داستان لبنان و فلسطين

داستان تازه اي نيست. به روال معمول و طبقه يک عادت ذاتي، خوي وحشي گري اسرائيل گل کره و همه جانبه، فلسطين و لبنان را مورد حمله قرار داده است. بهانه ها هم تازه نيستند، اسارت دو سرباز، مقابله با تروريسم و دفاع از منافع. اما اهداف کمي تازه هستند.

قدرت گرفتن حزب ا... لبنان و محبوبيت مقاومت اسلامي از يک سو و ظهور حماس از سوي ديگر، در واقع اسرائيل نگران کرد و سران اين رژيم، ترغيب شدند براي نشان دادن زهر چشم، و اين که ثابت کنند اتفاق تازه اي نيفتاده است. ماجرا از تحت فشار قرار دادن حماس شروع شد، اندکي بعد حملات محدود به فلسطين و سپس حملات گسترده به لبنان و جنش حزب الله. اما اين سوي ميدان، گمانه زني اسرائيل درست از آب در نيامد، اول اين که حزب ا... قدرتمندتر از هر زمان ديگر شده است. دوم آن که مبارزه عليه اشغالگري، سياستي محبوب شده است در ميان ملتهاي عرب و اسلامي. همين است که در وقايع تازه، سران کشورهاي عرب را وادار کرده است، جدي تر و بي باک تر از قبل وارد صحنه شوند. اين شرح ماجرا بود. اما پيامدهاي ماجرا چيست؟ پيامد اول به کامل شدن چهره زشت رژيم متجاوز بر مي گردد. اگر دولتها به ويژه قدرتمندان هم به اين مهم توجهي نکنند، افکار عمومي جهان هر روز درکش از چهره واقعي تروريسم کامل مي شود و اين موهبتي، شايسته تأمل است.

 پيامدها بعد به گسترش جنبش حمايت از مظلوم در ميان ملت هاي مسلمان بر مي گردد. دفاع از حقوق مردم لبنان و فلسطين اکنون يک مطالبه سياسي يا بازي سياستمداران نيست بلکه مطالبه است عمومي و مورد درخواست همه مردمان منصف جهان. اما اين ماجرا درسهايي هم دارد. درس نخست اين که هرگونه ماجراجويي، زيان بار و ناخوشايند است و به عبارت دقيق تر، هر چه سريعتر بايد مقدمات صلح دائم فراهم گردد. ترديد نبايد داشت که هيچ کس و هيچ دولتي از شعله ور شدن آتش جنگ در اين منطقه سود نخواهد برد و اگر هم قصدي چنين در ميان باشد، موضوع آنچنان رسوا شده و حاميان پنهان و پيداي جنگ افروزي چنان آشکارند که سود اين ماجراجويي ها ديگر ارزشي ندارد.

همچنان که لابي ها و بي توجهي هاي برخي سران کشورهاي مسلمان آن قدر مضحک شده است که پاسخي جز سکوت در پي ندارد. در اين کشاکش البته ما يعني ايرانيان هم وظايف مهمي داريم.

در دو سطح دولت و ملت اين وظايف تظاهرات متفاوتي دارد که در ميان مردم به شکل راهپيمائي و حمايت قاطع و همچنين کمک مالي خودش را نشان مي دهد. دولت اما وظايف مهمتري دارد. نخست اين که بايد براي گسترش هرچه بيشتر جوهره اتحاد در ميان دولتهاي مسلمان بکوشد. سپس نهادهاي واسطه و مرجع جهان را وادار کند تا فعال و موثرتر از اکنون شوند. رايزني هاي مداوم با نهادهاي بين المللي هم مولفه اي حياتي و تأثيرگذار ديگر است. و دست آخر گسترش تلاش ها و رايزني ها براي فراهم شدن بستر صلح و نهادينه شدن اين مهم. بايد باور کنيم که حملات در جريان است،کشتار ادامه دارد و لبنان زيان فراوان مي بيند، حتي اگر ما و دولتمردان شبانه روز شعار دهيم و تهديد لفظي کنيم. اکنون وقت اقدام است، اقدامات عملي و موثر.

غلامعلي سفيد

منبع:روزنامه خاتم

يزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا