تأملی بر سخنان خاتمی در جمع دانشجویان :

خاتمی: اگر انحرافی از خط امام(ره) صورت گرفت، باید تذكر دهیم!!!


امید نساج دره- خبرنگار



سید محمد خاتمی كه همواره با به كار گیری الفاظی زیبا اهداف خود را در قالبی اسلامی مطرح می كند، این بار در بین جمعی از دانشجویان به معرفی اسلام و انقلاب اسلامی به گونه ای دلخواه پرداخته است.البته سعی شده در این كلام اشاره ای بسیاركوتاه به برخی از مغالطات وی شود.

به گزارش تبیین( انجمن فارغ التحصیلان مؤسسه امام خمینی(ره)) خاتمی در این دیدار گفت: :«اصلاحات امری گسترده است و اصطلاحی انعطاف‌پذیر وکشدار است، هر کسی ممکن است اصلاحات را به گونه‌ای معنی کند و از آن تلقی خاص داشته باشد؛ اما اصلاحاتی که مدنظر ما ما به عنوان کسانی که دلبسته به انقلابمان در جمهوری اسلامی هستیم، اصلاحاتی است که در چارچوب معیارهای برآمده از انقلاب و اسلام و خواست و اراده ملت باشد.» اما به این نكته اشاره ای نكرد كه چرا از همان آغاز كه شعار اصلاحات را سرداد مراد از آن را بیان نكرد و با استفاده از این لفظ كشدار ووسیع و مبهم سوء استفاده كرد. و باید پرسید : آیا واقعا همه طرفداران شما نیز با این تعریف شما با اصلاحات موافق بودند؟ و آیا اصلاح طلبانی كه در مجلس ششم طرح هایی را آوردند كه صد در صد مخالف صریح قوانین اسلام بود نیز همین نظر را داشتند؟ و نكته دیگر اینكه تبریك جناب آقای خاتمی قبل از اعلام نتایج انتخابات به موسوی نیز به معنای جمهوریت و احترام به رأی مردم باید تلقی گردد!!!آیا وزیری كه وی برای وزارت ارشاد انتخاب كرد نیز در راستای اینگونه اصلاحات بود؟، البته این وزیر اصلا اعتقادی به انقلاب اسلامی و اسلام نداشته ، فعالیت هایی را انجام داد كه صد در صد ضد اسلامی بودو الآن نیز در كشور بیگانه در صف دشمنان انقلاب اسلامی ایستاده است.
وی بدون اینكه تعریف واضح و مشخصی از اسلام و خط امام(ره) بیان كند، تاکید کرد:«اگر انحرافی از اسلام و خط امام صورت گرفته وظیفه ما این است که یا تذکر بدهیم یا اگر امکانش بود عملا نیز از راههای قانونی اقدام کنیم و در این میان تببین اصول جمهوری اسلامی و اعتقادات ما و چارچوب‌های اصلاح‌طلبی امری است بسیار مهم که بنده نیز در حد خود این کار را انجام داده‌ام.»
- كه با توجه به این سخن باید از سكوت او در 8 ماه گذشته برابر بیانیه ها، اغتشاشات، هتك حرمت در عاشورا و خداجو نامیدن این افراد از سوی موسوی، ادعای تقلب در انتخابات ، فراهم كردن زمینه برای حمله رسانه های غربی به اسلام و جمهوری اسلامی و .. فهمید كه در نظر خاتمی این حركات كاملا در خط اسلام و امام(ره) بوده است، چرا كه در غیر این صورت جناب آقای خاتمی قطعا تذكرات و یا اعمال قانونی را انجام می داد و در طرف دیگر صدور حكم برای محاربان و مخالفان نظام اسلامی كه خودشان به گناهانشان اعتراف كردند نیز سركوب اعتراضات مدنی است!!!

وی ادامه داده است: این مساله مهم است که از مردم صحبت کنیم نه اینکه از طرف مردم حرف خودمان را بزنیم» البته وی اشاره به اینكه موسوی با عنوان حفاظت از رأی مردم و حقوق مردم دست به چنین حركات زشتی زد كه مقبول هیچ فردی حتی اصلاح طلبان نیست، نكرد. گویا او در راهپیمایی هایی كه مردم ایران اسلامی در 9 دی و 22 بهمن انجام دادند، حاضر نشده و نتوانسته مطالبات واقعی خود مردم را بفهمد. چرا كه آنان مسئولان نبوده و خود مردم آمده بودند و حرف خود را می زدند.

خاتمی در بخش دیگری از سخنانش گفت:«ما دشمنان بزرگی داریم،جمهوری اسلامی دشمن دارد، ایران دشمن دارد؛ ایرانی که در آن انقلاب رخ داد از کشوری که پایگاه قدرت‌های بیگانه و نقطه استیلای قدرت‌های توسعه طلب درمنطقه و دنیا بود تبدیل به کانون جوشانی شد که مردم به میدان آمدند، نظام وابسته را کنار زدند و نظام دلخواه خودشان را آوردند.»
نكته قابل تأمل در این سخن خاتمی اینجاست كه وی كه از وجود چنین دشمنانی آگاه بود، چرا فردی را به مطهری زمان تشبیه می كند(حجاریان) كه به گفته خودش، افكار او متأثر از افكار " ماكس وبر " بوده است.یعنی افكار وبر افكار اسلامی و در خط امام (ره) بوده است و متفكر جریان اصلاحات از این تفكر پیروی كرده است؟

وی یادآور شد:«انقلاب اسلامی ایران و مردمی که دست به این انقلاب زدند ایران را از یک کانون امن برای قدرت‌های بیگانه که بتوانند منافع خود را در منطقه و دنیا از این طریق بدست آوردند تبدیل به کانونی کردند که هم شعارش استقلال بود هم آزادی و مبدل به کانونی تاثیرگذار در دنیا شد.»
البته جناب خاتمی با این بیان خود به گونه ای شعار استقلال آزادی بدون اسلام را تأیید می كند، چرا كه مهمترین ركن این شعار اسلامی بودن آن است.

وی با اشاره به سیاست تحریم و در تنگنا قرار دادن ملت ایران اظهار داشت:«این سیاست دیروز بوده، امروز هست و فکر می‌کنم فردا هم خواهد بود البته این به آن معنا نیست ما هم ماجراجویانه در عرصه حضور به هم برسانیم و این مساله را تشدید کنیم، سیاست و تدبیر ایجاب می‌کند که عاقلانه رفتار کنیم و تا آنجایی که می‌شود بهانه به دست دیگران ندهیم.» خاتمی با تاکید بر اینکه« حال که جمهوری اسلامی مستقر شده، اساسش را باید بر تعامل بگذارد»، گفت:«نباید چون دشمن داریم در دنیا ماجراجویانه عمل کنیم و مواضع و حرف هایی بزنیم که ریشه در اصل انقلاب و اسلام نداشته باشد و هزینه‌های زیادی به بار بیاورد.»
باید دید منظور از تعامل چیست؟ آیا تعامل به معنای كوتاه آمدن از ارزش ها و اصول های حاكم بر نظام اسلامی است؟ آیا منظور از تعامل گوش فرا دادن به سخنان مستكبرانی است كه هرگز از مواضع خود كوتاه نمی آیند است؟ آیا رفتار عاقلانه به معنای 2 سال تعلیق فعالیت های هسته ای برای رضایت مستكبران است؟ آیا رفتار عاقلانه زیرپا گذاشتن ارزش های اسلامی و همرنگ شدن با جماعت كفر و دست دادن با زنان اجنبی است؟

جناب آقای خاتمی كه در بخشی از سخنان خود به سیره پیامبر و ائمه معصومین(ع) هم اشاره كرده، تعامل در سیره ائمه(ع) را چگونه فهمیده است؟ مگر نه اینست كه " اشداء علی الكفار و رحماء بینهم" از خصوصیات مؤمنان است؟ ضمن اینكه تعامل با مستكبران تا زمانی كه تفكرشان این است، معنا ندارد چرا كه :" لن ترضی عنك الیهود ولا النصاری حتی تتبع ملتهم"

وی یادآور شد:« هنر حکومت این است که در عین پایبندی به اصول و تامین مصالح، دفع شر و مشکلات هم بکند؛ تنش زایی آسان و تنش‌زدایی در دنیا مشکل است وتدبیر، فکر و شجاعت می‌خواهد که باید حکومت نیز در این زمینه گام‌های خودش را بردارد.»
البته در دولت خاتمی تعلیق دو ساله فعالیت هسته ای كه حق همه ملت است، زیرپا گذاشتن ارزش های اخلاقی و خوش رقصی برای بیگانگان همان پایبندی به اصول و تنش زدایی محسوب می شود.

خاتمی در ادامه سخنانش گفت:«این دشمن بیرونی است،ولی باید هوشیار باشیم که دشمن درونی هم هست و توجه به این دشمن بسیار مهم است و از جمله مهمترین آنها رفتارها و شیوه‌هایی است که سبب دلزدگی مردم شود.»
البته با توجه به مواضع آقای خاتمی مطمئنا آقایان موسوی و كروبی ، مهاجرانی و سروش، كدیور و گنجی از دشمنان نیستند و آنها دوستداران نظامند كه در جهت اصلاح نظام تلاش كرده و می كنند.

خاتمی: ما دلمان برای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی می سوزد!!!

رئیس‌ دولت اصلاحات در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه «ما دلمان برای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی می‌سوزد»، اظهار داشت:« این نظام جمهوری اسلامی چه خصوصیاتی دارد؟آیا همه ما می‌کوشیم که به آن خصوصیات و امتیازات پای بند باشیم یا نه؟» ای دلسوز نظام اسلامی! ای دلسوز انقلاب! ای دلسوز مردم! ای دلسوز...رفتار دلسوزانه خاتمی در 8 ماهه گذشته نشان از دلسوزی عمیق وی دارد. از انتخابات وزرا در دولت اصلاحات گرفته تا حمایت از آشوبگران در حوادث اخیر و متهم كردن نظام به دیكتاتوری .

خاتمی پیشنهاد داد:«بروید و از کسانی که سیلی خورده نظام گذشته هستند و عشق به امام داشته‌اند بپرسید بین خود و خدای بزرگ، وجدانتان را حاکم کنید، آیا آن چیزی که در متن جامعه می‌گذرد همانی است که ما می‌خواستیم یا مشکلاتی در این زمینه وجود دارد؟» از آقای خاتمی باید سئوال پرسید آیا فردی نزدیكتر از آیت الله خامنه ای به امام(ره) سراغ دارد ؟ مگرایشان نفرمودند با روی كار آمدن دولت نهم، انقلاب به مسیر اصلی خود بازگشت؟ ضمن ینكه آقای خاتمی باید بین خود و خدای خود، وجدان خود را حاكم كند كه آیا در زمان دولت او، ایران اسلامی همانی بود كه امام می خواست؟ آیا سیره او بر اساس " آمریكا هیچ غلطی نمی تواند بكند" بود؟ آیا واقعا دولت خاتمی با آن شیوه به سكولاریسم منجر نمی شد؟

رئیس دولت اصلاحات افزود:« بپرسید آیا این دستگیری‌ها،تهمت زدن‌ها، افزایش کینه‌ها، هزینه‌های ملت را بالا بردن و این روش‌هاو رفتارهایی که وجود دارد همانی است که انقلاب و سرداران و سربازان انقلاب می خواستند ؟ اگر نیست وجدان حکم می کند همه دست به دست هم دهیم تا وضع بهبود یابد و برگردیم به همان معیارها.» از آقای خاتمی باید پرسید آیا تهمت زدن ها به نظام، خود را جای مردم قرار دادن و نظام را محكوم كردن، خداجو خواندن هتاكان عاشورا، تعلیق فعالیت های هسته ای در نطنز و طرح های مجلس ششم و... همانی است که انقلاب و سرداران و سربازان انقلاب می خواستند؟ اگر نیست: بازگردید به خط امام(ره).

وی یادآور شد:«انقلاب، جمهوری اسلامی را مطرح کرد و مردم هم به آن رای دادند؛ جمهوری اسلامی لوازمی دارد که باید آنها را مورد توجه قرار داد و اولین مساله این است که مبنا و پایه این نظام رضایت مردم است.»

- جمهوری، زمانی مطلوب است كه اسلامی باشد، هر كس اندك آشنایی با سیره امام خمینی(ره) داشته باشد، متوجه می شود كه پایه این نظام اسلام است نه رضایت مردم و رضایت مردم در صورتی ارزش دارد كه اسلامی باشد. هر باید دولت اسلامی به خواست مردم تا زمانی كه در چارچوب اسلام است، جامه عمل بپوشاند كه چه بسا هیچ دولتی مانند دولت فعالی از عهده اینكار بر نیامده است هر چند تا نقطه آرمانی فاصله بسیار است.

ذكر این نكته كه وابستگی تفكر خاتمی به غرب را روشن می سازد این است كه: پایه و مبنای نظام غربی ،رضایت مردم است و این رضایت بر هرچیزی حتی ارزش ها و اصول و اخلاق تقدم دارد و از اینروست كه می بینیم روابط جنسی آزاد و حتی همجنس گرایی كه هیچ حیوانی نیز دست به چنین كاری نمی زند، در آنجا رواج دارد، چون ملاك خواست مردم است و هیچ نیروی نمی تواند جلوی خواست مردم را بگیرد.
رئیس بنیاد باران با طرح این سئوال که «چه اراده‌ای حق دارد و می‌تواند اعمال قدرت و حکومت کند؟»، گفت:«امروز همه می‌گویند هر نهاد و اراده‌ای باید مبتنی بر رضایت مردم باشد و ما افتخار می‌کنیم این رضایت که اصل حکومت است در متن دینمان و به خصوص در سیره و منش پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین به وضوح به چشم می‌خورد.» وی همچنین اظهار داشت:«اصطلاحی در فقه است و آن بسط ید است، یعنی اگر معصوم امکان قدرت نداشته باشد، حق دارد قدرت را اعمال کند یعنی شایستگی‌اش را دارد اما شرط اعمال این شایستگی چیست؟» خاتمی توضیح داد:« بسط ید فقط قدرت مادی و نظامی امنیتی داشتن نیست، بسط ید یعنی رضایت مردم، یعنی اگر مردم خواستند.علی (ع) هم با همه شایستگی‌هایی دارد اعمال حق می‌کند و اگر مردم نخواستند کنار می‌کشد و چیزی را بر مردم تحمیل نمی‌کند با اینکه شایسته ترین انسان برای حکومت است و این شایستگی را خدا و رسول او نیز تایید و اعلام کرده‌اند.»

- شبهه ای كه بسیاری مطرح می كنند و خاتمی نیز بدان دامن می زند این است كه هر نظامی حتی نظام اسلامی مشروعیت خود را از خواست مردم كسب می كند و اگر روزی مردم نخواستند باید نظام برچیده شود. اول اینكه در ایران اسلامی بحمدالله خواست اكثریت مردم اسلام بوده و هست. هر چند منتقدانی به رفتار دولت وجود دارد، اما مخالف نظام اسلامی بسیار معدود است. ثانیا برای تشكیل حكومت اسلامی اراده و خواست مردم لازم است ، اما نظام اسلامی در بقاء خود، تابع خواست مردم نیست، همانگونه كه حضرت علی(ع) نیز تا زمانی كه مردم نیامده بودند، برای خلافت اقدامی نكردند، اما پس از پذیرش با گذشت زمان كه بسیاری از افراد تاب تحمل عدل وی را نداشتند، از او برگشتند، اما آیاعلی(ع) باید كنار می كشید؟ خیر او ایستاد و حتی برای اولین بار به روی عده ای كه عنوان مسلمان داشتند شمشیر كشید و حتی در جنگ نهروان 4 هزار مسلمان، آن هم چه مسلمانانی با چه سابقه درخشانی را سر بریدو فرمود: من چشم فتنه را بیرون آوردم.

هر چند كسی اهمیت حضور مردم را برای قدرت نظام اسلامی رد نمی كند و نظام باید جذب حد اكثری داشته باشد، اما مشروعیت نظام در بقاء تابع خواست مردم نیست.



وی یادآور شد:«امام هم در زمان ترمیم قانون اساسی جمله روشنی فرموند که لازم نیست رهبر مرجع باشد، مجتهد،مدبرو مدیر وعادل باشد، کافی است چون این مجتهد ولو مرجع و اعلم نیست، چون منتخب خبرگان مردم است ومردم به خبرگان رای داده‌اند وقهرا مورد رضایت و قبول مردم است و در نتیجه حکم او نافذ است و این مساله روشن است.»

- خاتمی در این سخن نیز سعی داشته مشروعیت رهبری را نیز خواست مردم بخواند و ولایت فقیه را مردمی بداند، حال آنكه اگر اندكی با دیدگاه امام(ره) آشنایی داشته باشد، خواهد فهمید كه ولایت فقیه بر اساس آیات و روایات ثابت شده و رهبری جامعه اسلامی امری آسمانی است نه زمینی و نه با انتخاب مردم، اما برای اینكه فهمید چه كسی مناسب منصب ولایت فقیهی است كه خداوند به طور عام تعیین كرده، از كارشناسان دین با عنوان خبرگان استفاده می شود.


خاتمی اضافه کرد:«از مهمترین معیارهایی که در اسلام وجود دارد مساله اخلاق است، اینکه آیا رفتار و سیاست‌های حکومت، اخلاقی است؟ یا خیر، معیاری است که باید نقد شود، علی (ع) می‌فرماید " ما ظفر من ظفر الاثم به .الغالب بالشر المغلوب"کسی که اثم و گناه و انحراف و بداخلاقی بر او غلبه پیدا کرده پیروز نیست، کسی که از طریق شر، زور و ناروایی غلبه پیدا کند او مغلوب است.»

شكی نیست كه همه بیانات مولای متقیان راهگشا و درس بزرگی برای همه عاشقان به این مكتب است البته خوب بود آقای خاتمی همه مواضع حضرت علی(ع) را در نظر می گرفتند چرا كه از نگاه حضرت علی(ع) كسی كه در مقابل نظام اسلامی ایستاد سزای او مرگ است، هرچند اثر سجده بر پیشانی وی نمایان باشد( اشاره شد، جنگ های جمل، نهروان و صفین)


وی با بیان اینکه «برای اینکه این اشتباهات نباشد باید آزادی باشد و باید بتوان حرف زد»، اظهار داشت:«ملاک نقد چیست؟ امروز چه از طریق تریبون‌های رسمی و غیر رسمی چه موافقان دولت و چه مخالفان آن آیا معیارهایی که امیرالمومنین فرمودند، رعایت می‌کنند؟ آیا حق را با افراد و گروهها می سنجیم یا افراد و رفتارها را با حق؟»

- آیا این آزادی نیست كه افرادی بیش از 8 ماه در مقابل نظام اسلامی ایستاده با وجود این همه تهمت زدن به تنها نظام اسلامی جهان آزادانه به مصاحبه و دیدار می پردازند؟ دعوت كردن مردم به تظاهرات غیر قانونی، تحریك احساسات جوانان پاك و ساده، مخدوش كردن چهره نظام اسلامی و .. به قدری زشت و زننده بوده است كه حتی مردم خواستار محاكمه این افراد هستند، اما هنوز نظام با سعه صدر با آنها رفتار می كند.


رئیس‌دولت اصلاحات تصریح کرد:«حکومت باید مظهر اخلاق باشد، این همه تعبیر نسبت به افرادی که با یک حادثه خاص مخالف بودند و نسبت به مسائلی اعتراض داشتند به کار می‌برند و بر اساس آن، این همه فشار نسبت به افراد سالم و خوب می‌آورند، آیا اینها همان معیاریست که اسلام می‌خواست و ما می‌خواستیم؟ما باید این مسائل را نقد کنیم و حکومت باید اجازه دهد این نقد وجود داشته باشد.»

- هیچ كس با نقد سازنده مشكلی ندارد، اصلا به خاطر عدم وجود نقد بود كه مجلس ششم به آشفته بازاری تبدیل شد و حتی اعضای آن نامه جام زهر به رهبری نوشتند.


وی ادامه داد:«این نقد باید در معرض نظر مردم باشد و آنچه مردم می خواهند باید مبنا قرار بگیرد، یعنی داوری مردم مورد احترام قرار گیرد؛نه اینکه راهها به سوی بخش عظیم جامعه که اهل فکرند و دلسوز، بسته شود و توجهی به مشکلاتی که سبب بحران و اعتراض شده، نشود و در جامعه کدورت تقویت شود و دل‌های بخش‌های بیشتری از جامعه از حکومت و نظام دورتر شود و زمینه برای آن تقویت شود تا کسانی که اصل را نمی‌خواهند میدان‌دار شوند.»

- باید سئوال كرد: اصل چیست؟ آیا در نظام اسلامی اصل اسلام نیست؟ آیا در قانون اساسی ولایت مطللقه فقه محور جامعه اسلامی قلمداد نشده است؟ ضمن اینكه تعامل با افرادی كه مردم آنها را مطرود كرده اند، باعث دلسرد شدن غالب مردم و خود باعث كدورت می شود.


وی با بیان اینکه «امام، قانون اساسی و عقل هم می‌گوید میزان رای مردم است»، گفت:« میزان رای مردم است یعنی انتخابات باید سالم و بدون حرف و حدیث باشد.»

- اگر دستاورد تنها رأی مردم است، پس انقلاب چیز جدیدی نیاورده كه به نقاط دیگر جهان صادر كند، این همان لیبرال دموكراسی است كه نحو احسن آن در غرب وجود دارد. نكته قابل تأمل در قانون اساسی و خط امام(ره) اسلام است. ضمن اینكه باید به این سخن امام(ره) نیز اشاره شود كه " اگر همه مردم به كسی رأی دهند، اما تنفیذ ولایت فقیه را نداشت، این حكومت طاغوت است.


رئیس‌جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «ما هر چه داریم،چه قدرت،چه امکانات اقتصادی،علمی، تبلیغاتی ونظامی- امنیتی همه را از مردم بدست آورده‌ایم»، اظهار داشت:«.ماامانت‌دار مردم هستیم، نمی‌شود هیچ کدام از اینها را علیه مردم بکار برد، این خلاف امانت‌داری است که باید به آن توجه لازم را داشت.» باید خطاب به آقای خاتمی گفت: نگاهی به مواضع امام(ره) مشخص می كند كه ما هر چه داریم،چه قدرت،چه امکانات اقتصادی،علمی، تبلیغاتی ونظامی- امنیتی همه را از اسلام بدست آورده‌ایم و خواست مردم تا زمانی كه مخالف نظام اسلامی نباشد، محترم است.

خاتمی تاکید کرد:«چرا صدا و سیمای ما باید فقط القاکننده یک جریان محدود فکری باشد؟ جریانی که بنده معتقدم خیلی از مشکلاتی که در کشور است ناشی از ذهنیت‌ها، رفتارها و سیاست‌های آنهاست .چرا باید آزادی های اساسی که به صراحت درقانون اساسی مشخص شده است محدود شود؟»

- عجیب است كه این جریان ، جریان " محدود " فكری است؟ آیا پایبندی به اصول و ارزش ها و تأكید بر مواضع امام(ره) كه قاطبه مردم بر این عقیده هستند، یك جریان محدود فكری است؟ حتما آن دسته از جریان افراطی اصلاح طلب(نه همه) كه نظام را به سخره گرفته و بلندگوی رسانه های غربی شده اند، طیف كثیری از مردم را تشكیل می دهند!!!



وی یادآور شد:«هر تهمتی به اصلاح‌طلبان و چهره‌ها و دلسوزان انقلاب می‌زنند و حتی امکان این وجود ندارد که افرادی که مورد توهین و تهمت قرار گرفته‌اند بتوانند از خود دفاع کنند؟ در حالی‌که رسانه ملی باید در اختیار همه افکار و اندیشه‌هایی که در چارچوب نظام قرارگرفته‌اند، باشد.»

- رسانه ملی باید در اختیارهمه كسانی باشد كه واقعا دلسوز نظام هستند نه مخالفین نظام، همان اصلاح طلبان هم به خاطر عملكرد بد شما و دیگر سران فتنه حتی حاضر به حضور در برنامه های مناظره ای در تلویزیون نشدند، چرا كه سخنی برای گفتن ندارند.


رئیس‌ دولت اصلاحات افزود:«ما همه حرفمان این بوده و هست که باید برای حکومت الگو بسازیم و البته الگو این است که به برکت اسلام، محور و مدار مردمند، میزان رای ملت است، حکومت هیچ هویتی جز اینکه برآمده از رای مردم است ندارد و در مقابل مردم مسئول است و الگو نیست که علاوه بر تامین عزت آزادی و حرمت مردم و استقرار عدالت همه جانبه در آن معیارهای الهی به خصوص اخلاق و عدالت رعایت می شود.»

- به بركت اسلام، محور حكومت، اسلام است نه رأی مردم. تأكید آقای خاتمی به رأی مردم و جمهوری بازگشت به علاقه وافر ایشان به غرب دارد كه در دولت ایشان نیز محسوس بود.

رئیس بنیاد باران یادآور شد:«متاسفانه گروههای تندی در جامعه هستند که به هیچ‌وجه حاضر نیستند تفاهمی در درون جامعه انجام بگیرد و این خشونت‌ها تبدیل به رحمت شود و همه نیروها در کنار هم قرار گیرند.»

- این سیاست دوگانه را چگونه می توان توجیه كرد.زمانی كه بر مسند قدرت بودید دم از وحدت نمی زدید و با القای تسامح و تساهل این گروه را خشونت طلب خطاب می كردید و اما اكنون كه تمام پل های پشت سر خود را خراب كردید سعی در ایجاد وحدت دارید.در جامعه اسلامی ، محور اسلام و فرامین ولی فقیه است، چگونه می توان وحدت داشت با كسی كه آن را قبول ندارد.


سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:«من معتقدم اگر فشارها رفع شود،کسانی که در بند هستند آزاد شوند، برخوردها طبق موازین قانونی و شرعی باشد،آزادی‌های اساسی و قانونی تامین شود،فضای امنیتی به فضای سیاسی مبدل گردد و به خصوص مردم احساس کنند که نسبت به انتخابات آزاد و سالم و ساز و کارهای آن و اجراء درستش حساسیت هست و به فکر آن هستند فضای جامعه تغییر مثبتی خواهد یافت و بسیاری از مشکلات مرتفع خواهد شد.»

- خاتمی در این بخش نیز ضمن تعریضی به نا سالم بودن انتخابات، گویا اتهام تقلب به نظام اسلامی را كه بر همگان محرز شده، دروغی بزرگ بود را تأیید می كند و از طرفی پشتیبانی خود را از طرح مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام می دارد، البته وی در صورتی با این طرح موافق خواهد بود كه بتواند تأثیری در روند فعلی انتخابات و كم كردن نقش شورای نگهبان داشته باشد.


و باید در پایان باید گفت: از آنجا كه خاتمی دلسوز نظام و انقلاب است، سعی دارد با جهت دهی ذهن دانشجویان، آنها را نسبت به این دولت و حتی نظام بدبین كند و آنانرا تحریك كند تا از تلاش دست برندارند.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا