شمس وویژگی هایش
امیرترقی نژاد« آرامستان بهشت زهرا، قطعه 88 هنرمندان، رديف 155، شماره 28»،اینجا جایی است که شمس آل احمد در پهنای خاک جای گرفت،جاییکه که در مراسم خاکسپاری او معاون فرهنگی وزارت ارشاد و نویسندگان شهیر حضور نداشتند.به هرحال شمس رفت ولی به اعتقاد صاحبنظران بايد از جايگاه شمس، فعاليتها و حركات فرهنگي او براي تعالي كشور ياد كرد، چرا كه شمس آلاحمد براي تبيين چهره فرهنگي انقلاب اسلامي تلاش ميكرد.
محمدحسين صفارهرندي وزیر سابق ارشاد می گوید: در شرايطي كه افرادي كوشش ميكردند چهره متفاوتي از جلال را به جامعه معرفي كنند، شمس توانست پاسدار حرمت جلال باشد.
محمدحسين صفارهرندي گفتوگو با فارس درباره درگذشت شمس آلاحمد، شخصيت و قلم اين نويسنده فرهيخته گفت: از وضعيت بيماري شمس مطلع بودم و از خبر در گذشت او متاثر شدم.
وي در ادامه سخنان خود با اشاره به شخصيت شمس عنوان كرد: مرحوم شمس آلاحمد بيش از آنكه شخصيت وجودي خود را به نمايش گذارد، انصافا قلم زيبا و تاثيرگذاري داشت.
وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي تصريح كرد: شمس توانست پاسدار حرمت جلال باشد، البته در شرايطي كه افرادي كوشش ميكردند چهره متفاوتي از جلال را به جامعه معرفي كنند او به عنوان عضو نزديك اين خانواده تصوير واقعيتري از جلال را به جامعه پس از انقلاب عرضه كرد.
صفارهرندي در ادامه يادآور شد، اگر شمس هيچ حقي بر گردن جامعه ما نداشته باشد، همين بس كه جلال را به خوبي به جامعه شناساند كه اين امر كار بسيار بزرگي است، ضمن اينكه قلم تاثيرگذار مرحوم شمس در دوره پس از انقلاب فراموش ناشدني است.
وي تصريح كرد: شمس با قلم زيباي خود پس از انقلاب مطالبي را ميگفت و ميشنيد، پس به اعتبار آثاري كه از او باقي است ميتوان شمس را به عنوان چهره فرهنگي ارزيابي كرد؛ چرا كه شمس با معرفت و جوانمرد بود.
وي با اشاره به دوران پيش از انقلاب اضافه كرد: به خاطر ميآورم دوران پيش از انقلاب را كه جريان روشنفكري در پي تصويرسازي واژگون از انقلاب بود، در آن دوران اين جريان از منظرهاي روشنفكري با انديشه انقلاب و امام (ره) به چالش ميپرداختند؛ اما در اين ميان شمس از جمله افرادي بود كه به مردم و جامعه نهيب ميزد كه شما تا زماني كه زبان مردم را نميدانيد راهي به درون مردم نخواهيد برد.
وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي با اشاره به رويكرد انقلابي شمس اضافه كرد: شمس همواره امام را مثال زده و ميگفت رهبر انقلاب به عنوان رهبر و مرجع تقليد همواره با زبان محاوره با توده مردم سخن ميگفت و حتي در بيانات خود از ادبيات عامه فهم استفاده ميكرد نه از ادبيات خواص.
صفارهرندي در ادامه خاطرنشان كرد: شمس آلاحمد جامعه و مردمشناسي درستي نسبت به همكاران خود در جامعه ادبي و روشنفكري داشت كه حتي به ظرائف هم توجه ميكرد.
وي در ادامه با اشاره به جريان شبهروشنفكري يادآور شد: به گمان بنده شمس از چيزي پرهيز ميكرد و آن اين بود كه بخواهند او را در زمره جريان شبهروشنفكر قلمداد كنند، كه اين امر طبيعتا با مشرب جلال و شمس كه مريد برادر بود در تضاد جدي قرار داشت.
وي با اشاره به اين امر افزود: آنچه شمس طي سالها از آن ميگريخت، اين بود كه توانسته بود نسبت خود را با اهالي فرهنگ و ادب وفادار به انقلاب و نظام و آرمانهاي ديني مردم به اثبات رساند، چرا كه شمس هيچگاه از همراهي انقلاب و نظام دريغ نكرد.
وي در خاتمه سخنان خود با تاكيد بر اين مهم تصريح كرد: اين ادعا كه شمس را به جامعه شبهروشنفكري متصل كنند قطعا وصله ناچسبي خواهد بود.
يك نويسنده و پژوهشگر نیز براین اعتقاد است که كتابهاي فراواني از شمس به جا مانده، يادداشتها، مقالهها اما به گمان من كتاب زندگي شمس زيباترين كتاب دنياست، چرا كه من او را پاك ديدم و پاك يافتم و ذرهاي غش هرگز در وجودش نديدم.
غلامرضا امامي که از دوستان خانوادگي خاندان آلاحمد است درباره شمس آلاحمد گفت: «تني زنده دل خفته در زير گل/ به از عالمي زندهي مرده دل/ دل زنده هرگز نگردد هلاك/ تن زنده دل گر بميرد چه باك»؛ براي بنده دشوار است در سوگ برادر و دوست عزيز 50 سالهام شمس آلاحمد سخن بگويم، شمسي كه نامش همچون صفتش مثل خورشيدي بزرگ و تابان بود.
امامي در ادامه درباره شمس افزود: شمس در مشكلات فردي و اجتماعي همه را ياري ميداد به دمي، قلمي يا درنگي.
به گفته وي، مردي كه اينجا آرميده به عزلت اما به عزت زندگي ميكرد، شمس همچون سرو ايستاده بود و سروستان به خاك سپرده ميشود و امروز آخرين ديدار ما با اوست.
امامي با اندوهي فراوان در وداع دوست 50 سالهاش تصريح كرد: شمس چون در سايه جلال قرار گرفت قدرش مجهول بود، اما بايد دانست خود نويسندهاي ممتاز و قصهگويي توانا و در مصائب و مسايل اجتماعي راهگشا بود؛ شمس پس از اينكه در دانشكده دانشسراي عالي از فلسفه و علوم تربيتي فارغالتحصيل شد در كنار ديگر مردم در مبارزات اجتماعي و ملي در كنار برادر، برادروار ايستاد.
وي گفت: شمس در ادامه زندگي به مبارزات با رهبري خليل ملكي پيوست و پس از كودتاي 28 مرداد 1332 و سقوط حكومت ملي و مردمي مصدق، در كنار مردم و به نهضت مقاومت ملي پا گذاشت و به حق در اين مسير به جان كوشيد.
امامي اضافه كرد: پيش از انقلاب شمس در كنار مردم ايستاد و همپاي آنان به جد با جان كوشيد و پس از انقلاب در كنار فرهنگ و مطبوعات جوينده و كوشنده بود.
دوست ديرين شمس آلاحمد با اشاره به بيماري ريوي شمس بيان كرد: اين سالها شمس آلاحمد بيمار بود، اما بسيار كسان از او يادي نكردند و اين نويسنده در خانه كوچكش در كوي مهر بسيار اوقات تنها بود و اين تنهايي هماره با او همراه بود.
امامي با اشاره به عشق ورزيدن مرحوم شمس آلاحمد به زندگي ادامه داد: شمس آلاحمد به زندگي عشق ورزيده و آن را دوست ميداشت، از همينجا در كنار پيكر بيجان دوست 50 سالهام به فرزندان و همسرش تسليت ميگويم، فرزنداني كه پدر را بر چشم ميگذاردند و همسري كه صبورانه طي اين سالها در كنارش بود.
وی با اشاره به آثار شمس گفت: كتابهاي فراواني از شمس به جا مانده، يادداشتها، مقالهها اما به گمان من كتاب زندگي شمس زيباترين كتاب دنياست، چرا كه من او را پاك ديدم و پاك يافتم و ذرهاي غش هرگز در وجودش نديدم.
وي با اشاره به اينكه مسئولين بايد به نويسندگان و هنرمندان بها داده و آنها را در روزگار پيري ارج نهند عنوان كرد: از مسئولين ميخواهم به زندگي نويسندگان و هنرمندان در روزگار پيري ارج نهند، مردان و زناني كه عمري را در راه فرهنگ، هنر و ادبيات گذراندهاند نبايد در روزگار پيري تن به عزلت دهند؛ شمس امروز در كنار ما نيست اما همواره در وجود، كتابها، فرزندان و آرمانش زنده است.
امامی با اشاره به پيكر مرحوم شمس آل احمد، گفت: شمس از ميان ما رفت و دمي ديگر به ديدار جلال ميرود از اينجا به تو ميگويم، سلام ما را به جلال برسان و روزگار ما را براي او حكايت كن، به عزت و شرف زندگي كردي پس با عزت جان دادي.
اما مديرعامل مؤسسه خانه كتاب براین اعتقاد است که بايد از جايگاه شمس، فعاليتها و حركات فرهنگي او براي تعالي كشور ياد كرد، چرا كه شمس آلاحمد براي تبيين چهره فرهنگي انقلاب اسلامي تلاش ميكرد.
علي شجاعيصائين درباره هزينههاي بيماري شمس آلاحمد گفت: هزينه درمان و بيمارستان مرحوم شمس آلاحمد را پذيرفتهايم، اما تا به اين لحظه از جانب خانواده آلاحمد مراجعهاي صورت نگرفته، از روز نخست بستريشدن مرحوم شمس در بيمارستان اين آمادگي را اعلام كرديم كه اين ارقام در برابر خدمات فرهنگي شمس رقمي نيست.
وی با اشاره به نقش و جايگاه شمس آلاحمد در حركت فرهنگي كشور گفت: بايد از جايگاه شمس، فعاليتها و حركات فرهنگي او براي تعالي كشور ياد كرد، بخصوص در برهه انقلاب شمس و پيش از او جلال آلاحمد براي تبيين چهره فرهنگي انقلاب، دفاع از استقلال فرهنگي كشور زحمات بسياري كشيدهاند كه بايد از اين جهت نيز از آن تقدير كرد.
مديرعامل خانه كتاب درباره مرحوم شمس آلاحمد گفت: جايگاه و كاركرد شمس آلاحمد در موضعگيريهاي سياسي روشن است، اما در اين ميان تلاشهاي ناكافي براي چسباندن شمس به جريان شبه روشنفكري شكل گرفت، اما خوشبختانه استواري مرحوم شمس بر فرهنگ ايراني و اسلامي مانع از برداشتهايي اين چنين شد و قطعا افكار شمس و مرحوم جلال همواره در خدمت توسعه فرهنگ ملي و اسلامي خواهد بود.
رئيس سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي هم می گوید: مرحوم شمس آلاحمد از نويسندگان يادگار دوران انقلاب است؛ چرا كه در جريان روشنفكري قبل از انقلاب انواع طيفها حضور داشتند.
علياكبر اشعري در گفتوگو با فارس درباره قلم و آثار مرحوم شمس آلاحمد گفت: مرحوم شمس آلاحمد از نويسندگان يادگار دوران انقلاب است؛ چرا كه در جريان روشنفكري قبل از انقلاب انواع طيفها حضور داشتند.
رئيس سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران در ادامه اظهار داشت: شمس جز افرادي است كه همواره با انقلاب بود و تا انتها انقلاب را همراهي كرد.
به گفته اشعري، بايد دانست خاندان آل احمد همه خاص هستند؛ جلال، سيمين دانشور و شمس همه فرهيخته و خاص هستند.
رئيس كتابخانه ملي در ادامه يادآور شد، پيش از پيروزي انقلاب اسلامي شمس جزء نويسندگاني بود كه در آن هنگام هم مطرح بود، طبيعتا افرادي كه با انقلاب موافق نبوده و در پي آنند تا افراد مطرح و قلمهاي مطرح در اردوگاه معاند انقلاب باشند، سعي ميكردند اگر فردي كوچكترين گلهاي دارد آن را به دوري او از انقلاب و جذب به جريان شبه روشنفكري پيوند دهند، ولي موضع شمس روشن بود، از ابتدا با حكم حضرت امام(ره) در شوراي عالي انقلاب فرهنگي بود و تا انتها در كنار انقلاب ايستاد.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 12,نوامبر,2024