ در کتابهای دانشگاهی هم نوشته شده همین الآن برید ببینید بعضی اساتید دانشگاه چقدر از این مطالب دفاع می کنند. و چقدر از دو رئیس جمهور پیشین که با عمامه و عبا دین سوزاندند در این مملکت دفاع می کنند و چقدر فحاشی و تمسخر نسبت به احمدی نژاد می کنند و می گویند آمد ما را به عقب برگرداند، یعنی دین را دوباره برگرداند.
ادامه دارد.......
منبع :سایت قطره
يزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 11,ژانویه,2025